واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ سید یوسف آلداود
دو روش نخنمای لیبرالها در مواجهه با انتخابات/ اصلاح طلبی کمکم اپوزوسیون رو قورت میدهد!
جماعت اصلاحطلب در طول انتخابات گذشته همواره از شیوههای مشخصی برای منحرف کردن افکار عمومی و بالا بردن آرای خود استفاده کردهاند که عطش کسب قدرت باعث شد بتدریج تندروتر از اپوزوسیون خارج نشین به تقابل با نظام میپردازند.
به گزارش خبرگزاری فارس، سید یوسف آلداود یادداشتی درباره اصلاحطلبان و مواضع سیاسی آنها در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد که در ادامه میآید: سخنان پنجشنبه موسوی لاری در کنگره حزب مردم سالاری و تلاش برای تخریب چهره شورای نگهبان خاطره چند دوره سخنان تکراری اصلاحطلبان در حوالی ایام انتخابات در کشور را زنده کرد. موسوی لاری که خودش با تصدی پست وزیر کشور عهده دار برگزاری دو دوره انتخابات هفتم و نهم ریاست جمهوری بوده است؛ شرایط هم حزبیهایش را چنان وخیم یافته که تلاش میکند با متهم کردن شورای نگهبان به نوعی مظلوم نمایی در انذار عمومی بپردازد. شیوه عمل افرادی چون لاری در متهم کردن نظام به بدبینی با آنچه در واقعیت جریان دارد در تعارض مستقیم است. اصلاح طلبان در هر دوره انتخابات با اظهارات خود تلاش میکنند تا ساختار نهاد قدرت در کشور را کانالیزه و مطابق با اهداف گروهی خاص نشان دهند حال آنکه پیروزی جریانهای خود در انتخابات را مصداق مردم سالاری دینی میشمارند. ترفند جریان لیبرال در مواجهه با انتخابات از دو سناروی کلی زیر خارج نیست: بازی درآوردن در موضوع ردصلاحیتها در طول چند دوره انتخابات گذشته جریان اصلاحات همواره خود را قربانی ردصلاحیتها توصیف کرده است حال آنکه واقیعت موضوع با آنچه در ظاهر اتفاق میافتد کاملا متفاوت است. لیبرالها با معرفی چندباره صف طولانی از افرادی که سابقا ردصلاحیت شدهاند تلاش میکنند تا اینگونه القا کنند که نظام سر سازگاری با آنها را ندارد و با ردصلاحیت نامزدهای اصلاحطلب به دنبال چینش نهادهای قدرت در کشور است. این شیوه مزورانه در شرایطی رخ میدهد که ردصلاحیت برخی از این افراد بهواسطه ارتکاب به جرائم عدیده و تخلفات بسیار متنوع عملا غیرممکن است. لیدرهای این جریان همچنین با اجیر کردن بخشی از قشر خاکستری سیاسی بعد از ورود نامزدها به نهاد های قدرت سریعا دستور بلند کردن علم اصلاح طلبی یا همان سناریوی «اسب تروا»را صادر میکنند. همه این شیوهها در حالی به کار گرفته میشود که لیدرهای این جریان عملا ماهیت و ساختار انتخابات در کشور را زیر سوال میبرند سوال اینجاست که بالاخره تکلیف اصلاح طلبان با شیوه انتخابات چیست؟ اگر واقعا این شیوه را قبول ندارند چرا با صرف هزینههای میلیاردی در انتخابات شرکت میکنند و از سوی دیگر افرادی چون لاری که خود را همواره حامی قانون و تحت حمایت آن میدانند چطور به شورای نگهبان بهعنوان متصدی تایید صلاحیتها یورش میبرند. از سوی دیگر در کدام ساختار حکومتی در جهان افرادی که عامدا به انجام اقدامات براندازانه دست زدهاند میتوانند در انتخابات شرکت کنند. ظاهرا جریان اصلاحات که با افتضاحات سیاسی خود در دهه گذشته کاملا فاقد مهره سیاسی برجسته و تاثیرگذار است تلاش میکند تا با این ترفند زمینه استفاده برخی فتنهگران در انتخابات را فراهم کند. لیبرالها برخلاف ادعاهای مطرح شده از سوی چهرههای شاخص این جریان بدنه و پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است و تلاش میکند تا با حمله به نهادهای حاکمیتی و همسو با اپوزوسیون به وزن سبد رای خود اضافه کند. این شیوه رفتار اصلاحطلبان در طول چند دوره گذشته تقریبا تبدیل به یک رفتار سیاسی ساختارشکنانه شده است تا جایی که تمام نهادهای حاکمیتی براحتی مورد هجمه غیرمنصفانه آنها قرار میگیرد. بعد از اتهامات وارد شده از سوی اصلاحات مبنی بر دخالت سپاه در انتخابات در جریان انتخابات 88 این بار شورای نگهبان مورد تهاجم قرار میگیرد. اصلاحات بر خلاف پرستیژ رسانهایاش به هیچ عنوان توان تحمل صدای مخالف را ندارد. در واقع اصلاحطلبان قائل به این هستند که «وقتی توانایی بازیکردن در شرایط قانونی را نداری باید زمین بازی را بر هم بزنی.» انتقاد غیرمنصفانه برخی چهرههای این جریان در حالی صورت میگیرد که اصلاحطلبان پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را نماد پایگاه اجتماعی خود و سلامت در انتخابات توصیف میکردند. سناریوی جدید التاسیس تقلب تاکید بر غیرمنصفانه بودن ردصلاحیتها بواسطه شناخت مردم از ماهیت نهادهای حاکمیتی چون شورای نگهبان چندان اثرگذار نیفتاد لذا از انتخابات 88 عملا اتهام جدیدی تحت عنوان تقلب در انتخابات به نظام نسبت داده شد. در واقع هدف اصلی این سناروی زیرسوال بردن اعتماد عمومی نسبت به سلامت انتخابات در کشور بود. حوادث پس از انتخبات 88 که کاملا توسط عناصر اصلاحات سازماندهی میشد تا اندازه ای غلوآمیز بود که بعدها چهرههای این جریان در جریانات خصوصی و حتی در میان عموم مردم بر دروغ بودن سناروی تقلب تاکید کردند. در واقع لیبرالها چند سالی است که از آبروی نظام نبردبانی برای ترقی خود ساختهاند و تلاش میکنند تا با همسویی با اپوزوسیون خود را در موضع روشنفکری منتقدانه قرار دهند. در واقع این سناریو دو لبه دارد اگر در جریان انتخابات کاندیداهای مد نظر اصلاح طلبان از صندوق بیرون آمدند این جریان نتیجه انتخابات را تایید و آن را سالم تشخیص میدهد ولی اگر مردم رغبتی به اصلاحات نشان ندادند حتما در انتخابات تقلبی صورت گرفته است. توهم فانتزی لیبرالها باعث شده است تا دامنه انتقاد به نهادهای مورد اعتماد مردم و نظام به ماهها قبل از انتخابات سرایت کند و تز سیاهنمایی در قالب همایشها و یا تحلیلهای رسانهای انجام شود. این یک اصل کلی است که قانون نمیتواند خود را با افکار، ذهنیات و توهمات افراد هماهنگ کند بلکه تمام جامعه اعم از سیاسیون و غیرسیاسیون باید با قانون هماهنگ شوند. وظیفه تایید صلاحیتها طبق قانون اساسی بر عهده شورا ی نگهبان است و اگر شخص یا جریانی این روند را قبول ندارد نباید در انتخابات شرکت کند. نمیشود از مزایای قانون استفاده کرد اما زمانی که قانون رای و نظری خلف نظر افراد صادر میکند کلیت نهادهای آن را زیرسوال برد. موسوی لاری که در طول حوادث سال 78 بهعنوان وزیر کشور مسئول تامین امنیت عمومی را برعهده داشت با انفعال شخصیتیاش آن افتضاحات را در کوی دانشگاه به عمل آورد در فتنه 88 نیز از گذشته عبرت نگرفت و تمام تلاش خو د را بر زیر سوال بردن انتخابات متمرکز کرد؛ امروز به محور اصلی تقابل با نهادهای نظام تبدیل شده است. رسول منتجب نیا که چندی پیش در مصاحبه با روزنامه شرق از عذرخواهی خاتمی در قبال فتنه 88 استقبال کرده بود یکی دیگر از افرادی است که در همایش حزب مردم سالاری تیغ انتقاد را به سمت شورای نگهبان گرفته است و منتجب نیا ظاهرا قرار است تا این بار زمینه یک اشتباه عمدی دیگر را برای اصلاحات فراهم کند. انتهای پیام/
93/11/14 - 16:11
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]