واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ا قرار زن و مرد خيانتكار به جنايت
زن ميانسالي كه متهم است يك سال قبل با همدستي مرد مورد علاقهاش شوهر خود را به قتل رسانده بود، سرانجام به جرم خود اعتراف كرد.
به گزارش خبرنگار ما، صبح ششم آذر 92 مأموران كلانتري باغ فيض از حادثه آتشسوزي يك تاكسي سمند زرد رنگ در خيابان ابوذر قرار گرفتند و در محل حاضر شدند.
آتشنشانان بعد از خاموش كردن آتش اعلام كردند داخل صندوق عقب خودرو، جسد مرد ميانسالي را كشف كردند كه از ناحيه پشت سر دچار شكستگي شده بود.
پس از حضور بازپرس شعبه چهارم دادسراي امور جنايي و كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي، جسد به پزشكي قانوني منتقل شد.
بعد از بررسي پلاك سمند مشخص شد خودرو متعلق به مقتول- مجيد 47 ساله- است كه همراه اعضاي خانوادهاش در كرج زندگي ميكرد. در بررسيهاي بيشتر هم مشخص شد خانواده مقتول يك روز پس از ناپديد شدن وي، پليس را از ماجراي ناپديد شدن او با خبر كرده بودند.
همسر مقتول كه مريم نام داشت وقتي مورد تحقيق قرار گرفت، گفت: شوهرم سرويس مدرسه بود. ساعت 5 صبح روز چهارم آذر، طبق روال هر روز از خانه خارج شد اما ديگر برنگشت. به خاطر همين پليس را از ماجرا باخبر كرديم. كارآگاهان در چند مرحله تحقيق از خانواده مقتول دريافتند كه مريم با شوهرش اختلاف داشت و چند بار درخواست طلاق داده بود اما مقتول مخالفت ميكرد.
كارآگاهان پس از گذشت چند ماه به پسردايي 50 ساله مريم مظنون شدند و از او بازجويي كردند. تحقيقات نشان داد كه حسين مدتي قبل در حالي كه صاحب سه فرزند بود از همسرش طلاق گرفته بود. آنها احتمال دادند كه حسين با همدستي مريم شوهر او را به قتل رسانده است. كارآگاهان سرانجام دوم اسفند حسين و مريم را دستگير كردند. آنها در تحقيقات اوليه قتل را انكار كردند اما در بررسيهاي بيشتر به قتل اقرار كردند. حسين در توضيح ماجرا گفت: من و مريم از زمان مجردي به هم علاقهمند بوديم و قصد ازدواج داشتيم اما به علت مخالفتهاي شديد خانواده مريم، موفق به ازدواج نشديم و هر كدام جداگانه تشكيل خانواده داديم. در اين مدت از يكديگر خبري هم نداشتيم تا اينكه در يك مراسم فاميلي همديگر را ديديم. از آن روز به بعد با هم تماس ميگرفتيم. مريم ميگفت از زندگياش راضي نيست و قصد دارد از شوهرش جدا شود اما او قبول نميكند. همين موضوع انگيزهاي شد تا براي رسيدن به يكديگر نقشه قتل را طراحي كنيم. متهم ادامه داد: روز حادثه مطابق نقشه مريم كليد خانهشان را به من داد. ساعت 4 صبح وارد مجتمع شدم و در انباري پاركينگ پنهان شدم. وقتي مجيد قصد داشت سوار ماشينش شود از پشت سر به او حمله كردم و با ميلگرد چند ضربه به سرش زدم. چند دقيقه بعد مريم به پاركينگ آمد و با هم جسد را داخل صندوق عقب گذاشتيم. من هم سوار ماشين شدم و به طرف خانهام در شهريار رفتم اما چون هوا روشن شده بود مجبور شدم ماشين را بيرون از خانه پارك كنم. آنروز منتظر ماندم تا هوا تاريك شود اما دوباره به سمت تهران برگشتم تا اينكه در خيابان ابوذر در تاريكي شب تاكسي را آتش زدم و خودم به سرعت از محل دور شدم. مريم هم در بازجوييها حرفهاي حسين را تأييد كرد. سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران گفت: متهمان با قرار بازداشت موقت به دستور قاضي، در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار دارند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]