تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کمترین کفر این است که انسان از برادرش سخنی بشنود و آن را نگه دارد تا او را با آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834038281




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چالش‌ها و راهکارهای ارزشیابی اثربخشی برنامه‌های اجتماعی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
چالش‌ها و راهکارهای ارزشیابی اثربخشی برنامه‌های اجتماعی
از مهم‌ترین این چالش‌ها می‌توان به شناخت مفهومی اثربخشی، تعیین اهداف برنامه‌ و یافتن معیارهای درخور برای سنجش اثربخشی اشاره کرد.

خبرگزاری فارس: چالش‌ها و راهکارهای ارزشیابی اثربخشی برنامه‌های اجتماعی



چکیده هر جامعه‌ای نیازمند آن است تا میزان پیشرفت و دستاورد برنامه‌های اجتماعی‌اش به گونه مستمر بررسی و کاوش شود. این کار با ارزشیابی امکا‌ن‌پذیر است که یکی از عناصر مهم هر الگوی برنامه‌ریزی مناسب را تشکیل می‌دهد. یکی از مهم‌ترین پرسش‌های مطرح در باب ارزشیابی این است که یک برنامه چقدر به اهدافش رسیده یا کامیاب بوده است. پاسخ به این پرسش با ارزشیابی اثربخشی داده می‌شود. البته ارزشیابیِ اثربخشی برنامه‌های اجتماعی با چالش‌هایی روبه‌روست.
در مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی می‌کوشیم تا ضمن معرفی این چالش‌ها، راهکارهای انجام آن را تبیین کنیم. درمجموع شناخت مفهومی اثربخشی و چگونگی سنجش و تعیین معیارهای درخور برای آن در برنامه‌های اجتماعی، از مهم‌ترین چالش‌ها به‌شمار می‌آیند و بهترین راهکار در ارزشیابی اثربخشی این قبیل برنامه‌ها، سنجش تأثیرات اجتماعی آنها در محیط پیرامون است. کلیدواژه‌ها: ارزشیابی، اثربخشی، چالش‌ها، برنامه‌های اجتماعی. مقدمه ارزشیابی علمی است که به بررسی نظام‌مند رویه‌ها، اقدامات و ارزش و اهمیت آنها می‌پردازد.1 ارزشیابی در زمینه علوم اجتماعی با این هدف انجام می‌شود که تعیین کند چه اتفاقاتی در برنامه‌ها و مداخله‌های اجتماعی رُخ می‌دهند، و نیز مشخص سازد که چه اموری موجب پدید آمدن پیامدهای برنامه‌ها می‌شوند. ارزشیابی عنصری است که در طول فرایند برنامه‌ریزی وجود دارد و با مشخص کردن نقاط قوت و ضعف، به برنامه‌ریزان و مجریان کمک می‌کند تا بهترین روش‌ها و تمهیدات را برای پیشبرد اهداف برنامه به‌کار بندند.  در ارزشیابی ممکن است پرسش‌های گوناگونی از این دست مطرح باشند: آیا مداخله‌های انجام‌شده در مقایسه با هزینه‌های آن، ارزشمندند؟ آیا در کنار نتایجی که برنامه برای رسیدن به آن طراحی شده است، پیامدهای ناخواسته و نامطلوب نیز در کارند؟ آیا در اجرای برنامه از روش خوبی استفاده شده است؟ آیا راه بهتری برای انجام کارهای همانند وجود دارد؟ و سرانجام آیا معیارهای اخلاقی در اجرای برنامه‌ها رعایت شده‌اند؟  پرسش‌های مطرح در ارزشیابی، به یکی از هشت قلمرو ارزشیابی، یعنی ارزشیابی برنامه، ارزشیابی کارکنان، ارزشیابی عملکرد، ارزشیابی سیاست‌ها، ارزشیابی نتایج (محصول)، ارزشیابی بین‌رشته‌ای و ارزشیابی از ارزشیابی (فرا ارزشیابی) مربوط می‌شوند.2 اگر این تعریف را بپذیریم که ارزشیابی، فرایند ارزیابی طرح‌ریزی‌شده و ادامه‌داری است که لازمه هر تصمیم‌ یا انتخاب مهم در برنامه‌ریزی، طراحی و اجرای برنامه و یا تشخیص و ارزیابی نتایج و تأثیرات برنامه است،3 می‌توان نتیجه گرفت که ارزشیابی دو عملکرد متفاوت دارد: نخست اینکه ارزشیابی می‌تواند موجب امکان‌پذیر شدن تغییرات مورد نیاز در طرح یک برنامه در حال اجرا یا طرح‌ریزی مراحل جدید ‌شود؛ دوم اینکه ارزشیابی می‌تواند به یادگیری درس‌های کلی درباره طراحی و اجرای برنامه‌ها بینجامد که در طراحی برنامه‌های آتی از اهمیت بسیاری برخوردار است.4 بنابراین هدف از انجام آن، اصلاح و بهبود فعالیت‌ها و رفع کاستی‌هاست.  درمجموع ارزشیابی یک ابزار مهم در مدیریت برنامه به‌شمار می‌آید و انتظار می‌رود که نقشی بنیادین در حمایت از فعالیت دست‌اندرکاران حوزه برنامه‌های اجتماعی داشته باشد و اجازه دهد تا تحلیلی از فرایند اجرای برنامه‌ها و نتایج حاصل از آنها انجام شود. بنابراین ارزشیابی را می‌توان موضوعی راهبردی برای تولید اطلاعات و دانش و همچنین تأیید یا رد فرضیه‌ها و فراهم آوردن برهان و ادله کافی درباره کارایی و اثربخشی برنامه‌ها دانست که مبنایی برای تصمیم‌سازی درست در سطوح مختلف اجتماع را فراهم می‌آورد.5 ارزشیابی به سنجش میزان شایستگی می‌پردازد. به‌این‌ترتیب هر کس می‌تواند داوری خویش را گونه‌ای ارزشیابی به‌شمار آورد؛ اما پرسش این است که چگونه می‌توان اطمینان یافت که این داوری‌ها صحیح‌اند؟ چه‌بسا آنها از تجربه، آموزش‌ و یا وابستگی حرفه‌ای افراد تأثیر پذیرند. به بیان دیگر، این احتمال هست که داوری به صورت ذهنی انجام شوند؛ درحالی‌که در ارزشیابی، آن نوع داوری‌ای ارزشمند است که عینی و مبتنی بر اطلاعات درخور اطمینان باشد.6 به همین دلیل، ارزشیابی می‌باید به صورت فرایندی نظام‌یافته و یا یک تحقیق انجام شود که آن را تحقیق ارزشیابی می‌نامند. تحقیق ارزشیابی، مجموعه گوناگونی از روش‌ها و دستورالعمل‌هاست که برای جمع‌آوری، تجزیه، تحلیل و تفسیر اطلاعات درباره اجرای برنامه‌ها و همچنین تأثیر مداخله‌های انجام‌شده برای بهبود شرایط زندگی اجتماعی انسان به‌کار می‌روند.7 اگر چه تحقیق ارزشیابی نسبت به ارزشیابی‌های غیررسمی، به هزینه و وقت بیشتری نیاز دارد، در مواردی که پیامدهای ارزشیابی‌شده پیچیده باشند و یا تصمیم‌های گرفته‌شده براساس ارزشیابی، مهم و پرهزینه بوده، برای متقاعد کردن دیگران نیاز به شواهد و مدارک معتبر باشد، تحقیق ارزشیابی از اهمیت بسیاری برخوردار است و اطلاعات دقیقی را فراهم می‌آورد.8 با این همه، ارزشیابی میزان موفقیت برنامه با چالش‌هایی روبه‌روست که از مهم‌ترین آنها مسائلی‌اند از این دست، که موفقیت یک برنامه را چگونه می‌توان تعریف کرد؟ از چه معیارهایی برای سنجش میزان موفقیت برنامه می‌توان استفاده کرد و چگونه این معیارها می‌توانند به‌گونه عملی و معتبر سنجیده شوند؟ ارائه نظریه‌ها و رهیافت‌های ارزشیابی را می‌توان تلاشی برای پاسخ به این قبیل پرسش‌ها دانست که هرکدام کوشیده‌اند با توجه به دیدگاهی که نسبت به برنامه‌های اجتماعی، تولید و استفاده از دانش علمی، ارزش‌ها و چگونگی استفاده از نظریه‌ها و رهیافت‌ها در عمل دارند، این کار را به انجام رسانند. در این مقاله می‌کوشیم با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، پاسخ برخی از مهم‌ترین پرسش‌های مطرح را دراین‌باره، با مرور مهم‌ترین نظریه‌ها و رهیافت‌های مطرح در ارزشیابیِ اثربخشی برنامه‌های اجتماعی روشن سازیم تا ضمن آشنایی با مهم‌ترین مفاهیم مرتبط با موضوع مورد بحث، چالش‌ها و راهکارها را نیز تبیین کنیم. اهمیت ارزشیابی رشد و گسترش تحقیق ارزشیابی9 را می‌توان نتیجه مستقیم فشارهای نظارتی برای مسئولیت‌پذیری10 و خِردگرایی در تخصیص منابع ملی دانست. علت نیز در محدود بودن منابع در هر اجتماع است که موجب می‌شود احتمالاً حمایت از یک برنامه، مانند برنامه‌های عمرانی، به‌معنای کاهش حمایت و سرمایه‌گذاری در برنامه‌های دیگر باشد. حتی هنگامی که سرمایه و منابع بسنده در اختیار باشد، باز هم افراد نسبت به کارایی و یا اتلاف آنها حساس‌اند و می‌خواهند بدانند آیا از منابع به درستی استفاده می‌شود یا خیر؟ با افزایش هزینه دولت‌ها در برنامه‌های اجتماعی، آموزشی و بهداشتی، فشار روبه‌افزایشی از سوی مردم برای آگاهی‌یافتن از مصرف صحیح منابع مالی و بازگشت منافع آن به عموم وجود دارد.11 ازسوی دیگر، فراهم آوردن شواهد و مدارک معتبر درباره میزان مؤثر بودن یک برنامه، نقش مهمی در تقویت آن خواهد داشت. دراین‌باره، برخی معتقدند که اهمیت ارزشیابی برای برخی از سازمان‌ها به حدی است که می‌توان آن را از ضرورترین عوامل حیات آنها به‌شمار آورد و چنانچه این سازمان‌ها قادر نباشند شواهد و مدارک بسنده درباره اثربخشی و همچنین گزینش سیاست‌های درست برای پشتیبانی از ارباب‌رجوع ارائه کنند، آینده و بقای آنها با خطر روبه‌رو خواهد بود.12 دراین‌باره، می‌توان به پایین بودن جایگاه برخی از سازمان‌های مرتبط با توسعه روستایی اشاره کرد که شاید یکی از علل آن، نبود یک نظام ارزشیابی درخور باشد؛ زیرا برای مثال، با اینکه تحقیقات نشان داده‌‌اند سرمایه‌گذاری در آموزش غیررسمی نسبت به سرمایه‌گذاری در امور زیربنایی (مانند جاده‌سازی و آبرسانی) از نرخ بازگشت سرمایه بالاتری برخوردار است، باز در بیشتر کشورها سهمی ناچیز از بودجه عمومی به این قبیل آموزش‌ها اختصاص می‌یابد.13 رهیافت‌های ‌ارزشیابی رهیافت‌های فراوانی در ارزشیابی برنامه مطرح‌اند و توسط افراد مختلف، به شکل‌های گوناگونی طبقه‌بندی شده‌اند. عمومی‌ترین این طبقه‌بندی‌ها، ارزشیابی مرحله‌ای و ارزشیابی نهایی است که اسکریون14 آن را مطرح کرده است. ارزشیابی نهایی پس از پایان یافتن برنامه و برای تعیین اثربخشی به‌کار گرفته می‌شود؛ درحالی‌که از ارزشیابی مرحله‌ای هنگامی استفاده می‌کنند که برنامه در حال اجراست و تغییرات یا توسعه بیشتر برنامه مدنظر است.15 رهیافت ارزشیابی می‌تواند براساس تفکر مثبت‌گرایی16 شکل بگیرد که در این صورت برای انجام ارزشیابی به طرح‌های آزمایشی نیاز است و تنها در صورتی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد که شرایط ایدئال ارزشیابی به روش آزمایش متحقق باشد؛17 اما معمولاً طرح‌های آزمایشی در ارزشیابی برنامه‌های اجتماعی با مشکلات گوناگونی مانند کنترل و دستکاری متغیرها روبه‌رویند. این مشکلات عملاً استفاده از روش مزبور را محدود کرده‌اند. سایر رهیافت‌های مطرح در ارزشیابی برنامه‌های اجتماعی عبارت‌اند از:18 1. رهیافت عینی‌گرا:19 این رهیافت بر اهداف کلی و جزئی برنامه تأکید می‌ورزد و در آن کوشیده می‌‌شود تا میزان موفقیت برنامه با توجه به اهداف آن اندازه‌گیری شود. در این نوع ارزشیابی، نقش ارزشیاب به صورت یک متخصص سنجش20 (اندازه‌گیری) است؛ 2. رهیافت مدیریت‌گرا:21 این رهیافت به‌وسیله تصمیم‌های مورد نیاز برنامه هدایت می‌شود. در این رهیافت، داده‌ها در ارتباط با مسائلی که طی مراحل اجرای برنامه تغییر می‌کنند، جمع‌آوری می‌شوند. مدیریت مؤثر برنامه، یک هدف است و ارزشیاب بایستی به‌دنبال پیش‌زمینه‌های تصمیم‌ها باشد تا بتواند مشخص کند چه اطلاعاتی برای بهبود فرایند تصمیم‌گیری مورد نیازند؛ 3. رهیافت مصرف‌کننده‌گرا:22 در این رهیافت تأکید بر فراهم آوردن اطلاعات سودمند برای افرادی است که سرانجام بر پایه آن اطلاعات، کاری انجام خواهند داد. تأکید این رهیافت بر مردم است و ارزشیاب، گروه‌های استفاده‌کننده از اطلاعات را در کل فرایند ارزشیابی درگیر می‌کند؛ 4. رهیافت مشارکت‌کننده‌گرا:23 در این رهیافت، ارزشیاب به‌دنبال درک همه پرسش‌های ارزشیابی از دیدگاه تمام مشارکت‌کنندگان در برنامه، کارکنان، مدیران و دیگر افراد است. این رهیافت، بیشتر از روش‌های کیفی در جمع‌آوری اطلاعات استفاده می‌کند و به همین دلیل در آن، ارزشیابی‌هایی کاربرد دارند که کمتر بر یک موضوع خاص متمرکز می‌شوند؛ 5. رهیافت تخصص‌گرا:24 در این رهیافت از یک فرد حرفه‌ای در یک زمینه ویژه خواسته می‌شود تا برنامه‌ای را ارزشیابی کند. برای این کار، یک متخصص یا گروهی از متخصصان، که در یک زمینه تبحر دارند، نسبت به قضاوت‌ ذهنی و حرفه‌ای درباره برنامه مورد ارزشیابی، اقدام می‌کنند؛ 6. رهیافت رقیب‌گرا:25 این رهیافت که مبتنی بر ایده‌هایی از قلمرو قانون است، می‌کوشد دیدگاه‌های متضاد را درباره برنامه به‌دست آورد و در عین حال، بین آنها تعادل ایجاد کند. در این فرایند، اغلب دیدگاه‌هایی که به صورت آزاد بیان می‌شوند، به شکل باز کانون توجه قرار می‌گیرند. از آنچه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت که ارزشیابی، عرصه‌ای نسبتاً جوان است و انتظار نمی‌رود که به شکل نظامی رشد‌یافته باشد. رهیافت‌های مزبور، فاقد معیارهایی هستند که به آنها همچون الگویی علمی نگاه شود. به‌علاوه این رهیافت‌ها نظریه نیستند؛ زیرا نمی‌توان آنها را به سبکی که دارای قاعده‌ای کلی باشند، بیان کرد و نمی‌توان از طریق این رهیافت‌ها، به پیش‌بینی یا حدس و گمان اقدام کرد. رهیافت‌ها و نظرات ارائه‌شده در باب ارزشیابی، رو به رشد و گسترش‌اند و پیش از اینکه همه دانسته‌ها درباره ارزشیابی بتوانند در قالب الگویی ارائه شوند، این رهیافت‌ها و نظرات باز هم رشد خواهند کرد و بیشتر خواهند شد. ارزشیابی اثربخشی معمولاً در بررسی میزان موفقیت یک نظام خدماتی و یا تولیدی، شاخص‌هایی همچون بازدهی، بهره‌وری،26 کارایی27 و اثربخشی،28 مدنظر است. به‌همین‌ترتیب ارزشیابی می‌تواند بر سه حوزه متمرکز باشد: الف) کارایی مالی و اقتصادی برنامه؛ ب) تأثیرات، ستانده‌ها و نتایج نهایی برنامه؛ و ج) اثربخشی.29 با این حال، یک واقعیت درباره ارزشیابی اثربخشی نباید از نظر دور داشت و آن اینکه مطالعات ارزشیابی اثربخشی بسیار محدودند.30 از علل این مسئله، می‌توان به طرز تلقی متفاوت ارزیاب و مجریان از برنامه، و نیز این موضوع اشاره کرد که ارزشیابی اغلب دارای بار سیاسی است. این موارد موجب شده‌اند تا ارزشیابی، کاری دشوار به نظر آید.31 علاوه بر این دشواری ناشی از شناخت مفهومی، کیفی بودن شاخص اثربخشی، دشواری سنجش اثربخشی و تعیین معیارهای مناسب برای آن، عواملی هستند که موجب شده‌اند سازمان‌‌ها کمتر به ارزشیابی اثربخشی بپردازند.32 اثربخشی به معنای بررسی میزان دستیابی به اهداف و سودمند بودن برنامه،33 درجه دستیابی به اهداف34 و درجه دستیابی نظام اجتماعی به اهداف خود35 آمده است. برای درک بهتر مفهوم اثربخشی، می‌توان به تعریف آن در نظامی فیزیکی اشاره کرد که بر مبنای قوانین فیزیک و ترمودینامیک، اثربخشی به معنای نسبت میزان کار عملی یا انجام‌شده توسط یک نظام بر حداکثر کار انجام‌پذیر یا پیش‌بینی‌شده است. به‌این‌ترتیب معیار بنیادین در ارزشیابی اثربخشی، اهداف برنامه یا سازمان (انجام کار پیش‌بینی‌شده) است و با انجام آن به این پرسش پاسخ داده می‌شود که اهداف مورد نظر تا چه حد تحقق یافته‌اند ‌‌‌‌و یا برنامه با توجه به اهداف خود تا چه اندازه موفق بوده است. درعین‌حال نباید فراموش کرد که اثربخشی، بُرداری است که ستاده‌های کمی و کیفی را هم‌زمان در بر می‌گیرد و نشان‌دهنده کیفیت و ارتباط ستانده‌ها با طیف گسترده‌ای از اهداف کلی و جزئی سازمان است.36 چالش‌ها و راهکارها نظریه‌های مطرح در باب اثربخشی سازمانی را می‌توان با توجه به دو رهیافت سیستمی37 و رهیافت اهداف38 بررسی کرد.39 در رهیافت سیستمی، سازمان در رابطه‌ای تبادلی با محیط در نظر گرفته می‌شود که در آن، بر رابطه سازمان با محیط پیرامون در دستیابی و فراهم آوردن منابع بسنده برای توانا کردن سازمان به عمل تأکید می‌شود. بازیگران40 در این محیط، به گونه مستقیم یا غیرمستقیم، نهاده‌های مورد نیاز سازمان را تأمین می‌کنند و سرانجام ستانده‌های حاصل از کار سازمان را دریافت می‌دارند. چنین محیطی می‌تواند به شکل عرصه‌ای سیاسی در نظر گرفته شود که در آن، تصمیم‌گیران اجازه تخصیص منابع، تأثیر بر موانع و تعریف معیارهای لازم برای اثربخشی را انجام می‌دهند و خود درباره اینکه آیا سازمان به اندازه کافی انجام وظیفه کرده است یا نه، داوری می‌کنند. در مقابل، رهیافت اهداف بر عملکرد سازمان در دستیابی به اهداف تعیین‌شده تمرکز دارد و برای تعیین اثربخشی، معیارهای به‌دست آمده از اهداف41 با پیشرفت‌ سازمان مقایسه می‌شوند. به‌طور کلی استفاده از رهیافت سیستمی در ارزشیابی اثربخشی، انتزاعی است و کارکردی کردن آن دشوار است؛ درحالی‌که رهیافت اهداف، با تعیین و تعریف حد مطلوب پیامدها روبه‌روست. برای حل این مشکل، می‌توان از رهیافت بینابینی استفاده کرد که در آن، سازمان‌‌ها به‌منزله ابزاری از نتایج یا ستانده‌ها مد نظرند. به‌بیان دیگر، سازمان مؤثر آن سازمانی است که بهترین خدمت را به افرادی ارائه دهد که آن را برای دستیابی به مقاصد خود در نظر گرفته‌اند. به‌این‌ترتیب اثربخشی سازمانی نه‌فقط بر مبنای نتایج مورد نظر (اهداف)، که همچنین بر مبنای افراد در محیط پیرامون (سیستم) تعریف می‌شود. این رهیافت، اهمیت محیط پیرامون در فراهم آوردن حقانیت سیاسی را به رسمیت می‌شناسد و در عین حال، به دریافت‌کنندگان خدمات اجازه می‌دهد تا عملکرد سازمان را بر مبنای توقعات خود ارزشیابی کنند. بنابراین اثربخشی برحسب دستیابی به اهدافی سنجیده می‌شود که از راه محیط پیرامون تعریف می‌شوند. برخی معتقدند برخلاف مفاهیمی مانند بهره‌وری و کارایی، محاسبه مستقیم اثربخشی امکان‌پذیر نیست و به‌دلیل کیفی بودن این مفهوم، می‌باید از روش‌های کیفی و باواسطه بهره جست.42 این در حالی است که اغلب، به‌دلیل ماهیت چندبُعدی مفهوم اثربخشی و ارتباط دادن متغیرهایی مانند اهمیت اهداف، شمار کارکنان، سودمندی و رضامندی از آن، سنجش اثربخشی با دشواری‌های بیشتری روبه‌روست.43 حتی برخی بر این باورند که اثربخشی، نه یک مفهوم، بلکه ساخته‌ای اجتماعی است که از برداشت ذهنی نظریه‌پردازان برنامه و محققان سرچشمه می‌گیرد.44 بنابراین پرسش این است که برای انجام ارزشیابی اثربخشی چه باید کرد؟ در پاسخ باید دانست که نخستین گام در ارزشیابی اثربخشی، تعیین اهداف برنامه و حالت مطلوب کارهاست؛ اما معمولاً این کار به آسانی امکان‌پذیر نیست؛ زیرا این احتمال هست که یا اهداف برنامه به صورت مبهم و در عبارت‌های کلی بیان شده باشند45 و یا جانشینی هدف‌ها روی داده باشد؛ به این معنا که هدف‌های سازمانی طی زمان و در پاسخ به نیازهای جدید تغییر یافته باشند.46 این موضوع را نیز نباید نادیده گرفت که سازمان‌ها اغلب اهدافی گوناگون دارند که حتی ممکن است با هم در تضاد باشند. به‌علاوه برخی از اهداف ممکن است مقاصد کلی سازمان را بیان کنند و یا به صورت انتزاعی طرح شده باشند و هر فرد، مفهومی ویژه را از آن درک کند. در این حالت گفته می‌شود که شخص ارزشیاب با مشکل نامحسوس بودن اهداف برنامه روبه‌روست. یک هدف هنگامی نامحسوس است که قابل کمّی شدن در عبارت‌های مشخص نباشد و بنابراین موجب کاهش توصیف قطعی از آن چیزی می‌شود که دستیابی به هدف می‌باید ایجاد کند. ازاین‌رو، تا آنجا که ممکن است می‌باید از بیان هدف‌های مبهم و کلی دوری جُست و کوشید تا از کلمات دقیق برای بیان آنها استفاده شود. هر چقدر هدفی مشخص‌تر باشد، بهتر می‌تواند در سنجش میزان پیشرفت مورد استفاده قرار گیرد.  بنابراین باید در صورت نیاز از مدیران و مسئولان برنامه خواسته شود ارتباط بین خدمات و فعالیت‌های ویژه را با نتایجی که برنامه می‌باید به آنها دست یابد روشن سازند و علاوه بر این، نتایج دلخواه (اهداف برنامه) را در عبارت‌های روشن و سنجش‌پذیر بیان کنند. با این حال، همیشه این کار صورت نمی‌گیرد. برای مثال، بسیاری از برنامه‌های اجتماعی دامنه‌ای گوناگون از اهداف مانند تشویق مشارکت مردمی، خودمختاری و خوداتکایی در بین مردم را دنبال می‌کنند که از اهداف نامحسوس به‌شمار می‌روند. این قبیل اهداف، ذاتاً و از نظر ماهیت، کیفی‌اند و با روش‌های ارزشیابی متداول نمی‌توان اثر یک برنامه را در تحقق آنها سنجید.  به‌این‌ترتیب در کار با اهداف مادی،47 ارزشیاب با نتایجی سروکار دارد که کمّی و قابل بیان با آمارند؛ اما در کار با اهداف غیرمادی، به درک فرایندهایی نیاز است که تحقق یافته‌اند و طبیعتی کیفی دارند و ضرورتاً به صورت کمّی نمی‌توان آنها را اندازه گرفت. بنابراین اهداف غیرمادی، به راه‌حل‌هایی متفاوت نیاز دارند. گفتنی است که در ارزشیابی مرسوم، به سنجش نتایج و سرانجام داوری درباره آنها پرداخته می‌شود؛ درحالی‌که در ارزشیابی اهداف غیرمادی، توصیف و درنهایت تفسیر اطلاعات مدنظر است.48 دراین‌باره می‌توان به دو انگاره علوم طبیعی49 و کیفی50 در ارزشیابی اشاره کرد.51 در انگاره علوم طبیعی که از روش‌شناسی فرضی ـ قیاسی52 گرفته شده است، بر استفاده از روش‌های کمّی در ارزشیابی تأکید می‌شود و مشخصه بارز آن، طرح‌های آزمایشی، داده‌های کمّی و تجزیه و تحلیل آماری است؛ درحالی‌که در انگاره کیفی، که به‌گونه مستقیم از روش‌های مردم‌شناسی و روش‌شناسی کل‌گرا ـ استقرایی53 گرفته شده است، بر استفاده از روش‌های کیفی در ارزشیابی تأکید می‌شود. از ویژگی‌های این نوع ارزشیابی می‌توان به تحقیق طبیعی، داده‌های کیفی و تجزیه و تحلیل محتوایی اشاره کرد. با توجه به این موضوع، ارزشیابی برنامه‌های اجتماعی می‌تواند از دو دیدگاه، یعنی رهیافت ابزاری ـ فن‌گرایانه54 و رهیافت تفسیری55 کانون توجه باشد. رهیافت ابزاری ـ فن‌گرایانه به‌دنبال درک میزان تأثیر مداخله‌های انجام‌شده در توسعه اجتماعی است و می‌کوشد تا فعالیت‌های کمّی را به حوزه گسترده توسعه اجتماعی بسط دهد؛ اما رهیافت تفسیری به‌دنبال این است که با کشف علل توجه به ارزشیابی، عملکرد پنهان ارزشیابی‌ را در تقویت انواعی معین از کنترل بررسی کند. این رهیافت، بر فرایندهای سیاسی ارزشیابی تأکید می‌ورزد و مبنایی را برای روش‌شناسی ارزیابی عملی56 فراهم می‌کند که گاه مسائل مرتبط با مشارکت، تواناسازی57 و پایداری را نیز در بر می‌گیرد. هم‌اکنون از این مسائل به‌منزله کانون راهبردهای توسعه مطلوب یاد می‌شود.58 نظریه‌های اخیر ارائه‌شده برای ارزشیابی، برخلاف مفاهیم دهه 1970 میلادی که بر روشن کردن اهداف کلی و ویژه برنامه‌های اجتماعی و همچنین تناسب اطلاعات به‌دست‌آمده از ارزشیابی برای استفاده در تصمیم‌‌گیری تأکید می‌ورزیدند، بر اموری دیگر تأکید دارند. این موارد دربردارنده بهره‌برداران اطلاعات حاصل از ارزشیابی و متغیرهای انسانی است که در فعالیت‌های برنامه دخیل‌اند. برخی محققان به این نتیجه رسیده‌اند که فعالیت‌های هر برنامه، معانی متفاوتی برای افراد گوناگون دارد و یک برنامه اجتماعی هنگامی می‌تواند به بهترین وجه درک شود که از جنبه‌های گوناگون، که نشان‌دهنده سلایق مخاطبان مختلف است، کانون بررسی قرار گیرد.59 به‌این‌ترتیب برخی به این دلیل بر استفاده از روش‌های کیفی در ارزشیابی اثربخشی تأکید می‌ورزند که این روش‌ها می‌توانند به فراهم آمدن اطلاعاتی گسترده و عمیق بینجامند که با استفاده از رهیافت‌های کمّی دسترس‌پذیر نیستند.60 این موضوع به ارائه رهیافت‌هایی انجامیده است که در ارزشیابی اثربخشی و به‌ویژه در ارتباط با اهداف غیرمادی و تأثیرات جانبی61 برنامه‌های اجتماعی کاربرد دارند. برای مثال، می‌توان از رهیافت ارزشیابی پاسخ‌گو62 نام برد که هدف از انجام آن، درک جریانی از دیدگاه‌های چندگانه همه افراد دخیل در برنامه و همچنین ارائه الگوهایی است که بازتاب‌دهنده آرای گروه‌های مختلف باشند.63 همان‌گونه که مطرح شد، ارزشیابی اثربخشی بر مبنای اهداف برنامه انجام می‌گیرد و یکی از چالش‌ها پاسخ به این پرسش است که اهداف برنامه چیستند؟ معمولاً این کار با دشواری‌های گوناگونی روبه‌رو است و اغلب موجب سردرگمی و یا ایجاد اشکال در ارزشیابی اثربخشی می‌شود. این موارد می‌توانند همانند یک راهنما در تعیین اهداف برنامه به ارزیاب کمک ‌کنند:64 1. گروه هدف: هدف و مقصود برنامه را چه کسانی تشکل می‌دهند؟2. تأثیرات کوتاه‌مدت یا بلندمدت: آیا تأثیرات برنامه، بی‌درنگ پدیدار می‌شوند یا برای مشاهده آنها می‌باید مدتی را صبر کرد؟3. حد تأثیرات: چه حد و عمقی از تغییرات مدنظر است؟4. ثبات تأثیرات: تا چه مدت انتظار می‌رود که تأثیرات پابرجا باشند؟5. تأثیرات متضاد: اگر برنامه بیش از یک هدف دارد، آیا بعضی از آنها با هم در تضاد‌ند؟
6. سطح انتزاع: اهداف برنامه تا چه اندازه واقعی و ملموس‌اند؟7. تشابه هدف‌ها: اگر بیش از یک هدف وجود دارد، آیا آنها با هم مشابه‌اند و یا می‌باید در جست‌و جوی تأثیرات متفاوتی از آنها در حیطه‌های گوناگون بود؟8. اهمیت: در بین اهداف، کدام‌یک از همه مهم‌تر است؟9. پیامدهای ثانویه: آیا برنامه دارای تأثیرات جانبی ناخواسته‌اند؟10. محتوا: آیا برنامه، تغییر در رفتار را مد نظر دارد یا تغییر در موضوع‌های ذهنی مانند دانش، عقاید و گرایش‌ها را؟ سرانجام در تهیه فهرست هدف‌های برنامه می‌باید به این نکته توجه شود که هر هدف، بیانگر یک منظور یا مقصود باشد. بهترین حالت این است که هدف‌ها در عبارت‌هایی با فعل‌هایی قوی بیان شوند؛ یعنی فعل‌هایی که عمل‌گرا هستند و پدیده مشاهده‌پذیری را شرح می‌دهند. پس از تعیین هدف‌های برنامه، موضوع تعیین معیارهای مناسب برای بررسی میزان دستیابی به هر هدف مطرح می‌شود. بهترین معیار در اندازه‌گیری اثربخشی یا دستیابی به هدف‌های برنامه‌های اجتماعی، تأثیرات اجتماعی65 این‌گونه برنامه‌هاست. به بیان دیگر، تأثیراتی که برنامه‌های اجتماعی در محیط پیرامون خود برجای می‌گذارند، معیار خوبی برای داوری درباره عملکرد و همچنین مقایسه آن با هدف‌های برنامه‌اند. این تأثیرات می‌توانند در شش نظام مختلف مرتبط با محیط انسانی66 بررسی شوند: محیط‌های فیزیکی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی ـ قانونی، اقتصادی و روان‌شناختی. همچنین این تأثیرات می‌توانند در سه مرحله شامل مرحله فرصت ـ تهدید،67 مرحله گسترش ـ رویداد68 و مرحله سازگاری ـ بعد از گسترش،69 کانون توجه باشند.70 مرحله فرصت-تهدید، مرحله پیش از اجرای برنامه است. در این مرحله و با آگاهی یافتن افراد از نزدیک بودن زمان اجرای یک برنامه، امکان ایجاد تأثیر بر محیط انسانی، حتی بدون اجرای برنامه نیز هست؛ زیرا همین آگاهی می‌تواند موجب تحریک افراد به رقابت در تعریف فرصت‌ها و یا تهدیدهای احتمالی ناشی از اجرای برنامه شود. با اجرای برنامه در عمل و آغاز فعالیت‌ها، تأثیرات اجرای برنامه در مرحله گسترش ـ رویداد بررسی می‌شوند. در نهایت، اثر برنامه می‌تواند پس از پایان فعالیت‌ها نیز ادامه یابد که این کار با بررسی تأثیرات بلندمدت و در مرحله سازگاری و بیش‌سازگاری،71 انجام می‌شود. یکی از مسائل مطرح در ارزشیابی تأثیرات برنامه‌های اجتماعی، مسئله علیت و نسبت دادن است؛ زیرا در اینجا زمینه ارزشیابی72 به‌طور هم‌زمان هم به‌منزله متغیر مستقل و هم به‌مثابه متغیر وابسته عمل می‌کند. این موضوع موجب شده است تا متخصصان ارزشیابی، به فرایندها و رهیافت‌های مناسب روش‌شناسی سنجش تأثیرات اجتماعی به‌منظور تعیین علت‌ها و معلول‌ها توجه کنند.  به همین دلیل، جهت‌گیری تئوریکی ارزشیابی، موضوعی مهم و گریزناپذیر است و بسیاری بر به‌کارگیری هم‌زمان روش‌های تحقیق کمّی و کیفی در ارزشیابی تأثیرات اجتماعی تأکید می‌کنند تا بهتر بتوان معانی، برداشت‌ها و جنبه‌های فرهنگی برنامه‌ها را درک کرد.73 با این حال، در بررسی اثرات اجتماعی برنامه‌ها توجه به چند موضوع مهم است:74 1. وجود تأخیر زمانی بین ستاده‌های برنامه و ایجاد تأثیرات: برای مثال، نه‌تنها ترسیم تأثیر توزیع درآمد در بین گروه‌های مختلف اجتماعی به آسانی امکان ندارد، بررسی تأثیر افزایش درآمد بر بهداشت، آموزش، رفاه اجتماعی و یا مشارکت، نیازمند گذشت زمانی نسبتاً طولانی از افزایش درآمد است. همچنین بعضی هدف‌ها، مانند عدالت اجتماعی، حالت مستمری دارند و در طول یک دوره زمانی تصورپذیر، محقق نمی‌شوند؛ 2. عدم مطالعه اولیه75 پیش از اجرای برنامه: از آنجا که در سنجش تأثیر اجتماعی برنامه‌ها، تغییر بین موقعیت گذشته و حال مد نظر است، اگر شرایط اجتماعی، اقتصادی و محیطی پیش از اجرای برنامه نامشخص باشد، صحبت کردن درباره تغییراتی که بر اثر اجرای برنامه روی داده است، مشکل خواهد بود؛ 3. مشکل جدا کردن عوامل مؤثر بر تأثیرات اجتماعی و نسبت دادن آن به برنامه: در برنامه‌های اجتماعی، برخلاف علوم تجربی، متغیرهای فراوانی دخالت دارند. بنابراین کوشش در ساده‌ کردن موقعیت آزمایشی، به‌گونه‌ای که تنها با یک متغیر برای دست‌کاری سروکار داشته باشیم، امری غیرواقعی و یا حتی ناممکن است. برای مثال، این احتمال هست که بسیاری از سازمان‌ها، برنامه‌های همانندی را دنبال کنند. از‌این‌رو نمی‌توان تغییرات ایجادشده در محیط را با اطمینان به یک سازمان یا برنامه ویژه نسبت داد. بهترین کار در این حالت این است که فرض شود برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگری نیز وجود دارند که در ایجاد این تغییرات سهیم‌ بوده‌اند. به دلیل موارد مزبور، طرح‌های نیمه‌تجربی76 و سری‌های زمانی77 از بهترین طرح‌ها برای انجام ارزشیابی اثربخشی برنامه‌های اجتماعی به‌شمار می‌روند.78 همچنین از تحقیقات علّی ـ مقایسه‌ای79 نیز در ارزشیابی اثرات اجتماعی استفاده می‌شود؛ به این صورت که با مقایسه اثرات ناشی از اجرای یک برنامه‌ در یک موقعیت ویژه با یک موقعیت کاملاً مشابه، که فاقد آن برنامه بوده است، می‌توان اثرات اجرای آن برنامه را بررسی کرد. استفاده از این نوع تحقیق هنگامی سفارش می‌شود که نتوان متغیرهای مورد نظر را به صورت آزمایشی دست‌کاری کرد.80 علاوه بر این برخی افراد استفاده از طرح «پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با ـ بدون برنامه»81 را برای بررسی اثرات اجتماعی سفارش کرده‌اند که نیازمند انجام دو سنجش از متغیرهای مورد بررسی، پیش و پس از اجرای برنامه در دو محیط یکسان است که در یکی از این دو محیط، برنامه مورد نظر به اجرا درآمده و دیگری فاقد آن است. با این روش می‌توان قضاوت کرد که تغییرات پدید آمده در محیط تا چه اندازه به اجرای برنامه مورد نظر ارتباط داشته است.82 نتیجه‌گیری ارزشیابی اثربخشی ضمن نشان دادن میزان مؤثر بودن تلاش‌های انجام‌شده در توسعه اجتماعی، یکی از ابزارهایی است که با فراهم آوردن شواهد معتبر درباره میزان تحقق اهداف برنامه‌ها، به تصمیم‌گیران کمک می‌کند تا به تخصیص بهتر بودجه و منابع انسانی به برنامه‌های گوناگون بپردازند. با وجود این و به‌دلیل چالش‌های سنجش معتبر اثربخشی، این بُعد مهم در ارزشیابی برنامه‌های اجتماعی کمتر کانون توجه قرار گرفته است. از مهم‌ترین این چالش‌ها می‌توان به شناخت مفهومی اثربخشی، تعیین اهداف برنامه‌ و یافتن معیارهای درخور برای سنجش اثربخشی اشاره کرد. اگر چه رهیافت اهداف و رهیافت سیستمی برای پژوهش در اثربخشی برنامه‌های اجتماعی مورد استفاده‌اند، به‌دلیل مشکلات هر یک از این رهیافت‌ها، می‌توان اثربخشی این قبیل برنامه‌ها را بر مبنای اهدافی ارزشیابی کرد که با مشارکت بازیگران کلیدی در محیط اجتماع تعیین می‌شوند. این در حالی است که بهترین معیار برای اثربخشی برنامه‌های اجتماعی، بررسی تأثیراتی است که این برنامه‌ها در اجتماع برجای می‌گذارند. از آنجا که اثرات اجتماعی می‌توانند دربردارنده مجموعه‌ای از شاخص‌های کمّی و کیفی باشند، نیاز است که پژوهشگران از مهارت لازم در استفاده هم‌‌زمان از تحقیقات کمّی و کیفی برخوردار باشند. با وجود این، هنوز علاقه بسیاری به استفاده از روش‌های کمّی در ارزشیابی اثربخشی وجود دارد. به این دلیل، پیشنهاد می‌شود محققان برای تشویق انجام ارزشیابی اثربخشی، روش‌هایی را در ارزشیابی اثربخشی برنامه‌های اجتماعی گسترش دهند که ضمن مبتنی بودن بر تعیین و تبیین متغیرها و معیارهای مناسب، بتوان از آنها به‌منزله یک واسطه استفاده کرد تا بتوان با توجه به مقادیر عددی یا نسبی اطلاق‌شده به آنها، به سنجش اثربخشی این قبیل برنامه‌ها‌ پرداخت. پی‌نوشت‌ها: 1. W. R. Borg and M. D. Gall, Educational Research. p.733. 2. M. Scriven, “The nature of evaluation part I: Relation to psychology”, Practical Assessment, Research & Evaluation, Vol.6, No.11. 3. E. J. Boone, J. Pettitt and R. D. Safrit, “Program evaluation in extension”, Journal of Extension Systems, No.1, p. 87. 4. A. Dorward, “The classification and organization of monitoring and evaluation activities in agricultural development projects”, Agricultural Administration & Extension, Vol.30, P.163. 5. A. I. Carvalho, R. C. Bodstein, Z. Hartz, and A. H. Matida, “Concepts and approaches in the evaluation of health promotion”, Rev. Ciencia & Saude Coletiva, No.3, p. 527. 6. سازمان خواروبار جهانی، بهبود کیفیت آموزش: راهنمای مربی برای ارزشیابی، ص10. 7. R. A. Jones, Research Methods in the Social and Behavioral Sciences. P. 252. 8. C. H. Weiss, Evaluation Research: Methods of Assessing Program Effectiveness, p. 8. 9. Evaluation Research. 10. Accountability. 11. R. A. Jones, Op.Cit, p. 251. 12. J. A. Christenson and P. D. Warner, “An assessment model for the cooperative extension services”, Rural Sociology, Vol. 47, p. 369. 13. جیمز. ا. بافورد و آ. جی. بدیان، مدیریت در ترویج، ص431؛ A. W. Van den Ban, “Extension policies, policy types, policy formulation and goals”, In Investing in Rural Extension: Strategies and Goals, p. 94. 14. Scriven. 15. M. Scriven, “The methodology of evaluation”, In Perspectives of Curriculum Evaluation, p. 45. 16. Positivism. 17. C. T. Fitz-Gibbon, and L. L. Morris, How to Design a Program Evaluation, p. 18. 18. K. M. Costner, S. Wagner and D. T. Owens, “Content-responsive program evaluation: An integrated preservice example”, Presented at Annual Meeting of the Association for Mathematics Teacher Education, p. 3. 19. Objective Oriented.
20. Measurement Specialist.
21. Management Oriented.
22. Consumer Oriented.
23. Participant Oriented.
24. Expertise Oriented.
25. Adversary Oriented.
26. Productivity.
27. Efficiency.
28. Effectiveness. 29. J. Murphy, and T. J. Marchant, Monitoring and Evaluation in Extension Agencies, p. 2. 30. M. Ravallion, Evaluation in the Practice of Development, p. 4. 31. R. A. Jones, Op.Cit, p. 252. 32. گوئل کهن، «مدلی چهار وجهی در تعیین اثربخشی سازمانی: یک روش‌شناسی علمی برای محاسبه اثربخشی سیستم‌ها»، مطالعات مدیریت، ش20، ص50. 33. C. H. Weiss, Op.Cit, p. 3. 34. I. A. Akinbode, “The organization and effectiveness of the agricultural extension service in Nigeria”, Agricultural Administration, p. 271. 35. Ibid. 36. گوئل کهن، همان، ص51و52. 37. System Approach.
38. Goal Approach.
39. J. A. Christenson and P. D. Warner, Op.Cit, p. 371.
40. Actors.
41. Goal-Statement. 42. گوئل کهن، همان، ص53. 43. I. A. Akinbode, Op.Cit, P.272. 44. Y. M. Mensah, K. C. Lam, and R. H. Werner, R. H. “An Approach to Evaluating Relative Effectiveness in Non-Profit Institutions”, Presented at: American Accounting Association Governmental and Nonprofit Section Midyear Conference, P.2. 45. B. M. Stecher, and W. A. Davis, How to Focus an Evaluation, p. 38. 46. I. A. Akinbode, Op.Cit, p. 273. 47. Material Objectives. 48. P. Oakley, “The monitoring and evaluation of non-material objectives of extension”, In G. E. Jones (ed.), In Investing in Rural Extension: Strategies and Goals, p. 248. 49. Natural Science Paradigm. 50. Qualitative Paradigm. 51. M. Q. Patton, How to Use Qualitative Methods in Evaluation, p. 7. 52. Hypothetic-Deductive.
53. Holistic-Inductive.
54. Instrumental-Technocratic.
55. Interpretative.
56. Practical.
57. Empowerment. 58. D. Marsden, and P. Oakley, “Future issues and perspectives in the evaluation of social development”, Community Development Journal, vol.26, p. 316. 59. B. M. Stecher, and W. A. Davis, Op.Cit, p. 36. 60. L. Robson, H. S. Shannon, L. M. Goldenhar, and A. R. Hale, Guide to Evaluating the Effectiveness of Strategies for Preventing Work Injuries: How to Show Whether a Safety Intervention Really Works, p. 2. 61. Side Effects. 62. Responsive Evaluation. 63. R. E. Stake, Program evaluation particularly responsive evaluation, p.1; M. Q. Patton, Op.Cit, p. 44. 64. R. A. Jones, Op.Cit, p. 255.
65. Social Impact.
66. Human Environment.
67. Opportunity-Threat.
68. Development-Event.
69. Adaptation-Post Development. 70. R. Gramling, and W. R. Freudenburg, “Opportunity-threat, development, and adaptation: Toward a comprehensive framework for social impact assessment”, Rural Sociology, vol 57, p. 217. 71. Over Adaptation.
72. Context. 73. A. I. Carvalho, R. C. Bodstein, Z. Hartz, and A. H. Matida, “Concepts and approaches in the evaluation of health promotion”, Rev. Ciencia & Saude Coletiva, No.3, p. 526. 74. E. L. Hyman, “Monitoring and evaluation of forestry projects for local community development”, Agricultural Administration, vol.19, p. 141. 75. Base Line Study.
76. Quasi-Experimental Design.
77. Time Series.
78. L. Robson, H. S. Shannon, L. M. Goldenhar, and A. R. Hale, Op. Cit, p. 4.
79. Causal-Comparative Research.
80. W. R. Borg and M. D. Gall, Op. Cit, p 533.
81. Pre-Post With and Without Project. 82. R. Bond, “Summary of Key Issues in Impact Assessment Methodology”. Available at: http://www.sed.manchester.ac.uk/research/iarc/ediais/pdf/summarykeyissues.pdf, P.3. منابع بافورد، جیمز ا. و آ. جی بدیان، مدیریت در ترویج، ترجمه محمد چیذری، تهران، معاونت ترویج و مشارکت مردمی وزارت جهاد سازندگی، 1375.
سازمان خواروبار جهانی، بهبود کیفیت آموزش: راهنمای مربی برای ارزشیابی، ترجمه محمد چیذری، تهران، مرکز مطالعات برنامه‌ریزی و اقتصاد کشاورزی، 1374.
کهن، گوئل، «مدلی چهاروجهی در تعیین اثربخشی سازمانی: یک روش‌شناسی علمی برای محاسبه اثربخشی سیستم‌ها»، مطالعات مدیریت، ش،20، زمستان 1377، ص 48ـ74. Akinbode I. A, “The organization and effectiveness of the agricultural extension service in Nigeria”, Agricultural Administration, vol 3, 1976, p. 271-284. Bond, R, “Summary of Key Issues in Impact Assessment Methodology”, Available at: http://www.sed.manchester.ac.uk/research/iarc/ediais/pdf/summarykeyissues.pdf, Accessed: March 9, 2009. Boone E. J., Pettitt J. and Safrit R. D, “Program evaluation in extension”, Journal of Extension Systems, n 1, 1994, p. 87-121. Borg W. R. and Gall M. D, Educational Research, London, Longman, 1983. Carvalho A. I., Bodstein R. C., Hartz Z. and Matida A. H, “Concepts and approaches in the evaluation of health promotion”, Rev. Ciencia & Saude Coletiva, n.3, 2004, p. 521-529. Christenson J. A. and Warner P. D, “An assessment model for the cooperative extension services”, Rural Sociology, vol 47, 1982, p. 369-389. Costner K. M., Wagner S. and Owens D. T, “Content-responsive program evaluation: An integrated preservice example”, Paper presented at the Annual Meeting of the Association for Mathematics Teacher Education, February 10-12, 2000, NC, Charlotte. Dorward A, “The classification and organization of monitoring and evaluation activities in agricultural development projects”, Agricultural Administration & Extension, vol 30, 1988, p163-175. Fitz-Gibbon C. T. and Morris L. L, How to Design a Program Evaluation, California, Sage, 1987. Gramling R. and Freudenburg W. R, “Opportunity-threat, development, and adaptation: Toward a comprehensive framework for social impact assessment”, Rural Sociology, vol 57, 1992, p. 216-234. Hyman E. L, “Monitoring and evaluation of forestry projects for local community development”, Agricultural Administration, vol 19, 1985, p. 139-160. Jones R. A, Research Methods in the Social and Behavioral Sciences, Massachusetts, Sinauer Associates, 1985. Marsden D. and Oakley P, “Future issues and perspectives in the evaluation of social development”, Community Development Journal, vol 26, 1991, p. 315-328. Mensah Y. M., Lam K. C. and Werner R. H, “An Approach to Evaluating Relative Effectiveness in Non-Profit Institutions”, Paper presented at: American Accounting Association Governmental and Nonprofit Section Midyear Conference, Feb 21-26, 2006, Miami, Philadelphia. Murphy J. and Marchant T. J, Monitoring and Evaluation in Extension Agencies, Washington, World Bank, 1988. Oakley P, “The monitoring and evaluation of non-material objectives of extension”, In G. E. Jones (ed.), Investing in Rural Extension: Strategies and Goals, London, Elsevier Applied Science Publishers, 1986, p. 247-253. Patton M. Q, How to Use Qualitative Methods in Evaluation, California, Sage, 1987. Ravallion M, Evaluation in the Practice of Development, Policy Research Working Paper no. 4547, World Bank, 2008. Robson L., Shannon H. S., Goldenhar L. M. and Hale A. R, Guide to Evaluating the Effectiveness of Strategies for Preventing Work Injuries: How to Show Whether a Safety Intervention Really Works, Cincinnati, National Institute for Occupational Safety and Health, 2001. Scriven M, “The nature of evaluation part I: Relation to psychology”, Practical Assessment, Research & Evaluation, vol 6, 1999, no.11. Scriven M, “The methodology of evaluation”. In R.E. Stake (ed.), Perspectives of Curriculum Evaluation, Chicago, Rand McNally, 1967, p. 39-83. Stake R. E, Program evaluation particularly responsive evaluation (Occasional Paper Series), University of Illinois at Urbana-Champaign, Center for Instructional Research and Curriculum Evaluation, 1975. Stecher B. M. and Davis W. A, How to Focus an Evaluation, California, Sage, 1987. Van den Ban A. W, “Extension policies, policy types, policy formulation and goals”. In G. E. Jones (ed.), Investing in Rural Extension: Strategies and Goals, London, Elsevier Applied Science Publishers, 1986, p. 91-97. Weiss C. H, Evaluation Research: Methods of Assessing Program Effectiveness, New Jersey, Prentice-Hall, 1972. احمد عابدی سروستانی/ استادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان                                                                   منبع: دو فصل‌نامه پژوهش شماره6 انتهای متن/

93/11/11 - 07:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن