واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
نگاهی به شخصیت وسواسی و نشانههای آن آدمهایی در نقش «هرکول پوآرو»
جام جم سرا: هرکول پوآرو یادتان است؟ همان شخصیتی که سالها با سریالهایش همه ما را سرگرم کرده بود؛ لباسهای مرتب و اتوکشیده، سبیلهایی که با دقت خاصی قرینه میشدند و کفشهایی که حتی یک لک روی آنها پیدا نمیکردید، از او شخصیت خاصی ساخته بود؛ شخصیتی که شاید خیلیها آن را در طبقه «وسواسی» قرار دهند.
گاهی اوقات افرادی مانند پوآرو را دور و برمان میبینیم که با برخی رفتارهایشان خیلی سریع برچسب «وسواسی» به آنها میزنیم. چه چیزی ما را به این نتیجه میرساند که فردی وسواسی است و اصلا این نوع خصوصیات وسواسی از کجا میآید؟ اختلال شخصیت وسواسی چیست؟ بهطور کلی اختلالات شخصیت گروه خاصی از مشکلات سلامت روان هستند و نباید آنها را با اصطلاحات عامیانهای مانند «بیشخصیت» اشتباه گرفت. این مشکلات بیشتر مربوط به ویژگیهای سرشتی فرد میشود و معمولا شروع آنها از سنین پایین است و یک الگوی تقریبا ثابت و بدون تغییر را در رفتار و تعامل فرد با محیط و دیگران ایجاد میکند. این مشکلات وابسته به موقعیت یا دوره خاصی نیستند و معمولا بهصورت مداوم وجود دارند درست مانند ویژگیهای مثبتی مثل مهربانی یا بخشندگی که ممکن است بهطور ثابت در یک فرد وجود داشته باشد.
یکی از انواع اختلالهای شخصیت، اختلال شخصیت وسواسی است. این افراد از منظر بیرونی بسیار دقیق و منظم هستند اما این نظم بیش از حد برای خودشان بسیار آزاردهنده است. علائم اختلال کدامهاست؟ ویژگی اصلی افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی، اشتغال ذهنی عمیق با موضوعاتی مانند نظم و ترتیب، کمالگرایی و ایرادگیری و کنترل شدید همه مسائل و داشتن چارچوبهای انعطافناپذیر است. از علائم مهم این اختلال میتوان به این موارد اشاره کرد: *اشتغال ذهنی زیاد با جزئیات، فهرستها، آداب، سازماندهی و زمانبندی برنامهها به حدی که فرد نمیتواند به اصل موضوع بپردازد و انجام آن را عملی کند.
*کمالگرایی بیش از حد که باعث میشود بسیاری از کارها ناتمام بماند.
*تعهد بیش از حد به محل کار برای انجام وظایف و ساعت کاری زیاد (بدون نیاز اقتصادی به اضافه کاری) و خودداری از اختصاص دادن بخشی از وقت خود به تفریح یا ارتباط با دوستان
*وجدان بسیار سختگیر و غیرقابلانعطاف
*ناتوانی در دور ریختن اشیای غیرمفید با این فکر که بالاخره یک روز ممکن است لازم شود.
*ناتوانی در همکاری و مشارکت با دیگران در انجام کارها مگر اینکه آن افراد کاملا طبق نظر و قواعد او عمل کنند.
*خشکدست و خسیس بودن
*انعطافناپذیری و سرسخت بودن
*مشکل در تصمیمگیری در مواردی که از قبل قاعده مشخصی وجود ندارد.
*خشم و ناکامی در زمانی که احساس میکند کنترلی روی شرایط ندارد.
*کمارتباطی با دیگران
تفاوت با اختلال وسواس فکری در اختلال وسواسی- جبری، فرد افکاری ناخواسته دارد که بهطور مکرر به ذهن او خطور میکنند و باعث ایجاد احساس اضطراب میشوند و فرد برای رهایی از این اضطراب دست به اعمال وسواسی میزند. مثلا با وجود اینکه دستهایش را شسته فکر میکند هنوز آلوده است و برای رهایی از این فکر چندبار اضافی دستهایش را میشوید.
