محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845010363
- متعّجب از محرومیت آزار دهنده و غیر قابل تحمل سیستان و بلوچستان
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: متعّجب از محرومیت آزار دهنده و غیر قابل تحمل سیستان و بلوچستان هفته نامه عیاران در جدید ترین شماره خود گفتگوی اختصاصی با معاون سیاسی و اجتماعی استاندارسیستان و بلوچستان با عنوان"متعّجب از محرومیت آزار دهنده و غیر قابل تحمل سیستان و بلوچستان" به قلم لیلا بنی اسدی سردبیر این هفته نامه منتشر کرده است.
دراین مطلب آمده است: علاقه اش به حوزه سیاست سبب انگیزه خدمت در سمت فرمانداری دو شهرستان جنگ زده (مهران) و (قصرشیرین) بعد از پذیرش قطعنامه شد.
به گفته خودش در دولت اصلاحات در دو مرحله گزینه معاونت سیاسی و اجتماعی استانداری سیستان و بلوچستان بوده که در یک مورد به دلیل پذیرفته نشدن از سوی استاندار وقت و دیگری در روزهای پایانی دولت وقت و انتقال قدرت، آمدنش تحقق نیافت.
اما پس از انتصاب هاشمی به عنوان استاندار سیستان و بلوچستان برای وفا به عهد خویش با دوست و همکار سیاسی اش، مسئولیت معاونت سیاسی و اجتماعی این استان را عهده دار شد. استانی که محرومیت بیش از حد آن و دیدن تصویر مردمانی خونگرم که عمر خویش را کپسول بر دوش به دنبال گاز و آب با کاستی ها می جنگند، او را رنجانیده است.
وی پیش از این در استان های کردستان، کرمانشاه و ایلام به عنوان مدیر کل سیاسی و معاون سیاسی مسئولیت داشته است. پاسخ های "علی اصغر جمشیدنژاد" معاون سیاسی و اجتماعی استاندار به سوالات مان قدری محافظه کارانه بود.
وی مدیر مسئول روزنامه (نسیم غرب) با گستره توزیع در استان های غربی کشور می باشد.
- چه ناگفته هایی از پیدا و پنهان خود داریدکه مایلید بدان ها اشاره کنید؟
عمده تجربیاتم در حوزه سیاسی متمرکز شده که به آن علاقه داشتم و کار کردم. در دو شهرستان جنگ زده مهران و قصر شیرین بعد از پذیرش قطعنامه فرماندار شدم که هر دو شهرستان تقریباً شرایط مشابهی را داشتند. شهرستان مهران که در دو مرحله به اشغال نیروهای بعثی در آمده بود بخش زیادی از زیر ساختها تخریب و شهرها و روستاها نیازمند بازسازی،ایجاد زیرساختها و تأمین خدمات رفاهی بودند و خصوصاً مواجه با مردمی که مجموعه ای از آلام، مهاجرت و ترک خانه و شهر خود را پشت سر گذاشتند.
- چگونه برخورد کردید؟
ما مفاهمه کردیم. عمده بحث این بوده که درک صحیحی داشته باشیم نسبت به مردمی که دوران سختی را سپری کردند و الان با امید و آرزو می خواهند به وطن خود بازگردند که در این خصوص مهمترین ضرورت ها توجه به نیازهای اساسی انسانی است. اینکه ساخت و سازها، تامین آب و محل استقرار مردمان چگونه باشد. روستاییان نیزتمایل به اسکان در مرکز شهرستان را داشتند و یا اسکان بعضی از روستاها نیازمند تغییر مکان و جابجایی بود که این جابجایی هم به نفع دولت و هم آنان بود، ولی اختلافات قومی بین تیره های مختلف این اجازه را نمی داد و با کنش های نامتعارف شدیداً مقاومت می کردند که جابجایی انجام نگیرد.
حالا چه ساز و کارهایی باید به کار می گرفتیم که آنان را قانع و به فهم مشترک برسانیم با اغماض این که گروهی این طرف جاده باشند و گروه دیگر آن طرف جاده و فاصله ها به گونه ای باشد که بتوان آنها را قانع کرد تا بپذیرند جابجایی های ضروری را؛ ضمن این که می خواهی الگوهای مناسب یک زیست را برای استمرار زندگی شان مدنظر قرار بدهی. این نوع اختلافات فی ما بین و ادعاها معمولاً طبیعی بود و البته بعضی ها هم به دنبال این بودند که از امتیازات بیشتر به دلیل این که نقشه ای باقی نمانده بود، استفاده کنند که اینها را هم بایست در روابط انسانی می دیدیم و تایید می کردیم که چه تعداد روستا باقی مانده است. بعد از اتمام کار در شهرستان مهران، در قصر شیرین فرماندار شدم، که جنگ از آن جا شروع شد و خاتمه جنگ هم در همین منطقه بعد از عملیات مرصاد به اتمام رسید. شاید مهمترین مطلب این بود که بنا به ملاحظاتی که وجود داشت یک جابجایی در فاصله ای از مرز رعایت بشود که مهاجرین استقرار پیدا کنند و آنان به دلیل علّقه ها و علایق شان تمایل داشتند در همان مکان آبا و اجدادیشان اسکان گزینند و ما نیز می بایست مراعات می کردیم و همین اتفاق افتاد. البته مجموعه های اداری در مکانی دیگر ساخته شدند. در استانداری استان های کردستان و کرمانشاه به عنوان مدیر کل سیاسی و در استانهای ایلام و کرمانشاه هم به عنوان معاون سیاسی استانداری فعالیت کردم و مقطعی هم مدیر کل آموزش و توسعه منابع انسانی سازمان شهرداری های کشور بودم.
در دوره دولت اول آقای احمدی نژاد یک مقطعی کارشناس بخشداری هولیلان (منطقه محرومی که حد فاصل بین کرمانشاه و ایلام است) و به مدت چهار سال هم در دبیرخانه شورای توسعه و امنیت پایدار غرب و شرق کشور مشغول کار بودم که بعداً در اثر شرایط کاری و محدودیت هایی که در نهادهای سیاسی بوجود آمد که شاید یک مقدار هم طبیعی بنظر برسد، از قانون 25 سال خدمت استفاده و به افتخار بازنشستگی نائل شدم. در این دوران به عنوان مدیر مسئول روزنامه نسیم غرب به فعالیت روزنامه نگاری که از سال 82 در گستره پنج استان غربی کشور منتشر می شد، استمرار بخشیدم.
- چطور شد به جمع یاران هاشمی استاندار پیوستید؟
بنده و آقای هاشمی دوران ممتدی در استان های مختلف کشور با هم همکار بودیم. مثلاً یک مقطعی من مدیر کل سیاسی استان کردستان بودم و ایشان مدیر کل سیاسی کرمانشاه بود. و یا یک مقطعی معاون سیاسی کرمانشاه شدم و ایشان معاون سیاسی کردستان بود. همیشه به دلیل حوزه کاری مشترک با یکدیگر مبادله اندیشه و همفکری داشتیم و رابط ما عمدتاً کاری بوده. بعد از آن که تحت شرایط مجبور به بازنشستگی پیش از موعد شدم. ارتباط ما در قالب کارهای سیاسی برقرار بود و شاید مجموعه ای که در آن شرایط توانست فعالیت سیاسی نسبی انجام بدهند و انسجام خودشان را حفظ کردند؛ مجموعه معاونین سیاسی بودند که در دوره ای با هم کار می کردند. نشست هایی با هم داشتیم و چنانچه ضرورت داشت با بعضی از شخصیت های سیاسی ملاقات انجام می گرفت و همواره به عنوان فعالان سیاسی با هم همکاری داشتیم.
در دولت تدبیر وامید به من چند پیشنهاد شد، لکن قول اولیه را به آقای هاشمی داده بودم و بنا نبود که استان سیستان و بلوچستان باشد. آن مقطع استان دیگری مطرح بود و به ایشان قول دادم ولی آن استان نشد. اتفاقاً من از همان استان پیشنهاد داشتم منتها چون قبلاً به آقای هاشمی قول دادیم و مطلوب تر است که یک دوره همکاری از نزدیک را با هم تجربه کنیم. این دوره همکاری جزو افتخاراتم بشمار می رود به جهت آن مجموعه ویژگی هایی که ایشان از حیث تجربیات، توان سیاسی و اجرایی، مسئولیت پذیری و جسارت در تصمیم گیری دارند.
- بعضاً از شما در مجموعه استانداری به عنوان امین مورد اعتماد ایشان یاد می شود؟
خیر؛ سایر دوستان هم ارتباط خوبی با ایشان دارند.
- بنظر می رسد تکیه بر شما و دو نفر دیگر بیشتر باشد؟
نمی دانم. باید این را از ایشان بپرسید. ولی دوستان دیگری هم که در استان هستند به لحاظ رفاقت و دوستی به مراتب از من نزدیکتر به ایشان هستند. منتها حوزه سیاسی یک حوزه خاصی است و چه بنده باشم و یا هر کس دیگری که در این جایگاه قرار بگیرد قاعدتاً نوع ارتباط با نفر اول استان به همین شکل است و این شاید به ویژگی بنده برنگردد بیشتر به آن جایگاه مربوط می شود.
وظایف برخی از حوزه ها به طور روتین تعریف شده و مشخص است مثل: حوزه عمرانی، برنامه ریزی و منابع انسانی منتها حوزه سیاسی و امنیتی قدری متفاوت از سایر حوزه ها هستند؛ یعنی در واقع کشکول مولا و هر چیزی که هیچ جایی به صورت روتین برای آن تعریف نشده به این حوزه ها ارجاع می شود و این ویژگی حوزه کاری ماست.
البته لازم است این را بگویم که ما آردهایمان را الک کرده بودیم و غربیل مان را آویزان و اصلاً بنا نبود که توفیق خدمت در استان سیستان و بلوچستان را داشته باشیم.
من، حداقل در دو مقطع زمانی گزینه معاون سیاسی این استان بودم. یک دوره در زمان استانداری آقای حسینی که در این مقطع زمانی بیشتر نگاه وزارت کشور بود به دلیل نوع شناخت و تجربیاتی که از افراد داشتند ولی این پیشنهاد از جانب آقای حسینی نبود بلکه از جانب وزارت کشور مطرح شد تا به سیستان و بلوچستان بیایم .ولی دغدغه شخص خودم این بود که اگر بنا باشد که من کار بکنم باید پیشنهاد از جانب استاندار باشد نه وزارت کشور. در آن دوره به دلیل این که ارتباطی با آقای حسینی نداشتم، نپذیرفتم.
مرحله دوم در دوران استانداری آقای امینی بود که بر عکس در این مقطع پیشنهاد از جانب ایشان بود و بنا بود این اتفاق بیفتد امّا به یک دوره خاص از مقطع مدیریت کشور و به انتخابات ریاست جمهوری نهم منتهی شد و بعد از آن در دور اول دولت احمدی نژاد در یک اقدام خاص تقریباً همه استانداران و مدیران دولت قبلی از صحنه مدیریت کشور حذف شدند.
- در مقایسه سیستان و بلوچستان با استان مرزی کرمانشاه چه تعریفی دارید؟
مشترکات همه ی انسانها یکی است. اینها می خواهند در غرب، شرق و یا هر کجای کشور ایران باشند و یا در آسیا و یا اروپا. ما انسان هستیم و با ویژگی هایی که قالب کلی یکسان است. تفاوت هایی هم وجود دارد که این تفاوتها قاعدتاً برای فعالیت در عرصه سیاسی و اجتماعی باید مورد توجه قرار بگیرد.
این تفاوت ها بخشی متأثر از مباحث قومی و مذهبی و قدری هم متأثر از فاصله زیاد استان سیستان و بلوچستان با مرکز کشور و پراکندگی و وسعت گسترده آن است که سبب شده محرومیت های این منطقه تا اندازه ای شدیدتر باشد. همچنین متأثر از نوع شطرنج جغرافیایی و کشورهایی که در همسایگی این استان قرار گرفتند که این تفاوتها و تمایزها باید برای یک مدیر مورد توجه قرار بگیرد.
- آنچه که در این مقایسه برای مدیر دولت اعتدال گرا جای تعجّب داشته؟
محرومیت، عدم توسعه یافتگی و کم توجهی به نیازهای اساسی مردم در برخی از حوزه ها در این استان به مراتب بیشتر است. شما تصور بفرمایید لوله کشی گاز به عنوان معمولی ترین نیاز در دیگر نقاط کشور یک امرطبیعی است و هیچ کس را کپسول به دوش در غرب یا مرکز کشور نمی بینید. لوله کشی گاز انجام شده و متأثر از آن رفاه نسبی زیاد شده است امّا در اینجا حتی مرکز استان از گاز برخوردار نیست. وقتی ما مردمی را می بینیم که برای تامین سوخت، کپسول به دوش هستند و یا آب آشامیدنی بیش از هزار روستای این استان بوسیله تانکر تامین می شود.
تحمّل این کمبودها خیلی سخته و تصور این را می کنم که باید همان امکاناتی را که در منطقه خودمان دیدیم برای این مردم هم فراهم باشد. یا نوع مراودات اقتصادی که از طریق استان های غربی کشور با ترکیه در قالب بازارچه های مرزی انجام می پذیرد که به اقتصاد مرزنشینان رونق بخشیده است.
در غرب کشور با عراقی که 8سال در جنگ بودیم در همان مناطق بخشی از کشور عراق که در واقع در حاکمیت دولت مرکزی نبود، بخشی از نیازهای خود را از طریق ایران تامین می کردند. مقایسه آنچه که در غرب کشور دیدیم با آن چه که در استان سیستان و بلوچستان با آن مواجه هستیم نه تنها جای تعجّب بلکه خیلی آزار دهنده و قابل تحمل نیست! و قاعدتاً فکر می کنیم الگوهایی که در آن جا وجود دارد را بتوانیم به شکلی در قالب یک برنامه مشخص در این استان پیگیری کنیم و شرایط زندگی افراد را به لحاظ معیشتی و رفاهی بهبود ببخشیم.
بخشی از کمبودها و نیازهای استان توسط استاندار و دیگر معاونین مکرراً به اطلاع مسئولان عالی دولت می رسد که با حضور رئیس جمهور در استان توجه ویژه ای به زیر ساختها شد. مثلاً استاندار چند روز گذشته از خط لوله انتقال گاز در سه محور که بطول حدود 100 کیلومتر حفاری و لوله گذاری شده، بازدید کرد که انتظار می رود سال 95 گاز به زاهدان برسد.
در بحث شناسایی و اکتشاف معادن اقدامات خوبی در حال انجام است و همچنین با عملیاتی شدن طرح انتقال آب با لوله در سطح 146 هزار هکتار از زمین های کشاورزی شمال و جنوب استان تحول عظیمی در این حوزه جریان می یابد.
البته مجموعه پیشنهادات اقتصادی دیگری نیز وجود دارد مثل؛ ساماندهی بازارچه های مرزی، ایجاد منطقه آزاد تجاری سیستان و میرجاوه که امیدواریم هر چه زودتر به تصویب برسد و آثار مثبت خود را برجای بگذارد.
با این حال مجموعه متعدد و متکثری از نیازها وجود دارد که باز همه جزء استثنائات هستند که تعجّب آور است. به عنوان مثال سالیان زیادیست که دیگر سازمانی به نام ریشه کنی مالاریا نداریم و این بیماری ریشه کن شده و یا قطره فلج اطفال که به کودکان خورانده می شود در کشور به یک سطح ایمنی رسیده ایم. امّا متاسفانه در سیستان و بلوچستان به دلیل ترددهای غیرمجاز مرزی هنوز با بیماری مالاریا و فلج اطفال مواجه ایم و باید به عنوان یک استثنا برای رفع نیاز مردم ورود پیدا کنیم و همچنین در بعضی از شاخص ها مانند قد و وزن کودکان نیازمند توجه ویژه دولت در رفع این آسیب ها هستیم.
- شاه بیت وعده های حسن روحانی در رقابت های انتخاباتی این بود که (فقط 100روز زمان نیازداشت) تا نشان دهد می شود هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد کشور، تحقق این وعده ایشان را با گذشت بیش از یکسال چگونه می پندارید؟
در رابطه با پرونده هسته ای در قالب مذاکرات با کشورهای 1+5 دو نوع دیدگاه وجود دارد. یک دیدگاه این هست که باید مباحث را در قالب گفتگو، رایزنی و چانه زنی ضمن حفظ منافع بحقّ مردم پیگیری کنیم و در نقطه مقابل ادعای کشورهای غربی اطمینانی را بوجود بیاوریم که فعالیت هسته ای ما صلح آمیز است. دیدگاه دوم که بر طبل ناسازگاری می زنند و حد و مرزی قائل نیستند و عقلانیت هم بر آن حاکم نیست، بیشتر احساسی است.
واقعاً جای تشکر دارد که دولت به جای همراهی پوپولیستی و تحریک احساسات در شرایط بسیار منطقی هم مذاکرات را پیگیری می کند و هم این که در قالب مذاکرات از حق و حقوق ملت ایران بتواند حمایت کند. همواره در مقاطع مختلف این نوع موضع دولت مورد تأیید مقام معظم رهبری(مدظلّه العالی) بوده، و از تیم مذاکره کننده حمایت کرده اند و جملات بسیار محبت آمیزی را نسبت به تیم مذاکره کننده بکار بردند و به شکلی به مردم اطمینان داده که اینها فرزندان شما هستند.
