محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832940095
-هنوز سفره این خانه چهار نفره چیده می شود + عکس
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
هنوز سفره این خانه چهار نفره چیده می شود + عکس شهید محمدعلی دولت آبادی تنها بیست سال داشت که در یک عملیات پلیسی تعقیب و گریز از خاک جدا شد و پنجه در پنجه افلاک کشید.
قدم زدن در کوچه شان سنگین نیست. اصلا هیچ فرقی با دیگر کوچه های شهر ندارد. یک کوچه است به مانند هزار کوچه دیگر در دل محله نظام آباد. در این کوچه تا دو سال پیش جوانی که هنوز جوهر مهر بیست سالگیش خشک نشده بود قدم می زد، مسجد می رفت و سینه زنی اربابش را می کرد. حالا این کوچه از آن همه رفت و آمد تنها یک یادگار از «محمدعلی» برای خود به یادگار برداشته. عکسی که هنوز بعد از دو سال روی سر در خانه آنها نصب است. عکسی به یادگار تا بچه های هیئت «زوار الحسین (ع)» را یکی یکی دور هم جمع کند تا در روزهای یکشنبه جای رفیق سفر کرده شان را برای پدری که هنوز گرد پیری روی صورتش ننشسته و مادری که هزار آرزو برای جوانش داشت پر کنند. شهید محمدعلی دولت آبادی تنها بیست سال داشت که در یک عملیات پلیسی تعقیب و گریز از خاک جدا شد و پنجه در پنجه افلاک کشید. پدرش می گوید هنوز باور ندارد که پسرش پر کشیده همانطور که مادر هنوز سفره چهار نفره هر شب پهن می کند و چند دقیقه بعد به یاد می آورد که هیچ کس قرار نیست جای خالی نفر چهارم را پر کند. اینجا خانه شهید دولت آبادی است. شهیدی که تنها پل آشنایی ما با وی یک قاب عکس است. قاب عکسی که نوشته «محمد علی جان شهادتت مبارک». در این گوشه شهر و در این خانه کوچک اما با صفا مادر بر خلاف روزهای قبل هنوز پیراهن سبز خدمت امنیت ساز پسرش را نتوانسته یا بهتر باید گفت نخواسته بشوید تا نکند عطر تن پاره تنش را به فراموشی بسپارد. آنطور که پدر شهید می گوید محمدعلی از همان کودکی شوق لباس سبز نیروی انتظامی را داشت. وی به محض پایان مقطع دبیرستان وارد مراحل گزینش و استخدام شد تا بعد از پایان این هفت خان درجه گروه بان یکمی را روی بازوی خود نصب کند. هنور وسایل اتاق محمدعلی مثل قبل سر جایش است. هیچ چیزی فرق نکرده تا نکند دل خواهر کوچکش بیش از این ترک بردارد. مادر شهید می گوید بعضی مواقع می بینم خبری از دخترمان نیست. آرام به اتاق محمدعلی می روم و می بینم که عکس برادر را روی پاهایش گذاشته و برایش «لالایی» می گوید. خواهرست دیگر و دلش کوچک. شاید هنوز دلش آغوش برادر را می خواهد. برادری که دیگر هیچگاه زنگ در خانه را نخواهد زد و صدای موتورش دیگر در محله نخواهد پیچید. پدر محمدعلی دستانش را به هم فشار می دهد و آرام و شمرده صحبت می کند تا جایی که حرف به خدمت پسرش در ناجا رسید. می گوید: محمدعلی از همان ابتدای رسمی خدمتش لباس پلیس 110 را در کلانتری 121 به تن کرد. در همین مدت کوتاه خدمت چندین فقره کشف خودرو و موتور مسروقه داشت که همین باعث پاداش کتبی و نقدی وی شده بود. پدر شهید بر این باور است که هر کس وارد نیروی انتظامی می شود از همان ابتدا «شهادت» و جان سپردن در راه امنیت را قبول دارد. ما نیز قبول داشتیم و با چشم باز پسرمان را تشویق به جذب در نیروی انتظامی کردیم همانطور که در کودکی و نوجوانیش با چشم باز توجه خاصی را به رفت و آمدها و فعالیت هایش در پایگاه بسیج داشتیم. مادر شهید می گوید: وقتی محمدعلی برای اولین بار لباس نیروی انتظامی را پوشید و پیش من آمد عکسی با خود داشت. گفت: «مامان شاید این عکس رو روزی برای شهادت من استفاده کنی». من به او گفتم: «مادر این چه حرفی هست می زنی. من الان افتخار می کنم تو الان پلیس شدی» از همان موقع هم خودش و هم من آمادگی شهادت را داشتیم. وی ادامه می دهد: چند روز قبل از شهادتش من را به اتاق برد و از حساب های مالیش گفت که به چه کسی بدهی دارد و از چه کسی طلب دارد. عرق گیر سفیدی تنش بود. جلوی آینه رفت و سینه زد. انگار قد محمد علی برایم بلندتر شده بود. نمی دانستم دو روز بعد قرار است خبر شهادتش را برای من بیاورند. مادر شهید دیگر تاب سخن گفتن ندارد. صورتش را در بین چادرش پنهان می کند. پدر محمد علی بحث را ادامه می دهد. «شبی که پسرم به شهادت رسید رییس کلانتری زنگ زد و گفت که پسرتان در یه تصادف دچار شکستگی پا شده و وی را به بیمارستان منتقل کرده اند اما برایم جای سوال بود چرا به جای بیمارستان به ما گفتند بیایید به کلانتری». وی ادامه می دهد: هر چه به کلانتری نزدیک تر می شدیم دلمان بیشتر آشوب می گرفت. وقتی به کلانتری رسیدیم و دیدیم که جمعیت زیادی در مقابل کلانتری جمع شده اند متوجه شدم که موضوع از یک تصادف ساده خیلی بیشتر است. مادر محمد علی تاب نداشت. گریه کنان به داخل کلانتری آمد. مردم و نیروهای پلیس حاضر خود به خود راه را برای ما باز می کردند. پدر شهید می گوید: وقتی در کلانتری این سیل جمعیت را دیدم تا آخر خط را خواندم برای همین همسر و دخترم را به اتاقی بردم و خودم به دفتر رئیس کلانتری رفتم. به او گفتم " تمام شد " و او همانجا خبر شهادت پسرم را داد. نمی دانستم چطور باید این خبر را به مادر و خواهرش بدهیم. آنها را سوار ماشین کردم و به بهانه بردن به بیمارستان همش در خیابان ها می چرخیدم تا فرصت مناسبی برای گفتن حقیقت پیدا کنم. خبر کمی نبود. وی ادامه می دهد: بعد از گذشت ساعتی بالاخره جرات گفتن خبر را پیدا کردم. وقتی آسمانی شدن فرزندم را به وی خبر دادم دیگر اشک در چشمان همسرم تاب ماندگاری نداشت. آنطور که مادر شهید می گوید روز تشیع پیکر پاک این شهید جمعیت زیادی در محل کلانتری و بهشت زهرا حضور داشتند اما از میان این همه جمعیت یک نفر بیشتر از همه خودنمایی کرد. خانمی با لباس های مندرس و یک جفت دمپایی نسبتا پاره. برای عرض تسلیت آمده بود. می گفت که بی جا و مکان است و در کنار پارک کلانتری زندگی می کند. محمد علی هر بار که برای گشت و ماموریت از کلانتری خارج می شد و او را می دید می گفت «خاله کسی اذیتت نکرده؟» پولی به او می داد و به دنبال ماموریتش می رفت. پدر شهید می گوید: در یک برهه از زندگی ما با مشکل مالی شدیدی رو به رو شدیم. محمد علی در آن روزهای سخت همیشه سع داشت من را آرام کند برخلاف برخی از بچه ها که وقتی پدر و مادرشان به سختی می افتند شروع به مقصر جلوه دادن خانواده خود می کنند. وی هیچ وقت نشد که از ما توقع بی جایی داشته باشد. همیشه سرش به کار خودش بود و عجیب با مداحی و هیئت عجین شده بود. پدر شهید دولت آبادی بر این باور است که پسرش خیلی از او جلو زده چرا که در زمان جنگ گلوله از بیخ گوشش رد شده و ترکش به کلاه خودش خورده اما فیض شهادت به او نرسید اما پسرش این فیض را در بیست سالگی به دست آورد. مادر شهید می گوید: تازه تصمیم به داماد کردنش داشتیم اما ... خدا را شکر چیزی فراتر از دامادی نصیب پسرم شد. وقتی حلقه های اشک مادر دیگر تابی برای باقی ماندن نداشت با قدم هایی آهسته به سمت اتاق محمد علی رفت و پیراهن سبز رنگ او را که هنوز یقه اش کثیف بود آورد.«هنوز نشستمش. می ترسم بوی عطر تن پسرم رو فراموش کنم». عکس شهید محمد علی دولت آبادی گویی حرف ها برای گفتن دارد. حرف هایی که تنها باید آنها را از قاب یخ زده متصل شده به دیوار خوانده شوند. وی در یک عملیات پلیسی تعقیب و گریز به مقام شهادت نائل آمد. به پراید سفید رنگی مشکوک شد. با استعلام از مرکز بی سیم مسروقه بودن خودرو مشخص می شود.
به خودرو دستور توقف می دهد اما خودرو بدون توجه به دستور ایست به سرعت خود می افزاید. عملیات تعقیب با هماهنگی کلانتری آغاز می شود اما غافل از اینکه خودروی سرقتی دیگری در پشت محمد علی قرار دارد که همدست فرد تحت تعقیب است.
بیست دقیقه تعقیب و گریز به طول می انجامد تا اینکه در یکی از اتوبان ها ناگهان پراید سفید رنگ جلویی با سرعت بالا اقدام به ایست می کند.
محمد علی هنوز موتورش را از کنار خودروی متوقف شده کنار نکشیده بود که پراید پشتی و همدست فرد تحت تعقیب به شدت به وی می کوبد تا در چند ثانیه کوتاه محمد علی دولت آبادی ملکوتی شود.(دفاع پرس)
299
 
شنبه 9 اسفند 1393 ساعت 10:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]
صفحات پیشنهادی
هنوز سفره این خانه چهار نفره چیده می شود
هنوز سفره این خانه چهار نفره چیده می شود شهید محمد علی دولت آبادی تنها بیست سال داشت که در یک عملیات پلیسی تعقیب و گریز از خاک جدا شد و پنجه در پنجه افلاک کشید شهید محمد علی دولت آبادی تنها بیست سال داشت که در یک عملیات پلیسی تعقیب و گریز از خاک جدا شد و پنجه در پنجه افلاک کشیدهنوز سفره این خانه چهار نفره چیده می شود / شرایط خانواده یکی از شهدای مظلوم نیروی انتظامی
هنوز سفره این خانه چهار نفره چیده می شود شرایط خانواده یکی از شهدای مظلوم نیروی انتظامی شهید محمد علی دولت آبادی تنها بیست سال داشت که در یک عملیات پلیسی تعقیب و گریز از خاک جدا شد و پنجه در پنجه افلاک کشید به گزارش فرهنگ نیوز قدم زدن در کوچهشان سنگین نیست اصلا هیچ فرسخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران در گفتوگو با فارس خبرداد نجات جان یک خانواده چهار نفره از مرگ خاموش
سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران در گفتوگو با فارس خبردادنجات جان یک خانواده چهار نفره از مرگ خاموشسخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران گفت انتشار گازهای منواکسید کربن به دلیل بسته بودن تمامی محفظههای هوا موجب مصمومیت یک خانواده چهار نفره شد جلال ملکی در گفتوگو با خبرنگارآجری که خانه را خنک می کند+عکس
آجری که خانه را خنک می کند عکس آجرهای خنک کننده جدیدترین طرحی است که در دنیا ساخته شده است و با استفاده از پرینترهای سه بعدی ساخته شده است این آجرها می توانند خانه را به سرعت خنک کنند و قدرت کاهش دمایی بی نظیری دارند آفتاب به گزارش باشگاه خبرنگاران پیش از این چندین بار طرح ها- برنامه های چهارمین دوره مسابقات جام جهانی ورزش های زورخانه ای اعلام شد
برنامه های چهارمین دوره مسابقات جام جهانی ورزش های زورخانه ای اعلام شد تهران - ایرنا - سرپرست برگزاری چهارمین دوره مسابقات جام جهانی ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی در تاجیکستان برنامه های این دوره از رقابت ها را اعلام کرد رحیم جدی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهارخانه وحشتناک ستاره فوتبال +[مجموعه عکس]
خانه وحشتناک ستاره فوتبال مجموعه عکس جام جم ورزشی ستاره سابق تیم های چلسی و بارسلونا یک خانه نفرین شده خریداری کرده است به گزارش جام جم ورزشی ساموئل اتوئو ستاره کامرونی و سابق تیم های چلسی و بارسلونا که هم اکنون در سامپدوریای ایتالیا بازی می کند خانه ای متعلق به قرن نوزدهمجسد زن جوان در کانال آب، چهار روز پس از خروج از خانه
جسد زن جوان در کانال آب چهار روز پس از خروج از خانه جامعه > حوادث - ایران نوشت جسد زن جوان که با ترک خانهاش به طرز مرموزی گم شده بود بعد از گذشت چهار روز در کانال آب پاکدشت پیدا شد روز 27 بهمنماه سال جاری چند جوان رهگذر با دیدن جسد زنی در کانال آب پاکدشخاطره بازی رامبد جوان با «خانه سبز» +عکس
خاطره بازی رامبد جوان با خانه سبز عکس سریال دیدنی و پرطرفدار خانه سبز مطمئنا افراد بالای 20 سال سریال دیدنی و پرطرفدار خانه سبز کلی خاطره دارند رامبد جوان با پستی در ایستاگرام اش حاطرات این سریال نوستالژیک را زنده کرد شبکه اجتماعی رامبد جوان شنبهپیچیده ترین عمل جداسازی دوقلوها +عکس
پیچیده ترین عمل جداسازی دوقلوها عکس پزشکان تگزاس در عملی که پیچیدهترین جراحی جداسازی دوقلوها عنوان شده است توانستند آرزوی آلیس ماتا را برآورده کنند و پس از 26 ساعت دوقلوهای 10ماههاش را از هم جداکنند فرارو پزشکان تگزاس در عملی که پیچیدهترین جراحی جداسازی دوقلوها عنوان شدچهار عکس از شیراز به جشنواره عکس اروند راه یافتند
چهار عکس از شیراز به جشنواره عکس اروند راه یافتند شناسهٔ خبر 2500772 پنجشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰ ۴۰ استانها > فارس شیراز- چهار عکاس از شیراز به بخش مسابقه عكس پنجاه و دومين جشنواره منطقهای سينمای جوان اروند راه يافتند به گزارش خبرنگار مهر غلامرضا يزداني با 3 قطعه عكس سيد معکس/صفحه اول روزنامه های امروز چهارشنبه
عکس صفحه اول روزنامه های امروز چهارشنبهتاریخ انتشار چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۲ ۵۳اعدام چهار عراقی به دست داعش + عکس (۱۸+)
سایت الشعب الیومیه اعدام چهار عراقی به دست داعش عکس ۱۸ داعش مانند القاعده قبل از کشتن افراد لباس نارنجی رنگ بر تن آنها میکند که گفته میشود علت انتخاب این رنگ لباس زندانیان آمریکایی به ویژه زندانیان گوانتانامو است که لباسی مشابه به تن میکند ۰۸ ۱۲ ۱۳۹۳ - ۱۸ ۱۳چهارمین جشنواره سراسری فیلم و عکس «فانوس» در آران و بیدگل گشایش یافت
چهارمین جشنواره سراسری فیلم و عکس فانوس در آران و بیدگل گشایش یافت خبرگزاری پانا چهارمین جشنواره سراسری فیلم و عکس فانوس شامگاه شنبه در آران و بیدگل از توابع استان اصفهان آغاز به کار کرد ۱۳۹۳ يکشنبه ۲۶ بهمن ساعت 13 23 به گزارش سرویس فرهنگی پانا دبیر چهارمین جشنواره ملی فان-خانه سالمندان مخصوص گربهها + عکس
خانه سالمندان مخصوص گربهها عکس به تازگی در انگلیس موسسهای برای نگهداری از حیوانات تاسیس شده است این مرکز مخصوص نگهداری گربههایی است که سنی از آنها گذشته و کسی حاضر به محافظت از آنها نیست یک موسسه انگلیسی که ادعا می کند اولین خانه سالمندان مخصوص گربه در جهان استگرانترین خانههای سگ در جهان + عکس
سهشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹ ۳۲ در این گزارش نمونههایی از گرانقیمتترین خانههای سگ در جهان را خواهید دید که ذهن شما را منفجر خواهد کرد به گزارش ایسنا اقتصادنیوز با این مقدمه به نقل از theilovedogssite com آورده است برای برخی از صاحبان حیوانات خانگی نازپروری این حیوانات ا-آجری که خانه را خنک می کند +عکس
آجری که خانه را خنک می کند عکس آجرهای خنک کننده جدیدترین طرحی است که در دنیا ساخته شده است و با استفاده از پرینترهای سه بعدی ساخته شده است این آجرها می توانند خانه را به سرعت خنک کنند و قدرت کاهش دمایی بی نظیری دارند پیش از این چندین بار طرح هایی را دیده ایم که برای گرمروایتی از کوچکترین خانههای تهران +عکس
واحدهایی که نمیتوان در آنها قدم زد روایتی از کوچکترین خانههای تهران عکس در میان کوچه و خیابانهای شلوغ تهران در میان همهمه جمعیت محله قدیمیای در مرکز این شهر وجود دارد با کوچههای تنگ و خانههای کوچکی که در مقابل ساختمانهای تازه قد علم کرده کمتر به چشم میآیند به گزارش-
حوادث
پربازدیدترینها