واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۴ اسفند ۱۳۹۳ (۸:۱ق.ظ)
اقتصادمقاومتي؛ اقتصاد عملي يا شعاري مهمترين مسئله در اجراي سياست هاي اقتصاد مقاومتي، گفتمان سازي و تبيين اين سياست ها است.
يک سال از ابلاغ سياست هاي اقتصادمقاومتي گذشت. در طول اين مدت بحثهاي فراواني در رابطه با آن مطرح شد. گاهي مسوولان بر حسب وظيفه مدعي شدند برنامههاي آنها در چارچوب اين سياستهاست. عده اي از صاحبنظران نيز مدعي شدند برخي از اين سياستها امکان عملياتي شدن را با شرايط کنوني اقتصادي کشور ندارد و عده اي نيز راه حل نجات کشور را اجراي سياست هاي اقتصاد مقاومتي دانستند.
اما در اين ميان نيز نسبت به گفتمان اقتصاد مقاومتي تلاشي جدي صورت نگرفت، گفتماني که نه تنها چيستي آن را تعيين کند؛ بلکه ضرورتهاي کاربردي و برآورد نتايج آن را نيز مطرح سازد. گفتماني که مطالبه شود و همه را وادار به برنامه ريزي در قالب سياستهاي اقتصادمقاومتي کند.
پيش تر مطرح کرده بوديم که اقتصاد مقاومتي در قبال تحريمها، فشارها و حتي حوادث خارج از کنترل بيان شده است که ميبايست ما را در مقابل دشمنانمان آنچنان مقاوم سازد که دشمن نتواند از مسير اقتصاد و تنگناهايي که مي تواند از طريق آن ايجاد شود، جنگي را برپا کند.
همچنين در گذشته گفته بوديم که دو سياست از سياست هاي اقتصاد مقاومتي عملاً دستگاهها و ساختارهاي پژوهشي، اطلاع رساني و ارتباطاتي را مکلف کرده است که نسبت به تبيين و گفتمان سازي اقتصاد مقاومتي وسياست هاي آن اقدام کنند.
واقعيت اين است که ما در حال جنگ اقتصادي هستيم و دشمنان ما پس از آنکه از جنگ افروزي هاي نظامي و اطلاعاتي مأيوس شدند، جنگ نرم و فرهنگي را شروع کردند و پس از نااميدي از اثر بخشي جنگ نرم و فرهنگي نيز به جنگ اقتصادي روي آوردند.
جنگي که با توجه به بالا رفتن ضريب نفوذ انقلابمان به ديگر کشور ها، دشمنان ما حاضر نيستند از آن بگذرند و بر اين باورند که نقاط حساس راهبردي و استراتژيک ما را در صنايع، تجارت و بازرگاني، نفت و گاز و پتروشيمي، حمل و نقل، توليد و درآمد، شناسايي و نسبت به آن موانع و برخوردهايي جدي ايجاد کردهاند.
بنابراين لازم است در اين جنگ عملياتي مخالفت ها، مقاومت ها، برون رفت و حتي پيروزي ها را به خوبي شناسايي کرد؛ و فقط ادعاي مسوولان و تصميم گيران ما، که برنامههاي عملياتي آنها در راستاي سياستهاي اقتصاد مقاومتي و يا اساساً در قالب تئوري آن است، کافي نيست.
به نظر ميرسد؛ در حال حاضر مهمترين مسئله در اجراي سياست هاي اقتصاد مقاومتي، گفتمان سازي و تبيين اين سياست ها باشد تا در اين راستا مفهوم صنايع و توليدات دانش بنيان و سرمايه گذاري نسبت به آن معنا و مفهوم پيدا کند و ما غصۀ قصۀ توليدات دانش بنيان را نداشته باشيم. در حوزه انرژي خام فروشي نکنيم و اساساً نگران کاهش قيمت هاي نفت نباشيم و مسير بازرگاني، فروش و تجارت نفت را متحول سازيم.
در واقع بايد در صنايع کشورمان آن چنان تحولي ايجاد کنيم که شرکتهاي خارجي با کنترل مواد اوليه خود قدرتي بر توقف صنايع ما نداشته باشند. واردات خود را آنچنان کنترل و نظامند کنيم که تراز تجاريمان معنا و مفهومي سودمند داشته باشند و همه شئونات اقتصادي آن اعم از نظام مالياتي، بيمه، بانکداري، و غيره ايجاد شوند.
اما انتظار است که همه مسوولان، دست اندرکاران و رسانه ها در گام اول گفتمان اقتصاد مقاومتي را چنان توسعه دهند که کوچکترين اقدامات اقتصادي کشور الزاماً در قالب آن صورت پذيرد.
البته صاحبنظران حوزه اقتصاد نيز چنانچه مباحثي علمي و محققانه در رد يا اثبات آن دارند مطرح نمايند که اميدواريم نتيجه اين برپايي اين کنگره اقتصاد مقاومتي را نيز هرچه زودتر مشاهده کنيم.
- دکتر محمود رضا اميني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]