به عبارت دیگر، اختلال وسواسی- جبری معمولا در موقعیتهای محدودی ایجاد میشود و موضوعات مشخصی دارد مانند وسواس آلودگی، وسواس شک و تردید یا وسواس خطر، اما در اختلال شخصیت وسواسی داشتن چارچوب و آداب خاص در بسیاری از موقعیتها وجود دارد و موضوعات محدودی ندارد و تمام جنبههای زندگی فرد تحتتاثیر آن قرار میگیرند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی معمولا در محیطهای کاری و از نظر مدیران و کارفرمایان مشکلی ندارند و حتی ممکن است بهعنوان کارمندان خوبی که بسیار وقتشناس و منظم هستند، شناخته شوند اما ویژگیهای وسواسی هم خود آنها و هم در برخی موارد خانواده و نزدیکان آنها را تحت تاثیر قرار میدهد و برای آنها آزاردهنده است. دلیل بروز چنین اختلالی چیست؟ مانند بسیاری از مشکلات سلامت روان این اختلال نیز چندعاملی است. یعنی هم ژنتیک و هم محیط و هم یادگیری از دیگران در ایجاد علائم نقش خواهند داشت.
همچنین فرهنگ رایج در جامعه ممکن است در این حالت نقش داشته باشد. بهعنوان مثال فردی که در کشور ژاپن زندگی میکند ممکن است آداب و رفتارهایی داشته باشد که در آن کشور کاملا طبیعی محسوب شود ولی همان آداب برای فردی که در ایران زندگی میکند، مطرحکننده اختلال شخصیت وسواسی باشد.
شیوع این اختلال در دنیا حدود یک درصد است و مردان 2 برابر زنان به این اختلال دچار میشوند. اختلالها لازم و ملزوم نیستند اختلال وسواسی-جبری جزو اختلالهای اضطرابی است اما اختلال شخصیت وسواسی جزو گروه اختلالات سرشت و منش فرد است. البته در درصدی از مبتلایان بهطور همزمان هر دو اختلال دیده میشود که در این صورت افتراق آنها از هم بسیار مشکل خواهد بود. راههای درمانی این اختلال درمان اختلال شخصیت وسواسی عمدتا با روشهای غیردارویی انجام میگیرد و از درمانهای شناختی- رفتاری و نیز گروهدرمانی برای درمان استفاده میشود. طی درمان شناختی رفتاری سعی میشود باورهای بنیادی آنها در مورد خود و محیط اطراف و روابطشان مورد بازنگری قرار گیرد و بازسازی شناختی یکی از روشهایی است که برای اصلاح خطاهای شناختی در ساختار تفکر این افراد به کار میرود.
همچنین مداخلات رفتاری گام به گام برای تدوین چارچوبهای جدیدی که انعطاف بیشتری داشته باشند به کار میروند. در گروهدرمانی علاوه بر این موارد فرایندهای رایج در گروه و بازخورد اعضای گروه به یکدیگر نیز نقشی درمانی خواهد داشت. در برخی موارد استفاده از داروهایی که در درمان اختلال وسواسی-جبری به کار میروند ممکن است در درمان اختلال شخصیت وسواسی موثر باشد. چطور میتوان پیشگیری کرد؟ محیطی که فرد در آن پرورش مییابد میتواند نقش مهمی در ایجاد این اختلال داشته باشد، بنابراین شیوه فرزندپروری والدین در این زمینه بسیار مهم خواهد بود. از آداب اولیهای که کودک باید بیاموزد مانند آموزش توالت رفتن تا سایر موارد مانند انجام تکالیف، اگر با سختگیری و ایرادگیری بیش از حد و غیرمعمول باشد ممکن است باعث شکلگیری چارچوبهای سخت و انعطافناپذیر در ذهن کودک شود. همچنین اگر در محیط مدرسه شیوه آموزش و پرورش با سختگیری و قواعد عجیب و غیرمعمول همراه باشد میتواند آثار مهمی در ایجاد این حالتها داشته باشد.(دکتر علیاکبر نجاتیصفا - روانپزشک/تنظیم: نسرین خسروشاهی/زندگی مثبت)
یکشنبه 24 اسفند 1393 08:22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]