واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: انگار سال 1393 به نفس نفس افتاده و این روزهای آخر سال را مانند کوهنوردی که به قله نزدیک شده میگذراند تا سال پر از فراز و نشیب را به اولاد ارشدش یعنی سال 1394 تحویل دهد.
به گزارش تراز ،انگار سال 1393 به نفس نفس افتاده و این روزهای آخر سال را مانند کوهنوردی که به قله نزدیک شده میگذراند تا سال پر از فراز و نشیب را به اولاد ارشدش یعنی سال 1394 تحویل دهد. خوشبختانه هر سال شمسی با بهار و استراحت شروع میشود. تعطیلاتی که به صورت اسمي 13 روز است ولی ادامه آن تا یکماه هم جا دارد. نوروز فصل مسافرت است. زمانی که دیگر خانهنشینی و پذیرايی از اقوام و فامیل و دوستان مفهوم خود را از دست داده. همه در حال مسافرت و گشت و گذارند. خانهها خالی از سکنه و در عوض هتلها، مسافرخانهها، خوابگاهها و مدارس کشور خانه دوم ایرانیان میشود. البته در موارد استثنا پیش میآید که در این ایام دهها هزار نفر از ایرانیان مقیم خارج همراه با خانواده ایرانی یا فرنگی یا دو ملیتی خود برای گذراندن تعطیلات و شرکت در مراسم سنتی نوروز و دیدار با خانوادههای خود به ایران بیایند و پس از گشت و گذار و دید و بازدید و شرکت در میهمانیهای فامیلی و دیدار از جذابیتها و آثار تاریخي بخواهند آثار و صنایع دستی و هنری کشور خود را تهیه و به عنوان سوغات یا استفاده شخصی همراه ببرند. ولی سرگردانند «برند» را از کجا تهیه کنند که جنس «بنجل» یا صنایع دستی تقلبی ساخت چین نباشد. نامور مطلق معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی کشور معتقد است صنایع دستی ایران تا سال 1365 در سطح ایران و جهان وضعیت بسیار خوب و قابل قبولی داشت. متأسفانه بین سالهای 1365 تا 1375 با تعطیل شدن فروشگاههای صنایع دستی در سراسر کشور و نمایندگیهای آن در کشورهای خارجی به «اغما» فرو رفت. در سال 1385 که با میراث فرهنگی و گردشگری ادغام شد آخرین میخ تابوت آن کوبیده شد. در صورتی که اگر کار در همان سالها مدیریت شده بود و روند ایجاد فروشگاهها در سراسر کشور و فروشگاههای زنجیرهای بینالمللی در سراسر دنیا پیگیری میشد، میتوانست بعد از نفت برای کشور ارزآوری مطلوبی داشته باشد. حالا هم باید این صنایع را پشتیبانی و تولید و تعریفش را جهانی کرد و چارهای هم جز احیاي آن نیست. بعد از نفت تنها اتکاي ما به درآمدهای ارزی صنایع دستی و گردشگری است که هر دوی اینها در حال حاضر در حالت «کما» قرار گرفتهاند. فرش ایران که روزگاری بعد از نفت قرار داشت، امروزه روزگار خوبی ندارد. پسته ایران، خرمای ایران، زعفران ایران هم در حال به قهقرا رفتن است. تصویب قوانین عجولانه و احساسی در طول سنوات گذشته باعث شده پلهای اقتصادی را پشت سرمان خراب کنیم و همه اینها توطئه دشمنان این آب و خاک است و تداعی داستان پدری را میکند که یک بسته «ترکه» به دست یک یک پسران خود میدهد که بشکنند که هیچکدام نتوانستند این عمل را انجام دهند. آنگاه بسته چوب «ترکه» را باز میکند و یک یک به دست آنها میدهد و آنها به راحتی این چوبها را میشکنند. با ما هم در زمینه اقتصاد و علیالخصوص صادرات چنین رفتاری شد. آخرین چوب «ترکه» ما نفت است! قوانین را اصلاح کنید و صادرات را احیا؛ در طول این سالها کشورهای نوظهور اقتصادی از جمله چین از این فرصت طلايی استفادههای شایانی کردند. آنها نه تنها عنان تولید صنعتی را به دست گرفتند بلکه از صنایع دستی هم نگذشتند و با شبیهسازی دست صنعتگران هنرمند ما را در «حنا» گذاشتند. که حتی نتواند مخارج زندگی خود را فراهم کنند. عدهای از این هنرمندان خبره و چیرهدست صنایع دستی هماکنون برای تأمین مخارج زندگی در خیابان سپاه اصفهان مشغول خرید و فروش ارز شدهاند. راه دوری نیست؛ بروید و مردان هنرمندی را ببینيد که به جای چکش و قلم، ارز خارجی در دست دارند و کنار پیادهرو به شما عرضه میکنند. زهی تأسف...!
سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 11:44
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]