واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: درباره «خانه دختر» و داستان ملتهب اش+تصاویر
از جایی که فضای معما گونه ی فیلم آغاز می شود تلاش بیننده برای کسب رازمرگ بهار شدت می یابد ،چراهای گوناگونی به ذهن فشار می آورند چرا دختری در روز عروسی اش فوت میکند اما پدرش تمایلی برای گرفتن یک ختم باشکوه ندارد ؟چرا خانواده ی دختر آن اندازه که باید اندوهگین نیستند؟
حالا که خبر احتمال توقیف (خانه ی دختر) منتشر شده است نوشتن در مورد این فیلم سخت تر شده است ،فیلمی با فرمی بیشتر تلویزیونی تا سینمایی اما با داستان و فیلمنامه ای بکر که کمتر کسی تا امروز به خودش جرات ساختن چنین داستانی را داده است ، اینکه سوژه ملتهب باشد از کسی مثل پرویز شهبازی بعید نیست او جامعه ی گیر کرده بین سنت و مدرنیته ی ایرانی را به خوبی میشناسد و با تنگناهایی که یک جوان در امروز ایران دچار آن خواهد شد به خوبی آشناست ،در آثاری مشابه ((خانه ی دختر) بنا به ملتهب بودن سوژه ی فیلم ،توجه به مسایل فنی و کیفیت سینمایی به میزان زیادی کاهش می یابد، کما اینکه در روزهای جشنواره آنچه که باعث کنجکاوی مردم و ترغیب آنان برای تماشای فیلم شده بود بیشتر از آنکه مربوط به کارگردانی فیلم و یا کیفیت بازی های فیلم باشد مربوط به داستان آن بود .شاه حسینی که بیشتراو را با آثار تلویزیونی اش میشناسیم موفق شده حامد بهداد را در نقشی که استعداد عصیان زیادی دارد کنترل کند و حرکات اگزجره ی او را در چهارچوب داستان قرار بدهد، از همین رو بازی بهداد کمی متفاوت نشان می دهد. دومین موفقیت کارگردان ایجاد تضاد در احساسات بیننده با استفاده از فضاسازی روز عروسی می باشد، ما با دو کاراکتر جوان فیلم با بازی (پگاه آهنگرانی و باران کوثری)در فضای روز عروسی دوست مشترکشان (رعنا آزادی ور) همراه می شویم ،خرید عروسی، نصب پرده ،فضای شاد ابتدای فیلم، دنیایی شاد و بی عیب و نقص را پیش رویمان می گذارد. در دقایقی که گمان می کنیم دلیل پرداخت چنین داستانی چیست؟ نقطه عطف و گره ی اساسی فیلم با خبر مرگ مشکوک عروس در روز عروسی اش اتفاق می افتد ،فیلم از این نقطه به بعد وارد ژانر معمایی می شود تا اواسط فیلم که دوباره تغییر فضا می دهد و این بار با اثری تلخ و گزنده و با انتقادات کمتر دیده شده ی اجتماعی مواجه ایم .
از جایی که فضای معما گونه ی فیلم آغاز می شود تلاش بیننده برای کسب رازمرگ بهار شدت می یابد ،چراهای گوناگونی به ذهن فشار می آورند چرا دختری در روز عروسی اش فوت میکند اما پدرش تمایلی برای گرفتن یک ختم باشکوه ندارد ؟چرا خانواده ی دختر آن اندازه که باید اندوهگین نیستند؟
واکنش نامزد او: منصور چرا انقدر بهت زده است ؟حالا غم مرگ بهار به کلی فراموش شده است و راز مرگ او مهمترین مساله ی داستان است، این روال با تمرکز داستانی که داستانک های فرعی و خرده روایتی ندارد ادامه پیدا می کند، فیلم خلوت شاه حسینی که به نظر تلاش شده تا حد زیادی بر فیلمنامه استوار باشد در نیمه های کار تغییر لحن می دهد ورود به دنیای اسرار مگوهای تاثیر گذار جامعه ی سنت زده تماشاچی را شوکه می کند،از همین نقطه به بعد فیلم حساسیت بر انگیز می شود مادر و خاله ی منصور با بازی رویاتیموریان و بهناز جعفری و با نشانه هایی مثل: دستکش تیموریان، نوع پوشش او و مقنعه ای که در فرمی کاملا مذهبی پیچیده شده، عروس را برای آزمایش بکارت در موقعیتی غافلگیرانه به مطب دکتر می برند و...
تقابل خانواده ای مذهبی که نیت خیر دارند با دختری شبه مدرن که دغدغه های دیگری دارد، زندگی منصور را که حاضر است دروغ بشنود اما هر چیزی را نشنود، در معرض فاجعه قرار می دهد، بهار که با نوع پوشش و طرز رفتارش درمی یابیم کمتر پایبند به مذهب است اخلاق را رعایت می کند و ما این را با نشانه در می یابیم، سکانسی که منصور قصد گرفتن دست های بهار را دارد و با امتناع او مواجه می شود و دلیل بهار مبنی بر نامحرم بودن آنها از جمله نشانه های موجز اما گویای فیلم است، به طوری کلی از بارزترین نکات فیلمنامه و کارگردانی نوع شخصیت پردازی سازندگان آن است. توجه کنید به دیالوگ های ردو بدل شده بین دوستان بهار که جشن عروسی تفکیک شده را به امل بودن خانواده ی داماد نسبت می دهند در اینجا هم شخصیت پگاه آهنگررانی پردازش شده و هم نشانه ای از دنیای داستانی فیلم را دریافت می کنیم.
فیلم( خانه ی دختر) همان طور که در نیمه ابتدایی می بینیم داستانی تصویری فارغ از قضاوت برای نشان دادن پس از فاجعه است، نشان دادن موقعیتی که تمام آدم ها در آن قصد خیر دارند اما آنچه که در عمل اتفاق می افتد الزاما خیر نیست ،حسرتی که با این فیلم می ماند: پرداخت تلویزیونی فیلم است ،البته عده ای هم با مرگ بهار بدین شکل اگر خودکشی را عامل مرگ بدانیم کنار نیامدند، مخالفان وقایع داستان را افراطی و خلاف واقع می دانستند حداقل در شهرهای بزرگ و جوامع بازتر، ،نکته ی قابل ذکر دیگر اینکه با توقیف و عدم نمایش چنین آثاری فقط و فقط زشتی ها را در پستو کرده ایم اما نمایش چنین آثاری که از ناگفته های اجتماع می گویند کمترین کارکردی که دارد تکانه ای است که افراد را دچار میکند خواه یک فرد عادی و یا یک مقام مسئول ،کاش شرایط به گونه ای پیش برود که خانه ی دختر در کنار خانه ی پدری نباشد.برترینها
یکشنبه 3 اسفند 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]