تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1869050799
پایان جنایی گم‌شدن یک مرد |اخبار ایران و جهان
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: پایان جنایی گم‌شدن یک مرد
کد خبر: ۴۷۶۳۹۲
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۱ - 18 February 2015
مرد آشنا که مردی را در خشم‌های آنی‌شان کشته بود با پای خود نزد پلیس رفت و تسلیم شد.روز 16 بهمن ماه سال جاری وقتی جسد مردی که داخل یک پتو پیچیده شده و داخل کانال آب نزدیکی شهرک صنعتی خاوران رها شده بود پیدا شد، با دستور دادرس دادگاه عمومی خاوران تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی تهران دست به تجسس‌های تخصصی زد.
به گزارش ایران، کارآگاهان ابتدا آلبوم مردان گمشده را تحت بررسی قرار دادند و توانستند مشخصات جسد مرد جوان که مردی به نام «مهدی» بود را شناسایی کنند.
این شاخه از تحقیقات نشان داد خانواده این مرد 24 ساعت پیش از پیدا شدن جسد، گم‌شدن وی را به پلیس اعلام کرده‌اند. کارآگاهان وقتی پی بردند مرد 36 ساله روز 14 بهمن ماه پس از رساندن پسر 10 ساله‌اش به مدرسه به طرز مرموزی گمشده و به خانه بازنگشته است، با یک فرضیه مبنی بر جنایت به خاطر سرقت روبه‌رو شدند.
همسر این مرد در تحقیقات گفت: شوهرم یک خودروی بی‌ام.و کروک لوکس داشت و آخرین بار پسرم را به مدرسه رساند و بعد از آن هیچ خبری از وی نداریم.
کارآگاهان بلافاصله با دستور توقیف خودروی لوکس ثانیه شماری کردند تا مأموران پلیس در هر جای ایران آن را دیدند همراه با راننده‌اش متوقف کنند.
روز 20 بهمن ماه در حالی که 24 ساعت از ثبت شماره بی.ام.و در سیستم پلیس نگذشته بود که مأموران آن را در بلوار معلم منطقه یافت‌آباد و در حالی که پارک شده بود شناسایی کردند.
این خودرو تحت تجسس ویژه قرار گرفت اما برخلاف آثار زخم با چاقو روی بدن مهدی هیچ آثاری از درگیری داخل بی.ام.و به دست نیامد که نشان می‌داد جنایت در خارج از خودرو رخ داده است.
همین مسیر تحقیق پلیس جنایی را به سمت مرد 41 ساله‌ای به نام «محمد» کشاند که از چهار ماه پیش خودروی دیگرش را به وی فروخته اما هنوز سند مالکیت را به نام وی نزده بود.
محمد خیلی زود در یافت‌آباد شناسایی شد و کارآگاهان در مراجعه به محل کارش پی بردند وی در یک شرکت خصوصی فعال در زمینه راه‌سازی مشغول به کار است و عجیب اینکه دفتر شرکت در طبقه سوم یک ساختمان تجاری در بلوار معلم و در نزدیکی پیدا شدن خودروی بی.ام.و مهدی است.
کارآگاهان در تحقیقات از اهالی ساختمان اطلاع پیدا کردند که شرکت از روز 15 بهمن‌ماه و همزمان با قتل مهدی تعطیل شده است و همه ادعا کردند یک روز پیش از آن صداهای بلندی از داخل شرکت شنیده شده است و انگار محمد به‌خاطر اختلاف مالی با مرد دیگری دعوا می‌کرد.
روز 27 بهمن‌ماه و همزمان با اعزام تیم کارآگاهان برای دستگیری محمد، مردی به پلیس آگاهی مراجعه کرد و گفت که محمد نام دارد و قاتل است.
محمد گفت: چهار ماه پیش یک پرشیا را از مهدی خریدم اما اسناد مالکیت خودرو به‌نام پدر وی بود و به همین خاطر انتقال اسناد مالکیت آن به تأخیر افتاد تا اینکه من ناراحت شدم و به مهدی اعتراض کردم.
وی ادامه داد: روز حادثه و پس از تماس‌های مداوم من، مهدی پس از پایان ساعت کار شرکت نزدم آمد. وی در وضعیت روحی خوبی نبود و به نظر می‌رسید که از موضوعی ناراحت است، زمانی که درخصوص علت تأخیر انتقال اسناد مالکیت خودرو صحبت کردم، ناگهان با من درگیر شد.
مهدی از لحاظ قدرت بدنی بسیار قوی‌تر از من بود و زمانی که با هم گلاویز شدیم، ناگهان با چاقویی که در شرکت بود چند ضربه به مهدی زدم تا اینکه روی زمین افتاد. همزمان همسایه‌ها جلوی درآمدند که گفتم با یکی از اعضای شرکت اختلاف مالی دارم، تا ساعت 9 شب در شرکت ماندم تا اطمینان پیدا کنم کسی در ساختمان نیست پس از آن، جسد را در یک پتو قرار داده و به پارکینگ کشیدم و داخل صندوق عقب خودرویم قرار دادم و شبانه آن را در خاوران داخل کانال آب انداختم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها