واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سرگذشت نارنیا شاید تلخ شود
در سالهای پیش همیشه استودیوها بهدنبال سری کتابهایی ادبی بودند که بتوان اقتباسهای سینمایی از آنها را در چند سال متوالی روانه اکران کرد.بهترین نمونه از این دست کتابها، هریپاتر بود که تاکنون بیش از 7میلیارد دلار سود نصیب استودیو وارنر کرده است. اما با اکران قسمت جدید سری نارنیا، داستان اقتباسهای ادبی برای این سری کتاب مشهور کودکان روند تازهای پیدا کرده است.«سرگذشت نارنیا: سفر کشتی سپیده پیما» تازهترین قسمت از این سری فیلم از این هفته در سینماهای جهان به اکران در آمده اما استودیو فاکس سخت در تلاش است تا تداوم ساخت این سری فیلم را میسر کند. در دنیای سینما دنبالهها همیشه منبع خوبی برای کسب درآمد بودهاند و بهنظر کارهای پر ریسکی نمیآمدند ولی در عین حال همیشه این خطر وجود داشته که اگر طرفداران سری کتابها اقتباس سینمایی را به هر دلیل نپسندند، امکان موفقیت فیلم بعدی در آن سری تقریبا صفر است و این موضوع برای سری کتابهای سرگذشت نارنیا که تابهحال به بیش از 50 زبان ترجمه شده و حدود یکصدمیلیون نسخه از آن به فروش رفته اهمیت بیشتری پیدا میکند.استودیو فاکس و شرکت والدن مدیا سعی میکنند تا با وجود تفاوتهای داستان سیاسلوییس با فیلم حاضر، مانع وقوع این سناریو شوند. اولین فیلم از این سری تحت عنوان شیر جادوگر و کمد لباس، فروشی بالاتر از تصور داشت و بیش از 745میلیون دلار در گیشه فروخت ولی فیلم بعدی شاهزاده کاسپین که مخاطبان اصلی آن بیشتر پسران نوجوان بود، فروشی معادل 420میلیون دلار داشت و این با توجه به هزینه 350میلیون دلاری ساخت و تبلیغات، آمار خوبی نبود و حالا در قسمت سوم 3 قهرمان فیلم باید در مقابل وسوسه نجات دنیایی خیالی از چنگ اهریمن مقاومت کنند. با توجه به سرمایهگذاری چندصد میلیون دلاری این 2شرکت اگر این فیلم نتواند توجیه اقتصادی داشته باشد بعید است که براساس 4کتاب باقی مانده از این سری، فیلمی ساخته شود.سرگذشت نارنیا: سفر کشتی سپیده پیما» تازهترین قسمت از این سری فیلم از این هفته در سینماهای جهان به اکران در آمده اما استودیو فاکس سخت در تلاش است تا تداوم ساخت این سری فیلم را میسر کند. استودیو فاکس پس از شکستهای پیاپی در تابستان با فیلمهایی چون تیمای، شوالیه و شب و مارمادوک هنوز نتوانسته فیلم بزرگی را در اکران داشته باشد و شرکت کوچک والدن که فیلم رامونا و بیزوس از آن در گیشه اصلا موفق نبود تنها توانایی ساخت 4فیلم در سال را دارد و از سود اندک فیلم شاهزاده کاسپین هم در سال قبل سهمی نداشت. دیوید ویل مدیر فروش جهانی این شرکت میگوید: ما در انتظار آمار فروش فیلم هستیم و بعد میتوانیم برای آینده نارنیا تصمیم بگیریم.البته فیلم سوم نارنیا با شرایط تازهای ساخته شده چون استودیو دیزنی که با شرکت والدن در 2 فیلم اول شریک بود، پس از مشاهده فروش کم شاهزاده کاسپین، تصمیم به عدمادامه مشارکت گرفت و استودیو فاکس با شرکت والدن که حق اقتباس از این سری کتابها را داراست وارد مذاکره شد. فیلم توسط مایکلآپتد ساخته شده که پیش از این فیلم دنیا کافی نیست از سری جیمزباند را ساخته بود.استودیو فاکس با تغییر رویکرد به این سری کتابها تغییراتی در روند کار داد، هزینهها را کاهش داد و در عوض ترجیح داد تا با تبلیغات بیشتر بازار بهتری را برای معرفی فیلم در کشورهای مختلف جهان ایجاد کند. شاهزاده کاسپین در 4 کشور و ظرف 140روز فیلمبرداری شد اما کار فیلمبرداری فیلم سوم سرگذشت نارنیا: سفر کشتی سپیده پیما تنها در استرالیا و ظرف 90روز انجام شد.
