واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
جام جم گزارش می دهد 300 فقره زورگیری برای پرداخت بدهی پدر + عکس پسر شرور برای پرداخت بدهی پدرش و آزادی او از زندان، همراه سه همدستش هر هفته از کرمانشاه به تهران میآمد و بعد از سرقتهای خشن به شهر خود بازمیگشتند.
به گزارش جام جم، شامگاه هجدهم بهمن امسال مرد میانسالی آشفته و سراسیمه خود را به گشت پلیس مستقر در شمال غرب تهران رساند و برای دستگیری چهار جوان سارق از ماموران کمک خواست. مالباخته در اظهاراتش گفت: در غرب تهران منتظر تاکسی بودم که خودروی پرایدی مقابلم توقف کرد و سوار شدم. در میانه راه متوجه شدم دست یکی از مسافران داخل جیبم است. مچ دستش را گرفتم و به راننده اعتراض کردم و خواستم توقف کند که توجهی نکرد و بسرعت ادامه مسیر داد. وی ادامه داد: همان جا متوجه شدم چهارسرنشین خودرو همدست هستند. خواستم از دستشان فرار کنم که بی نتیجه بود. راننده در محلی خلوت توقف کرد و آنها پس از کتک زدن من، سه میلیون پولی که همراه داشتم سرقت کردند. ماموران با اطلاعات به دست آمده از این مالباخته طرح مهار را در منطقه اجرا کردند و پس از نیم ساعت خودروی مورد نظر را در منطقه سعادت آباد تهران شناسایی کرده و با اخطار به راننده، از او خواستند توقف کند اما او همچنان به مسیرش ادامه داد تا این که در جریان تعقیب و گریز پلیسی، ماموران به لاستیک خودروی سارقان شلیک کردند. متهمان با رها کردن خودرو قصد فرار داشتند که ماموران آنها را محاصره کرده و هر چهار نفر را دستگیر کردند. متهمان روز گذشته به شعبه سوم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند و از سوی بازپرس منصور هاشمیان مورد تحقیق قرار گرفته و اعتراف کردند به بهانه جا به جایی مسافر به سرقت از آنها دست زده و تاکنون 300 نفر را به دام انداخته و به شیوه ای مشابه از آنها سرقت کرده اند. وحید یکی از اعضای باند در اظهاراتش گفت: من و همدستانم در یکی از محله های کرمانشاه زندگی می کردیم. دو ماه قبل که دچار مشکلات مالی شدم و پدرم به زندان افتاد، تصمیم گرفتم برای این که هزینه شاکیان پرونده او را تهیه کنم، دست به سرقت بزنم. موضوع را با سه نفر از دوستانم در میان گذاشته و آنها قبول کردند، کمکم کنند. ما با سرقت پلاک خودروهای مختلف آن را به جای پلاک خودرویمان نصب می کردیم تا ردی از ما باقی نماند. وی ادامه داد: بعد از سوار کردن مسافران از آنها جیب بری می کردیم و اگر مالباختگان متوجه می شدند، آنها را کتک زده و با زور اموالشان را سرقت می کردیم.آخر هفته به کرمانشاه باز می گشتیم و هفته بعد دوباره برای سرقت به تهران می آمدیم. طی دو ماه گذشته 300 فقره سرقت انجام دادیم.
در حالی که تحقیقات از متهمان ادامه داشت، مرد هفتاد ساله ای وارد اتاق بازپرسی شد و با مشاهده چهار متهم پرونده فریاد زد این افراد پول هایی را که هزینه جراحی همسرم بود به سرقت برده اند. آنها در جریان سرقت قصد کشتن مرا داشتند که به طور معجزه آسا نجات یافتم. 206
 
دوشنبه 20 بهمن 1393 ساعت 08:42
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]