واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: آیا منظره های تکراری تکریت مانند سر بریدن (ذبح)، زنده سوزی، آوارگی، قتل های دسته جمعی و قبرهای جمعی و مشترک باز هم تکرار خواهد شد؟
به گزارش تراز ،صرف نظر از ابعاد نظامی و سیاسی عملیات آزادسازی استان صلاح الدین عراق به مرکزیت تکریت، اندکی درنگ در ابعاد اخلاقی این عملیات با توجه به ملاحظات تاریخی روابط میان شیعیان عراق و ساکنان ان خطه می تواند درس آموز باشد. در این زمینه، یکی از ادیبان و شاعران شیعه مقاله ای با عنوان «اگر تکریت شیعه نشین بود ... اگر نیروهای مبارز در راه آزادی [این استان]، وهابی بودند...» نوشته است که متن آن در ادامه آمده است: تاریخ شهادت می دهد که ما شیعیان، شکنجه ها و تازیانه های بسیاری از اهالی این شهر کشیده ایم. به ندرت می توان خانواده ای را یافت که ادعا کند طی تنها سه نسل پی در پی، زخم های این شهر – مانند قتل، آوارگی، زندان، تازیانه یا حداقل آدم ربایی – را نچشیده باشد. گنجینه خاطرات ما مملو از خاطرات دردناک و زخم های کهنه ای است که اهالی تکریت برای ما رقم زده اند.... آن شاعر نیکوبیان ما چه زیبا سروده است: «الله ما فعلت بنا تکریت» (خدا را که با ما چه کرده است این تکریت)
کافی است تنها برگ های پررنگ و داغ های اصلی را با هم مرور کنیم تا عمق زخم ها برای دیگران هم قابل درک شود:
تکریت تنها شهر شمال عراق بود که اهالی آن با دف، چنگ و مارش هی پرشور نظامی همراه با پایکوبی و رقص از کاروان داغدار اهل بیت رسول خدا و فرزند برومند امیر مؤمنان (زینب کبری) استقبال کردند.
تصور سختی است در روزهایی که شیعیان هنوز در بهت شدت جنایت علیه سلاله رسول خدا در کربلا بودند و حتی شهر ابن زیاد نیز برای مظلومیت اهل بیت اشک ریخت،کاروان اسرا به این شهر برسد و جماعت رقص کنان و پایکوبان جشن مرگ و اسارت برپا کنند!از همین شهر بود که صلاح الدین ایوبی دیده به جهان گشود. بسیاری از مردم، صلاح الدین ایوبی را به رزم آوری و فرماندهی اش در جنگ های صلیبی می شناسند، اما شیعیان عرب منطقه – از مصر و شام تا عراق – فراموش نکرده اند که صلاح الدین ایوبی ده ها هزار مسلمان را از دم تیغ گذراند و در آن میان سهم شیعیان چندین برابر دیگر فرقه های مسلمان بود. هنوز در مصر و حلاینجا تکریت است؛ شهری که برای شیعیان خاطره خوش ندارد/ب، نماد قتل عام شیعیان صلاح الدین ایوبی است.
تکریت در ادامه پرورش امثال صلاح الدین ایوبی، «صدام حسین» را پرورش داد که بار دیگر داعیه جنگ با اسرائیل و دشمنان اسلام و عرب را داشت؛ اما بر قتل و آوارگی شیعیان تمرکز کرد!
موشک های او به سمت تل آویو شلیک شدند، اما خبر خاصی از قتل یهودیان یا غربی ها منتشر نشد. در عوض، میزان قتل ها و جنایاتش علیه شیعیان به اندازه ای است که در عصر ارتباطات هم کسی نمی تواند آنان را به صورت مامل محاسبه کند!
با تمام این احوالات، تکریتی ها برایش زادگاه بزرگی ساخته اند و به زیارتش می روند! آن ها او را «یگانه رهبر عربی و خاری در چشم دشمنان» می خوانند و بر جگر قربانیان وی – که عمدتا عراقی بودند – خنجر می زنند.
ظلم ها و دشمنی های تکریت محدود به گذشته نمی شود! به باور شیعیان، تکریت قلعه اصلی «عوف السلمی» است که پیش از منجی عالم، حضرت مهدی شورش کرده و شیعیان مهدی را به قتل می رساند.
تکریت در همین عصر ما و در برابر چشمان جهانیان و دوربین های خودشان، جنایت «پادگان اسپایکر» را مرتکب شد که در آن صدها جوان ما را بدون ارائه هیچ دلیلی ذبح کردند. جنایتی که زبان از وصف و شرح آن عاجز است.
آری! این است تکریت و چنین است معامله و رفتار تکریت در قبال ما ... این تاریخ در برابر ماست؛ همان گونه که روح زخمی آمیخته به وجود ما ... تفصیل این همه جنایت بماند که « شرح این هجران و این خون جگر ... این زمان بگذار تا وقت دگر»
و امروز ... آیات الهی در حال تحقق است. خداوند می فرماید: «و تلک الأیام نداولها بین الناس» (آل عمران – آیه 140)
جوانان سلحشور شیعه با جان و اعتقاد خویش اسلحه به دست گرفته اند تا هیمن شهر جنایت پیشه (تکریت) را آزاد کرده و با بیرون راندن اشغالگران خارجی، شهر را به ساکنان تاریخی آن (که هر چه کرده باشند، هموطنان عراقی ما هستند) بازپس دهند.
این جوانان چنان در برابر اشغالگران می جنگند که هر روزه اخبار شهادت و سعادت ده ها و صدها تن از آنان منتشر می شود.
شیعیان می جنگند، تا پای جان می جنگند، شهید می شوند؛ تنها برای امتثال امر به دستور پیشوایشان، تا شهر را "امن" کنند و به ساکنان آن تحویل دهند.
امروز شیعیان با خون خویش به دروازه های تکریت رسیده اند. به دروازه های شهری که هرگز از آن رحمت و برادری ندیده ایم. اما – ان شاء الله – با سرهای بالا گرفته و غریو پیروزی وارد شهر خواهیم شد. آن روز، رحمت و برادری را به ساکنان آن دیار ثابت خواهیم کرد. آری ما پیروان پیامبری هستیم که فرمود: «الیوم یوم الرحمة»
و البته که جنایتکارانی که فاجعه سبایکر و امثال ان را رقم زده اند، آسوده نخواهند بود. ندامت و فرار برای جنایتکاران کافی نیست و خرد و تدبیر حکم می کند که جنایتکرا را به عدالت بسپاریم. پس در انتظار «رحمت» و «مجد و عظمت» شیعیان باشید.
چهارشنبه 20 اسفند 1393 ساعت 15:32
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]