واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
در بندرعباس؛
جدال مرگبار با آتش، برای نجات 2 کودک
مرد جوان وقتی متوجه آتشسوزی در ساختمان سه طبقه شد، در جدالی مرگبار با آتش دو کودک را از یک قدمی مرگ نجات داد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، سه شنبه دوازدهم اسفند امسال مردی با سامانه 125 آتش نشانی شهر پارسیان بندرعباس تماس گرفت و از وقوع آتش سوزی در یک ساختمان مسکونی در خیابان رازی این شهر خبر داد. آتش نشانان با اعزام به محل حادثه مشاهده کردند، طبقه سوم ساختمانی در حال سوختن است و بسرعت عملیات خود را آغاز و پس از 30 دقیقه تلاش شعله های آتش را خاموش کردند و جلوی سرایت آن را به طبقات زیرین ساختمان گرفتند. بـررسی ها نشان می داد، در زمان حادثه دختر و پسر خردسالی در خانه حضور داشتند که قبل از ورود آتش نشانان، یکی از اهـــالی به نام مهدی روان با از جان گذشتگی به دل آتش زده و آنها را از مرگ نجات داده بود. این در حالی بود که کارشناسان آتش نشانی در حال بررسی علت وقوع این حادثه هستند. مهدی روان، ناجی 29 ساله این دو کودک پارسیانی است. او که کارمند اداره برق است، روز حادثه با مشاهده شعله های سرکش، دل به آتش زد و با به خطر انداختن جان خود، خواهر و برادر خردسال را نجات داد. والدین دو کودک باورشان نمی شد فرزندانشان زنده مانده اند. آنها گمان می کردند فرزندشان در میان شعله های آتش جان باخته اند. ناجی این دو کودک روز گذشته به خبرنگار جام جم گفت: من یک سالی می شود که در اداره برق در واحد رسیدگی به حوادث ناشی از برق کار می کنم و متاهل هستم. روز حادثه ساعت 9 و 30 دقیقه همراه همکارم با موتورسیکلت در حال رفتن به محل کارمان بودیم که در خیابان رازی متوجه آتش سوزی در طبقه سوم یک ساختمان شدم. من و همکارم به سمت در ورودی ساختمان رفتیم اما بسته بود. همان موقع پسر خردسالی را دیدم که پشت پنجره طبقه سوم ایستاده و گریه می کند. بسختی در حیاط را باز کردم و سراسیمه وارد ساختمان شدم. چند پله را که بالا رفتم، یادم افتاد قبل از هر چیز باید کنتور برق را قطع کنم تا برق ها اتصالی نکند. دوباره به حیاط بازگشتم و برق را قطع کردم. مرد جوان یادآور شد: صدای گریه های کودک هر لحظه بیشتر و دود و آتش، شعله ورتر می شد. بسرعت خود را به طبقه سوم ساختمان رساندم. در ورودی آنجا قفل بود بنابراین وارد پشت بام شدم و خود را به سمت بالکن رساندم و به دیواره پنجره نزدیک شدم که در این هنگام دستانم زخمی شد، اما نجات پسرک خردسال برایم مهم بود و به فکر جان خودم نبودم. با ضربه پا شیشه پنجره را شکستم و وارد طبقه سوم شدم. مرد ناجی ادامه داد: دود و آتش همه جا را فرا گرفته و در حال سرایت به خارج از ساختمان بود. پسرک را در آغوش گرفته و او را با سختی به پشت بام رساندم. احتمال می دادم فرد دیگری هم در خانه باشد. به همین دلیل پارچه ای را مقابل دهانم بسته و دوباره وارد این طبقه شدم و شروع به جستجو کردم که ناگهان در یکی از اتاق ها با دختر خردسالی روبه رو شدم که بی هوش بود و بسختی نفس می کشید. با تنفس مصنوعی او را به زندگی باز گرداندم و از راه پنجره و پشت بام خارج کرده و تحویل دوستم دادم و باز هم به خانه بازگشتم اما فرد دیگری آنجا نبود. در ورودی آپارتمان را شکستم و در راه پله بی هوش شدم. بعد از دقایقی وقتی به هوش آمدم، آتش نشانان در حال خاموش کردن آتش بودند. از این که توانستم جان این دو کودک را نجات دهم، خیلی خوشحالم و زمانی که از ساختمان خارج شدم، آنها در آغوش پدر و مادرشان بودند.
2019
۱۴/۱۲/۱۳۹۳ - ۱۷:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]