تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  امام حسن مجتبی (ع):كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853112452




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ویتگنشتاین، باور دینی و فلسفه


واضح آرشیو وب فارسی:الف: ویتگنشتاین، باور دینی و فلسفه
حمزه نادعلی‌زاده، 5 اسفند 1393

تاریخ انتشار : سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۰
لودویگ ویتگنشتایننویسنده : ویلیام دانالد هادسونترجمه : مصطفی ملکیانناشر: هرمس، چپ اول ۱۳۹۳۱۵۰ صفحه، ۶۰۰۰ توماناین کتاب را  فروشگاه اینترنتی شهر کتاب تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه می‌کند، در صورت تمایل اینجا کلیک کنید*****سخن گفتن از درون‌یابی‌های یک متفکر ـ در نوشتاری کوتاه ـ مشکل است، آن هم از دریافت‌های فیلسوفی که زندگی فکری‌اش به متقدم و متأخر تقسیم می‌شود که حاصل ناآرامی اندیشه‌ی اوست؛ لودویگ ویتگنشتاین(۱۹۵۱ ـ ۱۸۸۹). هادسون، عنوان کتاب پیش رو را «ربط فلسفه‌ی ویتگنشتاین به باور دینی» انتخاب نموده است که از نگارش آن بالغ بر پنج دهه گذشته است. گرچه متن کتاب، منبعث از اندیشه‌ی ویتگنشتاین، دیریاب است اما خواننده با گزارشی شیرین مواجه است که او را با تلاطم فکری ویتگنشتاین، همراه می‌سازد.ویتگنشتاین، زمانی تحصیلات خود را آغاز کرد که تقریبا شالوده‌ی فلسفه‌ی ارسطویی در مغرب زمین فرو ریخته بود. ارسطو در شناخت دنیای پیرامون، به دنبال ذات و ذاتیات اشیاء بود و لذا در منطق، «تعریف» را با «ذات و ذاتیات» ممکن می‌دانست و این اساس مکتب مشا قرار گرفت. «ذات» اندیشی، فصل جدایی ناپذیر اندیشه‌ی ارسطویی‌ست. این بنیان، در عصر جدید فروریخت و متفکران غربی را در گیر و دار فلسفی سختی وارد ساخت؛ اگر اشیاء، ذات نداشته باشند پس معنای آن‌ها را چگونه می‌یابیم؟ آیا اساسا امور دارای معنا هستند؟ معنا در خارج از ذهن ما موجود است یا امری ذهنی است؟ ویتگنشتاین نیز در این عرصه‌ی خطیر قدم گذاشت و در کتبی چون رساله، پژوهش‌های فلسفی، کتاب آبی و کتاب قهوه‌ای به این دغدغه و با نگرشی خاص پاسخ گفت.ویتگنشتاین در رساله که بازنمای تفکر متقدم اوست، رابطه‌ی زبان و معنا را بررسی می‌کند چراکه اساس فکر او را تحلیل زبان تشکیل می‌داد. فرگه و راسل، اساتید وی، سبب شدند تا ویتگنشتاین همّ خود را بر مسأله‌ی شناخت آن هم با تأکید بر منطق تحلیلی متمرکز کند. فرگه، قائل بود که منطق ارسطویی ناقص است و لذا نمی‌تواند برخی از استنتاج‌ها را از آن توقع داشت. فیلسوفان تحلیلی معتقد بودند که با «زبان کامل» می‌توان جهان را ترسیم نمود و به همین دلیل تلاش کردند زبانی کامل مانند ریاضی ایجاد نمایند تا بتوان جهان خارج را بواسطه‌ی آن تحلیل و فهم کرد. از اینجاست که فرگه منطق را بر پایه‌ی نمادهای ریاضی پیاده‌سازی می‌کند. فرگه معتقد بود که صدق حقایق منطقی، به صدق «اصول موضوعه‌ی» آن می‌باشد؛ راسل نیز چنین عقیده‌ای داشت ولی سعی کرد با اصول موضوعه‌ای دیگر، دستگاه منطقی دیگری را شکل دهد. ویتگنشتاین در این بین سؤال را بر خود اصول موضوعه متمرکز ساخت و پرسش اساسی‌اش را اینگونه مطرح نمود که اصول موضوعه، صدق خود را از کجا کسب می‌کنند؟ فرگه و راسل بر آن بودند که این اصول موضوعه بدیهی‌اند، اما این برای ویتگنشتاین کافی نبود. بزعم وی، معنای زبان، باید چیز معینی باشد و الا فرق نهادن میان سخن معنادار و بی‌معنا منطقا محال می‌بود. هر زبان معنادار در تحلیل نهایی باید به چیزی که او «گزاره‌های ساده» می‌خواند تحویل‌پذیر باشد. گزاره‌ی ساده نیز زنجیره‌ای از «نام‌های بسیط» است. ویتگنشتاین معتقد بود که جهان یا واقعیت نیز باید در تحلیل نهایی، به اشیاء بسیط برسد و لذا زبان که از معنای جهان پرده بر می‌دارد همین حال را داراست. لذا منظور از «نام» اسامی درخت و نان و ... نیست، بلکه چیزی است که نمی‌توان آن را به بسائطی دیگر تجزیه نمود، که با ترتیب خاصی، گزاره‌های بنیادین را تشکیل می‌دهند.در همین دوره است که ویتگنشتاین نظریه‌ی تصویریاش را ارائه می‌دهد و طبق آن، جمله را تصویر می‌داند و می‌گوید: «گزاره، تصویری از واقعیت است. گزاره در تلقی ما، مدلی از واقعیت است». تصور کلی وی این بود که وقتی جمله‌ای را سر هم می‌کنیم، از واقعیت یک ماکت می‌سازیم، به همین دلیل باید بین عناصر یک جمله با واقعیت، تناظر یک به یک وجود داشته باشد. بر همین اساس، زبان تنها از امور معیّنی گزارش می‌دهد که امکان صدق و کذب تجربی آن‌ها وجود داشته باشد. یعنی محدوده‌ی زبان، محدوده‌ی جهان طبیعی است و لذا نمی‌توان بوسیله‌ی زبان از مابعدالطبیعه خبر داد و باید در رابطه با جهان ناگفتنی‌ها(ماوراء الطبیعه) سکوت کرد. بازی زبانیویتگنشتاین در دوره‌ی دوم تفکر خویش، به نقد اثر متقدم خود یعنی رساله می‌پردازد و پایه‌های اساسی آن را مورد موشکافی و انتقاد قرار می‌دهد، نه آنکه تمامی سخنان خویش را نفی کند، بلکه ضمن نقد و ابطال برخی از دیدگاه‌های نخستینش، به انتظام جدیدی از سخنان پیش‌گفته‌اش دست می‌زند. در دوره‌ی قبل ویتگنشتاین معتقد بود زبان واحدی وجود دارد که باید آن را کشف نمود ولی این دیدگاه در دوره‌ی متأخر کنار گذاشته شد. در همین دوره است که نظریه‌ی معروف «بازی زبانی» را مطرح می‌سازد. او بازی زبانی را اینگونه تعریف می‌کند: «یک کلّ که مرکب است از زبان و افعالی که زبان با آنها در هم تنیده است» مثلا یک بنّا و کارگر را در نظر بگیرید. واژه‌هایی نظیر آجر، ستون، بتن و ... برای این دو کاربرد خاصی دارد. مثلا اگر بنا بگوید آجر، کارگر می‌فهمد که بنا نیاز به آجر دارد. این یک بازی زبانی است، یعنی الفاظ و واژه‌ها در یک بستر، کارکرد خاصی می‌یابند که ممکن است در بستری دیگر چنین کاربردی نداشته باشند. دغدغه‌ی وی در دوران متقدم، معنای زبان بود، حال آنکه در دوره‌ی متأخر بر کارکرد زبان تأکید کرد و توضیه‌ی مشهودش این بود که «از معنا نپرسید، از استعمال بپرسید». منظور این ایده چیست؟ با توجه به مثالی که آورده شد، فیلسوف نباید به دنبال معنای مطابق با گزاره‌ها باشد، بلکه باید به زمینه‌های زبانی ـ اجتماعی توجه نماید و از استعمال آن آگاه شود. اگر می‌خواهیم واژه‌ای را توصیف کنیم باید به انواع استعمال آن توجه نماییم. از اینجاست که وی برای توضیح مقصود خود، از «بازی زبانی» بهره می‌گیرد. در واقع او زبان را با بازی مقایسه می‌کند و به مشابهت‌های آن توجه می‌کند، قواعد بازی از قبل تعیین شده‌اند، بازی امری جمعی است نه فردی، یعنی بازی جایی معنا می‌یابد که حداقل دو نفر قواعد آن را تعریف کرده باشند. زبان هم همینگونه است، زبان خصوصی وجود ندارد و قواعد آن از قبل تعیین شده‌اند؛ مانند بازی‌های گوناگون، زبان نیز دارای زمینه‌های مختلف و کارکردهای مختلفی است که باید برای تسلط بر هر یک، قواعد آن را آموخت. «اشکال زندگی»(Forms of life) در کاربرد واژه‌ها دخیلند، مثلا واژه‌هایی یکسان برای مؤمن و کافر، معانی متفاوتی می‌دهند که این به نحوه‌ی زندگی آنها بر می‌گردد. کار فیلسوف این است که حد و مرز منطقی این بازیها را مشخص نماید و پیش‌فرض‌های اساسی هر یک را بازنماید. طبق نظر متأخر ویتگنشتاین، زبان دیگر آیینه‌ای برای جهان خارج نیست، بلکه فعالیتی است مانند دویدن. برای فهم زبان باید در شکل حیات زبان وارد شد تا آن را فهمید. برخلاف نگاه پوزیتیویستهای منطقی که زبان دین را بی‌معنا قلمداد می‌کردند، ویتگنشتاین معتقد گشت که زبان دین در زمینه‌ی خود دارای کاربرد و قابل فهم است اگرچه ممکن است در بستری دیگر فاقد استعمال باشد.ویتگنشتاین و دینویتگنشتاین مانند دیگر مسیحیان به کلیسا نمی‌رفت ولی زندگی بسیار ساده و به دور از تجمّلی داشت. با اینکه از خانواده‌ای ثروتمند بود ولی هم کارگری می‌کرد و هم باغبانی. او در رساله می‌گوید که مابعدالطبیعه حوزه‌ی سکوت است، زیرا نمی‌توان در مورد آن حکمی ایجابی یا سلبی داد و نورمن ملکوم از وی نقل می‌کند که گفته است «من مفهوم خالق را نمی‌فهمم». اما آثار تولستوی بر وی تأثیر بسزایی داشت تا آنجا که به گفته‌ی خود عمیقا تحت تأثیر کتاب وی در باب اناجیل قرار گرفته بود. به نظر، ملکوم جمع‌بندی خوبی از نسبت ویتگنشتاین با دین ارائه داده باشد آنجا که می‌گوید:«نمی خواهم این فکر را القا کنم که ویتگنشتاین ایمان دینی‌ای را پذیرا شده بود ـ که یقینا نشده بود ـ یا شخص متدینی بود. اما گمان می کنم که در وی، به یک معنا، امکان دین وجود داشت. من معتقدم که او دین را نحوه‌ی معیشتی می‌دید که خودش در آن مشارکتی نداشت اما با آن همدلی داشت و سخت مجذوب آن بود.»








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن