واضح آرشیو وب فارسی:سیری در ایران: تاریخ خبر :1393/11/26-خبرگزاری میراثفرهنگی ـ گروه میراثفرهنگی ـ نزدیک به 80 سال از عمر باستانشناسی علمی در ایران میگذرد اما این حوزه علمی همچنان متاثر از فضای سنتی اولین دهه ورود باستانشناسی به ایران است. علمی که نیاز به نوآوری، تغییر و بهروزرسانی دارد درحالی با ساختاری پوسیده و کاملا سنتی به کاوش در محوطهها و خروج اشیاء تاکید دارد که انسانشناسان و برخی باستانشناسان این نوع فعالیت باستانشناختی را کاملا مغایر با اهداف جدید باستانشناسی در دنیا میدانند. بهگزارش CHN، سالهاست که در ایران حفاریهای باستانشناسی بهصورت سنتی انجام میگیرد. باستانشناسان بر سر محوطه میروند، زمین را حفر میکنند، شی خارج میکنند و با ثبت و ضبط اشیاء و ارسال بهموزهها به کار خود پایان میدهند. روندی طبیعی که در تمامی محوطهها حتی گورستانها استمرار پیدا کرده، بدون آنکه متخصصان میانرشتهای کوچکترین مداخلهای داشته باشند. حالا اما پس از گذشت 80 سال از فعالیت علمی باستانشناسی در ایران، این پرسش مطرح میشود که هدف از باستانشناسی چیست و چرا در بسیاری از حفاریهای علمی که باستانشناسان با اسکلت و بقایای انسانی مواجه هستند حتی یک انسانشناس جسمانی حضور ندارد؟ آیا هدف از باستانشناسی صرفا توصیف ظروف، معماری و شیوه تدفین است یا اینکه یک باستانشناسی برای رسیدن به سوالات خود درخصوص بازسازی جامعه انسانی اهداف دیگری را هم دنبال میکند. «حامد وحدتینسب» استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس در رابطه با ازبین رفتن اسکلتهای انسانی و فعالیت کمرنگ متخصصان میانرشتهای بهخصوص انسانشناسان جسمانی در محوطههای باستانی و گورستانها به خبرگزاری میراثفرهنگی اینطور میگوید: «باستانشناسان ایرانی درحالی عمدتا در کاوشهای خود با اسکلتها و بقایای انسانی مواجه میشوند که بهدلیل نگاه سنتی حاکم در بدنه باستانشناسی ایران بهندرت به فعالیتهای میانرشتهای باستانشناسی پرداخته میشود.» به اعتقاد دبیر کمیته مطالعات پارینهسنگی پژوهشکده باستانشناسی، بسیاری از باستانشناسان هنوز باستانشناسی را مطالعه اشیایی میدانند که انسان از خودش بر جای گذاشته این درحالی است که هدف از باستانشناسی صرفا توصیف ظروف، معماری و شیوه تدفین نیست. وحدتینسب معتقد است، باستانشناسی بازسازی جامعه انسانی و مردمانی است که الان حضور ندارند. اینکه مردم در گذشته چطور فعالیت میکردند و روابط آنها با یکدیگر و جوامع پیرامونی خود چگونه بوده است پرسشهایی است که یک باستانشناس باید به دنبال آن باشد. باستانشناسی، انسانشناسی است
در سال 1950 باستانشناسی با تغییرات بنیادینی مواجه شد. برخی باستانشناسان با اعلام اینکه شناخت ظروف در باستانشناسی اهمیتی ندارد و آنچه که اهمیت دارد پرداختن به جوامع و سازندگان اشیایی است که وجود دارد. این جنبش که از آمریکا آغاز شد، منشا فعالیتهای باستانشناسان نوگرایی چون رابرت براید وود پدر باستانشناسی مدرن بود. او با طرح این ادعا، باستانشناسی، صرفا کشف و توصیف اشیاء نیست و موضوع اصلی آن انسانشناسی است رشته باستانشناسی را زیرمجموعه انسانشناسی دانست. وحدتینسب نیز با تاکید بر اینکه باستانشناسی زیرمجموعه انسانشناسی است و موج باستانشناسی نو برای شناخت اجتماع انسانی نیاز به مشارکت علوم دیگر دارد افزود: «درحالحاضر دیگر این اشیاء نیستند که به پژوهشگران اطلاعات راجع به چگونگی زندگی انسان در دورههای تاریخی و پیش از تاریخ میدهد. تمام فعالیت باستانشناسی بهدلیل حضور انسان شکل میگیرد درغیراینصورت باستانشناسی تبدیل به زمینشناسی میشد. او معتقد است، «هماکنون در بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر محوطهّها با نگاه سنتی کاوش نمیشوند، انسانشناس، گیاهباستانشناس، جانورباستانشناس متخصصانی هستند که در حفاریهای علمی یک محوطه حضور جدی دارند.» این مدرس دانشگاه تاکید دارد، ایران یکی از اولین کشورهایی بود که باستانشناسی بهصورت مدرن در آن اجرا شد اما بهدلیل جدی نگرفتن مباحث آن فعالیتهای مرتبط با این رشته کمرنگ شد. درحالحاضر نیز بسیاری از محوطهها و گورستانهای باستانی ایران درحالی مورد کاوش قرار میگیرند که حتی یک انسانشناسی در این محوطهها حضور ندارد. بهگفته وحدتینسب، درحالی بسیاری از اسکلتهای انسانی بهدلیل نبود تجهیزات و مکانی مناسب پس از کاوش کپک زده و از بین میروند که دانشجویان دادهای برای مطالعات انسانشناسی جسمانی ندارند. آنطور که دیرینشناس میگوید، در گورستان گنداب و خرند سمنان نزدیک دو هزار قبر باز شده اما مشخص نیست که این اسکلتها کجا نگهداری میشوند. کاوشهای بسیار زیادی در قبور عصر آهن صورت گرفته اما آماری از اسکلتها و وضعیت آنها وجود ندارد. این درحالی است که باستانشناسان اگر انسانشناس نیستند میتوانند با ثبت و ضبط اسکلتها آنها را به مرکز مطالعات انسانشناسی زیستی ارسال کنند، اما در شرایط فعلی حتی این مرکز هم تشکیل نشده است. او معتقد است، «سرفصلهای دروس باستانشناسی مورد بازنگری قرار نمیگیرد و یک باستانشناس در کل مقاطع تحصیلی تنها دو واحد انسانشناسی را پشتسر میگذراند. این درحالی است که رشتههای علوم انسانی کاملا توصیفی هستند و باستانشناسی برای قطعیتر شدن نظریه و فرضیههایش نیازمند آنست بکارگیری علوم و رشتههای مرتبط است.» باستانشناسان و دیرینشناسان درحالی از وضعیت اسکلتهای انسانی گلهمند هستند که پژوهشکده باستانشناسی همچنان بدون حضور انسانشناسان جسمانی مجوز کاوش در گورستان را صادر میکند. این موضوع درحالی مورد انتقاد باستانشناسان قرار گرفته که هنوز مشخص نیست اسکلتهایی که از سالها قبل حفاری شدهاند در کجا نگهداری میشود و از چه وضعیتی برخوردار هستند.
اضافه کردن به علاقمندی ها" rel="nofollow">اضافه کردن به علاقمندی ها
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیری در ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]