واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تولید انبوه کلید "طلایی" برای ورودی های شهر- محمد زینالی پس از انتخاب شورای شهر و شهردار، ظاهرا دیگر مشارکت عملی مردم تمام می شود و نظام شهری تبدیل به یک سیستم خلاقانه می شود.
همه ی ابتکارات به دست شهرداری و شورا سپرده می شود تا شهر را متحول یا با تغییرات اندکی در ظاهر آن پیش ببرد. اما سخن این است که اگر یک مسافر سه سال پیش به شهر آمده بود، حتی تغییر اندکی هم در ظاهر شهر نخواهد دید. او هم اکنون نیز با همان حس کهنه وارد اردبیل می شود و تغییری در این شهر نمی بیند. لذا اردبیل در چند سال اخیر اگرچه پس رفت نداشته است، اما تحولی شایسته آن همه تقدیر و ستایش روزنامه ها نیز ندارد.
شایان ذکر است در سال های گذشته ضمن این که تحولی رو به جلو در شهر مشاهده نشده است، رویکرد تقلیل گرایانه در توسعه مسکونی شهر اردبیل و ساختن حبابی بازار مسکن و القای آن به طبقات متوسط موجب تولید بخشی از شهرنشینان متمول از این خیمه شده و سرمایه های لازم برای تهیه ماشین های گران قیمت، توسعه بازار مصرفی که نیاز اصلی این طبقه بوده ، از جیب حاشیه نشینان و دهک های زیادی به نام طبقه متوسط که سرمایه های اصلی انقلاب اند پرداخته شده است.
حال باید گفت خلاقیت ها هر چه بوده نه برای زیبا سازی و گسترش رفاه و امنیت زندگی که برای تولید طبقه تازه به دوران رسیده ای شده است که نیازهای معنوی و روحی خود نسبت به ارزشها و زیباییهای شهر اردبیل را دنبال نمی کنند.
از چند سال پیش فعالیت هایی خبری در خصوص ساماندهی ورود ی های شهر صورت گرفته و تذکرات لازم داده شده اما عمل به این وظیفه شاید در موارد محدودی مد نظر سیستم شهری بوده است.
اینک آقای عبدی دبیر ستاد اقامه نماز اردبیل به نکته خوبی اشاره کرده است که به طور کل در میان خلاقیت های شهری گم شده است. ورودی یک شهر می تواند ابتکار، ایمان و حتی قدرت شهروندان و یک نظام شهری را معرفی کند. اما در ورودی شهر اردبیل نه چندان معنویت و زیبایی که گاه به جای سرای استراحت و آسودگی مسافران، تعمیرگاه ها و قلیان خانه هایی مجوز گرفته اند و امکان دارد مقصر اصلی این ماجرا هم شهرداری نباشد! اما قصور در سامان دادن به ورودی شهر و زیباسازی آنها و تبدیل شان به یک آستانه ارزشمند برای دارالارشاد می توانست معرف ایمان و نظم و پاکیزگی این شهر باشد نه معرف حجم زیاد جوانهای تازه به دوران رسیده قلیانی شهر.
با وجود چنین بی نظمی و بی روحی در ورودی شهر امکان استفاده از دارالارشاد و گفتن شعارهای پرطمطراق مانند شأن و ارزش بلند اردبیل توسط مدیران گاه شبیه یک ادعای نادرست بوده و مایه خجالت افرادی است که در این شهر زندگی می کنند.
دیدن مشکلات و مضیقه های زندگی و ارتباط ضعیف مردم در زمینه حمایت اجتماعی و رعایت پاکیزگی شهر، جایی برای سخنان بزرگ نمی گذارد مگر این که مردم چشمشان را به خاطر آشنایان مدیرشان بر واقعیت ها ببندند.
چیزی که دبیر ستاد اقامه نماز امروز گفته اند، و در واقع به جای کمیسیون شورای شهر از دریچه ای دیگر گفته شده است، نشان دهنده سکوتی است که در این مدت در میان اعضای شورای شهر و حمایت هایشان از خلاقیت های محدود نظام شهری برقرار بوده است.
با چنین وضعیتی دم زدن از تحول فرهنگی و توسعه اساسی اردبیل و ثبت شعارهای زیاد برای توانمندی مدیران شهری بیشتر شبیه هجو بوده و مردم را دچار واقعیت گریزی و دلزدگی نسبت به شهر می نماید و دلبستگی به شهر که از ضروریات توسعه است نیز تخریب می گردد. افتخاری هم ندارد که برای این شهر با چنین ورودی های پر از آشغال و دست انداز کلیدی طلایی درست کرده و به دست فردی داده شود که هم اکنون در این شهر کار و زندگی نمی کند.
باید بدانیم به خاطر مدیریت و محبوب سازی های خودمان چه ضربه های روانی به توسعه شهر می زنیم و اعتماد مردم به سیستم شهری و همیاری با آن را سست میکنیم.
نگاهی به تاریخی که پیش روی ما است نشان دهنده این است که هر گاه مردم بیشتر به مدیران و واقعیت های شهری اعتماد کرده اند، بیشتر به صحنه عملگرایی و حمایت از اقتصاد شهر وارد شده اند.
* محقق در زمینه جامعه شناسی شهری
6016
21/11/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]