فاکس همچنین با استفاده مجدد از همان مدلهای قدیمی حیوانات در فیلمهای قبلی هزینه جلوههای ویژه فیلم را به نصف کاهش داد.اما کار تازه و مهم در این قسمت از فیلم که هزینه قابلتوجهی داشت ساخت کشتی مدل بود. بری رابینسون، طراح تولید، کارش را از بهار سال2008 شروع کرد و تقریبا 2سال از عمرش را برای ساخت این کشتی صرف کرد. الگوی اصلی او برای ساخت کشتی در سیدنی استرالیا، کشتی جیمز کوک به نام اندیوور بود. اندیوور نخستین کشتی اروپایی بود که در سال1770 از اروپا به استرالیا رسید.پس از مشورت با مایکل آپتد، کارگردان تیم سازنده کشتی از شهرهای مکزیکو سیتی و بایا به استرالیا آمدند. پس از تأیید نهایی استودیو و کارگردان کار ساخت کشتی آغاز شد و حدود 21هفته به طول انجامید. به عقیده آپتد باید کشتیای ساخته میشد که قابلیت سفر در اقیانوس را داشته باشد و همین موضوع هزینه کار را تا میزان 2/7 میلیون دلار بالا برد ولی برای آپتد که کشتی ستاره اصلی فیلمش بود طراحی واقعگرایانه آن اهمیت زیادی داشت.تمامی این تدابیر از سوی تام راثمن، مدیر اجرایی فاکس اعمال شد که همراه با 2شریک دیگر بیش از 400میلیون دلار برای فیلم آواتار هزینه کردند ولی فیلم در نهایت بیش از 2/8 میلیارد دلار در دنیا فروخت. خط داستانی فیلم هم مهم بود و راثمن معتقد بود باید شخصیتهای بیشتری در فیلم حضور داشته باشند. به همین خاطر از 3 فیلمنامه نویس خواست تا شخصیتهایی از فیلم شیر، جادوگر و کمد لباس را به این فیلم بیاورند. سکانسهای جنگ همچنان در فیلم وجود دارد اما فیلمنامهنویسان دست به افزایش عناصر کمیک و افسانهای در فیلم زدند.گام متفاوت بعدی مربوط به تبلیغات و بازاریابی بود. دیزنی فیلم شیر، جادوگر و کمد لباس را در کریسمس اکران کرد که تصمیمی ساده بود چون بخش اعظم داستان در سرزمین نارنیای یخ زده رخ میداد و زمانی که فیلم فروش فوقالعادهای کرد دیزنی با باور این موضوع که فیلم پتانسیل حضور در بازار پررقابت تابستان را دارد اکران را به اواسط این فصل منتقل کرد اما در رقابت با فیلمهای آیرون من و قسمت جدید ایندیانا جونز ناکام ماند.دیزنی تصور میکرد خانوادهها قطعا تماشاگران فیلم خواهند بود به همین خاطر تمرکز تبلیغات را این بار بر پسران نوجوان گذاشت ولی این استراتژی هم جواب نداد. مایکل آپتد درباره این استراتژی دیزنی میگوید: آنها تصور کردند تعداد تماشاچی وفادار زیادی دارند و بهای سنگینی برای این برآورد پرداختند. ما نباید چنین اشتباهی را تکرار میکردیم و باید فیلمی برای همه گروههای سنی میساختیم.استودیو فاکس در کنار نمایش ویژه فیلم پیش از موعد برای تعیین هر چه بهتر سیاستهای تبلیغاتی، زمان اکران را به دسامبر تغییر داد چون به باور آنها این فیلم مناسب ایام کریسمس است و خانوادهها در آغاز سال جدید انگیزه بیشتری برای تماشای چنین فیلمهایی دارند. ولی همانقدر که این ایده منطقی بهنظر میرسد ضرورت رقابت با فیلمهای مهم و پرستارهای را در روزهای کریسمس ایجاد میکند و اگر فیلم نتواند حداقل خواستههای استودیو فاکس را در گیشه تأمین کند، هواداران سری کتابهای سیاس لوییس دیگر شاهد اکران فیلم صندلی نقرهای براساس کتاب چهارم نخواهند بود.امیرضا نوریزاده/ همشهریتنظیم برای تبیان : مسعود عجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]