واضح آرشیو وب فارسی:مهر: توسط انتشارات چرخ و چشمه صورت گرفت/
انتشار دو رمان ایرانی تازه/ پاییز فصل آخر سال است
شناسهٔ خبر: 2519181 سهشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۵
فرهنگ > تازه های نشر ایران
۲ رمان ایرانی جدید «شب شاه کشان» و «پاییز فصل آخر سال است»، در روزهای آخر سال، توسط دو نشر چرخ و چشمه منتشر و راهی بازار نشر شدند. به گزارش خبرنگار مهر، «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی است که در قالب یکی از عناوین مجموعه کتاب های قفسه آبی نشر چشمه به چاپ رسیده است.این رمان ۲ بخش اصلی با نام های «تابستان» و «پاییز» دارد که هرکدام با ۳ فصل که تکه اول و دوم و سوم نامیده شده اند، تقسیم بندی می شوند. هرکدام از این فصول هم توسط یکی از این ۳ دختر روایت می شود. این رمان برشهایی از زندگی ۳ دختر در آستانه ۳۰ سالگی است. زندگی این سه دختر از در دوران دانشگاه با هم گره خورده و حالا راهشان کاملا از هم جداست اما روی زندگی هم تاثیر میگذارند.در قسمتی از این رمان می خوانیم:نه من چیزی می گویم نه او، و لابد او هم دارد مثل من توی دلش حرف می زند. ارسلان که ماشین را نگه می دارد، پیاده می شوم. چند قدم می روم پایین و به تهران نگاه می کنم که زیر پایم پهن شده. غروب است و چراغ های شهر یکی یکی روشن می شوند. هر گوشه، یک چراغ مثل یک ستاره، و یک ساعت بعد، یک آسمان دیگر روی زمین ساخته می شود. چراغ اول را لابد پیرزنی روشن کرده که چشم هایش خوب نمی بیند. می خواهد شماره ی دخترش را بگیرد و بگوید یادش نمی آید قرص های صورتی برای شب بوده یا صبح...این کتاب با ۱۸۹ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۲ هزار تومان منتشر شده است.اما رمان ایرانی دیگری که به تازگی منتشر شده است، «شب شاه کشان» نوشته علیرضا شهبازین است. این کتاب به عنوان یکی از کتاب های قفسه آبی نشر چرخ چاپ شده است. این کتاب هم در روزهای پایانی سال ۹۳ منتشر و عرضه شد.در قسمتی از این رمان هم می خوانیم:کوروش هم لاف برابری با اردشیر زده بود؟ اردشیری که ایزدان می گفتند پادشاهی حق اوست. پادشاهی حق فرزند اول است. شاید کوروش به نفرین ایزدان دچار شده بود. حالا خودش هم می شد، حالا که می خواست خون اردشیر را بریزد. هر لوحی که می خواند، هر نیایشی که در پرستش گاه می کردند، جایی از آن گفته و خوانده می شد که نافرمانی شاه نافرمانی ایزدان است! نافرمانی باشد! سمیرامیس لوح خودش را می نوشت. با آن لوح های پوسیده کاری نداشت. با خود گفت «بگذار خدایان نفرینم کنند. مگر ایزدان جز تهدید به دوزخ چه بلد بودند؟» کسی که در دوزخ بزرگ شده بود از قعرش ترسی نداشت.لوح خود را نوشته بود. نوشته بود چرا اردشیر را می کشد. همه را از اول تا آخر، از پدرش، از کوروش، از جنگ و از بهمن. به خط میخی و به زبان پارسی، ایلامی و آرامی نوشته بود. می خواست وقتی از پیش پیربانو برگشت در کتابخانه ی هزارتوی پرستش گاه جایی میان انبوه لوح ها پنهانش کند. شاید هیچ وقت کسی نمی خواندش اما دلش به چیزی خوش می شد. آن وقت دیگر واقعا از دوزخ نمی ترسید. در جایی هرچند کوچک و پنهانی از او چیزی باقی می ماند...این کتاب با ۱۷۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۱ هزار تومان منتشر شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]