واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: نگاهی به وضعیت کودکان کاردر جامعه:پنج شنبه ها قبر هم می شورم پایگاه خبری مازند نومه در ستون گزارش خود با انتخاب تیتر"پنج شنبه ها قبر هم می شورم" از قول یکی از کودکان کار در مازندران به یکی از مشکلات اجتماعی جامعه امروز پرداخت.
این پایگاه خبری، این مطلب گزارشی از کودکان کار را که به قلم رضا شریعتی نگاشته شد، آورده است : اگه پولدار و مهربون باشن، برای شستن قبرا ده هزار تومن بهم می دن!
اسمش محمد بود، کلاس پنجم. به قد و قامتش نمی خورد که 12 ساله باشد. یه دنیا بغض و یه عالمه حرف و خواهش. کودکی بدون رویا و خسته از کار.
«-شغل بابات چیه محمد؟»
«- بابام کارگر روزمزد بود. ما تو کوچه ی مهتاب مستاجریم. بابام یه روز برای بالا بردن ماسه از ساختمان، به طبقه پنجم رفت و از آنجا سر خورد، افتاد و فلج شد.»
محمد بعد از فلج شدن و از کارافتادگی پدرش، مجبور شد تو خیابون دست فروشی کنه.
«-چیکار کنم؟! راه دیگه ای ندارم.»- محمد گفت.
بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه 250 میلیون کودک 5 تا 14 ساله در جهان محروم از کودکی می شوند. طبق این آمار 120 میلیون نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام وقت هستند. 61 درصد این کودکان هم آسیایی اند.
«-این شیرینی ها رو چند می فروشی؟»
«- 500 تومن.»
پرسیدم: «تحت پوشش کمیته امداد هستید؟»
محمد جواب داد: «راستش آره، اما کمیته امداد قائمشهر نه، اصلیت مون اینجایی نیست. هزینه درمان بابام زیاده، کمک ها کافی نیست.»
فشار زندگی در دست های کوچک محمد جاریست. لحظه ها برایش گنگ و تاریک اند. او در سرما و گرما کار می کند، در حالی که هم قطارانش در مدرسه اند یا مشغول بازی.
«-مدرسه که نمیری؟!»
«-مدرسه نمی رم، نه. یعنی با آقا مدیرمون صحبت کردم، گفتش ثبت نام می کنمت، وقت امتحانات بیا امتحانت رو بده. یک جورایی غیر حضوری.»
براساس مطالعات انجام شده ، حدود 30 درصد از کودکان خیابانی را افرادی تشکیل می دهند که به مدرسه نمی روند
محمد را تنها گذاشتم تا به کاسبی اش برسد. چند روز بعد ماجرا را برای آشنایی تعریف کردم. می گفت کسی را می شناسد که به او کمک می کند. اما متاسفانه محمد به جای دیگری رفته بود و دیگر ندیدمش.
*پنج شنبه ها قبرهم می شورم
پژوهشی که در خصوص وضعیت کودکان خیابانی در سال 1391 توسط سازمان بهزیستی انجام شده است، نشان می دهد که بیشترین آمار کودکان مربوط به گروه سنی 6 تا 11 سال است؛ بنابراین می توان گفت که اغلب کودکان خیابانی به دلیل اینکه از سنین پایین کودکی زندگی در خیابان را تجربه می کنند، به طبع از سن کم از شانس یک زندگی رشد دهنده در کنار خانواده محروم شده و فرصت رشد و تکامل رادر کنار خانواده از دست می دهند.
مطالعات انجام شده نشان می دهد بیشترین تعداد کودکان خیابانی را پسران تشکیل می دهند و همچنین بررسی اولیه وضعیت تابعیت مراجعان نشان می دهد که کودکان ایرانی 75.1 درصد کودکان خیابانی را تشکیل می دهند.
آن روز روبه روی شهرداری قائمشهر ایستاده بود. وقتی چراغ قرمز می شد، با جعبه ای در دستش می آمد جلوی ماشین ها و دستمال کاغذی را به راننده ها نشان می داد.
اسمش را پرسیدم. گفت:علی هستم. آن روز فرصت نکردم با علی گفت و گو کنم. گذاشتم برای فرصتی دیگر.
روزی دیگر جلوی ساختمان شهرداری قائم شهر. گمان بردم کودکی که جنس می فروشد، همان علی است. نزدیک که شدم دیدم علی نیست و دخترکی است.
اولش نمی خواست حرف بزند. سر صحبت را باز کردم: «عمو جون من خبرنگارم، بعضی ها به زور می خوان حرف بزنن تا ما پخش کنیم و دیده بشن، اون وقت تو نمی خوای اسمت رو بگی؟»
«- از اون خبرنگارایی هستی که تلویزیون نشون می ده؟! من بزرگ شدم می خوام پرستار شم، اگه ازم عکس بگیری، می شناسنم.»
-نخواستم رویای کودکانه دخترک را به هم بزنم. قول دادم نه عکسی از او بگیرم ونه حرف هایش را ضبط کنم. «نه عمو، من خبرنگار تلویزیون نیستم. اون دکه روزنامه فروشی رو می بینی؟ مطلب ما تو روزنامه ها و این ها منتشر می شه.»
بیسکوییت و آدامس می فروخت. بساط هر روزش التماس از خوردروهای عبوری و مردم بود: «آقا آدامس؟ خانم بیسکوییت؟»
نگاهش معصومانه، خسته و بی پناه بود. پرسیدم: «چرا دلت می خواد پرستار شی؟»
گفت: «پرستارا از دکترا مهربون ترند. اونا واسه اینکه از یکی بیشتر پول بگیرند یا یکی پولدارتره بیشتر تحویلش نمی گیرند، دارا و ندار رو با یک چشم می بینند.
9 ساله بود، ولی بزرگ تر از سن اش حرف می زد.
«- این آدامس و بیسکوییت رو که می فروشی، توش سود هست؟»
«-زیاد نه ...»
لختی سکوت کرد و بعد ادامه داد: «پنج شنبه ها قبرهم می شورم!»
«- می تونی بگی چقدر واسه شستن قبرها می گیری؟!»
«-!اگه پولدار و مهربون باشن، برای شستن قبرا ده هزار تومن بهم می دن»
60 درصد از کودکان خیابانی نه به دلیل نابسامانی وضعیت خانوادگی بلکه به دلیل فقر اقتصادی و یا بیکاری و اعتیاد بد سرپرستی و نا آگاهی والدین راهی خیابانها می شوند.
«بابام مرده، مامانمم شوهر کرده، من پیش داییم زندگی می کنم.»- دخترک گفت.
بیشتر از این جایز ندانستم به سوالاتم ادامه بدم و فرشته ای کوچک را بگریانم.
*فاضلاب مهم تر از کودک
طبق آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران 1 میلیون و 700 هزار کودک در کشور به صورت مستقیم درگیر کار هستند، این در حالیست که ماده 79 قانون کار، اشتغال به کار افراد زیر 15 سال را ممنوع می کند.
یکی از موضوعات چالش برانگیز در ایران نبود برنامه راهبردی و استراتژیک درباره کودکان و کار است، به نحوی که در برنامه پنجم توسعه 17 بار از کلمه فاضلاب استفاده شده و یک بار کلمه کودک در این برنامه وجود ندارد.
بررسی ها نشان می دهد که درآمد ماهیانه هر کودک کار در ایران بین 80 تا 100 هزار تومان در نوسان است و ما اگر بتوانیم این مبالغ را برای خانواده های آنها تامین کنیم می توانیم این کودکان را از محیط های کار به مدارس بازگردانیم.ک/1
621/608
11/11/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]