واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: کاش مسوولان هم بخندند اما ... وقتی از مسئول مستعمرات پرسیده می شود که مستعمرات ایران کدام کشورها هستند با غرور می گوید روس، عثمانی و فرانسه. توهمی که چندین صد سال است همراه ایرانیان آمده است و ما هنوز که هنوز است، پیش از آنکه خود را بسازیم، خود را حاکم جهان می دانیم اما هنوز از خود نمی پرسیم که چرا این باور، عینی و یقینی نمی شود؟ بالاخره پس از ماه ها کش و قوس، سریال طنز مهران مدیری با عنوان قهوه تلخ توسط شبکه ویدیویی به مرحله پخش رسید و تاکنون دو مجموعه در قالب شش قسمت از این طنز اجتماعی در اختیار عموم قرار گرفته است.به گزارش تابناک، قهوه تلخ نیز مانند اغلب کارهای دیگر مهران مدیری، به مناسبات اجتماعی ایرانیان می پردازد و مدیری برای نقد و به رخ کشیدن کژی های این مناسبات و برای این به کسی بر نخورد، مجددا به دل تاریخ، آن هم نه تاریخ مستند، بلکه به یک دوره خیالی در حدود 200 سال پیش سفر کرده است. دوره ای چند ساله انتقالی پس از حکومت زندیه و پیش از حکومت قاجاریه که به نظر می رسد مدیری کاملا در کارش محتاط بوده است تا کار جدیدش حتی به زندیه و قاجاریه هم بر نخورد.بنابر این گزارش، در این مجموعه نقش سیامک انصاری که بر حسب عادت، چشم بیدار و وجدان آگاه جامعه تلقی می گردد، مصداق حیرت از رفتار ایرانی هاست. وی در این سریال با لقب مستشارالملک مشاور پادشاهی است که چون اراده کرده است بادمجان را میوه بنامد، بادمجان جزء میوه جات شده است!کار مستشار اگر چه در این سیستم فوت کردن چایی حاکم، خاراندن کمر وی و گرم کردن رختخواب وی برای خواب است اما هر چه سریال پیشتر می رود، مناسبات رایج در آن دوره را بیشتر منطبق با امروز می بینیم به گونه ای که ذهن مخاطب به این سمت پیش می رود که آیا امروز مشاوران مقامات جز توجیه اقدامات هر چند نادرست آنان اقدامی می کنند؟ آیا مستشار الدوله ها جز مجیز گویی، راه دیگری را برگزیده اند حتی اگر دویست سال، گذشته باشد؟این گزارش می افزاید: مثلا یکی از نکات مهم در قهوه تلخ، رئیس پلیس از ترس اینکه مبادا به خاطر ورود یک دزد به کم کاری متهم شود، دزد را جاسوسی می داند که باید مسئول اطلاعات را به خاطر وی مواخذه کرد. مسئول اطلاعات مسئول دربار را مقصر می داند و مسئول دربار رئیس آشپزخانه را و... و اتفاقا هر کدام با تهدید از دزد می خواهند که به جرمی غیر از آنچه که مسئولیتش متوجه آنان است، اعتراف کند.اما به راستی آیا اکنون که مثلا 200 سال از آن روزها گذشته است، مسئولان ما دیگر گناه کم کاری های خود را گردن دیگران نمی اندازند؟ و آیا در مورد هر اتفاقی اعم از اجتماعی، سیاسی و... مصرانه در تلاش نیستند که کسی دیگر را در محضر افکار عمومی مقصر جلوه دهند؟در قهوه تلخ، حاکم ایران کسی را مسئول امور مستعمرات کرده است و وقتی از مسئول مستعمرات پرسیده می شود که مستعمرات ایران کدام کشورها هستند با غرور می گوید روس، عثمانی و فرانسه. توهمی که چندین صد سال است همراه ایرانیان آمده است و ما هنوز که هنوز است، پیش از آنکه خود را بسازیم، خود را حاکم جهان می دانیم اما هنوز از خود نمی پرسیم که چرا این باور، عینی و یقینی نمی شود؟همچنین در قهوه تلخ، چندین مستشار به این خاطر که خبر برده اند، فرزند پادشاه دختر است، از دم تیغ گذشته اند و هنوز که هنوز است در جامعه ایرانی فرزند پسر اگر معتاد و کر و کور هم باشد از دختران فضل بیشتری دارند و چه خانواده هایی که تن به جادو، رمز و فال و... می دهند تا فرزند پسر نصیب شان شود و چه هزینه ها که نمی دهند تا نسلشان از راه پسر تدوام یابد.به هر حال قهوه تلخ تازه هنوز در آغاز راه است و هنوز در آیینه طنز، ناگفته های بسیاری از مناسبات اجتماعی ما وجود دارد که باید بدان پرداخت، اما همین مختصر هم کلی ما را به خودمان خندانیده است، اما ای کاش فقط به اینها نخندیم و یادمان نرود که آنچه به آن می خندیم در واقع همان آینه تمام نمای رفتار خودمان در همین عصر و زمانه است.و... ای کاش مسئولان هم قدری به این مناسبات بخندند و حواسشان باشد دیگران به امروز ما نخندند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]