واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۳
یک ناشر گفت: کتابسازی زمانی اتفاق میافتد که کتابهایی تولید شوند که مخاطب ندارند ولی وقتی کتابی مورد استقبال قرار میگیرد و بازار فروش پیدا میکند، بحث کتابسازی منتفی است. منصور جامشیر - مدیر انتشارات نگارینه - در گفتوگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: ما سالیان دراز کتابهایی مثل «سیندرلا» را به عنوان کتاب بد معرفی کردهایم اما هیچوقت دقت نکردهایم که این کتاب بد چه خصلتهای خوبی دارد که بچههایمان تا این اندازه آن را دوست دارند. او افزود: باید برای آنچه بد میدانیم جایگزین مناسبی را قرار دهیم. این جایگزین کردنها با دقت بر ویژگیهای مثبت کتابهای پرمخاطب ممکن است. صرف اینکه ما این کتاب را بد بدانیم کفایت نمیکند. باید ببینیم چنین کتابهایی چگونه توانستهاند مرزهای کشورها را بشکنند و از کشوری به کشور دیگر سفر کنند. این ناشر تاکید کرد: در حال حاضر گروهی تصور میکنند کتابی که در آن یک نویسنده، تصویرگر و بالأخره ناشر باشد کتاب خوبی است، در حالی که یک کتاب میتواند با خطوط کمتر و سادگی صوری کاربرد بیشتری برای مخاطب داشته باشد، مثل کتابهای «فسقلی» که به داستانهای کوتاه و در ارتباط با کودکان گروه سنی «الف» - پیش از دبستان - میپردازد. من این کارها را مهندسی کتاب میدانم. او تاکید کرد: مهندسی کتاب یعنی ساختن کتاب براساس نیازهای جامعه. لزومی ندارد نویسنده چنین کتابهایی الزاما از نویسندگان سرشناس باشد؛ چنین فردی میتواند فقط نویسندهای قوی باشد که در کنار یک تصویرگر توانمند با مدیریت هماهنگ و فکرشده به تولید کتابهایی دست بزند که مورد توجه مخاطب و تامینکننده نیازهای اوست. جامشیر گفت: خیلیها کتابسازی را مقولهای بیهوده میدانند. شاید در گذشته اینگونه بود؛ زمانی که ناشران برای حضور در غرفههای بزرگتر نمایشگاهی دست به تولید کتابهایی با تیراژ پایین میزدند یا برای تمدید مجوز نشرشان به چنین تولیداتی دست میزدند. اما فراموش نکنید انتشارات نوعی بنگاه اقتصادی است. او افزود: این بنگاه اقتصادی مجبور است براساس قوانین و مقررات بازرگانی عمل کند. درست است که کالای فرهنگی است ولی برای گردش این کار فرهنگی نیازمند پول است؛ ولی اگر کتابی تولید شود که مخاطب از آن استفاده نکند بازرگانی صورت نمیگیرد. بازرگانی امروز نتیجه تجزیه و تحلیل گروه هدف و سلایق و خواستههای اوست و سعی میکند از تمام اینها در رابطه با تولید خود استفاده کند. این ناشر با تاکید بر اینکه گروه هدف و مخاطب در تولید کتابهای کودکان متفاوتاند تاکید کرد: در قضیه کتابهای کودک چرخه تولید پیچیدهتر میشود. کودک مخاطب من خریدار تولیدات من نیست بلکه اولیا و مربیان او هستند که کالا را برای او خریداری میکنند بنابراین باید سلایق این گروه را هم در تولید لحاظ کنیم. از همین روست که برخی مواقع فروش کالا (کتاب) با موفقیت همراه است و گاهی اینطور نیست. او تصریح کرد: نیاز جامعه را باید درک کرد. شکل ظاهری جامعه ما در خیلی از جنبهها شبیه جوامع اروپایی شده است ولی مترجم نمیتواند هر آنچه را اروپاییها مینویسند و میگویند عینا ترجمه کند. او نیازمند تغییر در متون ادبی است که از آن سوی مرزها میرسند کما اینکه در تصویرسازی هم باید اثر را تا آنجا که میتواند با فرهنگ بومی نزدیک کند. بنابراین میبینیم که حتی کار ترجمه هم چندان راحت نیست. جامشیر گفت: هر ناشری برای موفقیت در کار خود نیازمند نیازسنجی است. ناشرانی موفق هستند که براساس نیاز جامعه حرکت کنند. در جوامع پیشرفته هیچ ناشری برای تولید دو یا پنجهزار کتاب تن به کار نمیدهد. آنان به ارقام بالایی در نشر فکر میکنند چرا که نشر برای آنان مقوله اقتصادی است اما در ایران به دلیل پایین بودن تیراژ کتاب نویسنده و تصویرگر خوب نمیتوانند از این کار ارتزاق کنند. به همین دلیل در خیلی از جهات ما منابع نوشتاری خوب در تالیف در اختیار نداریم. به هر صورت من فکر میکنم کتابی که مخاطب دارد و تقاضایی در بازار برای آن وجود دارد کتاب کتابسازی تلقی نمیشود و نباید به آن انگ کمارزش بودن زد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]