محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832537167
اندیشکده شورای اروپایی روابط خارجی: اقدام نظامی غرب علیه داعش، خطراتی به‌مراتب بیش از منافعش در پی دارد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اندیشکده شورای اروپایی روابط خارجی:
اقدام نظامی غرب علیه داعش، خطراتی به‌مراتب بیش از منافعش در پی دارد
ادامه حمله نظامی به داعش می‌تواند خطرات به مراتب بیشتر از تهدیدات داعش برای منافع غرب داشته باشد و وجود چنین رویکردی در پشت پرده تحریکات ضد غربی داعش دور از تصور نیست.
به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، اندیشکده شورای اروپایی روابط خارجی در یادداشتی به قلم «جولین بارنز- دیسی و دانیل لوی و الی گران مایه» نوشت: ژانویه 2015 یادآور ششمین ماه از عملیات نظامی بر علیه گروه داعش (کشور خود خوانده اسلامی ) در کشور های عراق و سوریه است. پنج کشور اروپا در تازه ترین ائتلاف خود به رهبری آمریکا در حملات هوایی به کشور عراق شرکت کردند و باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به عنوان چهارمین رئیس جمهور این کشور در کنار هم سلکان آغازگر جنگ در منطقه مسئولیت این حملات را برعهده گرفته است. همانطوریکه شواهد و قرائن گویاست، به سختی می‌توان گفت که نتایج حاصله تاکنون رضایت‌بخش و دلگرم کننده است. تشکل سریع ائتلاف بیش از 60 کشور که اکثریت آنها از کشورهای منطقه هستند، تداعی‌کننده دیدگاه مشترک و اولویت‌دهی به رویکرد تهدیدی است که ازسوی سردمداران متعصب و خشک مغز افراط گرای داعشی حاصل شده است. با این حال قبول چنین فرضیه‌ای احتمالا ساده لوحانه خواهد بود. داعش گروهی است که همواره به عنوان مجری و بستر ساز سیاست‌ها و روایت موجود در منطقه نگریسته می‌شود. داعش علاوه برایفای نقش متغیر بازی، همواره به عنوان سپر بلای رویکردهای وضع موجود، خطاهای ژئوپولیتیک و سیاستهای داخلی اتخاذ شده غیر مردمی؛ ویا به عبارت دقیق تر عامل دینامیکی خیزش‌ها و قیام های کشورهای اسلامی در منطقه مورد استفاده قرار گرفته است. این اندیشکده به نقل از نویسندگان مقاله ادامه می‌دهد : کشورهای غربی مسئول ظهور نیروهای تندرو و افراطی در راه‌اندازی جنگ 2003 و زمینه‌ساز اضمحلال وضعیت خشونت بار؛ و نیز فرقه گرایی درعراق هستند. با این وجود، هر راه حلی که در مقابله با چالش‌های بوجود آمده از سوی داعش اتخاذ می‌شود باید بر عوامل و محرکان منطقه‌ای که زمینه ساز بحران های سه سال گذشته بوده و موجبات تقویت و ترغیب سیاستهای به‌کار گرفته را فراهم آورده‌اند تمرکز شود. این مقاله ضمن اشاره به مخاطرات واکنش‌های نظامی‌گرا در منطقه می‌افزاید: تهدیدات داعش، حداقل برای کسانی که تحت سلطه آن زندگی می‌کنند یک تهدید واقعی و جدی است. داعش ماهیتا" توسعه طلب است. این گروه از تجهیزات جنگی پیشرفته همچون هواپیماهای جنگنده برخوردارست. چنانچه تعدادی از آنها بخواهند به زادگاه خود در کشورهای اروپایی بازگردند، تهدید جدی برای دولتهای این کشورها خواهند بود. داعش مظهر تعصب و خرافه پرستی است، با این وجود تجربه شکست و ناکامی مظاهر افراط‌گری و گروه‌های تندرو در گذشته فراروی آموزه‌ها و تجارب این گروه است. این گروه تا حدودی نظم و حاکمیت خود را در مناطق تحت سلطه تثبیت کرده وگروه‌های جهادی در صحرای سینای مصر و درنا در لیبی و برخی نقاط دیگر به آن ابراز وفاداری نموده‌اند. اقدامات نظامی و ضربات مهلک وارده به داعش این گروه را از ادامه راه در عراق و سوریه بازداشته و قدرت نظامی و توان ایدئولوژیکی این گروه در مناطق تحت سلطه رو به تحلیل رفته است. از سوی دیگر، منابع مالی و اقتصادی این گروه همچون صادرات نفت مورد هدف قرار گرفته و از نظر مالی تضعیف شده است. به هر حال پس از ماه‌ها حملات مسلحانه، روشن و واضح است که امکان ادامه روند موجود وجود دارد. به این معنا که پوشش رسانه‌ای اقدامات وحشیانه داعش مبنی بر سربریدن گروگان‌های وابسته به کشورهای غربی که ترس و دلهره را به دل کشورهای مزبور وارد کرده‌اند، مستمسکی است تا به جای نقش‌پذیری و شرکت بازیگران منطقه‌ای که هر ساله ده‌ها میلیارد دلار صرف هزینه تسلیحاتی خود می‌کنند، رهبران کشورهای غربی اقدامات نظامی سنگینی را علیه گروهی که خود نیز تحت سلطه آمریکا می‌باشد، بکار گیرند. آمریکا تقریبا 85 درصد از حملات هوایی علیه سوریه و عراق؛ و نیز طی سه ماه گذشته ، بیش از 90 درصد حملات هوایی در سوریه را خود بر عهده گرفته است. بنابر ادعای این اندیشکده، هم اکنون شک و تردیدهای زیادی در خصوص میزان کارایی و خطرات ناشی از واکنش‌های نظامی‌گرا در اذهان وجود دارد. تشکل بیشتر نظام سیاسی در عراق با ابهام روبرو شده است؛ و از طرفی، شبه نظامیان شیعه همگام با دولت بسیج شده‌اند تا با بهره گیری از حملات هوایی آمریکا، عملیات نظامی گسترده فرقه ای خود را آغاز کنند. حملات هوایی در سوریه که دیگر گروه‌های اسلامی غیر افراطی را مورد هدف قرار داده است ، به نفع بشار اسد رئیس جمهور سوریه رقم خورده است. اقدامات نظامی در دو کشور عراق و سوریه از یک سو عواقب و خطرات ناخواسته‌ای از جمله بسیج گسترده حمایت‌های اهل سنت از این کشورها را در بر داشته و ازسوی دیگر، احساسات ضد غربی را برافروخته است. ادامه این استراتژی می‌تواند خطرات به مراتب بیشتر از تهدیدات داعش برای منافع غرب داشته باشد و وجود چنین رویکردی در پشت پرده تحریکات ضد غربی داعش دور از تصور نیست. ضمن تاکید نویسندگان در این مقاله بر اتخاذ سیاست‌ها و روش‌های غیر نظامی در برخورد با داعش آمده است: تا زمانیکه هر نوع تلاشی برای جلوگیری از توسعه سرزمینی گروه داعش نیازمند بکارگیری روش‌های نظامی باشد، واضح و روشن است که باید با گستردگی توان نظامی این گروه در داخل و خارج مقابله نمود. اساسا، حداقل اگر نگوییم با اصرار دولت فراگیر در عراق، اما ائتلاف ضد داعش با رویکرد سیاسی شکل گرفته است. بنظر می‌رسد ادامه چنین روندی اساسا در عراق و بعضا در سوریه با مشکل روبرو شده و لنگان لنگان و نامطمئن به پیش خواهد رفت. در بخش دیگری از این مقاله آمده است: کشورهای حوزه خلیج فارس به سهم خود و به منظور دستیابی به اهداف ژئوپلیتیک خود قاطعانه از بسیج فرقه‌ای اهل سنت حمایت و پشتیبانی کرده و با استفاده از حذف دمشق از مدار سیاسی و امنیتی ج.ا.ایران، از درگیریها و کشمکش‌های موجود در سوریه همچون ابزاری در جهت تثبیت مجدد نظم قدرت در منطقه و بهره برداری می‌کنند. این کشورها چه بطور مستقیم و چه با بهره‌گیری از کانال‌های قوی و آموزه‌های دینی و نیز از قدرت و حامیان رسانه‌ای اهل سنت از احساسات و ناامیدی و آزرده خاطری اهل سنت، از وضع موجود مشتقانه استفاده کرده‌اند. به افراطگرایی همواره به عنوان ابزار کمکی و اهرمی قوی و انعطاف پذیر برای تضعیف رقبا و پیشبرد اهداف سیاسی در منطقه نگریسته شده است (مادامی که با مخالفین داخلی و خارجی و با استفاده از ابزارهای سیاسی غیر مردمی چالش و درگیری وجود دارد ). کشور ترکیه دقیقا چنین جایگاهی را برای خود متصور است، بطوریکه از طریق گروه‌های افراط‌گرا و تند رو؛ حداقل در سرتاسر مرزهایش، به عنوان ابزاری برای تضعیف کردهای سوریه و همینطور بشار اسد نادیده گرفته شده وبه حال خود رها شده است. آنکارا همواره از درگیری‌های کردها به عنوان ابزاری برای تحریک اهداف کردهای منطقه و تحلیل مسیر صلح دولت ترکیه با کردهای این کشور؛ به ویژه با حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)، استفاده ابزاری کرده است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی از شکاف‌های سیاسی منطقه‌ای به اشکال مختلف از جمله صدور بیانیه سیاسی اسلامگرایان سنی همچون اخوان المسلمین؛ و به اشکال نسبتا دموکراتیزه و غیر خشونت آمیز همچون صدور بیانیه سیاسی و مذهبی در صدد مسدود کردن راه‌های برون‌رفت از بحران هستند. تمایل ریاض جهت الحاق به کمپین ضد داعش بخشی از اقدامات این کشور برای جبران مافات و نیز تامین مداخلات آمریکا در سوریه که مدتها طالب آن بود، است. همچنین ترکیه مایل نیست که وارد جنگ با داعش شود، بدون آنکه ضمانتی برای مقابله با بشار اسد دریافت نماید. ارتش ایران با فشار بر داعش و و فراتر از اقدامات ائتلافی غرب پیشرفت نسبی داشته به اقدامات خود ادامه می‌دهد. این مقاله در بخش دیگری اضافه می‌کند: در حال حاضر، علی‌رغم تهدیدات مطرح از سوی داعش که سرنگونی کل نظم منطقه‌ای بخشی از اهداف خلیفه خود خوانده این گروه است، تحرک قابل توجهی از سوی عاملان اصلی ظهور این گروه مشاهده نشده است. شاید پاسخ این سوال در بخشی از ملامت و سرزنش در مداخلات غرب نهفته باشد؛ به این معنی که با پذیرش مالکیت اصلی واکنش، باری از مسئولیت‌ها از دوش بازیگران منطقه برداشته است. این امر ذاتا یک خطر اخلاقی برای آمریکا و کشورهای غربی که در مبارزه با داعش هستند، به شمار می‌رود. این امر سبب می‌شود که متحدان منطقه‌ای بدون مواجهه با پیامدها به خطرات بیشتری دست بزنند و بدینوسیله داعش را از قالب یک تهدید عمومی به یک فرصت مدیریت شده تغییر دهند. رقابت میان کشورهای غربی به ویژه آمریکا در حال فزونی و بیانگر حس عمیقی از شک و بی‌اعتمادی در منطقه است. علی‌رغم میل به کاهش حضور فیزیکی، تلاش آمریکا برای نفوذ و سلطه در منطقه و مذاکرات مستمر هسته‌ای با ایران همچنان ادامه دارد. ریاض در پی جلوگیری از هر گونه چشم انداز شکل گیری آرایش جدید آمریکا در منطقه و نیز ایجاد سد درقبال سیاستهای آمریکا با متحدینش در جهت ضدیت با رقبا و دشمنان اصلاح‌ناپذیری همچون ایران است. اسرائیل نیز با اتخاذ همین رویکرد در پی تقویت نفوذش در واشنگتن است. تهران نیز به سهم خود، در حالی که نسبت به مذاکرات با متحدین استراتژی جدید آمریکا خوش بین نیست، قصد دارد تا به منافع خود رسیده و به‌عنوان یک و متعادل کننده در برابر آمریکا با کمترین تهدید ظاهر می‌شود. این اندیشکده با بیان رویکرد منفعت جویانه بازیگران منطقه مبنی بر تحکیم اهداف خود در نبرد با داعش اظهار می‌دارد: مادامی که کردها از سوی داعش مورد تهدید قرار گرفته‌اند، شرایط جاری به عنوان آغاز جدید تسریع تلاش دیرینه جهت تشکیل خودمختاری بزرگترهمچون تامین کمک‌های مستقیم نظامی از سوی کشورهای غربی و نظم دهی مجدد به تثبیت قدرت داخلی در میان کردها تلقی می‌گردد. مصر و اسرائیل هر دو سعی دارند از تهدیدات ناشی از داعش برای بزرگ جلوه دادن تهدیدات افراطگرایانه مورد ادعای خود استفاده کرده و توان خود را برای اعمال فشار بر دشمنان خود یعنی حماس و بالنسبه اخوان المسلمین بسیج نمایند. اردن نیز در پی دستیابی به ارتفاعات جدید است تا بدین طریق به ثبات منطقه‌ای دیرینه و مدینه فاضله خود برسد. در تمام منطقه اردن و عربستان سعودی از رهبران کشور های عربی خواسته‌اند که در کشورهای خود قانون جدید ضد ترور بر علیه داعش (همچون اروپا) به تصویب مجلس برسانند تا بدین طریق بیشتر مایل باشند فضا را برای فعالیت مخالفین سیاسی شروع و افراط‌گری در کشور محدود سازند. لبنان از قدرت مورد حمایت بی‌سابقه‌ای در منطقه برخوردارست. این کشورسبب تسهیل معنادار دفع افراط‌گری‌های مورد حمایت داعش در منطقه است. ایران و عربستان در کنار حامیان و مدافعان داخلی لبنان، عزمی مشترک در مقابله با داعش داشته و از اینکه افراط گرایان پایگاه محکم و مطمئنی در این کشورها پیدا کرده و نفوذ و ثبات نسبی یابند، واهمه دارند. موضوع خطرناکی که در حال حاضر بازیگران با نفوذ منطقه و نیز سیاستمداران غربی با آن روبرو هستند این است که آیا این احتمال وجود دارد که اتفاق نظر و اجماع وسیع‌تری بوجود آید واگر پاسخ مثبت است، چرا؟ در حال حاضر کشور لبنان مظهر ناهنجاری استثٍنایی است. لبنان به لحاظ مجاورت با سوریه از اهمیت فوق العاده استراتژیکی برخوردارست و دستیابی به ثبات منطقه ای گسترده تر به سرنوشت این کشور گره خورده است. قطعا تلاش برای شرایطی متضاد با شرایط حاضر بسیار دشوار خواهد بود. نویسندگان این مقاله با برشمردن انگیزه های تملک منطقه ای داعیان مبارزه با داعش می نویسند: داعش هنوز هم تهدیدی جدی برای همه است و از پتانسیل تغییرات محاسبات منطقه ای برخوردارست. داعش طرح های ویژه ای برای عربستان در دست دارد و آشکارا این را اعلام کرده است. عربستان سعودی کشوری است که تولیت دو مکان مقدس را برعهده دارد و شهروندان زیادی از این کشور در نبرد با داعش علیه سوریه و عراق شرکت کرده اند، ولی دیری نخواهد پائید که نوک پیکان این گروه علیه عربستان سعودی برخواهد گشت. برای ایران نیز داعش تهدید نظامی جدی برای هم پیمانش؛ یعنی عراق است. داعش به خاطر برخورداری از پتانسیل های تهدیدات و عملیاتی کردن آنها و نیز کشاندن آنها به مرزهای این کشور و تقویت مطالبات و اهداف کردهای مستقر در ترکیه، صلح و آرامش این کشور را تهدید می کند. تقریبا تمام کشورهای منطقه از اینکه تعدادی از شهروندانشان به داعش پیوسته و موجبات گسترش افراط گریی و خشونت می شوند، مورد تهدید قرار گرفته اند. به هر حال هر چه بازیگران منطقه تصور کنند که غرب همراه و مراقب داعش است، بیشتر احتمال دارد که از مسئولیت های خود شانه خالی کنند. بازیگران کلیدی منطقه نباید کوتاه آمده و راه سازش را در پیش بگیرند، بلکه باید ضمن همتراز کردن سیاست هایشان در مقابله با داعش، نبرد با این گروه را در اولویت قطعی خود قرار دهند. محدودیت هایی که باراک اوباما در عملیات برضد داعش با آن روبرو است، وی را از گردونه عملیات در منطقه خارج ساخته و به سمت و سوی درگیری ناخواسته سوق داده و از اهداف اصلی خود دور می سازد. چنانچه غرب قصد مالکیت عراق و سوریه را از طریق نظامی نداشته باشد (اقدامی که در نهایت غیر عقلانی و غیر منطقی خواهد بود)، آنگاه باید بر نقش‌پذیری خود به عنوان بازیگر منطقه اصرار ورزد. کانون نقش‌پذیری غرب باید به سمت وسویی سوق پیدا کند که به لحاظ ماهیت مسئولیت‌ها، دلگرم کننده باشد. بخشی از این مسئولیت‌ها باید به اتخاذ سیاست هایی برگردد که بازیگران را مجبور سازد تا مقابله با تهدیداتی را که از سوی داعش متوجه آنهاست، بپذیرند. این رویکرد باعث می شود تا سطح مداخلات نظامی غرب نیز محدود گردد. اروپا و ایالات متحده باید بپذیرند که اساسا برخورد با داعش صرفا از راه نظامی و یا استفاده از بازیگران غیر مسلمان نبوده، بلکه ابزارهای فرهنگی و عقیدتی هم باید مد نظر داشته باشند. شکی نیست که داعش ازسیاست های غرب مبنی بر شراکت و دخالت های نظامی در سرنوشت مسلمانان بشدت خشمگین است و در این میان بخشی از بازیگران خارجی و غیر منطقه ای در وجود چنین رویکردی مقصر و آتش خشم را در میان این گروه شعله ورتر ساخته است. حملات و فشار های نظامی وارده بر گروه داعش ملموس بوده و تبعات فاجعه انگیز انسانی تنها منحصر منطقه نخواهد شد. در عراق شاهد گسترش حملات بر ضد داعش هستیم و نبرد بر علیه مواضع استراتژی این گروه از جمله سد موصل و سایر مناطق تحت نفوذ همچنان ادامه دارد. غرب باید خود را برای یک رویکردی صبورانه و بلند مدت نسبت به پدیده های افراط گرایی آماده سازد. مداخلات نابجا و نسنجیده نه تنها کاهش‌دهنده نیست بلکه گسترش‌دهنده افراطگرایی است. داعش ممکن است تاریخ مصرفش پایان یافته باشد و در نهایت دست به خودزنی کند. روابط عناصر متحد و در راستای داعش ممکن است به مرور زمان در منطقه شکل منطقی تر و واقع بینانه تری به خود بگیرد. چنانچه دولت مرکزی عراق نسبت به آینده خویش در این کشور خوشبین باشد، این امکان وجود دارد اهل سنت دست از طرفداری از داعش بردارند، بویژه آنکه ببینند که این گروه جاذبیت و کشش خود را درمیان طرفداران در منطقه از دست داده و یا اینکه درگیر مشکلات اداره مناطق تحت کنترل خود می باشد. به هر حال، این قدرت‌های منطقه ای هستند که بازیگردانان بزرگ منطقه و کلیه سرزمین‌هایی خواهند بود که زمانی تحت کنترل داعش بوده است. ضمن تائید این واقعیت که حوزه جنگ به مناطق صرفا نظامی محدود نگشته و سعی می شود به کمک ترکیه جریان حضور هواپیما های جنگنده در نبرد زمینی و نیز در مرزهای این کشور محدود گردد، با این وجود ما شاهد ادامه و گسترش جنگ هستیم. ارائه کمک های بشر دوستانه به آوارگان سوری ناشی از جنگ با داعش که به کشور های همسایه کشانده شده‌اند، امری حیاتی است ؛ تا بدینطریق ضمن حمایت و قدردانی ازتلاش های کشورهای اردن و ترکیه و لبنان درمیزبانی آوارگان، از انتشار پیام های افراط گرایانه داعش جلوگیری بعمل آید. مضافا اینکه، تمامی مناطق آسیب دیده متاثر از جنگ در داخل کشورسوریه باید تحت کمک‌های فوری بشر دوستانه قرار گیرند. این اندیشکده افزود: باید تمام سعی و تلاش را مصروف حل بحران‌هایی نمود که کشور های عراق و سوریه و مناطق تحت پوشش ایران و عربستان متاثر از آن هستند. تا مادامی که بحران های فوق وجود داشته و آتش سیاست های فرقه ای و رادیکال شعله ور و فضای هرج و مرج حاکم است، چشم انداز مناسبی برای برخورد عاقلانه و موفقیت آمیز با داعش متصور نیست. نقطه آغازین مبارزه موفقیت آمیز در این خصوص حمایت فعال و قاطع از نماینده ویژه سازمان ملل «آقای استفان دی میستورا » در امور سوریه است. آمریکا باید تمام تلاش خود را مصروف نماید تا ضمن تشکل نظام حاکمیتی و تشکیل دولت فراگیر در عراق، همگرایی معناداری را میان سه کشور ایران، ترکیه و عربستان سعودی به وجود آورد. بعد از یک دهه از تشدید درگیریها و کشمکش‌ها در سرتاسر منطقه، واضح و روشن است که ابزارهای فرونشاندن بحران های بوجود آمده از طریق پیروزیهای حذف کننده حاصل نخواهد شد؛ پیروزیهایی که ثبات قدرت کاذبی را در منطقه و در داخل و نیز در سطح بین المللی به وجود خواهند آورد. راه حل مطمئن و معنادار همانا اجرای فرایند سیاسی فراگیر و مصالحه محور است که به شهروندان کشور ها این امکان را می دهد که سرنوشت خویش را خود به دست گیرند. به جای تکیه بر بازیگران منطقه که همواره با تهدیداتی همچون داعش روبرو هستند، باید بر اروپائیان و آمریکائیانی تکیه شود که می توانند نقش سازنده تری را در تنظیم مجدد و سریع وضعیت مورد نیاز و دلخواه ایفا کنند. مترجم: بهزاد مجد پزشکیانتهای پیام/
93/10/28 - 13:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]
-
گوناگون
پربازدیدترینها