تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1868828762
روشی نوین برای یافتن 170 نماینده پول‌گیر! |طنز|
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: روشی نوین برای یافتن 170 نماینده پول‌گیر! |طنز|
به گزارش آخرین نیوز، احسان ابراهیمی در روزنامه قانون نوشت: 8 بهمن 93
ساعت 9:06 صبح داشتم وارد ساختمان ریاست جمهوری می‌شدم که دیدم غلامعلی جعفرزاده، نماینده رشت در مجلس، آنجا نشسته، گریه می‌کند، زاری می‌کند. رفتم جلو و پرسیدم: «آقای جعفرزاده! چرا گریه می‌کنی؟ زاری می‌کنی؟» گفت: «دیگه عکسمو پاره کردن، نامه‌هامو پاره کردن!» گفتم: «کی پاره کرده؟!» گفت: «همین پایداری‌چی ها!» پرسیدم: «نامه نوشته بودی براشون؟» گفت: «برای اونا نبود. نامه نوشته بودیم که اسامی 170 نماینده‌ای رو افشا کنیم که از رحیمی پول گرفتن. داشتیم امضا می‌کردیم، این پایداری‌چی‌ها ریختن نامه رو پاره کردن.» بعد دوباره زار زار زد زیر گریه. گفتم: «ای بابا... گریه نکن زار زار...» پرسید: «می‌بریدم لاله زار؟» گفتم: «نه! می‌برمت بهارستان. اصلا نامه نیاز نیست. بیا درستش می‌کنم.» با هم وارد صحن علنی مجلس شدیم. به جعفرزاده گفتم: «یه کاغذ نوشته شده به من بده. هر چی!» یک کاغذ از جیبش در آورد و گفت: «لیست خرید خونمونه. بهم پسش بدید ها.» گفتم: «باشه. فقط تو یه قلم و کاغذ بگیر دستت هر چی گفتم بنویس.» کاغذ خرید منزل آقای جعفرزاده را گرفتم بالا و فریاد زدم: «نامه اعلام اسامی نمایندگانی که از رحیمی پول گرفتن. بدو امضا کن جا نمونی‌ها!» پایداری‌چی ها ناگهان مثل ببر زخمی به سمتم یورش آوردند. من مقاومت کردم. مرا هل می‌دادند. علی مطهری از آن وسط داد زد «آ ماشالا آقای روحانی! کف گرگی! کف گرگی لازمه!» البته بنده مخالف بودم و فقط از موضع اعتدالی، فحش می‌دادم. نمایندگان که تعدادشان به حد کافی رسید فریاد زدم: «آقای جعفرزاده بنویس! اسماشون رو بنویس.» نوشت. یکی از نمایندگان از پشت سر حمله کرد و کاغذ را از دستم قاپید و پاره کرد. وقتی دیدند بلوف زده‌ام و نامه انتشار اسامی نیست همگی متفرق شدند. از جعفرزاده پرسیدم: «چند تا اسم شد؟» گفت: «170 تا. گفتم اینم اسامی 170 نفری که می‌خواستی! کسی که پاش شلوارش گِلی نباشه که این‌طوری با اعلام اسامی مخالفت نمی‌کنه.» جعفرزاده اول خوشحال شد و کلی تشکر کرد ولی ناگهان دوباره زد زیر گریه. گفتم: «ای بابا! گریه برای چیه؟!» گفت: «لیست خریدم پاره شد شب خونه راهم نمی‌دددددننننن!» ساعت 16:18 داشتم از ساختمان ریاست جمهوری خارج می‌شدم. آقا صادق آهنگران را دیدم. خیلی عصبانی بود، داد زد: «دکتر اصلا از شما انتظار نداشتم!» گفتم: «چی شده مگه؟!» گفت: «سابقه نداشته یک نفر از یک کشور انقلابی با گرگ خونخواری که میلیون‌ها آدم رو قتل عام کرده، قدم بزنه!» گفتم: «یا خدا! کسی با اسرائیلی‌ها قدم زده؟!» گفت: «نخیر! با آمریکا قدم زده!» گفتم: «آهااان! ظریف رو می‌گید؟» گفت: «بله! باعث شرم ماست! چنین چیزی تا حالا سابقه نداشته.» گفتم: «سابقه داشته ها! جناب جلیلی هم قدم زدن.» گفت: «ئه؟ جدی؟! خب ولی 15 دقیقه که دیگه نبوده!» گفتم: «نخیر، 45 دقیقه بوده!» گفت: «اوه اوه! بابا قبل از موضع‌گیری چرا به آدم خبر نمی‌دن؟! بد شد که این‌طوری!» وقایع‌نگار 8 بهمن 93: 1- محمدرضا رحیمی افشا کرد: «دولت احمدی‌نژاد با واسطه به 170 نماینده برای انتخابات مجلس پول داده.»
2- اعضای جبهه پایداری به انتشار اسامی 170 نماینده فوق اعتراض کرده و نامه درخواست افشای اسامی را پاره کردند.
3- علی مطهری: «گاهی کف گرگی لازم است!»
4- صادق آهنگران: «قدم زدن ظریف با کری ننگی در تاریخ انقلاب بود./ سابقه نداشته یک نفر از یک کشور انقلابی با گرگ خونخواری که میلیون‌ها آدم را قتل‌عام کرده، قدم بزند!»
شنبه, 11 بهمن 1393 ساعت 14:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها