تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند به شكل شما و اموال شما نگاه نمى كند بلكه به دلها و اعمال شما توجه مى نمايد....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798630267




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی تطبیقی قابلیت های فرا روانی انسان با رویکرد عرفانی و عصب شناختی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی تطبیقی قابلیت های فرا روانی انسان با رویکرد عرفانی و عصب شناختی
در علم عرفان، انسان جانشین خداست و تنها موجودی است که به جهان هستی به واسطه جامعیت اسمایی سلطه دارد. در علم عصب شناختی، این ذهن انسان است که به جهان پیرامونش معنا می بخشد و نقش وی در تحولات بیرونی و درونی اش، اساسی و تعیین کننده است.

خبرگزاری فارس: بررسی تطبیقی قابلیت های فرا روانی انسان با رویکرد عرفانی و عصب شناختی



بخش دوم و پایانی قابلیت های فراروانی انسان در علم عصب شناختی در دیدگاه دانشمندان حوزه تجربی، گردش جهان به مقتضای عقل و آگاهی است. آگاهی اساس همه خلاقیت ها و ابتکارات  و توانمندی هایی است که در زندگی انسان ها متبلور می گردد. از دیدگاه عصب شناسی، آگاهی سه لایه دارد: 1. ادراک حسی، (1) 2. حصول اطلاعات (2)و 3. خودآگاهی. (3)این سه لایه دربردارنده عنوان «هشیاری» (4)می باشد. ازطرفی لایه ای از آگاهی نیز وجود دارد که «ناخودآگاه» نامیده می شود و وسیع ترین سطح آگاهی را تشکیل می دهد. چه بسیار حوزه های خاص و سیستم های ویژه که در مغز وجود دارد و به روش های خاصی کاملاً با یکدیگر در تعامل اند و احساس ما را از تجربه هوشیاری تولید می کنند. همزمان، شمار فراوانی از پردازش های ذهنی وجود دارند که تجربه هوشیاری ما را کنترل می کنند و با آن مشارکت دارند و بیرون از لایه هشیارِ آگاهی ما رخ می دهند. ما با برای پرتاب یک توپ بیس بال، دیدن یک گل رنگی یا صحبت با ساختار دستوری خاص، یا آگاهی کمی داریم و یا اصلاً آگاهی نداریم. نمایش این رفتارها بخشی از زندگی هشیار ما نیست. ما نمی توانیم بفهمیم مغز چگونه این موارد را انجام می دهد. میزان وسیعی از تحقیقات در حوزه علومِ شناختی نشان می دهد ما فقط بر محتوای زندگی ذهنی خودمان هشیار هستیم ، نه بر آنچه این محتوا را تولید می کند. ما تنها از تولیدات پردازشگر قوه حافظه و ادراک پردازش  تصویرساز ی  آگاهیم، نه از خود پردازش. (Gazzniga, 2002: 660) طبق این تجربیات، نیرویی در لایه های بنیادین وجود ماست که کنترل اصلی آگاهی های سطحی و همچنین رفتارهای ما را برعهده دارد. شاید آن نیرو همان عقل ساری و جاری در همه هستی باشد که به طور تکوینی رفتارهای ما را متناسب با نظم جهانی رقم می زند. بنجامین لیبت (5) و برترام فاینشتاین (6) در بیمارستانی در شهر سانفرانسیسکو به اندازه گیری مدت زمانی پرداختند که طول می کشد تا یک تماس الکتریکی پوستی از طریق رابط های عصبی به مغز برسد. آنها از بیمار خواستند  به مجردی که تماسی را حس نمود، دکمه ای را فشار دهد. آنها در یافتند که مغز، محرک وارد شده را یک ده هزارم ثانیه پس از رخداد ثبت کرده و بیمار دکمه را یک دهم ثانیه پس از ایجاد تحریک فشار داده است. مهم این بود که برای بیمار همواره نیم ثانیه طول می کشید تا از وارد شدن محرک یا فشار دادن دکمه، آگاهانه اطلاع پیدا  کند. این نشان می داد تصمیم گیری برای پاسخ دادن به محرک را ذهن ناخودآگاه بیمار می گرفت. مطالعات بعدی نشان داد یک ثانیه و نیم قبل از آنکه ما تصمیم بگیریم، یکی از عضلاتمان را تکان دهیم و مغز ما پیشاپیش علائم لازم را برای اجرای این حرکت به کار می اندازد. پرسش اصلی این است که  کدام یک تصمیم می گیرد؟ ذهن خودآگاه یا ناخودآگاه؟ (تالبوت، 1389: 266) آیا پیش آگاهی و اخبار از غیب و کارهای خارق العاده، با فرمان ذهن ناخودآگاه است؟ آیا تجربیات و فعالیت های قبلی در لایه ناهشیار ذهن براساس ساختارهای پیشینی مغز از تجربیات حاصل از بخش هشیار، رخدادهای آینده را پیش بینی می کند؟ یا ذهن براساس ساختار ویژه ای که هنوز ناشناخته است، قادر است آینده را با قدرت تخیل خویش رقم بزند یا از امور پنهان خبر دهد یا براساس آگاهی از علت های پنهان خرق عادت نماید؟ به تجربه ثابت شده است افرادی که از آنها خواسته شود نسبت به حرکت های خود، آگاهانه عمل کنند، خطای بیشتری انجام می دهند. تمرین یادگیری تیراندازی در آیین ذِن (7) در این مورد صراحت آشکاری دارد. به تیرانداز توصیه می کنند به خود به منزله کشنده کمان و رها کننده تیر نیندیشد؛ بلکه خود را از آگاهی به آنچه انجام می دهد، آزاد سازد و بگذارد کمان خود تیر را بکشد و تیر خود را در زمان بایسته از انگشتان رها سازد. (جینز، 1380: 53) از نظر برخی عصب شناسان، حتی برای خردورزی و برهانی اندیشیدن، نیاز به آگاهی سطح خودآگاه نیست. استدلال های پیچیده تری بدون حضور آگاهی انجام می پذیرد که خود نیز از ظهور آنها شگفت زده می شویم. بزرگترین بصیرت های انسانی به گونه ای بسیار مرموز و ناشناخته رخ داده است. برای نمونه، اینشتین بسیاری از ایده های بزرگ خود را درحالی که ریش خود را می تراشید، چنان ناگهانی به او الهام می شد که مراقب بود صورت خود را زخمی نکند. (همان: 65 ـ 64) در هرم لایه های هشیاری انسان، نوک هرم یعنی بخش بسیار کوچکی از هویت انسان مورد درک بخش خود آگاه او قرار می گیرد. این درحالی است که عمیق ترین بخش هویت او را لایه های پنهانی تشکیل می دهد. حال آیا علم کاملاً به این قشر های زیرین دست یافته  است؟ آیا این امکان وجود دارد که در سطوح زیرین وجود انسان، توانمندی های شگفت آوری باشد که در لایه خودآگاه از آن بی خبر است؟ آنچه داده های علمی روان شناسی را شبیه داده های عرفانی در سیر و سلوک و تکامل معرفت انسانی می سازد، توجه به همین ابعاد پنهان وجودی انسان است؛ زیرا در عرفان بحث از ظاهر و باطن و باطنِ باطن و ... جایگاه ویژه ای دارد. 4. پردازش های فراحسی مغز پردازش هایی در مغز وجود دارند که به گونه ای صریح، غیرحسی یا فراحسی محسوب می شوند. به تعبیر دیگر، تحرک اعصاب از طریق حواس ظاهری صورت نمی گیرد. در بررسی بیمارانی که دچار نابینایی تصویری یا منظره ای (8) می شوند، مشخص شد با اینکه از طریق حس بینایی قادر به دیدن نبودند، در اثر استفاده از داروهای ویژه، اعصاب بینایی آنان تحریک شده، بینایی رخ می دهد. سخت است در مقابل این سخن که تصمیمات ادراکی یا فعالیت های شناختی به طور عادی نتیجه پردازش های خارج از آگاهی های (9) هوشیارانه است، بحثی شود؛ اما مشکل تر این است که بگوییم چنین پردازش هایی سیستم های حسی اولیه را در بر نمی گیرد. (Gazzniga, 2002: 660) براساس کنش عصب روان شناختی توضیح داده شده در مطالب فوق و براساس یافته های علمی آیا این امکان وجود ندارد که به طور ناهشیارانه (10) و نیمه هشیارانه، (11) فرد به کشفیات بی سابقه یا به کارهای بدیع و غیر قابل باور دست بزند؟ نه تنها دلیلی برای نفی آن وجود ندارد، شواهد بسیار موثقی درباره وجود چنین اعمال خارق عادت در تاریخ زندگی بشر وجود دارد که نمی توان چشم ها را بست و آنها را نادیده انگاشت. در لایه های پنهان ذهن انسان علومی نهفته است که در زمان و مکان خاص خود را می نمایاند. کمترین ادعا این است که پدیده پیش آگاهی منع عقلی ندارد و امری ممکن الوقوع است. علاوه بر آن، طبق نظر دانشمندان عرصه علوم تجربی به ویژه عصب شناختی، هیچ گاه از خارج ذهن و از طریق حس، بار معناداری از اطلاعات وارد مغز نمی شود؛ بلکه این نورون های عصبی هستند که اطلاعات را می سازند. طبق این دستاورد علمی، این انسان است که با نوعی تعامل، رخداد های خارجی را کارگردانی می کند، نه اینکه صرفاً مغلوبِ روند رخدادها در خارج باشد. بیشتر نورون ها به هیچ وجه مستقیماً با جهان خارج از ما در تماس نیستند و اطلاعاتی که به آنها می رسد، اطلاعات نوروشیمیایی بارها ی تبدیل شده است که روی منافذ گیرنده های غشای سلولی اثر می گذارد. بر این اساس در شبکه ارتباطی وسیع بین نورونی، در اطلاعات اولی که در تماس با جهان خارج از طریق حواس ظاهری در داخل سلول های گیرنده های حسی ساخته می شود، تبدیلات و تعدیلات فراوانی در گذر از نورونی به نورون دیگر ایجاد می شود. بنابراین جهان بیرون از جسم، بدون انتخاب برپایه فعالیت ژنی، اطلاعات خاصی ندارد. این نورون های سیستم اعصاب به ویژه مغز هستند که نمادسازی می کنند و اطلاعات را در درون خود می سازند و به جهان بیرون منتقل می کنند، نه برعکس. حتی آنچه در ارتباطات فردی ـ فرهنگی ـ اجتماعی نیز به ما می رسد، باید دوباره در مغز خلق شود تا بار اطلاعاتیِ معناداری پیدا  کند. (نجل رحیم، 1378: 47 ـ 45) نقد و بررسی اولاً، آنچه را فروید بخش ناهشیار یا نیمه هشیار نامیده، بخشی است که بدون ابزار مادی و به صورت ذاتی درّاک است؛ بنابراین هشیار حقیقی است؛ زیرا ریشه و عمق هر چیزی، موجودیت کل اجزا و مراتب را قوام می بخشد. ثانیاً، شاید این ایراد وارد شود که مغز، ابزار مادی ادراک انسانی است و فعل و انفعال های آن را نمی توان مَدرکی بر وجود نیروهای فراحسی دانست. پاسخ این است که آنچه در عرف  علمی بدان درک ماورای حسی  گفته می شود و اغلب با موهومات و خرافات خلط می گردد، ادراکات نیمه هشیار یا ناهشیار ذهن (12) است که به دلیل اینکه در بخش هشیار واضح نیستند، (13) مورد انکار قرار می گیرند. الهامات و بصیرت های بدیع از این گونه هستند. در ابتدا شاید تجربیات انسان برگرفته از داده های حسی باشند؛ اما در مراحل عمیق تر آگاهی و همین طور در بخش ناخودآگاه، داده های فراحسی خود را به صورت اندیشه های بدیع و بی سابقه به نمایش می گذارد. برای نمونه، تحقیقاتی  که خانم لوئیزا راین (14) انجام داده، حاکی از آن است که پدیده پیش آگاهی، خیلی بیشتر از سایر تجربیات فراروانی روی می دهد. گواه بیشتر بر اینکه انسان ها قابلیت های ذاتی پیش شناختی خویش را به وادی های درونی ناخودآگاهشان سپرده اند، این است که رؤیاها در بخش های عمیق تر  آگاهی رخ می دهند. بررسی ها نشان داده که 60 تا 68 درصد همه پیش شناسی ها  هنگام خواب دیدن روی می دهد. آلوارادو طی آزمایشات دقیق بالینی دریافت که بیشترین تجربه های خروج [روح] از بدن که به OBEs (15) مشهور است، در زمانی رخ می دهد که فعالیت های جسمانی کم یا متوقف باشد؛ یعنی در حالت نیمه هشیار یا ناهشیار. (Alvarado, 1998-99: 6-8) 4 ـ 1. حافظه پنهان (16) و حافظه آشکار (17) بخش عظیمی از حافظه مغز از نظر ما پنهان می ماند و به تعبیر دیگر، ما به بخش قابل توجهی از حافظه خود دسترسی آگاهانه نداریم. حافظه هایی وجود دارند که درطول زندگی بدون آنکه ما به نحوه شکل گیری آنها آگاهی داشته باشیم، در سلسله اعصاب ما پردازش می شوند. برای نمونه، انواع یادگیری های غیر ارتباطی موجود در بازتاب های عصبی، شرطی شدن کلاسیک ساده در تنظیم حرکات عضلانی از طریق مخچه، تکنیک های راه اندازی حافظه آشکار که با کمک کرتکس جدید مخ انجام می گیرد و مهارت های عملی (18) و عادات (19) که از راه اجسام مخطط (20) در عمق مغز شکل می گیرند. (Kandel, 2000: 1227-1246) حافظه آشکار با همکاری بخشی از ساختمان های عمقی قدیمی کرتکس مغز به نام «هیپوکامپ» (21) همراه کرتکس بینایی و گیجگاهی مغز شکل می گیرد. دو نوع حافظه آشکار وجود دارد: یکی مربوط به وقایع طول زندگی که «فرآیندی» (22) است و دیگری مربوط به اطلاعات عمومی یا معنایی است. (23) (Ibid) نکته مهم تر، نقش محوری عاطفه و هیجان (24) در هدایت، شکل گیری و تقویت حافظه و نیز چگونگی ایجاد نوعی حافظه به نام «حافظه نورانی» (25) است. در این هنگام، رخدادها آشکارتر و ماناتر در ذهن نقش می بندند. (نجل رحیم، 1378: 70 ـ 63) انسان ها با کمک حافظه و فعالیت های عظیم نورونی می توانند خود را با محیط به اصطلاح خارج از خود یکپارچه ساخته، با محیط و اجتماعات انسانی سازگاری داشته باشند. در علم عصب پایه، این انسان است که محیط را می سازد، نه اینکه مغلوب محیط خود باشد. تا وقتی انسان داده ها را به اطلاعات معنادار تبدیل نکند و به کمک استعارات آن را تحلیل نکند، محیط بی معنا و بی هویت است. (همان: 51) هر تحلیلی یک فرآیند عقلی و ویژگی فراحسی است. عقل ابزار مشترکی  است که انسان ها  با مراتب و درجات مختلف، ادراک های متفاوتی دارند و با آن افکار یکدیگر را تحلیل نموده، به صدور حکم ایجابی یا سلبی می پردازند. آیا این امر مشترک همان چیزی است که یونگ از آن سخن گفته است؟ 4 ـ  2. حافظه جمعی یونگ دکتر کارل گوستاو یونگ بر این عقیده است که روان انسان از سه لایه تشکیل شده است: 1. خودآگاه یا «awareness» 2. ناخودآگاه فردی یا «personal unconscious» 3. ناخودآگاه جمعی یا «collective unconscious» وی پس از اشاره به سطح خودآگاه که در هرم معروف روان فردی، نزدیک ترین لایه به قله را دارد، به تبیین ناخودآگاه پرداخته، آن را برخلاف خودآگاه شبیه یک اقیانوس پهناور با تداومی کامل می داند که تا اعماق وجود امتداد دارد. ناخودآگاه ماهیتی کاملاً ناشناخته دارد و فرآیندهایش همیشه ازطریق خودآگاه و اصطلاحات و استعارات (ر.ک: به جینز، 1380: 96 ـ 77) خودآگاه بیان می شود. در واقع فرمان زندگی ما انسان ها به دست آن است. ناخودآگاه همیشه مشغول کاری است و فراموشی در آن راه ندارد و برحسب اشخاص می تواند خود را منفی یا مثبت در رؤیاها یا الهامات نمایش دهد. محتویات ناخودآگاه از دو منبع تأمین می شود: 1. داده های سطح خودآگاه که پس از پردازش مستقیماً به ناخودآگاه فرستاده می شود و درسطح خودآگاه فراموش گشته، در سطح ناخودآگاه باقی می مانند. 2. محتویات مربوط به ناخودآگاه جمعی که عمیق ترین سطح روان است و کمتر از سایر سطوح دست یافتنی  است. از نظر منتقدان، ناهشیارِ جمعی عجیب ترین مفهوم یونگ است. او معتقد است نوع انسان به صورت جمعی به عنوان یک گونه، تجربیات گونه انسان و پیش از انسان را در ناهشیار جمعی اندوخته است و این میراث از هر نسل به نسل جدید انتقال  یافته، مخزن قدرتمند و کنترل کننده تجربیات پیشینیان ماست. یونگ شخصیت هر فرد را نه تنها به گذشته کودکی، که به تاریخ هم ربط می دهد؛ مثلاً انسان ها استعداد دوست داشتن عدالت و نیک دانستن عدالت را در همه زمان ها و مکان ها به عنوان یک مفهوم مشترک از نیاکان خود به ارث می برند. (Jung, 2005-7: 4-6) وحدتی  که یونگ از آن سخن می گوید، مشابه چیزی است که عرفا نیز بدان معتقدند. (تالبوت، 1389: 83) دیوید بوهم نیز مشابه  نظر یونگ را با تعابیر دیگر بیان کرده است. 4 ـ 3. نظم مستتر (26) و نامستتر (27) دیوید بوهم (28) نظم جهان را به مستتر و نامستتر تقسیم می کند. نظم مستتر در حکم دریای بیکرانی است که بنیاد همه چیز هایی است که ما در جهان حاضر به عنوان سایه ای گذرا مشاهده می کنیم. هرچه موجود می شود، ظاهر و دیده گشته، از همان نظم مستور عمیق و آکنده زاده می شود. دلیلی وجود ندارد  که آن نظم مستتر انتهای همه چیز باشد؛ بلکه شاید در پس آن، نظم های دیگر، یعنی بی نهایت مراحل تحول و پیشرفت باشند که حتی ما خوابش را هم ندیده باشیم. (Bohm,1980: 186) به نظر بوهم، هرگونه هشیاری انسانی ازجمله «پیش آگاهی» ریشه در نظم مستتر دارد. وی باور دارد که همه ما قابلیت دستیابی [آگاهی] به آینده را داریم. (Ibid: 24) نقد و بررسی گرچه یافته های دقیق علوم عصب شناختی را نمی توان نادیده انگاشت، این نظر نیز از خود این یافته ها بیرون می آید که سیستم اعصاب، مغز، نورون ها، ژن ها، آنزیم ها یا هر بخش دیگر از جسم آدمی، تنها به عنوان یک ابزار یا پردازشگر عمل می کند و با خرابی یکی از این اجزا کارکرد آن نیز تعطیل می شود. البته درمورد نابینایی منظره دیدیم که شخص بدون حس بینایی توانست ببیند. بنابراین چرا این گونه نباشد که ورای هر لایه از لایه های درونی ادراک، لایه ای دیگر باشد که با فقدان لایه زیرین، به کار خود ادامه دهد و محرک نهایی حقیقتی باشد که همه علوم و کمالات را در خود به صورت تکوینی داشته باشد؟ سؤال اساسی تر اینکه مدیر و مدبر این فعل و انفعالات چیست یا کیست؟ آیا آن لایه عمیق، اصلی و شگفت انگیز همان عقل نیست؟ عالم پر از احتمالات بی شمار از رویدادها و خلق مخلوقات متنوع است. بنابراین شاید نظم مستتری را که بوهم باور دارد، همان تعداد بی نهایت احتمالاتی باشد که به نحو کلی در عقل موجود است و ممکن است با فراهم آمدن زمینه ها، از غیب بیرون آمده، در جهان شهادت به منصه ظهور در آید. نتیجه انتظار همسانی و همسویی کامل دیدگاه ها درباره موضوع مقاله، انتظاری ناروا یا بسیار خوش بینانه می باشد؛ ولی هر دو علم، بر وجود قابلیت های فراروانی و نیروی عظیم دانشی و کنشی انسان اقرار و اصرار دارند. در علم عرفان، انسان جانشین خداست و تنها موجودی است که به جهان هستی به واسطه جامعیت اسمایی سلطه دارد. در علم عصب شناختی، این ذهن انسان است که به جهان پیرامونش معنا می بخشد و نقش وی در تحولات بیرونی و درونی اش، اساسی و تعیین کننده است. بدون ذهن انسان، اطلاعات حاصل از حواس ظاهری، هیچ بار معناداری ندارند. عقل در عرفان، حلقه وحدت بخش و پیونددهنده اجزای جهان هستی است. عقل  مجرد، مبدع، خلاق و ساری و جاری در همه موجودات است، حاوی خزائن غیبی و فعال ما یشاء است و هرگز تعطیل نیست. در علم عصب شناختی، آگاهی های بنیادین بشر حامل دانش بی کرانی است که بنیاد آگاهی های انسان را تشکیل می دهد. ناخودآگاه برخلاف خودآگاه، شبیه یک اقیانوس پهناور با تداومی کامل است که تا اعماق وجود امتداد دارد. در واقع فرمان زندگی ما انسان ها به دست اوست. ناخودآگاه همیشه مشغول کاری است و فراموشی در آن راه ندارد و برحسب اشخاص می تواند به گونه منفی یا مثبت، خود را در رؤیاها یا الهامات نمایش دهد. در عرفان، راه رسیدن به این توانمندی ها، بازگشت (توبه) و باز شناسی (عرفان) هویت انسانی است؛ چیزی که خدا در انسان به ودیعه نهاده است. از این طریق، انسان خود عاریتی را که سرابی بیش نیست، از حقیقت خویش  می زداید. در عرفان هر چیزی ظاهری دارد و باطنی. آگاهی به ظواهر تمامی دانش ما نیست؛ بلکه از امور فراروانی مانند پدیده روح و ... دانش حصولی بشر بسیار اندک است. در  علم فراروان شناسی با آزمایش هایی که انجام  گرفته، ثابت شده است که حواس ظاهری ما لایه سطحی دانش ما را فراهم می کنند؛ درحالی که بصیرت های ناب انسانی و فراحسی در لایه های عمیق تر وجود ما رخ می دهند و هویت واقعی ما را رقم می زنند. اکتشافات علمی و معرفتی، نظریه های ماندگار و منطبق بر واقعیات جهان و ... از زمره ادراکاتی هستند  که با تمرکز بر لایه های عمیق ناخودآگاه ظهور یافته اند. کرامات، پیش آگاهی، تله پاتی، روان انگیزی، شفابخشی و ... نیروهایی هستند که واقعیت خارجی دارند، حتی اگر علم هنوز به علل آنها دست نیافته باشد. کسانی که تنها به دلیل ناشناخته بودن نیروهای فراروانی، آن را انکار می کنند، در واقع برخلاف ادعایشان، عملی غیرعلمی مرتکب می شوند. پی نوشت: [1]. Perception. 2. Access  to in formation. 3. Selt - know ledge. 4. Consciousness 5. Benjamin Libet. 6. Bertram Feinstein. 7. Zen. 8. Blind sight. 9. Awarness. 10. Unciounsness. 11. Subcusciousness 12. یا همان هشیار حقیقی. 13. زیرا بخش به اصطلاح هشیار به دریافت های حسی عادت نموده است. 14. Rhine, Louisa. 15. Out of Body Experiences 16. Implicit. 17. Explicit B. 18. Practical skills. 19. Habituation. 20. Striatum. 21. Hippocampus. 22. Episodic. 23. Semantic. 24. Emotion. 25. Flashbulb Memory 26. Implicate Order. 27. Explicate Order. 28. David Bohem منابع و مآخذ قرآن کریم.
آیزنک، براود، واتسن و دیگران، 1379، روح و دانش جدید، مترجم دکتر محمدرضا غفاری، تهران، دفتر نشر اسلامی.
ابن عربی،‏ محی الدین، 1370، فصوص الحکم‏، تعلیقه ابوالعلاء عفیفی، تهران، انتشارات الزهراء÷.
ـــــــــــــــ ، 1405ق، الفتوحات المکیه (14 جلدی)، تحقیق عثمان یحیی،‏ مصر، مکتبه العربیه.
استیس، و.ت، 1361، عرفان و فلسفه، ترجمه بهاء الدین‏ خرمشاهی، تهران، مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ ها، با همکاری انتشارات سروش.
امام خمینی، سید روح الله، 1378،  ال‍ت‍ع‍ل‍ی‍قه  ع‍ل‍ی  ال‍ف‍وائ‍د ال‍رض‍وی‍ه ، ت‍ه‍ران ، مؤس‍س‍ه  ت‍ن‍ظی‍م  و ن‍ش‍ر آث‍ار ام‍ام  خ‍م‍ی‍ن‍ی (رحمه الله علیه).
تالبوت، مایکل، 1389، جهان هولوگرافیک، ترجمه داریوش مهرجویی، تهران، هرمس.
جینز، جولیان، زمستان 1380، خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دو جایگاهی، ترجمه دکتر خسرو پارسا و همکاران، تهران، نشرآگاه.
حسن زاده آملی، حسن، ‏1378، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
خرمشاهی، بهاءالدین، فروردین 1364، غیب جهان و جهان غیب، مجله کیهان  فرهنگی، شماره 13، تهران، مؤسسه کیهان، ص 29 ـ 22.
خوارزمی، تاج الدین حسین بن حسن، 1368، شرح فصوص الحکم، تهران، مولی.
زندی، فاطمه و دیگران، 1381، پدیده های انرژی زایی و ردیابی روح زایی، تنظیم و تدوین مرکز تحقیقات و مطالعات انرژی زایی ـ روح زایی، تهران، نشر حم.
صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 1360، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، تصحیح و تعلیق از سید جلال الدین آشتیانی، مشهد، المرکز الجامعی للنشر.
ـــــــــــــــ ، 1366 ، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق محمد خواجوی‏، قم‏، بیدار.
طوسی، نصیرالدین، 1375، شرح الاشارات و التنبیهات، قم ، نشر البلاغه.
غنایی چمن آباد، علی،1390، «نظریه انعطاف پذیری قشر مغز در حوزه حافظه دیداری دانش آموزان ناشنوا و شنوا»، مجله تحقیقات علوم پزشکی، زاهدان، ص 6 ـ 1.
قونوی، صدرالدین، 1375، نفحات الهیه، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی.
کلینی، یعقوب، 1362، الکافی، تهران، انتشارات اسلامیه.
لاهیجی، محمدیحیی، 1371، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، مقدمه و تصحیح محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران، نشر زوّار.
نجل رحیم، عبدالرحمن، پاییز 1378، جهان در مغز، تهران، نشر آگاه، چ اول.
هوپر، جودیت ـ تریسی، ریک، 1372، جهان شگفت انگیز مغز، مقدمه اسحق آسیموف، ترجمه ابراهیم یزدی، تهران، انتشارات قلم.
Alvarado, Carlos S., 1998 - 99, (رحمه الله علیه) Zingrone, Nancy L. (رحمه الله علیه) Dalton, Kathy S., Out-of-Body Experiences: Alterations of Consciousness and The Five-Factor model of Personality, Imagination, Cognition and Personality, vol.18(14) 297 - 317,University of Edinburgh.
__________ , 2001, Coly, Eileen, Coly, Lisette, (رحمه الله علیه) Zingrone, Nancy L. Fifty Years of Supporting Parapsychology: The Parapsychology Foundation (1951 - 2001) International, Journal of Parapsychology, 12 (2), 1 - 26, Edinburgh.
Beloff, J., 1993, Parapsychology: A Concise History, Athlons Press. London.
Bohm, David, 1980, Wholeness and The Implicate Order, 11 New Fetter Land, London.
Gazzniga, Michael, 2002, Richard B, IVRY JeorgeR. Neuroscience the Biology of the Mind, Mangun Cognitive.
Jung, Carl Gustav, 2005 - 7, 2221 Theory (رحمه الله علیه) practice1, LECTURE 5, Semester1, Ian R. Ridgway PhD.
__________ , 2005 - 7, Theory (رحمه الله علیه) Practicel, LEC-TURE 5, Semesterl, lan R. Ridgway Pdf, introduction. [Point: http://es. extpdf.com/gustav-jung-pdf.html≠pdf]
Kandel, Eric R. , 2000 , Janes H. Schwartz, Thomas M. jessell, Principle of Neural sceince, Learning and Memory,: 1227 - 1246, McGraw-Hill
Ramakrishna Rao, K., 1984, the Basic Experiments in Parapsychology, Jefferson (NC), London. سید مرتضی حسینی شاهرودی: دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد علی غنایی چمن آباد: استادیار دانشگاه فردوسی مشهد. فاطمه فرضعلی: دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد. فصلنامه علمی ـ پژوهشی اندیشه نوین دینی 32 انتهای متن/

93/12/24 - 03:22





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن