واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ مجتبی امانی
مرا به خیر تو امیدی نیست ...
آمریکا یا نمیتواند و یا نمیخواهد که کشورهایی که با او روابط خوبی دارند؛ پیشرفت کنند. آنها معنی واقعی «استکبار جهانی» را به خوبی فهمیدهاند. بنابراین لزومی ندارد که به امید پیشرفت و توسعه، به دنبال امتیازدهی به آمریکا و امثال آن باشند.
در آخرین روز سال 1393، باراک اوباما پیامی ویدئویی به ملت و رهبران ایران داشت که مهمترین نکته این پیام را میتوان در این فراز از پیام وی دانست. او میگوید: ... رهبران ایران دو راه انتخاب دارند. اگر نتوانند با توافقی منطقی موافقت کنند؛ ایران را در مسیر امروزی خود نگه خواهند داشت. راهی که ایران و ایرانیان را از بخش بزرگی از دنیا منزوی کرده است، دشواریهای زیادی برای خانوادههای ایرانی به بار آورده است، و بسیاری از جوانان ایرانی را از کار و فرصتهایی که شایستگی آنها را دارند؛ محروم کرده است. وی ادامه میدهد: از طرف دیگر، اگر سران ایران با توافقی منطقی موافقت کنند؛ این موضوع میتواند به مسیری بهتر منتهی شود. مسیر فرصتهای بهتر برای مردم ایران، تجارت و رابطه بیشتر با جهان، سرمایهگذاریهای خارجی بیشتر و فرصتهای شغلی از جمله برای جوانان ایرانی، تبادلات فرهنگی بیشتر و فرصتهایی برای سفر دانشجویان ایرانی به دیگر کشورها، همکاریهای بیشتر در زمینههایی مانند علوم و فنآوری و نوآوری. آشکار است که اوباما در این سخنان تلاش دارد که با مخاطب قرار دادن مردم ایران و وعدههای رنگارنگ و از جمله سفر خارجی به دانشجویان ایرانی! رهبران ایران را از طریق افکار عمومی تحت فشار قرار دهد تا اقشار مختلف جامعه ایرانی و به ویژه جوانان علت عقب ماندگی خود و ایران ( به زعم اوباما) را در پافشاری مسئولان کشورشان در مذاکرات هستهای مرتبط بدانند. نمیدانم علت اینگونه سخن گفتن را با ملت ایران را باید در طرز فکر اوباما جستجو کرد یا مشاورانی که او را دوره کردهاند؟ در این نوشته نمیخواهم به اینکه کشور و ملت ایران تا چه حد به آن چیزی که اوباما تشبیه کرده نزدیک هستند؛ قضاوتی داشته باشم. البته درباره وعده اوباما درباره اینکه اگر توافق هستهای امضا شود؛ جوانان ایرانی امکان سفر خارجی به کشورهای دیگر را پیدا خواهند کرد؛ باید گفت یکی از ویژگیهای ایران امروز (و شاید از مشکلات آن) که به زعم اوباما منزوی است؛ آن است بیشترین آمار و نسبت خروج از کشور را برای جهانگردی و تحصیل و ... به خارج از کشور دارد؛ به گونهای که بسیاری از مسئولان از موضوعی به نام «فرار مغزها» گله دارند. اوباما میتواند از سازمان سیا بخواهد که فهرستی از ایرانیانی را که در کشوری که او رییس جمهور آن است؛ در پستهای مهم علمی و دانشگاهی و ... قرار دارند در اختیار وی قرار دهد تا بداند در چه کشوری زندگی و درباره چه کشوری قضاوت میکند. اما آنچه که میخواهم در این نوشته بیشتر به آن بپردازم؛ قدرت و یا خواست آمریکا برای عملی کردن آن چیزی است که اوباما وعده آن را میدهد. سوال اول این است که آیا آمریکا میخواهد آن طور که اوباما وعده میکند؛ ایران ما یک ایران پیشرفته باشد؟ سوال دوم این است که آیا آمریکا توانایی آن را دارد که بعد از توافق هستهای؛ به ایران بیشتر از این چیزی را که در سالهای قطع رابطه با آمریکا بدست آورده، اعطا کند؟ درباره هر دو موضوع میتوان به مقایسه کشورهایی پرداخت که در 35 سال اخیر بهترین و بیشترین رابطه استراتژیک را با آمریکا داشتهاند و هم اکنون بر اساس همه آمارهای بینالمللی از نظر شاخصهای علمی، فرهنگی، اقتصادی، صنعتی، قدرت نظامی، رفاه، نفوذ و ... در مراتب بسیار پایینتری از ایران قرار دارند. آخرین گزارش شاخصهای توسعه انسانی سازمان ملل (سال 2014) حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی ایران از نظر آموزش، بهداشت، احساس امنیت، آزادی انتخاب و ... در رتبه 75 قرار داشته و فاصله زیادی از کشورهای دارای روابط استراتژیک با آمریکا نظیر مصر (110)، مغرب (129)، پاکستان (146) و ... دارد. همچنین بر اساس آمار صندوق بینالمللی پول (2012)، ایران از نظر درآمد سرانه در رتبه 77 جهان قرار دارد و بازهم فاصله زیادی با کشورهایی نظیر اردن (96)، مصر (119)، مغرب (120) و پاکستان (143) دارد. در همین آمار، درآمد سرانه ایران به عنوان کشوری که بیشترین دشمنی آمریکا را با خود در طول سه دهه اخیر دارد؛ سالانه 7200 دلار بوده و مصر به پشتوانه متحد استراتژیک آمریکا در منطقه 3100 دلار! جالب است که کوبا به عنوان کشوری که دهها سال روابطی پرتنش با آمریکا داشته نیز از نظر درآمد سرانه در رتبه 88 جهان قرار داشته که بازهم وضع بسیار بهتری نسبت به متحدین استراتژیک آمریکا دارد. این آمار در حالی است که بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل (2014)، با وجود درآمد سرانه بالاتر از برخی کشورهای متحد آمریکا، دارای ضریب جینی بهتری نسبت به این کشورها میباشد که بیانگر توزیع ثروت در کشور ما و در نتیجه رفاه عمومی بالاتر نسبت به کشورهایی است که آمریکا دارای رابطه خوبی با آنان بوده است. این موضوع در ذهن هر ایرانی وجود دارد که آمریکا یا نمیتواند و یا نمیخواهد که کشورهایی که با او روابط خوبی دارند؛ پیشرفت کنند. آن ها معنی واقعی «استکبار جهانی» را به خوبی فهمیدهاند. بنابراین لزومی هم ندارد که به امید پیشرفت و توسعه، به دنبال امتیازدهی به آمریکا و امثال آن باشند. مردم ایران سخن کوهین، وزیر جنگ وقت آمریکا در سال اول انقلاب اسلامی را فراموش نکردهاند که گفت باید ریشه ملت ایران را خشکاند. آنها با سی سال دشمنی نه فقط نتوانستند ریشه ملت ایران را بخشکانند؛ بلکه این قدرت تنومندتر شده است و آقای اوباما باید احتمال بدهد که ملت ایران که از جمله باهوشترین ملتهای دنیا هستند و اوباما نیز در سخنرانیهای خود به آن اعتراف دارد؛ گول سخنان غیرواقعی او را نخواهند خورد. انتهای پیام/
94/01/02 - 13:46
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]