اعتقاد دارم با خط و مشی اعتدال می توانیم مذاکرات را پی بگیریم. گذشته از این که طرف مذاکره کننده به چه جمع بندی می رسد اولا: حداقل این که بر اثر رایزنی و مذاکراتی که تاکنون انجام شده بین تیم های مذاکره کننده کشورهای غربی اختلاف و شکاف ایجاد شده است. ثانیا: کشور آمریکا که سر سختانه ترین مواضع را علیه پرونده هسته ای ایران دارد حتی در درون حاکمیت آمریکا نوعی انشقاق و اختلاف نظر بین رئیس جمهور و کنگره وجود دارد و اخیراً "اوباما" اشاره کرد اگر قرار باشد که تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال شود، من آن را وتو می کنم.
درهر صورت دولت در قالب یک مدل عقلانیت مذاکره را پی می گیرد و اگر بنا باشد طرف های غربی به نظر منطقی تیم دولت توجه نکنند و کماکان بر مواضع قبلی خود پافشاری کنند ما خیلی ضرر نخواهیم کرد و لو این که فشارهایی به لحاظ اقتصادی بر ما وارد شود، مردم مقاومت خواهند کرد. امیدواریم این موضوع در ظرف زمانی مقرر به نتیجه مطلوب برسد.
- اگر نتیجه دلخواه مدنظر دولت و مردم حاصل نشود، این مسئله چه تاثیری بر انتخابات مجلس آینده خواهد داشت؟
معتقدم که مردم به صورت منطقی می بینند که پیگیری های لازم انجام شده و مذاکره هم طرفینی دارد. نهایتاً اگر غرب تعامل لازم را با ما نداشته باشد و یا آن چه که مربوط به خواسته ها و خط قرمز های ماست، رعایت نکند برای مردم قابل درک خواهد بود.
ما گردنه های سخت تر از پرونده هسته ای را پشت سرگذاشتیم. مردم ما 36 ساله که بطور مداوم در مقابل آن چه که مربوط به نامهربانی های غرب و فشار بر کشوری که می خواهد مستقل و زیر چتر دیگران نباشد، مقاومت کردند و شرایط سختی را پشت سر گذاشته اند. لذا شرایط سخت تر از آن را هم می توانند پشت سر بگذارند.
- یک نقد منصفانه وکارشناسی به عملکرد خودتان بکنیدکه از منظر مردم پذیرفته شود؟
کسی که برای نخستین بار مسئولیتی را می پذیرد قاعدتاً هر کار مثبتی را انجام می دهد و خیلی غرّا و خوشحال هم می شود و ممکن است در مواجه با نقّادی ها واکنش منطقی هم نشان ندهد. فعالیتی که در حوزه کاری ما انجام می گیرد، برای خود من اقناع کننده نیست و اعتقاد دارم خیلی بهتر می توانیم کار کنیم چون شرایط معمولی در سراسر استان از حیث مشکلات و کمبودها نداریم که بخواهیم به صورت معمولی کار کنیم.
آن چه که در فرمایشات ابتدای سال مقام معظم رهبری(مدظّله العالی) تحت عنوان سال (فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی) بود، اگر بنا باشد در ایران عزم جهادی در انجام امور باشد به مراتب، استان سیستان و بلوچستان محقّ تر است که این عزم جهادی انجام پذیرد. ما با کار معمول و روتین اداری نمی توانیم مشکلات این استان بزرگ را که متاسفانه در خیلی از شاخص ها هم وضع مناسبی ندارد، برطرف نماییم. حتماً به عزم و مدیریت جهادی نیاز داریم.
- این خیلی شعاری و آرمان گرایی؟
آرمان گرایی نیست ،نیاز و ضرورت منطقه است.
احساس می کنیم نیازمند تغییرات هستیم و این تغییرات را سعی می کنیم بوجود بیاوریم. به کرّات برخی دوستان نقادی هایی نسبت به عملکرد بعضی از ادارات داشتند امّا امروز می آیند می گویند این اداره یک تکانی خورده است.
به عنوان نمونه؛ با بررسی که کردم، دریافتم در تاریخ استان هیچ مسابقه ورزشی در سطح ملی و بین المللی مشابه مسابقه ووشو که اخیراً در استان برگزار شد، نداشتیم. در حالیکه در جلسه شورای ورزش و جوانان برای تصمیم گیری درباره برگزاری این مسابقه بین المللی با حضور 83 ورزشکار از کشورهای غرب آسیا اختلاف نظر بود و بعضی ها معتقد بودند سنگ بزرگ علامت نزدن است. اما این مسابقات به بهترین نحو در زاهدان انجام شد.
- یعنی در گام نخست به دنبال ایجاد تغییر نگاه درمدیران هستید؟
بله. این معاونت مسئول برنامه ریزی کارگروه های مربوط به فعالیت ادارات در حوزه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است و همچنین تعیین انتظارات و حمایت از فعالیت ها تا نمود اجتماعی داشته باشند. تغییر در نگاه افراد و شیوه های عملکردی مدیران ادارات که این تغییرات را درک نمایند مورد توجه هست. باور پذیرش و تغییر در نوع فعالیت در محیطهای اجتماعی و فرهنگی تاثیراتی داردکه در کاهش نگاههای منفی نسبت به استان تاثیر گذار است. بر همین اساس مقرر گردیده که در سال 94 در هر فصل یک مسابقه ورزشی در سطح ملی، منطقه ای یا بین المللی را در استان برگزار کنیم.
یا تعیین انتظاری که برای مدیر کل فرهنگ و ارشاد در برپایی هر ساله نمایشگاه کتاب انجام گرفت. هر چند که ورود به ارزیابی کمی و کیفی آن بحث دیگریست. همچنین انتظار داریم که در هر ماه یک رخداد فرهنگی در استان اتفّاق بیفتد مانند همایش شب شعر، جشنواره عکس، فیلم، تئاتر و ... بعبارتی حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 12 رویداد فرهنگی را برنامه ریزی و اجرا کند.
- در اغلب برنامه ها هدف ادارات صرفاً دادن رزومه کاری هست و توجه به نیازها نادیده گرفته می شود؟
نگاه ما متفاوت است. یکی این که وقتی از مدیری بخواهیم این برنامه را انجام دهد و به آن برنامه هم نگاه انتقادی داشته باشیم؛ خب، مدیر می گوید مثل این که سفره انداخته شده را هزار تا ایراد بر آن گرفته می شود، ما اصلاً این سفره را نمی خواهیم و کار انجام نمی شود. اما گاهی با زبان تشکر قدردانی می کنیم و در کنار این می گوییم این کار به صورت بهتری انجام گیرد.
یکی از اندیشمندان به نام تیلور در باب علم مدیریت می گوید: برای انجام هر کاری باید این چنین بیاندیشید که راه بهتری برای انجام آن وجود دارد.
ما فعلا در آن مسیر قرار نداریم؛ در مسیری هستیم که تنها برنامه را اجرا کنیم. بعضی از ادارات ما به روزمرگی عادت کرده اند که این رویکرد باید تغییر کند.
- این گفته؛ یعنی انتظار این که حداقل در هر فصل برای حوزه های زیر مجموعه برنامه کاری تعریف شده باشد؟
در شرایط فعلی با توجه به این که سال 93 به اتمام می رسد، اولویت اول ما برای سال 94، برنامه ریزی سالانه برای ادارات درحوزه های فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی است. در بخشی از موضوعات ضمن طراحی برنامه سالانه، نیم نگاهی هم به برنامه های ششم توسعه خواهیم داشته و در پاره ای موارد با توجه به انباشت مشکلات، برنامه یکساله را هدف خود قرار خواهیم داد.
مهم ترین اولویت های حوزه اجتماعی در استان اشتغال، مواد مخدر و حاشیه نشینی هستند که در گام نخست از مدیران هر حوزه خواسته شده تا برنامه سال 94 را متناسب با اولویت ها مشخص کنند. این که به دنبال چه رویکرد و تغییری هستند و به چه میزان اعتبارات نیاز دارند.
در سطح دیگر پیگیری ها، مقامات مسئول کشوری، را حساس کنیم و به طور مداوم در پیگیری ها و رایزنی ها اعلام می کنیم که اینها مسائل روز جامعه ما هستند.
دربحث مواد مخدر در هر دوره 500 نفر ظرفیت برای ترک اعتیاد ایجاد شده است و یا در سنوات گذشته میلیاردها تومان برای رفع مشکلات سکونتگاه های غیر رسمی زاهدان هزینه شده و مراکز بهداشتی، ورزشی و فرهنگی در این مناطق ساخته شدند، اما انسجام کاری در مدل پیگیری ادارات وجود ندارد. به عنوان مثال؛ ساختمانی را که با صرف میلیاردها تومان ساختند ولی به اندازه یک دهم هزینه صرف شده از ظرفیتآن استفاده نمی شود. بخشی از مشکلات مناطق حاشیه نشین شهر زاهدان به نبود برنامه ریزی منسجم از سوی متولیان امر همچون آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، حوزه های فرهنگی و اجتماعی، شهرداری و ورزش برمی گردد و پیگیر هستیم تا در قالب برنامه توانمندسازی شرایطی را بوجود آوریم تا ساکنان حاشیه نشین شهر که بعضاً کّل بر جامعه هستند، به انسانهایی با کرامت انسانی و توانمند و مبتنی بر مهارتهای زندگی تبدیل و بتوانند روی پای خودشان بایستند.
بعضی از دستگاههای دولتی کج دار و مریز به ساکنان حاشیه شهر خدمات می دهند و برخی نیز در حد انتظار تلاش می کنند ولی باید مجموعه دستگاه های دخیل را در قالب یک تیم منسجم درگیر این قضیه کنیم تا به نتایج و اهداف برسیم.
- می خواهم موضع حوزه سیاسی استانداری را درباره بیانیه به ظاهر مردمی عزل استاندار بدانم؟
اطلاعات من این هست که در مسجد جامع زاهدان یک (گعده ای) بوده و تعدادی از آقایان حضور داشتند که مباحث مختلفی مطرح شده است. بخشی مربوط به این بود که شخصی نظراتی را بیان کرده که مفاد آن در اعلامیه آمده است. در مواجه با این نظرات، عده ای اعتراض می کنند و تعدادی نیز خیلی با صراحت می گویند که دیدگاه ما این نیست و نمی پذیریم و شما اشتباه می کنید. این که لایه پنهان قضییه چی هست و چه گروهی آنان را حمایت و هدایت می کنند،به آن نمی پردازم. فردی قصد سوء استفاده از آن جمع را داشته و بعد هم اعلامیه را در فضای مجازی منتشر می کند. بنظرم حرکت جمعی و ساماندهی از قبل و نشست رسمی نبوده، فقط کسی خواسته از آن جمع سوء استفاده کند.
- این اولین بیانیه علیه استاندار نیست. آیا شما انتقادات وارده را می پذیرید؟
یک عده آدم در این استان هستند با عملکردی خاص که مسبوق به سابقه هست و مربوط به آقای هاشمی و این دولت هم نیست. والاّ اگر نیروهای توانمندی باشند ما منّت آنها را می کشیم.
آیا تاکنون این گروه را دعوت کردید تا از نزدیک در خواست هایشان را بشنوید؟
ما از همه گروههای رسمی و احزاب دعوت رسمی به عمل آوردیم و از نظراتشان استفاده کردیم و این روند ادامه خواهد یافت.
- بنظر شما اینها جزءگروههای رسمی نیستند؟
بنظر من جزء گروه های رسمی سیاسی نیستند. حالا شاید یک گروه رسمی سیاسی از آنان حمایت و خط دهی کند، ولی افرادی که این بیانیه را نوشتند جزء گروههای رسمی نیستند. در رابطه با احزاب بخشی از مسئولین استانداری علی رغم این که خط و ربط سیاسی مشخص داشته که وابسته به چه جریانی در کشور هستیم اما به این مفهوم نیست که ما در جریان کاری فقط منافع حزبی و جناحی را پیش ببریم. هر طرز تفکری که باشد ما خادم عموم مردم هستیم و به فعالیت سیاسی اعتقاد داریم و تنها به فعالیت گروههای همفکر قائل نیستیم حتی احزاب و گروه هایی که از منظر سیاسی با ما توافق ندارند و به شکلی منتقدین ما هستند به فعالیت آنها هم علاقه مندیم و این حق آنان است که فعالیت کنند و در رشد اعتلای جامعه تاثیرگذار باشند.
شما الان در لبه تیغ انتقادات این گروه قرار دارید؛ چه بخواهید یا نخواهید؟
ما نقد را تیغ نمی دانیم. نقد برای ما خوشایند است. ولی آن چه که مربوط به فعالیت یک عده از عناصر تندرو هست مردم پاسخ شان را می دهند. پاسخی که به آنان تا الان داده شد در واقع آن چیزی است که در پای صندوق های رای داده می شود.
تغییر در نظام جمهوری اسلامی براساس مدل جمهّوریت، انتقال قدرت و تشکیل نهادهای قدرت با آرای مردم از طریق صندوق های رای صورت می گیرد. بعضاً رفتارهایی که انجام می گیرد که نشان دهنده احساس محض است و متناسب با آن برخورد می شود. البته این چنین حرکت ها برای این که مشخص می شود چه کسانی این گونه احساسی و با چه تفکر و بنیه و وزن سیاسی این نوع انتقادات را می کنند، قضاوت و اعتماد عمومی مردم برای ما سرمایه هست و با حرکت اندک معدودی از افراد اعتماد مردم خدشه دار نمی شود. الاّ این که فرصت به ما می دهند که بتوانیم گزارش عملکردی داشته باشیم.
- آیا اعتراض اخیر ربطی به خبرهایی مبنی بر تغییر فرمانداران دو شهر مهم استان دارد؟
می تواند باشد. تعریف علمی این هست که در مقابل هر تغییری، مقاومتی بوجود خواهد آمد. مقاومت در تغییر نیز قاعدتاً با توضیح و روشنگری باید تعدیل شود. ضمن این که تغییر و تحوّل خصوصاً در نهادهای سیاسی یک موضوع طبیعی است و ما معتقد به تغییر فیزیکی به مفهوم عزل و نصب های گسترده نیستیم. اگر کسی توانمندی دارد و به صورت فعال وظایفش را انجام می دهد و سیاست های عمومی دولت را پذیرفته و کار می کند، ضرورتی برای تغییر آنان نمی بینیم. منتها انتظار تغییر مقامات سیاسی متفاوت از سایر فعالیت هاست و مردم می خواهند آن کسی متولی امورات شان باشد که سیاست های دولت را با جان و دل قبول داشته باشد.
برای تغییرات حوزه کادر سیاسی یک مقطع زمانی تعریف شده، از باب این که در سال آینده به فضای انتخابات مجلس ورود پیدا می کنیم و انتخابات به عنوان بزرگترین پروژه سیاسی باید مدیریت شود. به این مفهوم که کادر سیاسی ما تکمیل شده باشد و نباید هیچ نهاد سیاسی با سرپرستی اداره شود. بخشداری ها و فرمانداری ها باید تثبیت و انتخاب شده باشند و اگر تغییر و تحولی وجود دارد در مقطع زمانی پیش رو باید انجام بگیرد.چون فرمانداران بخشداران باید بر قوانین و آیین نامه های اجرایی انتخابات تسلط کامل داشته باشند و یا پیش بینی های لازم برای تشکیل هیات های اجرایی، شناسایی اعضای شعب، شناسایی معتمدین و... همه اینها جزو مطالبی است که نیازمند به زمان است نمی شود در آستانه برگزاری انتخابات به این جمع بندی برسیم. از همین الان باید در تدارک ایجاد آمادگی برای فرمانداری ها و بخشداری ها باشیم که بتوانند انتخابات سالم و خوبی را برگزار کنند.
برای ارزیابی عملکرد فرمانداران چه معیارهایی مورد توجه قرار می دهید؟
طی این مدت ارزیابی از عملکرد فرمانداران انجام نشده است اما افکار سنجی های مختلفی انجام گرفته که آن برای ما ملاک است.
حرکت چهار نفر آدم اصلاً نمی تواند ملاک باشد. چون ما عادت به استفاده کردن از مدلهای علمی نداریم و معمولاً افواهی برخورد می کنیم و این ما را به خطا می اندازد. برخی ارزیابی ها هم براساس شاخص هایی صورت می گیرد که خود ما تعریف کردیم. وقتی برای فلان اداره تعیین انتظار انجام می دهیم که در حوزه کاری خودش در طول سال این اقدامات را انجام دهد، قطع به یقین برای فرمانداران هم همین گونه هست و انتظار ما از آنها بیشتر.
مثلاً از فرمانداران خواستیم که یکی از اولویت های کارهای اجرایی شما رسیدگی به متقاضیان فاقد شناسنامه و مشکوک التابعین باشد. خب، فرماندارانی هستند که آمادگی داشتند در دهه فجر جشن پایان فاقدین شناسنامه را بگیرند ولی فرمانداری هم داریم که اصلاً این پرونده را باز نکرده. این یکی از ملاک های قضاوت ما است.
البته این شاخص ها برای مچ گیری نیست و باید به عنوان اولویت های مورد تقاضای مردم پاسخ داده شود و فرمانداران هم بایست به این موضوع توجه کنند.
- فرماندار و بخشدار توانمند استان؟
معیار و سنجش این موضوع نسبی است. برخی از فرمانداران به لحاظ اجرایی بسیار توانمند هستند مثل؛ فرمانداری های چابهار و ایرانشهر. و بعضی از فرمانداران نیز در بُعد برنامه ریزی و اجرا موفق اند. براساس ارزیابی حوزه سیاسی استانداری در مجموع عملکرد فرمانداران موفقیت آمیز بوده است که البته به این مفهوم نیست که ما انتقادی نداریم و کاستی ها را نمی بینیم. بخشداران هم 48 نفر هستند که تعیین برترین ها قدری سخت است ولی این ارزیابی ها براساس شاخص های عملکردی انجام خواهد پذیرفت.
- مشاوران جوان فرمانداران براساس چه معیارهایی انتخاب شدند؟
هیچ یک از مشاوران جوان را ما انتخاب نکردیم. مربوط به انتخاب های قبل و در دولت قبل اتفاق افتاده؛ از قبل حضور داشتند و مربوط به انتخاب آقایان و خانم های فرماندار هست.
- فقط یک نفر از دولت قبل حضور دارد؛ بقیه را فرمانداران جدید دولت فعلی برگزیدند؟
بله. فرمانداری ها هر کدام مشاوردارند.
اینها سفیران دولت هستند؟
برای اغلب گروه های مرجع در راستای آگاهی و اطلاع از عملکرد دولت و به طور خاص نظام مقدس جمهوری اسلامی در استان برنامه داریم و این خاص مشاورین جوان نیست. به جهت این که دوره ای را سپری کردیم که وعده هایی توسط بخشی از مدیران دولتی داده شد ولی اقدام عملی انجام نگرفته و احساس می کنیم به اعتماد اجتماعی لطمه خورده است، لذا بازگشت اعتماد مردم به خادمین خودشان باید بازسازی شود.
به کرّات حتی از سوی برخی خواص شنیده می شود این که می گویید فلان پروژه یا طرح مهم در دست اقدام و در شرف تکمیل است، پس چرا چیزی دیده نمی شود؟ لذا مجموعه ای از افراد تعریف شدند تا به عینه اقدامات دولت در سراسر استان را مشاهده کنند. از طرفی اطلاعات اغلب مشاوران جزء است مثلاً،مشاور فرماندار فنوج از عملکرد دولت در سیستان اطلاعی ندارد.
- اما این اقدام شائبه جناحی و اقدام سیاسی ایجاد کرده؟
نه،اینطور نیست. ما می خواهیم بگوییم آن چه که مربوط به عملکرد دولت در سیستان و بلوچستان است و در اظهارات مسئولان و از طریق تریبون های مختلف بیان می شود، نماد عملی فلان طرح یا پروژه در اینجا هست. ولی حالا اگر کسی احساس مسئولیت کند که مشاهدات خودش را باز خورد بدهد، قدردان آن هم هستیم.
هدف دیگر از این اقدام، آشنایی مشاورین جوان با قومیت ها و مذاهب مختلف است و آن را به عنوان گردش علمی تلقی می کنیم و همبستگی و انسجام را در درون اینها دنبال می کنیم.
- پس چرا در بازدید اخیر آنان از جنوب استان از مشاوران جوان حوزه سیستان کسی نبود؟
اولین کار این بود که انجام شد.حالا باید نقّادی کنیم و خود اعضای گروه مشاورین نیز در درون خودشان نقد کنند. دومین نقد، توسط فرماندارانی که میزبان بودند باید صورت بگیرد. در حرکت بعدی از کسانی که صاحب تریبون هستند و همچنین بخشی از روابط عمومی ادارات و اساتید دانشگاه برای این بازدیدها برنامه ریزی شده است.
پیش بینی شما از انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال آینده؟
به احتمال زیاد بنده رئیس ستاد انتخابات استان خواهم بود که مهمترین وظیفه مسئول ستاد، برگزاری انتخابات بی طرفانه و سالم است. پیش بینی درباره ترکیب مجلس آینده دارم اما ابراز آن به صورت رسمی امکانپذیر نیست.
نقش اصلی را مردم ایفا می کنند و ما نهایت تلاش را می کنیم که انتخابات سالم برگزار شود،زیرا مهم برگزاری انتخابات سالم و مشارکت حداکثری مردم است.
- در کلان حل نشدن پرونده هسته ای در فرصت باقی مانده و مشکلات اقتصادی مردم را رنج می دهد. بنظر شما وزنه کدام جناح در انتخابات مجلس آینده سنگین ترخواهدبود؟
هر جناح و فردی شگردهای خاص خودش را در انتخابات خواهد داشت و نهایت سعی خود را می کنند که آراء را به خود اختصاص دهند. آن چه که مربوط به تلاش افراد در قالب قانون تبلیغات انتخابات است ما مداخله ای نخواهیم کرد و نامزدها هم حرفهایشان را می زنند و مردم هم قضاوت می کنند که به چه کسی را‡ی بدهند.
از عملکرد حوزه سمن ها فعالیت و نقش محسوسی را مشاهده نمی کنیم؟
تقریباً در هر دو ماه، مجوز تاسیس چهار تشکل مردم نهاد NGO بررسی می شود که سیاست دولت در این باره حمایت و تقویت است. یکی از مراجع ما در اخذ مشورت برای انتصاب مدیران NGO هستند و بسیار هم موثر بودند که به زغم خودم انتصاباتی که بر پایه مشورت گرفتن از نهادهای صنفی و NGOها بوده، انتصابات بهتری بوده است.
- مثال می زنید؟
نه، نمی خواهم بگویم.
- چه تعداد NGO فعال دراستان داریم؟
500 مجوز NGO در سنوات گذشته در استان داشتیم ولی تعداد فعال یقیناً این میزان نیست. اکنون حدود 150تا 160 NGO داریم. به عبارت دیگر بعضی از NGOها مرده اند و ما هم قطع امید کردیم و هیچ کارایی ندارند. بعضی از آنان مریض هستند و قصد احیای آنها را داریم و تعدادی هم فعال هستند که تشویق و ترغیب می کنیم. بودجه حمایتی اندک هست و قابل مقایسه با ضرورتها و نیازها نیست که در این خصوص به دنبال افزایش بودجه هستیم و امیدواریم محقق شود.
- در نگاه کلی به حوزه سمن ها؛ هنوز فضای مرده گذشته احیاء نشده است؟
فضای کلی خیلی فرق می کند. در مقاطعی نوع نگاه به تشکل های مردم نهاد با قضاوت های تنگ نظران انجام می پذیرفت اما ما معتقدیم که سازمانهای مردم نهاد با دولت و مردم مثلث قدرتمندی برای رسیدن به اهداف را تشکیل می دهند.
این گونه مطالب مدل جهانی است که در تعاریف متون مدیریت وجود دارد و در رفرنس های علمی روی این مطالب خیلی تاکید می شود که دولتها به تنهایی توانایی حل مشکلات را ندارند مگر این که مثلث قوی متشکل از دولت، مردم و سازمانهای مردم نهاد تشکیل شود. این مثلث های قدرتمند هستند که توانایی مداخله موثر دارند و در دنیا از این مدلها بهره برداری لازم را می برند. منتها در کشور ما این موضوع با نگاه بدبینانه شروع شد. ولی دونکته مثبت وجود دارد؛ یکی این که دولت به حمایت از NGOها نگاه مثبتی دارد و قاعدتاً ما هم تبعیت می کنیم. دوم این که به صورت سنتی فعالیت در قالب سمن ها و یا سازمانهای مردم نهاد وجود داشته مثلا؛ً هر بنگاه خیریه خود یک NGO است، هیئت امنای مساجد و یا هر فعالیت اجتماعی در قالب تشکل و با یک هدف مشخص یک NGO است.
- استاندار در سایه در استان داریم؟
من نمی شناسم.
- قصدم نام بردن از شخص یا اشخاص خاصی نیست، نوع رویکرد در امور مدنظر هست؟
دردرون هر نهادی، سازمانهای رسمی و غیررسمی وجود دارد و استاندار بعنوان نماینده عالی دولت در استان دارای ستادهای عمومی و خصوصی هستند که وظیفه این ستادها کمک کردن به ایشان است و در قالب تصمیم سازان ایشان را یاری می دهند، ولی تصمیم گیرنده نهائی ایشان هست.
اصطلاحاتی وجود دارد اما این که چقدر تطبیق عینی داشته باشد،حداقل در مورد آقای هاشمی معنادار نخواهد بود. بله، متاسفانه وجود داشته اما من در این دوره قضاوت نمی کنم چون اطلاعاتم محدود است و جسارت به کسی نمی کنم اما در دوران مدیریتی که در جاهای مختلف کار کردم واقعاً این گونه بود که نه تنها استاندار در سایه بلکه استاندار یک ماشین امضایی بیش نبود. درگذشته کسانی بودند که فقط ماشین امضاء بودند و استانداران در سایه بودند. یک دفعه بطور خانوادگی در یک شهرستان همه اقوام و فامیل های یک نماینده مجلس، بخشدار، معاون، فرماندار و مدیر می شدند. یا همه چیز واگذار شده به دیگران و غیر بود.
آقای هاشمی ویژگی های زیادی دارد. یکی این که قدرت و امتیازات خودش را به دیگران واگذار نمی کند و بخشی از اعتراضاتی که شما می گویید بخاطر همین مسئله است.یعنی یک عده ای فکر می کنند همه چیز باید در اختیار آنها باشد اما این توجه و واگذاری انجام نگرفته است. اراده خودش و تیمی که با ایشان همکاری و مشورت می دهند که البته مسئولیت و تصمیم گیری نهایی با ایشان است. معاونین استاندار به عنوان ستاد عمومی و البته ستاد خصوصی هم ایشان دارند که در واقع آنها هم جزء مشاورین هستند و مجموعه ستاد عمومی و خصوصی به ایشان مشورت می دهند. بعبارتی ما تصمیم سازان هستیم و ایشان تصمیم گیر. خیلی از موارد اراده ایشان در تصمیم گیریها اعمال می شود و بنظر من بخشی از اعتراضات همین فزون طلبی هاست که دیگران فکر می کنند خودشان باید به جای استاندار تصمیم بگیرند و در انتصابات مداخله کنند ولی همچنین میدانی را آقای هاشمی تا کنون به کسی نداده است.
- چند گروه اصلاح طلب در استان قائل هستید؟
یک وقت نگاه ما به گروه عبارتست از چند نفر که با هم فعالیت می کنند که برای من ارزشمند است حال اصلاح طلب باشد یا اصولگرا.
معتقدم فعالیت سیاسی خلا استان است و این نوع فعالیت ها باید افزایش یابد و به فعالیت سیاسی در چارچوب ضوابط معتقد هستم که می تواند در توسعه سیاسی استان تاثیر گذار و مفید باشد، ولی مستقل از این که اعلام کنیم چند گروه سیاسی و چه میزان داریم، من گرایش عمومی افکار مردم استان را صلاح طلب می دانم.
- نگاه مذهبی به این مقوله دارید؟
نه، گرایشات سیاسی ربطی به مذهب ندارد. البته در میان اهل سنت شاید این گرایشات بیشتر باشد چون هر جمعیت و جماعتی به این می اندیشد که چه طرز فکری متضمن منافع آنهاست و آنها را به رسمیت می شناسد و قاعدتاً آن نوع گرایش را دارند. ما در یک نگاه بسته و محدود نمی توانیم توجه به خواسته های عمومی مردم را مبتنی بر حقوق شهروندی داشته باشیم ولی این نگاه در گروههای اصلاح طلب به صورت شهود تعریف شده و در هر دوره ای که اصلاح طلبان حضور پیدا کردند و صاحب قدرت بودند، قاعدتاً توجه آنان به حقوق شهروندی و مباحث اجتماعی عادلانه تر بوده است.
- اصلاح طلبان چند گروه هستند؟
این که من می گویم فعالیت سیاسی در استان را ترجیح می دهم معتقدم که باید ما کمک کنیم. بنظرم آیتم سیاسی شاید آیتم چهارم و یا پنجم در استان باشد، مسائل قومی در خیلی از مباحث حرف اول را می زند.
8006
07/12/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها