تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زيبايى مرد به شيوايى زبان اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843971257




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قرائت دانشمندان غرب از آموزه قانون طبیعی در عصر جدید


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
قرائت دانشمندان غرب از آموزه قانون طبیعی در عصر جدید
با مطالعه دقیق و موشکافانه اندیشه قانون طبیعی در دوره جدید فرهنگ غرب، می توان به کاستی های این آموزه، واقف شد. امروزه، آموزه قانون طبیعی، به مثابه یکی از مبانی بسیار مهم حقوق بشر در غرب تا چه حد، سست و لرزان است.

خبرگزاری فارس: قرائت دانشمندان غرب از آموزه قانون طبیعی در عصر جدید



بخش دوم و پایانی نظریه های نوتومیست XE "موضوعات:نظریه نوتومیستی" ی قانون طبیعی یکی دیگر از شاخه های اصلی آموزه قانون طبیعی جدید در حکمت عملی XE "موضوعات:حکمت عملی"  غرب، دکترین «نوتومیستی قانون طبیعی» نام دارد. دکترین مزبور، مشتمل بر دسته ای از نظریه های اخلاقی است که با رعایت آنها، هم می توان طرحی نو از زندگی درانداخت و هم قوانین بهتری وضع کرد. این نظریه های جدید، همگی تفاسیر متنوع از میراث نظریه قانون طبیعی توماس آکوئیناس XE "نامها:آکوئیناس، توماس"  (1225-1274م.) در دوره میانه است. تفسیرهای نوتومیستی قانون طبیعی، به دو گروه عمده تقسیم می شوند: 1. برداشت سنتی نوتومیستی قانون طبیعی؛ 2. نظریه جدید نوتومیستی قانون طبیعی. 1. برداشت سنتی نوتومیستی قانون طبیعی این برداشت، تفسیری قدیمی از نظریه قانون طبیعی آکوئیناس است. نام دارترین فیلسوفان نوتومیستی سنت احیاشده قانون طبیعی در قرن بیستم، عبارتند از: «جکوز ماریتین»،[1] XE "نامها:ماریتین، جکوز"  «هنریچ  روم XE "نامها:رومن، هنریچ " ن»،[2] «الکساندردی  انترو XE "نامها:دی انتروز، الکساندر" ز»،[3]  «آنتونی  کن XE "نامها:کنی، آنتونی " ی»،[4] «راف  مکینرن XE "نامها:مکینرنی، راف " ی»[5] و «السدایر مکین تای XE "نامها:مکین تایر، السدایر" ر».[6] برداشت سنتی نوتومیستی XE "موضوعات:نظریه نوتومیستی"  قانون طبیعی، مبتنی بر چند اصل است (Staley, 1993, p.109-10). این اصول عبارتند از: الف) خیرهایی که درستی و نادرستی اعمال بشر را تعیین می کنند، دارای نظامی رتبی و تشکیکی هستند؛ یعنی مرتبه کمالی برخی از آنها بالاتر از مرتبه برخی دیگر است؛ مثلاً دین دار XE "موضوعات:دین داری" ی، بهتر از کسب علم و یا علم آموزی، بهتر از ثروت اندوزی است. ب) این خیرها با یکدیگر ارتباط داشته و قابل مقایسه اند. ج) بالاترین خیر که زیربنای همه خیرها و کمالات است، سعادت نام دارد. آکوئیناس سعادت آدمی را در تمرکز بر یاد خدا می دانست. د) هنجارها «بایدها» از واقعیت ها «هست ها» استنتاج می شود. به این دلیل، علوم هستی شناسی و انسان شناسی فلسفی، اساس و بنیاد نظریه سنتی قانون طبیعی است که ماهیت بالاترین خیر را برای بشر تعیین می کند. 2. نظریه جدید نوتومیستی قانون طبیعی نظریه جدید نوتومیستی XE "موضوعات:نظریه نوتومیستی"  قانون طبیعی، قرائتی نو از اندیشه قانون طبیعی آکوئیناس XE "نامها:آکوئیناس، توماس"  است. «جرمین گریس XE "نامها:گریسز، جرمین " ز»[7] این قرائت را در نیمه دوم قرن بیستم میلادی مطرح کرد. «جان فینیس»[8] XE "نامها:فینیس، جان"  آن را پروراند، «جوزف بویل»[9] XE "نامها:بویل، جوزف"  مطالبی بر آن افزود و «رابرت  جر XE "نامها:جرج، رابرت " ج»[10] از آن طرفداری کرد. این نظریه، نظریه ای هنجاری، درباره افعال انسان در ساحت عقل عملی XE "موضوعات:عقل عملی"  است. قرائت جدید از اندیشه قانون طبیعی آکوئیناس، مبتنی بر چند اصل است که مهمترین آنها عبارت است از: الف) خیرهای اصیل متعدّد که درستی و نادرستی اعمال بشر را تعیین می کنند، هیچ گونه اختلافی در مرتبه ندارند. این امر، به معنای این است که این خیرها به خیری برتر، قابل ارجاع نیستند. ب) این خیرهای اصیل، با یکدیگر ارتباطی ندارند و بنا بر این، قابل مقایسه نمی باشند. ج) این خیرها ربطی به علوم هستی شناسی یا انسان شناسی فلسفی ندارند. به بیان دیگر، استنتاج ارزش؛ یعنی خیر از واقعیت، امری غیر ممکن است. به این دلیل، خیرهای اصیل از هیچ امری استنتاج نمی شوند، بلکه بدیهی هستند. به دلیل اینکه امروزه فینیس، نماینده و پیش قراول نظریه پردازان نظریه جدید نوتومیستی قانون طبیعی است، آرای وی در غرب، در مباحث مربوط به قانون طبیعی که مبنای ارزیابی حقوق بشر در حوزه فلسفه سیاسی، فلسفه حقوق و فلسفه اخلاق است، از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد؛ به طوری که مورد استناد بسیاری از اهل فن قرار می گیرد. ازاین رو، اینک به تحلیل و نقد و بررسی نظریه بسیار مهم او در غرب می پردازیم. نظریه «فینیس» XE "نامها:فینیس، جان"  درباره قانون طبیعی فینیس در مقام تبیین نظریه خود و به پیروی از آکوئیناس XE "نامها:آکوئیناس، توماس" ، قانون طبیعی را محتوای حکم عقل عملی XE "موضوعات:عقل عملی"  می داند. از نظر او، عمل حکیمانه آن است که به خاطر به دست آوردن دست کم یکی از خیرهای اصیل انجام شود؛ خواه این عمل در حوزه حقوق، اخلاق و سیاست باشد یا در هر حوزه دیگری. خیرهای اصیل که به اعتقاد فینیس هفت تا هستند، غایه القصوای انجام افعال خردمندانه اند. انسانها یا عامداً و یا طبیعتاً در طول زندگی خویش، به دنبال دستیابی به این خیرهای اصیلند. به  اعتقاد فینیس، این خیرها، همگی جلوه های مختلف سعادت بشر (Finnis, 1980, p.85) و جنبه های متنوّع شخصیت اویند(Finnis, 1983, p.125). خیرهای اصیل بشری(Human Basic Goods) واژه «خیر» نزد فینیس به کمال ممکن در یک فرد انسان یا جامعه انسانی اشاره دارد. امری که خیر نام دارد، باید هدف و یا دلیل کاری عاقلانه باشد. اگر این امر خیر، دلیل نهایی و هدف غایی انجام آن عمل باشد، «خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل" » نامیده می شود؛ مثلاً کسی که تشنه است، آب می آشامد تا سیراب شود. سیراب شدن که نوعی کمال است، دلیل و نیز هدف آشامیدن آب می باشد. ازاین رو، عمل آشامیدن، کاری عاقلانه است، اما سیراب شدن، خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  نیست؛ بلکه هدفی متوسط به شمار می آید و غایت آن، حفظ «حیات مادی» است. به این دلیل، نظر فینیس، حیات مادی که به یکی از خیرهای اصیل و جلوه های سعادت بشر محسوب می شود، هدف غایی و دلیل نهایی آشامیدن آب در مثال مذکور است. بنا بر نظرگاه فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  در نظریه قانون طبیعی، حصر خیرهای اصیل در هفت عنوان، حصری استقرایی است، با این بیان که وقتی علل انجام همه افعال عاقلانه انسانها را ریشه یابی کنیم، با یکی از این هفت مورد مواجه می شویم. طبق آخرین آرای فینیس در تفسیر جدید او از نظریه قانون طبیعی، فهرست خیرهای اصیل عبارت است از: حیات مادی، دانش، مهارت در کار و تفریح، دوستی، ازدواج، عقلانیت عملی XE "موضوعات:عقلانیت عملی"  و دین دار XE "موضوعات:دین داری" ی (Finnis, 1996, p.4). 1. حیات مادی(Bodily Life) در نگاه فینیس، حیات مادی،  XE "نامها:فینیس، جان" عبارت است از سلامت جسمی و در امان بودن از هرگونه رنج جسمانی یا روانی (Finnis, 1980, p.86-7). فینیس می گوید: «هر انسان، موجودی عاقل، حساس و جسمی زنده است» (Finnis, Boyle and Grisez, 1987a, p.305). انسان دارای جنبه های سه گانه زیر است: 1. جنبه عقلانی؛ اقتضائات این جنبه، اموری مثل اندیشیدن، سخن گفتن، اختراع کردن، انتخاب آزاد، استنتاج و... می باشد. 2. جنبه حساس بودن؛ میل به ازدواج یا حرکت از مکانی به مکان دیگر، مربوط به این جنبه از جنبه های انسان است. 3. جنبه گیاهی؛ اثر این جنبه در انسان، عبارت است از رشد جسمانی که دربرگیرنده تکامل اعضا، تغییر قیافه و ظاهر می باشد. اولین جنبه، به انسان اختصاص دارد. ازاین رو، این جنبه از دو جنبه دیگر مهم تر است. انسان و حیوان، در جنبه دوم شریکند (Grisez, 1970, p.345). جنبه سوم، علاوه بر اینکه در انسان است، در حیوان و گیاه نیز وجود دارد (Finnis, Boyle and Grisez, 1987a, p.306-7). به عقیده فینیس XE "نامها:فینیس، جان" ، همه جنبه های حیات مادی بشر، حتی جنبه گیاهی بدن، دارای ارزش ذاتی است. بنابراین، حیات مادی، معادل شخص بودن است و تا وقتی مرگ نیامده، حیات مادی؛ یعنی شخص بودن انسان باقی می ماند (Finnis, 1995a, p.31). به این دلیل، کسی که دچار مرگ مغزی شده است، هنوز انسان است و احترام او باید حفظ گردد(I bid, p.31-2). 2. دانش(Knowledge) معنای دقیق دانش در نظر فینیس XE "نامها:فینیس، جان" ، به مثابه یک خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل" ، عبارت است از معرفت نظری؛ یعنی معرفتی که به خاطر معرفت بودنش مورد علاقه فاعل شناسا است، نه اینکه وسیله ای برای رسیدن به هدفی دیگر باشد. فینیس، XE "نامها:فینیس، جان"  توضیح می دهد که دانش، به مثابه یک خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل" ، مترادف حقیقت[11] است، نه اینکه هم معنای باور[12] (عقیده) باشد؛ زیرا بسیاری از باورها ناصحیح اند؛ اما معرفت، به حقیقت تعلّق می گیرد. بنابراین، اشتیاق داشتن به خیر، دانش اشتیاق به کسب حقیقت است. این شوق، ذاتاً مستلزم میل به اجتناب از جهل یا خطاست (Finnis, 1980, p.59-60). به منظور جلوگیری از سوء فهم احتمالی از دانش به منزله خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  ، فینیس به چند نکته اشاره می کند: 1. حقیقت ـ و معرفت آن ـ خیری است که باید دنبال شود. باید از جهل و خطا پرهیز گردد. 2. «دانش، به مثابه یک خیر» مستلزم این نیست که معرفت به همه گزاره های صحیح در یک درجه از خیر و ارزشمندی و دارای قابلیت برابر در امر پژوهش باشند. 3. داشتن علم، به عنوان یک خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  بشری، به معنای این نیست که همه انسانها در علاقمندی به دانستن حقیقت، در یک رتبه باشند. 4. هیچ عنصر معرفتی، از آن جهت که خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  است، حتی نزد خواننده یا نویسنده، دارای ارزشی بیش از معارف دیگر نیست. 5. «دانش، به مثابه یک خیر»، مستلزم این نیست که هر انسان در هر زمان و در هر شرایط، باید آن را فراگیرد. 6. دانش، تنها خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  یا برترین خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  نیست. 7. دانش، یک خیر اخلاقی نیست. 8. این گزاره که «حقیقت، ارزش دانستن دارد» به معنای تصدیق این امر است که حقیقت، یک خیر ذاتی است (Finnis, 1977, p.262-3; Finnis, 1980, p.62). 3. مهارت در کار و تفریح (Skilful performance in work and play) از نگاه فینیس XE "نامها:فینیس، جان" ، سومین دلیل بنیادی برای عمل هر انسانی، اجرای ماهرانه کار و تفریح است. این امر، یکی از جنبه های اصلی سعادت بشر است. فینیس کار را به معنای عملی می داند که مشتمل بر تلاش جسمی یا فکری باشد. در نگاه او تفریح، فعالیتی است که با لذت و رضایت همراه است (Finnis, 1980, p.140). این فعالیت، ممکن است فردی یا اجتماعی باشد؛ هم چنان که ممکن است فکری یا جسمی، سخت یا آسان باشد (I bid, p.87). نکته مهم این است که این عمل مهارتی، در صورتی در اندیشه فینیس، XE "نامها:فینیس، جان"  خیر (خیر فرااخلاقی) محسوب می شود که این عمل، به خاطر خود مهارت انجام شود، نه به خاطر امری دیگر. 4. دوستی(Friendship) معنای دوستی، نزد فینیس عبارت است از عمل کردن یا شوق عمل کردن در جهت سعادت و اهداف دوست، برای کسب رضایت خاطر او (Finnis, 1980, p.88; Finnis, 1983, p.147; Finnis, 1998, p.116). مستحکم ترین نوع دوستی آن است که در خانواده به وجود می آید. دو همسر با واردشدن در یک تعهد ویژه (تناسلی) شریک زندگی یکدیگر می شوند و خانواده را به وجود می آورند (Finnis, 1998, p.243). به عقیده فینیس، XE "نامها:فینیس، جان"  چهار محور اصلی در دوستی عبارتند از: 1. داشتن دوست، یکی از جنبه های اصلی سعادت بشر است. 2. دوستی حقیقی، به معنای دادن یا اشتیاق انجام دادن کار در جهت سعادت دوست است؛ آن چنان که شخص برای کسب سعادت خود کاری انجام می دهد (Finnis, 1980, p.143, 372; Finnis, 1998, p.116). 3. هر یک از دوستان از فعالیت های دیگری یا دست کم از تمایلات او در رابطه با نسبت دوستی، آگاه باشد. 4. هر یک از دوستان در فعالیت های دوستانه خود به یکدیگر کمک می کنند؛ به طوری که انجمنی مشترک میان آنها تشکیل می شود و در سایه این انجمن، لذت و رضایت خاطر به وجود می آید. فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  معتقد است: «ارتباط دوستی، به روابط میان انسانها محدود نمی شود. معیار دوستی می تواند در رابطه میان انسان و خدا نیز وجود داشته باشد» (Finnis, 1983, p.123-4, 148-9). وی می گوید: «هرچند کسی نمی تواند برای سعادت خدا کاری انجام دهد، اما می تواند برای رضایت او کار کند» (I bid, p.148-9). 5. ازدواج (Marriage) از نظرگاه فینیس XE "نامها:فینیس، جان" ، عمل ازدواج، یکی از خیرهای اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  و بنیادی است که مبنای برخی از کارهای عاقلانه انسان واقع می شود. ازدواج عبارت است از تعهد به وفاداری نسبت به همسر خود، نه شخص دیگر در ادای وظیفه همسری    (Finnis, 1997, p.107; Finnis, 1998, p.145). این پایبندی، به معنای التزام در تعلّق داشتن و متّحد شدن در جسم و روان، با همسر خویش در سایه نوع ویژه ای از دوستی است که فینیس آن را ازدواج می نامد (Finnis, 1998, p.145). وی معتقد است عشق به همسر و خود را برای عمل جنسی در اختیار وی قراردادن در کانون ازدواج قرار دارد(Finnis, 1997, p.126). به دلیل اینکه تنها راه عاقلانه عمل جنسی از نظر فینیس، XE "نامها:فینیس، جان"  ازدواج است. وی برقراری ارتباط جنسی از راه های دیگر؛ مثل خود ارضایی، همجنس گرایی، زنا، ارتباط جنسی با حیوانات و... را غیر اخلاقی، غیر عاقلانه و غیر طبیعی ـ یعنی خارج از طبیعت بشر ـ می داند (I bid, p.98, 125). 6. عقلانیت عملی(Practical reasonableness) XE "موضوعات:عقلانیت عملی"    عقلانیت عملی XE "موضوعات:عقلانیت عملی" ، اندیشه های مرتبط با عمل انسان است و از عقل عملی XE "موضوعات:عقل عملی"  صادر می شود. این اندیشه ها در اختیار آدمی است و مربوط به مقوله «بایدها»  و «نبایدها» می باشد. وقتی میان داوریها، گزینه های انتخابی و نوع اجرای تصمیم های یک فرد، هماهنگی باشد، وی دارای عقلانیت عملی XE "موضوعات:عقلانیت عملی"  است. به عقیده فینیس، XE "نامها:فینیس، جان"  این نوع از خیر اصیل، XE "موضوعات:خیر اصیل"  دارای دو جنبه است: 1. جنبه درونی هماهنگی و همخوانی میان انگیزه ها، خصلت ها و قضاوتهای ذهنی. 2. جنبه بیرونی هماهنگی میان گزینه های انتخابی و نوع انجام افعال؛ به طوری که آن اعمال نزد عاقلان معتبر تلقّی شود (Finnis, 1980, p.88). این خیر اصیل، XE "موضوعات:خیر اصیل"  باید با سایر خیرهای اصیل توأم باشد؛ زیرا تنها در صورتی سایر خیرها، عملی نیک و ارزنده به شمار می روند که به لحاظ عملی، عاقلانه و منطقی باشند. وگرنه خیرهای دیگر، غیر عاقلانه گردیده، از درجه اعتبار ساقط می شوند؛ یعنی از خیربودن می افتند. بنابراین، عقلانیت عملی XE "موضوعات:عقلانیت عملی"  چگونگی اقدام هر فرد را نسبت به سایر خیرهای اصیل تبیین می کند(Finnis, 1983, p.70-4). کوتاه سخن اینکه: مراد از عقلانیت عملی XE "موضوعات:عقلانیت عملی"  این است که مسیر رسیدن به دیگر خیرهای اصیل، عاقلانه باشد. به بیان دیگر، فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  معتقد است که هیچ گاه هدف، وسیله را توجیه نمی کند. انسان برای رسیدن به هر یک از خیرهای اصیل، باید راه درست را انتخاب کند. این حکم عقل عملی XE "موضوعات:عقل عملی"  است که به عقیده فینیس، خود، یکی از خیرهای اصیل است(I bid, p.70-4). 7. دین دار XE "موضوعات:دین داری" ی(Religion) مراد فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  از دین دار XE "موضوعات:دین داری" ی، به مثابه یکی از خیرهای اصیل که ممکن است انگیزه انسان در انجام برخی از کارهای عاقلانه اش باشد، نوعی ارتباط با واقعیتی متعالی؛ مثل خدا، خدایان یا منبعی ماورای طبیعت است (Finnis, Boyle and Grisez, 1987b, p.108). این ارتباط همه فعالیت های خداپرستانه یا نوع دوستانه و یا حتی دگر دوستانه؛ مثل فعالیت های طرفداران محیط زیست، به منظور جلوگیری از اتلاف انواع گوناگون حیوانات یا گیاهان را در بر می گیرد (Finnis, Boyle and Grisez, 1987a, p.279-80). ویژگی های مشترک خیرهای اصیل فینیس، XE "نامها:فینیس، جان"  خیرهای اصیل هفت گانه را دارای پنج ویژگی مشترک می داند: 1. بداهت؛ بارزترین ویژگی خیرهای اصیل این است که همه آنها به یک اندازه بدیهی اند(Finnis, 1980, p.64-9, 81, 85). بداهت در نظر فینیس، XE "نامها:فینیس، جان"  به معنای غیر قابل برهان مندی است. 2. ذاتی بودن؛ ویژگی دوم هر خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  این است که همه آنها ذاتی هستند (Finnis, Grisez and Boyle, 1987a, p.278; Finnis, 1998, p.103). مراد فینیس از ذاتی بودن خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  این است که مطلوبیت این خیر به خاطر امر دیگری نیست، بلکه به خاطر خود خیر است. به بیان دیگر، این خیرها مطلوب بالذات هستند. واژه «ذاتی» در این کاربرد، مقابل واژه «آلی» می باشد. سایر خیرها وسیله ای برای رسیدن به خیرهای اصیلند؛ یعنی خیرهای دیگر، مطلوب بالذات نیستند. 3. عدم ارتباط؛ خیرهای اصیل در نظرگاه فینیس، هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. به بیان دیگر، این خیرها در هیچ امری مشترک نیستند. بنابراین، نمی توان آنها را به یکدیگر یا به امری دیگر ارجاع داد  (Finnis, 1980, p.92; Finnis, 1983, p.89; Finnis, Grisez and Boyle, 1987b, p.137). این خیرها کاملاً از هم بیگانه اند (Finnis, 1997b, p.224). قراردادن نام «خیر» برای این امور اصیل، به صورت اشتراک لفظی است. بر این اساس، حقیقت این خیرها به هم غیر مربوطند (Finnis, 1998, p.43). 4. اهمیت یکسان؛ به نظر فینیس، XE "نامها:فینیس، جان"  همه خیرهای اصیل، به یک اندازه مهم هستند (Finnis, 1980, p.92)؛ زیرا به یک اندازه در رشد و تکامل انسان نقش دارند. ازاین رو، نمی توان یکی را بر دیگری ترجیح داد (Finnis, Boyle and Grisez, 1987b, p.137). 5. به عقیده فینیس XE "نامها:فینیس، جان" ، هیچ یک از این خیرهای اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  را که همگی هنجارهای بنیادین هستند، نمی توان از واقعیت ها به دست آورد. او حتی این عقیده را به ارسطو XE "نامها:ارسطو"  و آکوئیناس XE "نامها:آکوئیناس، توماس"  نیز نسبت می دهد(Finnis, 1980, p.47; Finnis, 1981, p.274-5). وی ادعا می کند که چون آکوئیناس گفته است که اصول اولیه قانون طبیعی، مثل این اصل که «خیر را باید انجام داد و از شرّ باید اجتناب کرد»، اصولی بدیهی و غیر قابل برهان هستند، می توان چنین نتیجه گرفت که آکوئیناس اعتقاد داشته است احکام عقل عملی XE "موضوعات:عقل عملی"  از احکام عقل نظری XE "موضوعات:عقل نظری"  یا واقعیت ها استنتاج نمی شوند (Finnis, 1980, p.33-4). فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  در این مسأله، به خاطر پیروی از هیوم XE "نامها:هیوم، دیوید"  در کتاب «رساله ای در باب طبیعت بشر» XE "کتاب ها:رساله ای در باب طبیعت بشر"  (A Treatise of Human Nature) (Hume, 1967, p.469; Book III, Part I, Section1)، دلیل این امر را چنین بیان می کند که هیچ رابطه ای میان ارزشها، بایدها و هنجارها از یک سو و واقعیت و هست ها از سوی دیگر نیست (Finnis, 1980, p.33-47, 66; Finnis, 1998, p.87, 89-90). خیرهای اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل" ، اموری بدیهی اند که هیچ استدلالی آنها را بر نمی تابد و از هیچ امر دیگری به نام واقعیت؛ مثل طبیعت بشر یا ذات خیر و شرّ و یا اراده خدا XE "موضوعات:اراده خدا" ، ناشی نمی شوند. ارزشمند بودن این امور، هیچ ربطی به واقعیت ندارد (Finnis, 1980, p.33-4, 49). نقد و بررسی آرای فینیس درباره خیرهای اصیل نقد اول: هیچ یک از خیرهای اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  در نظریه فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  بدیهی نیستند. بداهت نزد فیلسوفان مسلمان، به معنای عدم قابلیت برهان مندی نیست، بلکه یک گزاره بدیهی، در عین حالی که ممکن است قابلیت برهان مندی نیز داشته باشد، تنها به این دلیل که در اثبات درستی اش نیازی به فکر و استدلال ندارد، بدیهی شمرده می شود (مصباح یزدی، 1366، ج1، ص210)؛ هرچند در اینکه انواع گزاره های بدیهی کدامند، در میان معرفت شناسان مسلمان نیز اختلاف وجود دارد، اما قدر مسلّم و وجه مشترک میان ایشان این است که گزاره های وجدانی و بدیهیات اولیه، به دلیل اینکه سرّ بداهتشان عقلاً قابل دفاع است و می توانند اصول یقینیات شمرده شوند، ازاین رو، نظریه صائب، همین نظریه است که بدیهیات، به همین دو نوع گزاره منحصر باشند (مصباح یزدی، 1366، ج1، ص210). بر اساس نظریه معرفت شناسانه بالا، هیچ یک از خیرهای اصیل در نظرگاه فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  بدیهی نیستند؛ زیرا هیچ یک از آنها موضوع گزاره های وجدانی یا بدیهی اولی قرار نمی گیرند. برای مثال، هیچ کدام از گزاره های «حیات مادی، خیر است»، «دانش، خیر است»، «مهارت در کار و تفریح، خیر است»، «دوستی خیر است»، «ازدواج، خیر است»، «عقلانیت عملی، XE "موضوعات:عقلانیت عملی"  خیر است» و «دین، خیر است»، گزاره بدیهی اولی یا وجدانی نیست. دلیل اینکه این گزاره ها بدیهی اولی نیستند، این است که با تصوّر موضوع(یعنی خیرهای اصیل) در هر یک از گزاره های مزبور و تصوّر محمول آنها (یعنی تصوّر خیر) تصدیق به نسبت میان این موضوعات و محمولشان در ذهن حاصل نمی شود. همچنین هیچ یک از این گزاره ها وجدانی نیستند؛ زیرا گزاره های وجدانی، گزاره هایی شخصی اند که انعکاس مستقیم و بی واسطه علم حضوری XE "موضوعات:علم حضوری"  می باشند؛ این در حالی است که همه گزاره های بالا، گزاره هایی کلی اند. موضوع در این گزاره ها یکی از عناوین هفت گانه کلی است. نقد دوم: هیچ یک از خیرهای اصیل در نظریه فینیس، XE "نامها:فینیس، جان"  خیر ذاتی نیست. توضیح اینکه خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  در نظر فینیس، مطلوبیت بالذات دارد؛ یعنی باید دارای دو ویژگی باشد: هم مطلوب باشد؛ چون خیر است و هم مطلوبیتش بالغیر نباشد؛ یعنی نمی تواند مقدمه برای وصول به چیز دیگری قرار گیرد. استقراء نشان می دهد مواردی وجود دارد که امور هفت گانه ای که فینیس آنها را خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  می داند، نه تنها مطلوب بالذات نیستند، بلکه غیر مطلوبند. فرض کنید در مزرعه ای در حال قدم زدن هستید، ناگهان مار گزنده ای را می بینید که به سوی شما حمله ور شده است؛ به طوری که هیچ فرصتی جز فرار و نجات جان خویش ندارید. عکس العمل شما در این هنگام چیست؟ آیا همه هفت موردی را که فینیس آنها را خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  می نامد در این مثال نیز دارای مطلوبیت بالذاتند؟ آیا در این حالت، مشغول مطالعه برای کسب علم (دومین خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل" )می شوید؟ آیا به انجام کار برای کسب مهارت می پردازید یا به تفریح می روید(سومین خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل" )؟ آیا به فکر دوست تان و رفع مشکل وی می افتید(چهارمین خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل" ) یا خود را به کاری دیگر، مثل ازدواج (پنجمین خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل" )یا فکر کردن (ششمین خیر اصیل) و یا انجام امری عبادی (هفتمین خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل" ) مشغول می کنید؟ مسلّماً در مثال مذکور، هیچ یک از خیرهای اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  فینیس XE "نامها:فینیس، جان" ، به جز حیات مادی، مطلوبیت ندارند. پس نمی توان گفت که همواره همه خیرهای اصیلِ فینیسی، خیر و مطلوبند؛ چه  رسد به اینکه مطلوبیت شان ذاتی نیز باشد. حال اگر موردی یافت شود که حتی حیات مادی نیز مطلوب نباشد، می توان گفت که خیرهای اصیل همیشه خیر نیستند؛ چه  رسد به اینکه هدف نهاییِ فاعل عاقل نیز باشد. عمل کسانی که با آرزوی شهادت در راه خدا، دست از زندگی مادی خود می کشند، نشان دهنده این امر است که حتی حیات مادی نیز نمی تواند در مواردی، خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  باشد. نقد سوم: همه خیرهای اصیل را می توان به یک خیر، ارجاع داد. 1. فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  بارها به هنگام توصیف خیرهای اصیل می گوید: این امور، همگی جنبه های مختلف سعادتند. این مطلب، حکایت از این امر می کند که هر یک از این خیرها در نظر فینیس، بهره ای از سعادت به همراه دارند. به این دلیل، نمی توان گفت این خیرها به کلی از هم بیگانه و غیر مرتبطند، بلکه باید گفت همگی در تأمین سعادت بشر مشترکند. 2. در یک تقسیم، مسلّماً مفهوم مقسم در همه اقسام وجود دارد. همه اقسام هفت گانه خیر اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  در داشتن مفهوم خیر، اشتراک دارند؛ چون خیر، مقسم این اقسام است. بنابراین، همه خیرهای هفت گانه، به لحاظ خیربودن با هم ارتباط دارند. به این لحاظ، نسبت مفهوم خیر به اقسام هفت گانه خیر، به مثابه مشترک معنوی است. بنابراین، نمی توان گفت حمل مفهوم خیر بر این امور، فقط به صورت اشتراک در لفظ خیر است. پس همه آنها به هم مربوطند. 3. چهارمین ویژگی خیرهای اصیل نزد فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  این است که آنها از اهمیت یکسان برخوردارند. این امر، به معنای این است که پس از مقایسه خیرها و بررسی نقش آنها در سعادت بشر، فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  حکم می کند که آنها به یک اندازه اهمیت دارند. اینکه می توان این خیرهای هفت گانه را با یکدیگر مقایسه کرد، نشانگر این حقیقت است که نوعی ارتباط، نسبت به هدف و غایتی مشترک در میان آنها وجود دارد. نقد چهارم: خیرهای اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  از اهمیت یکسان برخوردار نیستند. برای توضیح این نقد، توجه به این نکته ضروری است که انسان موجودی است که از روح و بدن تشکیل شده است. اهمیت روح و ویژگی های نفسانی برای انسان، بیش از بدن و اوصاف جسمانی است؛ زیرا جسم، ازبین رفتنی است و روح باقی می ماند. روح بشر دارای قوای نباتی، حیوانی و انسانی است. ویژگی های نباتی انسان؛ مثل رشد و نمو و تولید مثل، همگی مربوط به  بدن است و از اهمیت کمتری نسبت به ویژگی های حیوانی و انسانی برخوردار است. انسان با حیوانات، در ویژگی های حیوانی؛ مثل غضب و شهوت مشترک است. اهمیت این ویژگی ها در رسیدن به سعادت، کمتر از ویژگی های انسانی روح بشر، مثل خردمندی و دین دار XE "موضوعات:دین داری" ی می باشد. بر این اساس، آن خیرهای اصیل XE "موضوعات:خیر اصیل"  فینیسی که مربوط به ویژگی های انسانی روح بشر است، دارای اهمیتی بیشتر از سایر خیرها است؛ مثل دانش و دین. خیرهایی، مثل دوستی و ازدواج نیز که مربوط به جنبه حیوانی روح است در درجه دوم اهمیت قرار دارند. نقد پنجم: خیرهای اصیل، همگی مبتنی بر واقعیتند. یکی از مسائل مهم فلسفه اخلاق و فلسفه حقوق، مسأله «باید و هست» است. ازاین رو، طرح و بررسی این مسأله، باید در پژوهش ها و تحقیقات مفصل، به طور عمیق صورت گیرد. اما به منظور بیان یکی از نقدهای وارد بر نظریه جدید قانون طبیعی فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  در اینجا به طور اختصار به این مسأله پرداخته می شود که ارزشها مبتنی بر هست ها می باشند؛ یعنی ارتباط وثیق با یکدیگر دارند. چرا بایدهای اخلاقی و حقوقی باید اطاعت شوند؟ چرا تکالیف اخلاقی و حقوقی باید اجرا شوند؟ این پرسش ها بر سؤالات دیگری متوقّف  می باشند: منبع و منشأ گزاره های عملی، به ویژه الزامهای اخلاقی و حقوقی چیست؟ پژوهشگران و نظریه پردازان مسلمان در پاسخ به پرسش بالا به دو دسته تقسیم می شوند: 1. اشاعره XE "مکاتب و فرق:اشاعره"  و اهل حدیث XE "مکاتب و فرق:اهل حدیث"  2. عدلیه XE "مکاتب و فرق:عدلیه" . گروه اول بر این عقیده اند که منشأ و منبع احکام اخلاقی و حقوقی، اراده قانون گذار؛ یعنی اراده خداوند است. عدلیه XE "مکاتب و فرق:عدلیه" ؛ یعنی معتزله XE "مکاتب و فرق:معتزله"  و امامیه XE "مکاتب و فرق:امامیه" ، به  وجوب عقلی عدل خداوندی و امکان شناخت عقلی اعتقاد دارند Ormsby, 1984, p.232-7)). مطابق نظر گروه اول، همه گزاره های اخلاقی و حقوقی، گزاره هایی واقعاً انشایی هستند، لذا چون این گزاره ها از هیچ امر واقعی خبر نمی دهند، نمی توان گفت که آنها صحیح یا ناصحیحند. این گزاره ها فقط اراده قانون گذار؛ یعنی خدا را که منشأ قانون گذاری است، نشان می دهند. بر اساس این نظریه، هیچ عملی ذاتاً خوب یا بد نیست. بدون امر و نهی شارع مقدس، مردم توانایی شناخت خیر و شر را ندارند. فرمان خداوند است که خوبی یا بدی را در کارها ایجاد می کند (Ormsby, 1984, p.233-4). عدلیه XE "مکاتب و فرق:عدلیه"  معتقدند گزاره های اخلاقی و حقوقی، همگی گزاره هایی واقعاً اخباری و توصیفی هستند؛ هرچند که به ظاهر انشایی می نمایند. به همین دلیل، ما می توانیم به درستی یا نادرستی چنین گزاره هایی حکم کنیم. از آنجا که هر عملی حقیقتاً خیر یا شر است، عقل بشر XE "موضوعات:عقل بشر"  در برخی موارد، توانایی تشخیص خوب یا بد بودن عمل را دارد، حتی اگر در مورد آن عمل، فرمان شرعی وجود نداشته باشد. در دانش اصول فقه، به این احکام عقلی، «مستقلات عقلیه XE "موضوعات:مستقلات عقلیه" » گفته می شود (مظفر، 1983، ج1، ص195؛ مصباح یزدی، 1367، ص40؛ سبحانی، 1378، ص3-11و17). پرسش اصلی این است که ما چگونه می توانیم «باید» را از خیر بودن و «نباید» را از شر بودن کارها استنتاج کنیم؛ چون اشاعره XE "مکاتب و فرق:اشاعره" ، اهل حدیث XE "مکاتب و فرق:اهل حدیث"  و برخی از دانشمندان غربی، مثل فینیس XE "نامها:فینیس، جان" ، معتقدند که ریشه و منشأ تفکر عملی (عقل عملی XE "موضوعات:عقل عملی" ) گزاره های نظری درباره واقعیت های عالم هستی نیست. ایشان نمی توانند معتقد به استنتاج ارزشها از واقعیت ها باشند. ریشه ارزشها نزد اشاعره XE "مکاتب و فرق:اشاعره" ، اراده خداست و نزد فینیس، بداهت عقل عملی XE "موضوعات:عقل عملی" . فینیس معتقد است: «خیر بودن همه خیرهای اصیل هفت گانه بشری بدیهی است. هیچ یک از آنها از امور واقع، مثل طبیعت بشر یا اراده خدا XE "موضوعات:اراده خدا"  به دست نمی آیند» (Finnis, 1980, p.49). در حقیقت، این خیرها بدیهی و در نتیجه، غیر مشتقند. با انکار بداهت خیرهای اصیل در نخستین نکته انتقادی نسبت به نظریه فینیس، ادعای او درباره بداهت و در نتیجه، استدلال او در مورد غیر مشتق بودن خیرهای اصیل، ناکام می ماند. در پاسخ به  پرسش بالا، می توان گفت گزاره های اخلاقی و حقوقی، همگی گزاره هایی اخباریند؛ هرچند که آنها برای تأثیرگذاری بیشتر، به صورت گزاره هایی انشایی بیان می شوند. این گزاره ها، همواره بر رابطه ضروری میان دو واقعیت؛ یعنی عمل و نتیجه آن، دلالت می کنند. به  بیان دیگر، گزاره های به  ظاهر انشایی ـ اخلاقی و حقوقی، از ترتب عقلی میان یک علت و معلول؛ یعنی یک عمل و نتیجه اش، خبر می دهند (مصباح  یزدی، 1367، ص7-26 و 163). قانون علیت می گوید: «اگر علت، موجود شود، معلولش نیز بلافاصله به وجود می آید؛ خواه آن علت عملی، اخلاقی باشد، حقوقی باشد و یا غیر آن. در حقیقت، هنجارها که مشتمل بر بایدها هستند، درصدد نشان دادن این نوع از علیت میان افعال و نتایجشان می باشند» (مصباح یزدی، 1367، ص7-26). مثلاً وقتی که پزشک به بیمارش می گوید: «فلان قرص را هر هشت ساعت یک دانه مصرف کن»؛ هرچند گزاره ای به  ظاهر انشایی گفته است،  اما در واقع می خواهد به  بیمار بفهماند که رابطه علیت میان خوردن دارو و بهبودی بیمار وجود دارد. به بیان دیگر، «بایدِ پزشکی» در گزاره مزبور، بر واقعیتی پزشکی؛ یعنی رابطه علیت میان مصرف دارو و برطرف شدن بیماری، مبتنی است. پس می توان گفت گزاره پزشکیِ به ظاهر انشایی در واقع، گزاره ای شرطی است؛ یعنی «اگر بیمار دارو مصرف کند، بهبودی می یابد». همین طور می توان گفت: گزاره های اخلاقی،  حقوقی، سیاسی و... که به  ظاهر انشایند در واقع، گزاره هایی شرطی و اخباریند که از نوعی ضرورت بالقیاس میان دو امر واقع؛ یعنی عمل اخلاقی، حقوقی، سیاسی و... از یک سو و نتیجه از سوی دیگر، حکایت می کنند. در این گزاره ها، هیچ «باید واقعی» وجود ندارد. بایدی که هست، انشایی نیست، بلکه اخباری است و از واقعیت خبر می دهد. نتیجه اینکه نمی توان گفت: هیچ رابطه ای میان خیرهای اصیل بشری در نظریه قانون طبیعیِ فینیس XE "نامها:فینیس، جان"  و واقعیت ها وجود ندارد. با ابطال ویژگی های مشترک خیرهای اصیل و عدم وجود دلیل قابل قبول بر بنیادی بودن این خیرها در نظریه فینیس XE "نامها:فینیس، جان" ، شالوده نظریه وی ازهم گسیخته می شود. پس می توان به دانشمندان اهل فن در این حوزه، از دانش اعلام کرد که این نظریه پرطرفدار در مغرب زمین از استحکام کافی برخوردار نیست. نتیجه گیری با مطالعه دقیق و موشکافانه اندیشه قانون طبیعی در دوره جدید فرهنگ غرب، می توان به کاستی های این آموزه، واقف شد. می توان به این نکته پی برد که امروزه، آموزه قانون طبیعی، به مثابه یکی از مبانی بسیار مهم حقوق بشر در غرب تا چه حد، سست و لرزان است. امید است این امر، دانشمندان مسلمان را به نظریه پردازی آموزه قانون طبیعی در اسلام، ترغیب کند تا بتوان بر اساس زبان مشترک عقلی و فلسفی میان مسلمانان و غیر مسلمانان در باب مسائل مهمی، همچون قانون طبیعی، حقوق طبیعی بشر و غیر آن گفت  و گو کرد. پی نوشت ها: [1]. Jacques Maritain. [2]. Heinrich Rommen. [3]. Alexander d’Entreves. [4]. Anthony Kenny. [5]. Ralph MacInerny. [6]. Alasdair MacIntyre. [7]. Germain Grisez. [8]. John Finnis. [9]. Joseph Boyle. [10]. Robert George. [11]. Truth. [12]. Belief. 35. برای اطلاع از اولین نظریه پردازی درباره محتوای قانون طبیعی در حکمت عملی اسلامی، ر.ک. طالبی، «نظریه بدیع قانون طبیعی در حکمت عملی اسلامی»، معرفت فلسفی، ش34، زمستان 1390، ص203-181. منابع و مآخذ 1. سبحانی، جعفر، رساله فی التحسین و التقبیح العقلیین، قم: مؤسسه الامام الصادق7، 1378. 2. طالبی، محمدحسین، «بازخوانی انتقادی آموزه قانون طبیعی در حکمت عملی یونان باستان»، معرفت فلسفی، ش30، 1389. 3. ------------، «نظریه بدیع قانون طبیعی در حکمت عملی اسلامی»، معرفت فلسفی، ش34، زمستان 1390. 4. کِلی، جان، تاریخ مختصر تئوری حقوقی در غرب، ترجمه محمد راسخ، تهران: طرح نو، 1382. 5. محقق داماد، سید مصطفی، «گفت وگو با حجه الاسلام و المسلمین دکتر محقق داماد»، مندرج در: حق، حکم و تکلیف، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی. 6. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، ج1، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، چ2، 1366. 7. ----------------، دروس فلسفه اخلاق، تهران: مؤسسه اطلاعات، 1367. 8. مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، ج1، بیروت: دارالتّعارف، 1983م. 9. والدرون، جرمی، «فلسفه حق»، مندرج در: حق و مصلحت، ترجمه محمد راسخ، تهران: طرح نو. 10.Birch, Anthony       (2007) The Concepts and Theories of Modern Democracy, 3rd ed., London and New York: Routledge.  11. Bix, Brian  (2002) “Natural Law: The Modern Tradition”, in Coleman J. and Shapiro S. eds., The Oxford Handbook of Jurisprudence and Philosophy of Law, Oxford: Oxford University Press, pp. 61-103.  12. Covell, Charles       (1992) The Defense of Natural Law, London: Macmillan.  13. Dias, RWM (1985) Jurisprudence, London: Butterworths.  14. Dworkin, Ronald (1986) Law’s Empire, London: Fontana Press.  15. Finnis, John (1977) “Scepticism, Self-Refutation and the Good of Truth”, in Hacker P.M.S. and Raz J. eds., Law, Morality and Society, Oxford: Oxford University Press, pp. 247-67.  16. Finnis, John (1980) Natural Law and Natural Rights, Oxford: Clarendon Press.  17. Finnis, John (1981) “Natural Law and the ‘Is’-‘Ought’ Question: An Invitation to Professor Veatch”, in Catholic Lawyer, 26, pp. 266-77.  18. Finnis, John (1983) Fundamentals of Ethics, Washington, DC: Georgetown University Press.  19. Finnis, John (1987a) Nuclear Deterrence, Morality and Realism, Oxford:  Clarendon Press.  20. Boyle, Joseph                     21. and Grisez, Germain  22. Finnis, John (1987b) “Practical Principles, Moral Truth, and Ultimate Ends”, in American Journal of  23. Boyle, Joseph Jurisprudence, 32, pp. 99-151.  24. and Grisez, Germain            25. Finnis, John (1995a) “A Philosophical Case Against Euthanasia”, in Keown J. ed., Euthanasia Examined, Cambridge: Cambridge University Press, pp. 23-35.  26. Finnis, John (1996) “Is Natural Law Theory Compatible with Limited Government?”, in George R. P. ed., Natural Law, Liberalism and Morality, Oxford: Oxford University Press, pp. 1-26.  27. Finnis, John (1997) “The Good of Marriage and The Morality of Sexual Relations: Some Philosophical and Historical Observations”, in American Journal of Jurisprudence, 42, pp. 97-134.    28. Finnis, John (1997b) “Commensuration and Public Reason”, in Chang R. ed., Incommensurability, Incomparability, and Practical Reason, Cambridge, Mass.: Harvard University Press, pp. 215-33.  29. Finnis, John (1998) Aquinas: Moral, Political and Legal Theory, New York: Oxford University Press.  30. Fuller, Lon (1964) The Morality of Law, New Haven: Yale University Press.  31. Grisez, Germain (1970) “The first principle of Practical Reason”, in Kenny A. ed., Aquinas: A Collection of Critical Essays, London: Macmillan, pp. 340-82.  32. Hobbes, Thomas (1957) Leviathan [1651], in M. Oakeshott ed., Oxford: Basil Blackwell.  33. Hume, David (1967) A Treatise of Human Nature [1740], in Selby-bigge L.A. ed., Oxford: Clarendon Press.  34. Hunter, Ian (2001) “The Recovery of Natural Law: Hochstrasser’s History of Morality”, in Economy and Society, 30, pp. 354-367.  35. Jones, Peter (1994) Rights, Houndmills and New York: Palgrave.  36. Kramer, Matthew (1999) In Defense of Legal Positivism: Law without Trimmings, Oxford: Oxford University Press.  37. Melden, A. I. (1970) Appendix III: "Declaration of the Rights of Man and of Citizens",in Human Rights, Belmont: Wadsworth Publishing,  pp. 140-2; Appendix IV: "Universal Declaration of Human Rights", pp. 143-9.  38. Milne, A. J. M. (1968) Freedom and Rights, London: George Allen and Unwin; New York: Humanities Press.  39. Ormsby, Eric (1984) Theodicy in Islamic Thought, Princeton: Princeton University Press.  40. Rommen, Heinrich (1947) The Natural Law, in Hanley T. trans., New York: Vail-Ballou Press.  41. Staley, Kevin (1993) “New Natural Law, Old Natural Law or The Same Natural Law?”, in American Journal of Jurisprudence, 38, pp. 109-131.  42. Vlastos, Gregory (1970) "Justice and Equality", in A. L. Melden ed., Human Rights, Belmont: Wadsworth, pp. 76-95.  43. Wasserstrom, Richard (1970) "Rights, Human Rights and Racial Discrimination", in A. L.Melden ed., Human Rights, Belmont: Wadsworth, pp. 96-110. محمدحسین طالبی/استادیار فلسفه حقوق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه منبع: فصلنامه حکومت اسلامی شماره 62 انتهای متن/

93/12/05 - 02:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن