واضح آرشیو وب فارسی:الف: دو روایت از حاشیه های سخنرانی احمدی نژاد
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۴۰
سخنرانی شب گذشته ی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق کشورمان در یکی از مساجد شهرری با حاشیه هایی همراه بود. دو روایت از این حواشی را با هم می خوانیم؛ روایتی از روزنامه ی اصلاح طلب اعتماد و روایتی دیگر از سایت احمدی نژادی میدان 72.خندههایش بعد از ترک پاستور جواب خیلی از سوالها بودهاندروزنامه اعتماد در شماره امروز خود حاشیه هایی از سخنرانی شب گذشته محمود احمدی نژاد در شهرری را روایت کرده است. در این گزارش آمده است: در مقابل دری که قرار بود احمدینژاد از آن وارد مسجد شود، فقط خبرنگاران و برگزارکنندگان مراسم حضور داشتند. داخل مسجد جا نبود و کسی را راه نمیدادند، حتی خبرنگاران را. نظم مراسم را برخی از بچههای ورزیده و ورزشکار همان محل به عهده داشتند، از اینکه چنین مسوولیتی به آنها داده شده راضی به نظر میرسیدند.ساعت تقریبا شش و نیم بعد از ظهر بود که نخستین ماشین وارد حیاط مجلس شد، خیلیها فکر کردند احمدینژاد است. در اما که باز شد غلامحسین الهام به میان جمع آمد. بازار روبوسی و سلام و علیک داغ شد. سریع او را به اتاقکی بردند تا نمازش را بخواند. ١۵ دقیقه بعد نوبت به ورود احمدینژاد رسید. عقب یک پژوی مشکی نشسته بود، بغل دستش ثمرههاشمی و مرتضی تمدن او را همراهی میکردند. چند متری جلوتر از در ورودی مسجد پیاده شد و طبق معمول در برابر تمام سوالها باز هم خندید. در برابر اینکه «حالا خط قرمز شما چیست» و «آیا سکوت خود را میشکنید»؟ خندههایش بعد از ترک پاستور جواب خیلی از سوالها بودهاند.روی پلههای ورودی مسجد هجوم نامه به دستان منتظر کار را برای ورود احمدینژاد سخت کرد. در آن میانه یک زن میانسال از همه سمجتر بود، نمیگذاشت احمدینژاد را داخل ببرند. تنها گوش سپردن ثمره هاشمی به سخنان او بود که باعث شد راه را برای رییس دولت دهم باز کنند. حالا وقت آن بود که احمدینژاد که به بالاترین پلههای جلوی در ورودی رسیده بود به سوی جمعیت برگردد. فریادهای «احمدینژاد، احمدینژاد» آنها خاطره هشت سال حضورش در دولت را زنده میکرد. با لبخندی از سر رضایت لحظاتی برای جمعیت دست تکان داد و بعد داخل مسجد شد.چند دقیقهای بعد از نماز غلامحسین الهام هم میخواست کنار رییس سابقش برود. باز هم هجوم عکاسان و خبرنگاران و باز هم پرسشهای بیپاسخ از یک عضو دولت احمدینژاد. «نظر شما درباره حکم آقای رحیمی چیست»؟ «چه شد که در پاکترین دولت تاریخ چنین اتفاقاتی افتاد»؟ جواب الهام جالبتر از خندههای احمدینژاد بود؛ «فلاش دوربینها نمیگذارد ببینم، نمیتوانم حرف بزنم.»او هم که داخل شد، جمعیت بیرون اندک اندک عزم رفتن کرد. کوچه کنار مسجد خلوتتر شد، حیاط مسجد هم همینطور. زنی برای احمدینژاد گل آورده بود و اصرار داشت تا آن را به دست خودش بدهد. خیلی از خبرنگاران هنوز بیرون بودند. سخنرانی احمدینژاد نیم ساعتی بعد شروع شد. تیم فیلمسازی احمدینژاد بیرون حسابی فعالیت میکرد و از حواشی فیلم میگرفت.چند دقیقهای بعد داخل مسجد هم خلوتتر شد. حالا خیلیها برای بیرون آمدن صف کشیده بودند. داخل خبر خاصی نبود تا لحظهای که یک نفر در صفهای آخر عکسی از احمدینژاد را بالا گرفت؛ همان عکسی که لحظه دادن مدال به محمدرضا رحیمی را تصویر میکند. هواداران احمدینژاد سریع واکنش نشان دادند، عکسش را گرفتند و پاره کردند و اندک درگیری هم شکل گرفت.همهمه اما بیش از اینها بالا گرفته بود. احمدینژاد مجبور بود خیلی بلندتر حرف بزند تا صدایش در آن همهمهها به گوش برسد. در میانههای سخنرانیاش تیم دریافت نامهها هم فعال شدند، جلوی در ورودی مسجد صف دادن نامه تشکیل شد و دو نفر مامور گرفتن آن بودند. در همان میانه زنی فریاد میزد که میخواهد خود احمدینژاد را ببیند. تقریبا نیم ساعتی کسی نتوانست جلوی سر و صدای او را بگیرد. تنها چاره بیرون بردنش از حیاط مسجد بود.برنامه که تمام شد، یک لندکروزر چسبیده به در ورودی مسجد منتظر سوار کردن احمدینژاد بود. زن گل به دست همچنان میخواست دسته گلش را به احمدینژاد برساند. تیم فیلمسازی او هم اصرار داشتند تا حتما از این لحظه فیلم بگیرند. ساعت ٨ شب، در باز شد و احمدینژاد بیرون آمد، خبری از شعارهای هماهنگ شده داخل نبود. جمعیت برای دیدن او از نزدیک فریاد میزد تا اینکه عکاسان همراه خود احمدینژاد دست به کار دادن شعار شدند؛ «شعار هر چی مرده، احمدی بر میگرده»، «بهار بر میگرده، احمدی خیلی مرده»، «چپ، راست، کارگزار، علیه خدمتگزار» و از این دست شعارها.از اینجا به بعد فضا شد مثل همان سفرهای استانی؛ چند محافظ روی سقف ماشین حامل احمدینژاد نشستند و جمعیتی چند ده نفره تا ٢٠٠، ٣٠٠ متر بعد از مسجد دنبال ماشین او دویدند. احمدینژاد هم با چهرههای خندان روی صندلی جلوی ماشین برای آنها دست تکان میداد تا مدلی کوچکتر از سفرهای پرتعداد استانی او تکرار شود. سفرهایی که او دیروز سخنانش را با یاد کردن از همانها آغاز کرد.مسجد جامع المهدی برای سخنرانی احمدی نژاد جا کم آوردبا وجود اینکه بنرهای اطلاع رسانی این مراسم در روزهای قبل از سطح محله و شهر جمع آوری شده بود اما حدود دو ساعت قبل از حضور دکتر محمود احمدی نژاد در مسجد جامع، داخل آن مملو از جمعیت شده و بیش از هزار نفر از مردم داخل مسجد نشسته و درب ها بسته شد.به گزارش خبرنگار میدان ۷۲، سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در مسجد جامع المهدی دولت آباد به مناسبت ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی و با موضوع انقلاب و انتظار با حاشیه هایی همراه بود. از جمله این حاشیه ها شعارهایی همچون “ شعار هرچی مرده، احمدی بر می گرده” “نه سازش نه تسلیم، منتظر تو هستیم” “انرژی هسته ای حق مسلم ماست” “ماشالله حزب الله” ” ایرانی می میرد ذلت نمی پذیرد” بود که در داخل و خارج از مسجد از ساعاتی قبل از حضور وی طنین اندار شد.همچنین با وجود اینکه بنرهای اطلاع رسانی این مراسم در روزهای قبل از سطح محله و شهر جمع آوری شده بود اما حدود دو ساعت قبل از حضور دکتر محمود احمدی نژاد در مسجد جامع، داخل آن مملو از جمعیت شده و بیش از هزار نفر از مردم داخل مسجد نشسته و درب ها بسته شد. شعارها با حضور احمدی نژاد پر رنگ تر می شد و در نهایت احمدی نژاد با خودرو پژو ۴۰۵ وارد حیاط مسجد شده و پس از هجوم مردم و خبرنگاران به سمت ماشین وی و رد شدن آنها از داربست های حفاظت، دکتر محمود احمدی نژاد با زحمت موفق به حضور در جمع مردم داخل مسجد شد.ازدحام جمعیت به قدری زیاد بود که حتی دکتر احمدی نژاد به سختی موفق شد به بالای سن برود. مردم از نقاط مختلف شهرستان به این منطقه آمده و در خیابان های اطراف مسجد حضور داشتند و سخنان احمدی نژاد از بلندگوهای مسجد برای مردم بیرون پخش می شد.گفتنی است چندین بار سخنان رئیس جمهور سابق به دلیل شور مردم و فریادهای الله اکبر قطع شد.از حاشیه های دیگر این مراسم می توان به فریادهای ممتد یک زن که قصد داشت مراسم را تحت شعاع خود قرار دهد اشاره کرد که وی توسط دیگر حاضرین در کمال احترام به خارج از مسجد منتقل شد. همچنین حضور تعدادی از عوامل مخالف جهت برهم زدن مراسم در بیرون از مسجد اشاره کرد که با هوشیاری مردم ناکام ماندند. دست تکان دادن زنان و مردان برای رئیس جمهور سابق از دیگر حاشیه های مراسم بود.سخنرانی احمدی نژاد چندین بار با فریاد های پیرمردی که به تعریف از وی می پرداخت قطع شد. احمدی نژاد پیرمرد را رئیس خطاب کرده و گفت: “دوست من، رئیس، نوبت شما هم خواهد شد.”جوک خنده دار احمدی نژاد به نقل از رئیس جمهور افغانستان از دیگر حاشیه های مراسم بود که با خنده حضار همراه شد.لازم به ذکر است خبرگزاری های مختلف داخلی و خارجی سخنرانی دکتر احمدی نژاد در این مراسم را پوشش دادند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]