تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836856905
جریان اسلامی در تونس به دنبال کسب قدرت نبود
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جریان اسلامی در تونس به دنبال کسب قدرت نبود
سفیر سابق ایران در تونس ،از تجربه انقلاب در تونس تحليل جالبي دارد. دکتر پیمان جبلی براين باور است كه عدم آمادگي جريان اسلامي براي به دست گرفتن قدرت،به همراه پاره اي عوامل ديگر،موجب بار ياقتن انقلاب تونس به سر منزل كنوني شده است. آمچه پيش روي داريد،متن كامل گفت وشنود با سفیر سابق ایران در تونس درباره آغاز وانجام تجربه انقلاب تونس است. اميد آنكه مقبول افتد. موضوعی که در حال حاضر برای پژوهشگران مطرح است، اینکه تجربه تونس تا چه اندازه موفق بوده است و در مقایسه با لیبی در چه شرایطی قرار دارد. تونس که شروعکننده حرکت بیداری بود و کشورهای عربی از نظر فضاسازی از آن خط گرفتند، چرا ناکام ماند؟ چرا مردم تونس نتوانستند انقلاب خود را مدیریت کنند؟ بلکه این مردم مدیریت شدند و نظام سکولار به حیات خود ادامه داد، هر چند بنعلی حذف شد. انتخابات اخیر تونس و پیروزی حزب ندای تونس که ائتلاف هواداران رژیم گذشته است، این سئوال را مطرح میسازد که آیا تونس به سمت بازگشت به شرایط گذشته با تغییر چهرهها حرکت میکند؟ بسم الله الرحمن الرحیم. تونس در طول تاریخ معاصر، همیشه پیشگام بوده است. اینکه انقلابهای عربی از تونس آغاز شد، به نظر من تصادف و اتفاقی نبود. موارد متعددی را در طول تاریخ میتوانیم ببینیم که جامعه تونس در آن موارد پیشگام بوده است. اگر به تاریخ اسلام در شمال افریقا نگاه کنید، حتی تأسیس جامعه الازهر مصر را علمای تونس پایهریزی کردند. تونس در تاریخ مبارزه با استعمار شمال افریقا پیشرو بوده است. علمای زیتونی به جامعه الزیتونه ـ قدیمیترین مسجد و حوزه در شمال افریقا ـ منسوب هستند که به سده اول هجرت برمیگردد. این علما به علمای معتدل، مبارز و تأثیرگذار در جامعه خود مشهورند. در دوران معاصر هم اگر نگاهی به رابطه انقلاب اسلامی خود و جامعه تونس بیندازیم، جوانهای تونسی از اولین گروههایی بودند که در خیابانها ریختند و از انقلاب اسلای ما دفاع کردند، در دفاع از انقلاب اسلامی محاکمه شدند و حتی به عنوان «خمینیون» متهم شدند که اینها عوامل انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) هستند. به هر حال مواردی که در آنها میتوان تونس را پیشگام دید کم نیستند و یک مطالعه مختصر هم این را ثابت میکند. به نظر من انقلابهای عربی تصادفاً از تونس شروع نشد. تونسیها ویژگیهای متفاوتی با اطرافیان خود دارند که به جغرافیا و تاریخشان برمیگردد. جهانبینی و روشنبینی آنها نسبت به تحولات منطقه و دنیا بیش از اطرافیانشان است. این از نگاه من یک امر مسلم است. از بعد جغرافیای منطقهای در کتب تاریخی هم اگر به این مسئله نگاه کنیم، هر کشور مهاجمی که قصد ورود به شمال افریقا را داشته، تونس را بهترین نقطه برای ورود انتخاب میکرده است، به دلیل اینکه دو جور ساحل دارد، با مدیترانه ساحل شمالی و ساحل شرقی دارد و نیز یک سرزمین مسطح در کنار مدیترانه است و به همین دلیل دائماً محل رفت و آمد تمدنهای مختلف بوده است. این رفت و آمد تمدنها روی تمدن و فرهنگ جامعه تونس تأثیر میگذارد و آنها را مردمی با نگاه باز نسبت به محیط اطرافشان بار آورده است. آیا دچار نشدن سرنوشت انقلاب تونس به سرنوشت خشونتآمیز انقلابهای مصر و لیبی به دلیل سابقه فرهنگی و تمدنی آنهاست یا خیر؟ انقلاب تونس کمی دیر به وقوع پیوست. در حقیقت این انقلاب باید در سال 2009 اتفاق میافتاد. شرایطی که برای سرنگونی نظام بنعلی در سال 2009 مهیا شد، خیلی پختهتر از شرایط سال 2011 بود. در آن زمان در منطقه جنوبغربی تونس که مرکز معادن فسفات است، اعتراضی به نحوه استخدام کارمندان محلی در قفصه صورت گرفت. در واقع اصل این اعتراض به سیستم رانتخواری و فساد اداری که در دستگاه دولتی و دستگاه بنعلی وجود داشت برمیگشت. این اعتراضات که از اعتراضات صنفی محسوب میشد، در سال 2009 ده کشته بر جا گذاشت و بهتدریج به اعتراضات سیاسی منجر شد، اما در آن زمان معترضان سرکوب شدند و اعتراضات جمع شد. اتفاقی که در سال 2011 افتاد، ظاهراً سادهتر بود. خودسوزی محمد بوعزیزی به دلیل اینکه شهردار چرخ میوه او را تصرف کرده بود، با غائله دو سال قبل که ده کشته داشت قابل مقایسه نیست، اما همین مسئله باعث میشود انسان به این دو جریان دقیقتر نگاه کند که چرا در آن زمان منجر به انقلاب نشد، ولی در سال 2011 منجر به انقلاب و باعث شکلگیری انقلاب در مناطق مختلف تونس شد. این جای تحلیل دارد و فکر میکنم آن را باید به شرایط منطقهای مرتبط و فقط در خود تونس نباید محدود کرد. در حقیقت در سالهای 2007 الی 2009 بعد از پیروزیهایی که جبهه مقاومت در لبنان به دست آورد (در سال 2006) و گسترش عجیب نفوذ حزبالله در منطقه، بهویژه در جریان مقاومت در شمال افریقا و حمایت جریان اصیل اهل سنت از جریان مقاوم شیعی برای اولین بار صحبتهای آقای راشد الغنوشی ثبت شده است که گفت: «سید حسن نصرالله پیشوای ماست و ما همه پشت سر او نماز میخوانیم.» رشد سریع جریان مقاومت در منطقه و اینکه دولتهای پوسیده این منطقه قدرت مقابله با گفتمان مقاومت را نداشتند، به نظر من بیتأثیر نبوده است. در واقع قدرتهای بزرگ که تا آن موقع چتر حمایت سیاسی، اقتصادی و امنیتیشان همواره بر سر این رژیمها بود، یک مقدار این چتر حمایتی را جمع کردند. به هیچ وجه با این نظر موافق نیستم که میگویند این انقلابها ساخته و پرداخته فرانسویها و امریکاییها و غربیها بوده است. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد. اگر ساخته و پرداخته فرانسویها و امریکاییها بود، به چه دلیل وزیر امور خارجه و کل کابینه برکنار میشوند؟ دقیقاً به دلیل اینکه نتوانستند این انقلابها را پیشبینی کنند. وزیر امور خارجه فرانسه که در زمان انقلاب تعطیلات خود را در تونس میگذراند، پس از اینکه انقلاب رخ میدهد، از کار برکنار میشود. وزیر کشور فرانسه مؤاخذه میشود که «چطور متوجه نشدی این شورشها در نهایت تبدیل به یک انقلاب میشود و نظام بنعلی را ساقط میکند؟» بنابراین با این نظر که میگویند انقلاب تماماً کار غربیها بوده است، موافق نیستم، اما این طرف قابل بررسی است. اینکه غربیها چتر حمایتی خود را کمرنگتر کردند و این حمایت بهتدریج از بین رفت، زیرا دیگر این رژیمها را قابل نمیدانستند، اینکه قدرتهای حامی این رژیمها عملاً خود را کنار کشیدند تا به نوعی اینها سرنگون شوند، تا حدی درست است، ولی این اقدام برای بازتولید رژیمهای وابسته با چهرههای جدید است که این گفتمان جدید همان دموکراسی و به اصطلاح انتخاب مردم است، منتهی به چه دلیل این کار را انجام دادند؟ حداقل در باره تونس، بیش از 80 درصد اقتصاد تونس وابسته به اروپاست. فرانسه، ایتالیا، آلمان و در ادامه انگلیس و سایر کشورها 80 درصد اقتصاد تونس را در دست دارند که شامل مبادلات تجاری، صادرات و واردات میشود. یعنی زمانی که فرانسه اراده کند، اقتصاد تونس فلج خواهد شد. این را هم تونسیها و هم فرانسویها به خوبی میدانند. بنابراین آنها میدانند تونس هیچ گاه در برابر فرانسه و اروپا مقاومت نخواهد کرد. انتخاب آنها یک انتخاب دموکراتیک، اما در راستای منافع فرانسه و این بهترین الگوی استمرار نفوذ در این کشور است. لذا فکر میکنم این اتفاق به نوعی با کنار کشیدن قدرتهای غربی اتفاق افتاد که منجر به سرنگونی بنعلی شد. بعدها در خاطرات رئیس دفتر بنعلی و مسئول حفاظت کاخ او مشخص شد واقعاً خود بنعلی هم تصور نمیکرد این انقلاب منجر به سقوطش شود. وقتی خانوادهاش را در فرودگاه نظامی تونس سوار هواپیما و راهی عربستان میکند، میخواست خودش در تونس بماند تا با ناامنی مبارزه کند. خانوادهاش خواهش میکنند ما را تا ریاض همراهی کن و برگرد. مدیر تشریفات کاخ ریاست جمهوری نیز او را وادار به سوار شدن میکند. وقتی به عربستان سعودی میرسند، حتی به خلبان میگوید موتور هواپیما را خاموش نکن و میخواهیم برگردیم که آنجا خلبان بنعلی میگوید من دستور دارم شما را برنگردانم. خود بنعلی هم آدمی نبود که از این ماجرا فرار کند.تفاوتهای تونس با مصر و لیبی خیلی زیاد است. تونس کشوری است که نفت و گاز ندارد، ولی لیبی کشوری نفتخیز است و الجزایر هم گاز دارد. اهمیت اقتصادی که لیبی و الجزایر برای غربیها دارند، تونس به هیچ وجه ندارد، لذا ورود مستقیم ناتو و غربیها به لیبی از نگاه آنها توجیهپذیر است، اما این دخالت مستقیم در تونس توجیهپذیر نیست. مردم تونس مردمی هستند که سابقه مبارزه با استعمار را دارند، در بیرون راندن استعمار فرانسه از شمال تونس و مقاومت در برابر استعمار در جنوب تونس صدها کشته دادند. به همین دلیل نمیتوان به سادگی تونس را تحت اشغال نظامی در آورد، اما در لیبی توجیه دارد. نفت سبک لیبی اروپا را تغذیه میکند. در لیبی حتماً باید دخالت مستقیم نظامی اتفاق بیفتد. در مصر و در همجواری رژیم صهیونیستی حتماً باید دخالت صورت بگیرد که هیچ گونه اقدامی منجر به بر هم خوردن ثبات و امنیت رژیم صهیونیستی نشود. بنابراین در آنجا توجیه برای دخالت نظامی وجود دارد. از طرفی ارتش در تونس به معنای ارتش مصر نیست. شاید این از ترس بنعلی بوده است که روزی ارتش کودتا کند. ارتش همواره در ضعیفترین حالت خود نگه داشته شده است. ارتش در بهترین حالت 30 هزار نیرو بیشتر نداشت. نیروی هوایی که هیچ وقت نداشته و نیروی زمینی و دریایی را هم در سطح بسیار ابتدایی داشت. در تونس ارتشیها جزو فقیرترین و ضعیفترین اقشار جامعه هستند. در مقابل نیروی امنیتی تونس 130 هزار نفر پرسنل داشت. در واقع ارتشی در تونس وجود نداشت. در مقابل ارتش مصر را میبینیم که در کشور همهکاره است. در تونس بهجای ارتش که در جامعه و تحولات کشور تأثیرگذار هستند، اتحادیههای شغلی وجود دارد که این اتحادیهها سابقه بسیار درخشانی در مبارزه با استعمار، بیرون راندن استعمار فرانسه از تونس و وحدت بخشیدن به جامعه تونس دارد. نقشی که ارتش در مصر دارد، اتحادیههای شغلی در تونس دارند. هیچ کس خودش را در مقابل اتحادیههای شغلی قرار نمیدهد. اتفاقاً در بحرانهای دو سه سال اخیر این اتحادیههای شغلی بودند که واسطه شدند و باعث شدند بحران از بین برود. عملاً نهضت را وادار به خروج از بحران کردند. تفاوتی که لیبی با تونس دارد، این است که لیبی در طول 40 سال دوره قذافی چیزی به نام دولت را تجربه نکرده بود. قذافی اصلاً اجازه نداده بود چیزی به اسم نظام شکل بگیرد، نه دولت، نه گروههای سیاسی و نه احزاب، اما در تونس بعد از استقلال دولت شکل گرفت و نظامهای اداری، آموزشی، تأمین اجتماعی و اتحادیههای شغل تا حدی تشکیل شد. پرسش این است که آیا رهبری مثل راشد الغنوشی در تحولات تونس تأثیرگذار بوده است؟ چون چنین رهبری را در لیبی نداریم. در مصر هم رهبران اختلاف داشتند، ولی راشد الغنوشی تا حدی عاقلانه و منطقی عمل کرد. حرفی از حکومت و قدرت نزد و سیاست مشارکت با بدنه جامعه را در پیش گرفت تا انقلاب به بحران کشیده نشود. نقش رهبری را چقدر تأثیرگذار میدانید؟ در اینکه رهبری غنوشی در تجربه تونس تأثیر داشت و آن را یک تجربه منحصر به فرد کرد، شکی وجود ندارد، ولی نباید برای آن در شکلگیری تحرک مردمی تونس در سال 2011 نقشی دید، چون شواهد بیسر بودن انقلاب تونس بسیاری بیشتر از شواهد رهبر داشتن است. یک تحرک نسبتاً خودجوش بود که اتفاق افتاد و ساختار جامعه مدنی که گفته شد بسیار در آن نقش داشت، حرکت کردند. بعد از آن مناطق ساحلی که قطب اقتصادی این کشور هستند با پیوستن به این جریان سرعت بسیار زیادی به این تحرکات بخشیدند که عملاً منجر به سقوط نظام شد، لذا برای شکلگیری تحرک یا همان انقلاب رهبری واحدی را نمیتوان در نظر گرفت. اما در مدیریت بحران سیاسی سالهای 2012 و 2013 که منجر به شرایط فعلی شد، رهبران احزاب دخالت داشتند نه فقط راشد الغنوشی. به نظر من اسم و نقش راشد الغنوشی بیش از اندازه برجسته شده است و البته واقعاً به عنوان یکی از دو طرف درگیری نقش برجستهای داشت، اما نقش دیگران را نباید دستکم گرفت. همه به ریشسفیدی اتحادیههای شغل استناد کردند. دو طرف از متهم کردن اتحادیههای شغل خودداری کردند و پذیرفتند یک حلقه واسط شکل بگیرد و ظرفیت این واسطهگری را نیز داشت. البته نه فقط اتحادیه شغل، بلکه اتحادیه شغل به عنوان یکی از چهار مؤسسه مدنی واسطه شد که مهمترینشان بود. اتحادیه صنعتگران و تجار، انجمن وکلا و انجمن حقوق بشر همراه با اتحادیههای شغل چهار نهاد مدنی بودند که با یکدیگر حلقه واسط را شکل دادند و منجر به پایان دادن به بحران شدند. در کنار اینها عرض کنم هیچ زمانی اتحادیه تجار و صنعتگران با اتحادیه شغل که اتحادیه و سندیکای کارگری است در کنار هم قرار نگرفته بودند، چون اتحادیه تجار از منافع تجار و سرمایهداران دفاع میکند و اتحادیه شغل از کارگرها. همیشه این دو در تضاد با یکدیگر بودند. خیلی عجیب است که در این مقطع این دو در کنار هم قرار گرفتند و انقلاب کردند. لذا عقلانیت سیاسی موجود در جامعه تونس چه در نخبگان سیاسی و چه در مردم را باید به عنوان یک عنصر مهم دانست. البته از نقش راشد الغنوشی به عنوان یکی از رهبران فکری جریان اخوان نباید غافل شد. ایشان ثابت کرد اخوان میتواند در مواقعی هم با یک نگاه عاقلانهتر و هوشمندانهتر عمل کند و بهجای اینکه به دنبال دستیابی به قدرت بیشتر باشد، اولویت را تشخیص دهد. در سالهای 2012 تا 2014 هدف بقای اخوان بود. بعد از اتفاقی که در مصر افتاد، اخوان در تونس و جریان نهضت در تونس اگر میخواست مثل الگوی مصر عمل کند، در مقایسه با مصر شرایط تونس برای خارج کردن جریان اسلامی از صحنه مهیاتر بود، به دلیل اینکه پشتیبانی مردمی از جریان اسلامی که در مصر به شدت آن وجودداشت، در تونس وجود نداشت. جامعه مصر متدینتر و مقیدتر است. راشد غنوشی بسیار هوشمندانه عمل کرد و در مقام رهبری جریان النهضه اولویت را در حساسترین برهه زمانی تشخیص داد. برای جریان اسلامی در تونس که سالها در معرض سرکوب، شکنجه و تبعید بود، الان بعد از یکی دو سال که از این فضای آزادی استفاده کرده و به قدرت رسیده، باقی ماندن مهمتر از گسترش یافتن نهضت است. لذا از اینجا میخواهم نتیجه بگیرم که نتیجه انتخابات اخیر تونس پیش از اینکه ناامیدکننده باشد، برای جریان اسلامی بسیار امیدوارکننده است. مگر احزاب برای کسب قدرت پا به عرصه انتخابات نمیگذارند؟ فکر میکنم با اطمینان نمیتوان گفت جریان اسلامی در تونس به دنبال کسب قدرت نبود. اگر چه در افکار آقای راشد غنوشی از 30 سال پیش تا الان واقعاً پختگی و روشنبینی مشاهده میشود. هم در کتابهایش و نیز در صحبتها و مقالاتش، اما با این وجود پرهیز از انحصارگرایی به نوعی به جریان اسلامی در نهضت تونس تحمیل شد، یعنی اگر حوادث مصر اتفاق نمیافتاد، آقای راشد غنوشی و جریان نهضت نیز تحت فشار افکار عمومی و تأثیر قدرت مردمی آنها به سمت در دست گرفتن تمام قدرت میرفتند. در اوایل انقلاب تونس تمام پستهای کلیدی در دست نهضت بود و اساساً یکی از اتهامات به جریان نهضت این بود که شما به همه مناصب نفوذ کردید. از صحبتهای خصوصیتر آنها میتوان فهمید که میخواستند همه مملکت را قبضه کنند، ولی در حال حاضر شرایط اقتضا نمیکند و اولویت این نیست که آنها به قدرت بیشتری برسند، اما این هدف برای جریان اسلامی یک هدف استراتژیک است، حالا چه اخوان مصر باشد یا اخوان تونس، منتهی مدل برخوردشان متفاوت است. مصریها بیتوجه بیآنکه یک قدرت خارجی ممکن است موجب سقوطشان شود، مجلس و ریاست جمهوری و نخستوزیری را در دست گرفتند. در تونس با توجه کردن به عواملی که میتواند ناخواسته و ناخودآگاه زیر پایشان را بکشد حرکت کردند، اما استراتژی هر دو یکی است. در گذشته 31 درصد در مجلس رأی آوردند و اکنون 33 درصد. اگر روزی برسد که حمایت مردمی گسترش یابد و آنها را مثلاً به بالای 50 درصد برساند، به نظر من باید منتظر باشیم و ببینیم که به همان روش برمیگردند. در حال حاضر شرایط اقتضا میکند که در این فضا نباشند و بپذیرند که با بقیه ـ که مورد حمایت غرب هستند ـ شریک شوند. در انتخاباتی که در ابتدا در تونس برگزار شد، جریان نهضت توانست اکثریت را به دست آورد، ولی در انتخاباتی که در مورد مجلس انجام شد، اکثریت نسبی را از آن خود کرد. در انتخابات اخیر مجلس نیز حزب دوم پیروز انتخابات شد. ارزیابی شما نسبت به افولی که جریان غنوشی دچار آ« شد، چیست؟ دلیل موفقیت نسبی سکولارها چیست؟ دلایل متعددی وجود دارد، از جمله در انتخابات 2011 هیچ حزب سازمانیافته و دارای عمق و ریشهای مانند نهضت در بین رقبای نهضت وجود نداشت که به این گستردگی پایگاه اجتماعی و مردمی داشته باشد. بنعلی یک پایگاه اجتماعی مصنوعی برای خود ساخته بود به نام تجمع. با پول، مال و تهدید یک قاعده مردمی عظیم برای خود ایجاد کرده بود و در همه مناطق تونس هم حضور داشت، منتهی در سال 2011 فقط چند ماه از سقوط بنعلی گذشته بود. وابستگان به حزب تجمع سابق هنوز فرصت نکرده بودند که سر بلند کنند یا جرئت این کار را نداشتند. در انتخابات 2014 آقای سبسی که از سران نظام بنعلی بود، رئیس مجلس آن زمان و وزیر امور خارجه بورقیبه بود و البته چندین سال از سیاست دوری گزید و در حد یک وکیل باقی مانده بود، از همین خلاء استفاده کرد، خلاء رقیب برای نهضت را پر کرد. وابستگان به نظام سابق و کسانی که از شرایط فعلی متضرر شده بودند ـ بهویژه ساحلنشینان و تمام کسانی که به نوعی از تحولات جدید دل خوشی نداشتهاند ـ همه را دور هم جمع کرد. به عبارتی جریان ندای تونس که الان ایجاد شده است و آن موقع نبود، یک جریان ضدی است، یعنی جریانی نیست که از خود فلسفه وجودی داشته باشد، به این معنی که هر کس به نهضت نه میگوید، جذب ندای تونس میشود. در واقع این جریان به این شکل در مقابل نهضت قد علم کرد. به نظر من نهضت شکست نخورد، بلکه در ابتدا بیش از حد توقع توانست پیروز شود و بیش از حد انتظار کارشناسانی که از نزدیک موضوع را بررسی میکردند، توانست رأی بیاورد. به نظر من اتفاقاً به نوعی میشد گفت این نتایج برای نهضت پیروزی بوده است. در ضمن در شرایط سال 2011 هنوز نهضت خود را به مردم نشان نداده بود و مردم تصوری که از نهضت داشتند، یک جریان مظلوم زندان رفته شکنجهشدهای بود که سران آن یا اعدام یا شکنجه شدند یا در زندان بودند یا به خارج از کشور تبعید شده بودند. به نوعی مردم مزد مبارزاتشان را در سال 2011 به آنها دادند، چه طرفداران اسلامگرا و چه غیر اسلامگرا. همچنین به خاطر پاکدستی و رفتار اخلاقی جریان نهضت و جریان اسلامی به استثنای مقطعی در زمان بنعلی که با تبلیغات به خشونت متهم شد، این جریان مورد قبول عموم قرار گرفت. البته نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که تنها جریانی که از شمال تا جنوب تونس پایگاه اجتماعی قابل اتکا داشت، نهضت بود. در زمان انتخابات 2011 از همین پایگاه اجتماعی به خوبی استفاده کردند. از عوامل مهم پیروز نشدن نهضت در سال 2014 یکی ظهور و بروز یک جریان بسیار قوی مخالف به نام ندای تونس بود ـ که مورد حمایت غرب هم هست. مسئله مهم دیگر این بود که نهضت دست خود را رو کرد، شاید تا حدی بیتجربگی نیروهای خود در دولتداری را در مورد سوریه اتخاذ کرد، باعث شد قومیها را هم از دست بدهند. قومیها را از دست دادند، سکولارها و لائیکها را هم که از اول نداشتند، مردم بیطرف و خاکستری را هم به دلیل سیاستهای دوگانه خود از دست دادند. فقط طرفداران خالص خود آنها به آنها رأی دادند. این احزاب حاشیهای در انتخابات قبلی همپیمان جنبش النهضه شدند. جریان اول که در انتخابات 2011 رأی آورد نهضت بود، با حدود 89 کرسی در پارلمان و 42 درصد رأیها. بعد از نهضت جریانی قرار گرفت که پدیده غیر عادی و ناشناختهای به نام جریان مردمی به نمایندگی آقای هاشمی عابدی بود و با وعدههای عجیب و غریب مردم بدبخت مناطق محروم را فریب داد و گفت اگر به قدرت برسم، تمام قبضهای آب و برقتان را مجانی میکنم، اما در عرض شش ماه تمام این جریان از هم پاشید. سومین جریان پیروز، کنگره به رهبری آقای منصف مرزوقی یک جریان ریشهدار سیاسی با گرایش حقوق بشری و سکولاریسم، نه دشمن دین، بلکه بیتفاوت به عقاید دینی بود و بعد یک جریان سیاسی شناخته شده و اصیلی که بهویژه در میان نخبگان نفوذ داشت، به نام تجمع همبستگی برای کار و آزادیها به رهبری آقای مصطفی بن جعفر. ایشان از معارضان واقعی زمان بنعلی بود و دکور نبود، چون بنعلی در زمان انتخابات معارضهای دکوری درست میکرد که شکل انتخابات دموکراتیک باشد. بن جعفر انسان با ارزش و با شخصیتی است. گرایش ایشان سوسیالیست فرانکوفون فرانسوی است. نهضت به عنوان یک جریان اسلامی با هیچ یک از اینها بستر مشترکی ندارد. نهضت با تجمع و کنگره ائتلاف کرد و یک ائتلاف سهگانه حاکم را شکل دادند. در این سهگانه نخستوزیری به اسلامیها رسید و ریاست جمهوری به کنگره و ریاست مجلس نیز به مجمع واگذار شد. انتخابات اخیر (2014) نشان داد احزاب اصیل و دارای ریشه و عمق در جامعه تونس نه احزاب چپ و نه احزاب سوسیالیست و نه حقوق بشری هستند. نهضت 69 کرسی مجلس را به دست آورد و بعد از آن اتحاد میهنی آزاد که سلیم الریاحی نماینده آن است، با هفده رأی جایگاه دوم را داشت، لذا معقول و منطقی این است که تنها جریان اصیل در جامعه تونس جریان اسلامی است. بعضیها میگویند این انقلابها ربطی به بیداری اسلامی ندارد. عرضم این نیست که این انقلابها بیداری اسلامی بودهاند. این انقلابها در استمرار بیداری اسلامی اتفاق افتادهاند و نشان دادند جریان بیداری اسلامی یک جریان واقعی و مستمر است که دارد اتفاق میافتد. حالا بعضی میگویند بیداری اسلامی از زمان انقلاب اسلامی ایران شروع شده است و بعضی میگویند از پیروزیهای جبهه مقاومت آغاز شده است. بعضیها هم بر این باورند که بیداری اسلامی از 11 سپتامبر شروع شد. بیداری اسلامی که در جامعه تونس به عنوان نمونه بررسی میکنیم، یک واقعیت است. بیداری اسلامی بعد از چهار سال ناکامی جریان اسلامی حاکم بر تونس هنوز وجود دارد و یک واقعیت است. برای آینده چه نظری دارید؟ به نظر شما پیشبینیها در باره آینده چیست؟ شاکله ندای تونس که به عنوان قطب سیاسی توانست اکثریت آرا را به خود اختصاص بدهد، یک شاکله منسجم نیست. این جریان برای زمین زدن النهضه شکل گرفت. در این هدف چپها، قومیها، تجمعیها و حتی سندیکاییها همه با هم متحد شدند، برای اینکه یک دشمن مشترک به نام نهضه داشتند. الان که در واقع فصل میوهچینی و توزیع غنایم است، خطرناکترین زمان برای این قطب سیاسی است. این احزاب اصلاً با هم جور در نمیآیند. پایگاه مردمی چپها که جبهه شعبیه هست، اصلاً ندای تونس را به عنوان ندای تجمع میداند، یعنی اینها را به عنوان عوامل رژیم سابق میداند که خود چپها با آنها مبارزه کردند، اما برای یک هدف مقطعی با آنها متحد شده بودند. از الان به بعد ندای تونس بهشدت در معرض فروپاشی است، کما اینکه اتحادی که قبلاً ندای تونس شکل داده بود، قبل از انتخابات از هم فرو پاشید و نابود شد. الان تصور بفرمایید آقای سبسی به عنوان رهبر ندای تونس و آقای طیب البکوش به عنوان دبیرکل ندای تونس هستند، آقای طیب بکوش با گرایش چپ سندیکایی و آقای سبسی با گرایش تجمعی سکولار. این دو هیچ زمانی با یکدیگر نمیتوانند همکاری کنند و قطعاً دچار مشکل خواهند شد. الان بهترین زمان منسجم شدن و جبران کردن گذشته برای نهضت است، در حالی که یک اقلیت بسیار قدرتمند است. الان هیچ اکثریتی در تونس حتی اگر ندای تونس با احزاب دیگر ائتلاف کند، به هیچ وجه نهضت را نمیتواند نادیده بگیرد. در همه انتخابها تعیینها و تقسیم قدرت حتماً باید نظر نهضت را بگیرند. در واقع مانند مقوله غرب شده است که میگوید اقلیت در جوامع دموکراتیک صاحب قدرت است و باید حرفش را بشنوی. درست است در حال حاضر نهضت به شکل اقلیت در آمده است، اما باید حرفش را شنید و بدان توجه کرد. به نظر من در موقع معارض بودن نسبت به زمان حاکم بودن بهتر میتوان بازی کرد، مثل بازی والیبال که تیمی که بهخوبی دریافتکننده سرویس هست، شانس بیشتری برای امتیاز گرفتن دارد. الان نهضت در موقعیتی قرار گرفته است که میتواند بهخوبی تهدید را تبدیل به فرصت کند و در باره تمام ناکامیهای دولت آینده را که دولت سبسی است، به مردم بگوید اینهایی که ادعا داشتند، دارند از ما بدتر عمل میکنند. اگر هم بتواند بهتدریج خطاهای گذشته را با هوشمندی جبران کند، حافظه تاریخی مردم را در طول سه یا چهار سال تغییر دهد، سیاستها را اصلاح کند، برای انتخابات بعدی شانس بسیار بالایی را میتواند داشته باشد. حتی معتقدم نهضت برای انتخابات ریاست جمهوری هنوز شانس دارد. بستگی دارد به اینکه از چه کاندیدایی به چه ترتیب و شکلی حمایت کند. این هوشمندی نهضت برای الان و بعد از انتخابات نیست، قبل از انتخابات و از زمانی که بحران سیاسی شکل گرفت و اینها میزگرد ملی را تشکیل دادند که منجر به خروج نهضت از دولت شد، از همان زمان نهضت در تلاش بود که دو کار را انجام بدهد و هر دوی آنها موفق بود، یکی اتحادیه شغل را که مواضع آن بهروشنی و آشکارا با مبارزه نهضت همسو و همگام نبود، از موضع دشمنی به بیطرفی بکشاند، دوم ندای تونس را که موضع دشمنی بسیار تند و تیزی داشت، به دشمنی ملایم تبدیل کند. اتحادیه شغل را با اثبات حسن نیت خود در گفتوگوهای ملی که داشت بیطرف و وثیقه ملی را امضا و قدرت را واگذار کرد. همچنین با ارتباطات شخصی که شخص آقای راشد غنوشی با آقای سبسی برقرار کرد، در اولین جلسه ملاقاتشان در پاریس و بعد در الجزایر و بعد از آن چند بار در خود تونس، توانست دشمنی تیز ندای تونس را به دشمنی ملایم تبدیل کند. گام بعدی میتواند این باشد که این دشمنی را اصلاً به همپیمانی تبدیل کند. نهضت این شانس را دارد که اگر هم ریاست جمهوری را به سبسی بدهد، مفت و مجانی ندهد. اگر میخواهد بفروشد، با قیمت مناسب این کار را انجام بدهد. لذا به نظر من نهضت الان در شرایط بدی قرار ندارد. خود آقای راشد غنوشی نزدیک یک سال است که میگوید: «ما 30 درصد شانس داریم، طرف مقابل هم 30 درصد شانس دارد. دعوا سر 40 درصد باقیمانده است.» این حرف تقریباً هم درست از آب درآمد. نهضت حدود 31 درصد رأی آورد و آنها 38 درصد رأی جمع کردند، بقیه هم بین دیگر احزاب تقسیم شد. البته از نقشی که سرمایه سیاسی در این انتخابات ایفا کرد نیز نباید غافل شد. این هم تا حدی به اشتباهات نهضت برمیگردد که سرمایهداران و تجاری را که همه به دربار بنعلی وصل بودند، ممنوعالخروج کرد که اینها همه مال مردم را خوردند و باید محاکمه شوند. آنها را برای خود به یک دشمن بالقوه مبدل کرد، نه آنها را محاکمه کرد و نه ممنوعالخروجی آنها را برداشت، عملاً برای خود یک دشمن پولدار و قدرتمند به نام اتحادیه صنعتگران و تجار درست کرد. میتوانید مشاهده کنید که این تجار و صنعتگران بزرگ این افراد متمول و قدرتمند که بیشتر ساحلنشین بودند، چقدر ساده بر نتیجه انتخابات تأثیرگذار بودهاند. در شهرهای ساحلی ندای تونس و در شهرهای میانی، مرکزی و محروم نهضت برنده شده است.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]
صفحات پیشنهادی
جمهوری اسلامی در هیچ دورهای به دنبال فناوریهای غیر صلحآمیز نبوده است
عباسی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جمهوری اسلامی در هیچ دورهای به دنبال فناوریهای غیر صلحآمیز نبوده است رئیس سابق سازمان انرژی اتمی گفت جمهوری اسلامی کشوری است که در عرصههای مختلف دارای فناوری است و در استفاده از این فناوری هیچ دورهای به دنبال استفاده غیر صلحآمیز نبوده اپيروزي مردم عراق در مقابل داعش قدرت جبهه مقاومت اسلامي را نشان داد
۲۲ اسفند ۱۳۹۳ ۲۱ ۲۱ب ظ امام جمعه خمين پيروزي مردم عراق در مقابل داعش قدرت جبهه مقاومت اسلامي را نشان داد موج - امام جمعه خمين گفت شکست گروه تروريستي داعش در منطقه تکريت عراق به دست مردم و ارتش اين کشور يکبار ديگر قدرت و عظمت جبهه مقاومت اسلامي را به جهانيان ثابت کرد به گزاربیرانوند نبود چندگل میزدیم/خودم گفتم منصوریان برود دنبال مربیگری
امیر قلعه نویی بیرانوند نبود چندگل میزدیم خودم گفتم منصوریان برود دنبال مربیگری شناسهٔ خبر 2517110 پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۰ ۰۵ ورزش > فوتبال ایران سرمربی تیم فوتبال استقلال گفت اگر دروازه بان نفت بیرانوند نبود ما چند گل می زدیم به گزارش خبرنگار مهر امیر قلعه نویی پس ازسرپرست تیم ملی اسکی ایران: به دنبال کسب مدال آسیایی هستیم
یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰ ۴۶ سرپرست تیم ملی ایران در رقابتهای اسکی قهرمانی آسیا میگوید ملی پوشان ایران با وجود داشتن رقبایی سخت امید به کسب مدال دارند علی عمران سولقان در گفتگو با خبرنگار اعزامی ایسنا به کره جنوبی با ابراز رضایت از شرایط تیم اعزامی ایران به بیست و چهارمین دجريان غيرديني به دنبال منفعل ساختن افکار عمومي جهان
۹ اسفند ۱۳۹۳ ۱۹ ۰ب ظ مشروح نشست تحليلي جنگ رسانه اي غرب در ايجاد اسلام هراسي - بخش چهارم جريان غيرديني به دنبال منفعل ساختن افکار عمومي جهان به دنبال اقدامات جديد رسانه هاي غربي نشست تحليلي جنگ رسانه اي غرب در ايجاد اسلام هراسي با حضور اساتيد و کارشناسان حوزه ارتباطات و رسسخنگوی شورای اسلامی استان اصفهان خواستار شد کسب تکلیف نیروهای قراردای و بلاتکیلف شهرداریها
سخنگوی شورای اسلامی استان اصفهان خواستار شدکسب تکلیف نیروهای قراردای و بلاتکیلف شهرداریهاسخنگوی شورای اسلامی استان اصفهان با اشاره به بلاتکلیفی نیروهای قراردادی شهرداریها گفت چرا سازوکاری برای جذب نیروی شهرداری تعریف نمیشود که براساس ضابطهمندی متخصصین مربوطه استخدام شوند بهوقایع شیراز در مورد فرزند شهید مطهری، زیبنده نظام اسلامی نبود
آیتالله هاشمیرفسنجانی در دیدار مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی وقایع شیراز در مورد فرزند شهید مطهری زیبنده نظام اسلامی نبود رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام برخورد با آقای علی مطهری در شیراز را حادثهای ننگین و کاملاً برخلاف مصالح دانست و گفت متأسفانه کسانی دست به چنین اقدامی زدهاندگلمحمدی: دنبال کسب سهمیه آسیا هستیم
گلمحمدی دنبال کسب سهمیه آسیا هستیم خبرگزاری پانا سرمربی تیم فوتبال ذوبآهن گفت ما اگر مقابل پیکان به پیروزی برسیم امیدوار به کسب سهمیه آسیایی خواهیم بود ۱۳۹۳ يکشنبه ۲۴ اسفند ساعت 15 02 به گزارش خبرگزاری پانا یجیی گلمحمدی در کنفرانس مطبوعاتی پیش از دیدار تیمهایعضو کانون شوراهای اسلامی کار در گفتوگو با فارس خبر داد دفاع نمایندگان کارگری از حداقل مزد بر مبنای قدرت خرید/
عضو کانون شوراهای اسلامی کار در گفتوگو با فارس خبر داددفاع نمایندگان کارگری از حداقل مزد بر مبنای قدرت خرید شکاف بالای پیشنهاد کارفرمایان با واقعیتهای زندگی کارگریعضو کانون شوراهای اسلامی کار با اعلام این خبر که نمایندگان کارگری از حداقل مزد عادلانه برای سال ۹۴ بر مبنای سبد مسفیر ایران در لبنان: تهران به دنبال وحدت امت اسلامی است
سفیر ایران در لبنان تهران به دنبال وحدت امت اسلامی استمحمد فتحعلی تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران به شدت به دنبال تحقق وحدت امت اسلامی در عرصههای دینی و سیاسی است به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس «محمد فتحعلی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان عزم ایراباهنر: قرار نیست مستحیل در پایداریها شویم /مجلس ششم در مشت خاتمی نبود /احمدی نژاد برای انتخابات مجلس از قدرت
باهنر قرار نیست مستحیل در پایداریها شویم مجلس ششم در مشت خاتمی نبود احمدی نژاد برای انتخابات مجلس از قدرت استفاده کرد محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس است اما قدرت لابی گری اش به حدی است که او را به مرد پشت پرده مجلس تبدیل کرده است به گزارش نامه نیوز اينکه توان و قدرت لابيآیتالله اعرافی در همایش علمی اسلامی و حقوق بشردوستانه بینالمللی: معلوم نیست اگر اقتدار ایران و گفتمان اسلا
آیتالله اعرافی در همایش علمی اسلامی و حقوق بشردوستانه بینالمللی معلوم نیست اگر اقتدار ایران و گفتمان اسلامی نبود داعش چه بر سر بشریت میآوردرئیس جامعه المصطفی العالمیه گفت معلوم نیست اگر اقتدار ایران و گفتمان اسلامی نبود داعش چه بر سر بشریت میآورد به گزارش خبرگزاری فارسجوکوویچ و نادال به دنبال کسب چهارمین قهرمانی در ایندیان ولز
جوکوویچ و نادال به دنبال کسب چهارمین قهرمانی در ایندیان ولز نواک جوکوویچ و رافائل نادال هر دو در تلاش برای کسب چهارمین عنوان قهرمانی در مسابقات تنیس ایندیانا ولز و رسیدن به رکورد راجز فدر هستند به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران به نقل از اسپورتال راجرز فدر تنیسور سوئیسی تسرمربی تیم فوتسال شهرداری ساری: برد دلچسبی نبود / حق ما کسب رتبه نخست بود
سرمربی تیم فوتسال شهرداری ساری برد دلچسبی نبود حق ما کسب رتبه نخست بودسرمربی تیم فوتسال شهرداری ساری پس کسب عنوان سومی با بیان اینکه برد ما قابل حریف برد دلچسبی نبود گفت حق ما کسب رتبه نخست مسابقات کارگری بود به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان جویبار سید ذولفقار شرنیا عصر امتوضیحات یونسی درباره اظهاراتش: ایران هیچگاه به دنبال جنگطلبی نبوده
توضیحات یونسی درباره اظهاراتش ایران هیچگاه به دنبال جنگطلبی نبوده دستیار ویژه رئیس جمهور با ارائه توضیحاتی درباره اظهاراتش که موجب واکنش مقامات کشور عراق شده گفت ما معتقدیم کشورهای منطقه با اتحاد و همکاری می توانند با توسعه طلبی کشورهای خارج از منطقه مقابله کنند و این به معنامعرفی امام راحل، معرفی یک جریان سالم و ریشهدار اسلامی است
در اختتامیه هشتمین جشنواره بینالمللی شعر یاد و یادگار بیان شد معرفی امام راحل معرفی یک جریان سالم و ریشهدار اسلامی است حجت الاسلام کومساری گفت تصور می کنم اگر میخواهیم به اندیشهی امام بپردازیم باید بدانیم که ایشان در چه خاستگاه فکری و فرهنگی بوده است تا دچار انحطاط نشویم ببازیکنان ذوبآهن به اعتماد به نفس خوبی رسیدهاند گلمحمدی: به دنبال کسب سهمیه آسیایی هستیم/ خودمان قبول کردیم
بازیکنان ذوبآهن به اعتماد به نفس خوبی رسیدهاندگلمحمدی به دنبال کسب سهمیه آسیایی هستیم خودمان قبول کردیم مقابل پیکان بازی کنیمسرمربی تیم فوتبال ذوبآهن گفت ما اگر مقابل پیکان به پیروزی برسیم امیدوار برای کسب سهمیه آسیایی خواهیم بود به گزارش خبرنگار وررزشی خبرگزاری فاس یجی-
گوناگون
پربازدیدترینها