واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۳ دي ۱۳۹۳ (۲۱:۵۸ب.ظ)
معاون سياسي دفتر رئيس جمهور: حل معضل جهاني افراط، عزم و اجماع جهاني ميخواهد معاون سياسي دفتر رئيس جمهور در توئيتر خود نوشت: مبارزه با افراط راهي نيست که صرفا نظامي باشد و يا بتوان آن را يک تنه و يا يک شبه طي نمود؛ حل معضل جهاني افراط، عزم و اجماع جهاني ميخواهد.
به گزارش خبرگزاري موج، حميد ابوطالبي معاون سياسي دفتر رئيس جمهوري در صفحه توئيتر خود به بازخواني مقاله خود در سال 88 پيرامون راهکارهاي مبارزه با افراط پرداخته است.
وي بر اساس آنچه در صفحه توييتر خود نوشته، اعلام داشته که شرايط امروز و ظهور نسل دوم افراط را در مقاله سال 88 پيش بيني کرده است و طرح قطعنامه جهان عليه خشونت و افراطي گري (ويو) در سازمان ملل از سوي رئيس جمهوري نيز ريشه در راهکارهاي ارائه شده در اين مقاله داشته است.
معاون سياسي دفتر رئيس جمهوري در صفحه شخصي خود در توئيتر با بيان اينکه «اين روزها دوستان فراواني اصرار دارند که مطلبي درمورد اتفاقات پاريس و فجايع آن بنويسم» همگان را به اين مقاله که در وب سايت مرکز تحقيقات استراتژيک قابل بازيافت است ارجاع داده و نوشته است: در مقاله آورده بودم «افراط مبتني بر هر آنچه که در گريز از قدرت ميگنجد و از بينظمي اجتماعي سود ميبرد و در نابساماني اقتصادي ريشه دارد؛ بر ما خواهد تاخت.
وي افزود: بنيانهاي افراط در دهه 80، بيشتر اعتقادي بود تا سياسي و اجتماعي، و کاسته شدن از عمق و تيزي آن در دهه 90 ناشي از تطورات سياسي و گرايش به سوي قدرت، اما سر برآوردن دوباره افراط در قرن بيست ويکم، هم اعتقادي بود، هم اجتماعي و هم رواني؛ و اين يعني تحولي بزرگ. ابوطالبي در ادامه با اشاره به موارد مهم ديگري از جمله گسترش افراطيگري و تروريسم در کشوري هستهاي مانند پاکستان و ياد کردن از آن با عنوان «کوهستانهاي صعبالعبور افراط گرايي هستهاي» اينگونه ادامه ميدهد: در آن مقاله دو هشدار داده بودم. نخست اينکه از منظر جامعه شناختي، نسل دوم افراط که درحال شکل گيري است با نسل اول آن تفاوتهاي بنيادين دارد.
وي افزود: نسل اول که از درون اسلامگرايي محصور دوران جنگ سرد به درآمده است، نسلي متعاملتر، متساهلتر، کم تجربهتر و محتاجتر بود، ولي در نسل دوم که از لابلاي خشونتهاي مفرط و زندگي در هراس و جنگ سر برآورده، اثر کمتري از تعامل و تساهل و احتياج ديده ميشود. در منظر نسل اول، حفظ حيات امري ايدئولوژيک بود، ولي از ديدگاه نسل دوم، حيات وسيلهاي براي رسيدن است.
ابوطالبي سپس به تشريح هشدار دوم پرداخته، مينويسد: هشدار دوم اين بود که شناخت آمريکائيان و غربيان از اين منطقه و پيچيدگيهاي ايدئولوژيک، سياسي، جامعه شناختي و ... افراط گرايي آن بسيار نابسامان است.
تلاقي منافع مقطعي قدرتهاي فرامنطقهاي و کشورهاي درون آن اجازه نخواهد داد که اين شناخت ناکافي - درفرض صحت- بتواند موثر افتد و اگر آمريکا با هزينه کردن دهها ميليارد دلار نتواند –که به تنهايي نميتواند – بر اين امر فائق آيد، چه کسي يا کساني خواهند توانست؟ سرانجام، منطقه و وراي آن به چه سمت و سويي خواهد رفت؟
معاون سياسي دفتر رئيس جمهوري با اشاره به اينکه راهکارهايي در آن مقاله ارائه کرده است و از همين راهکارها بود که طرح و قطعنامه مبارزه با خشونت و افراط گرايي در سازمان ملل به دست آمد مينويسد: اکنون هم به نظرم بهترين راهکارها همان است که عمل به آنها ميتواند آغاز راه باشد.
راهکارهاي ارائه شده از سوي ابوطالبي که پيشتر نيز پيشنهاد تشکيل يک مرکز مبارزه با خشونت و افراط گري را نيز مطرح کرده بود، بدين شرح است که بايد از تمام متخصصان حوزههاي مختلف علمي براي شناسايي و يافتن راههاي مقابله استفاده کرد، از تعامل بيبرنامه با افراط گرايي و پروکسيسازي آن براي منافع کوتاه مدت و بکارگيري عليه ديگران به جد احتراز نمود، از معامله براي «بقاء و امنيت» با آن خودداري کرد و با هرگونه تأمين فکري، سياسي و مالي اين جريان برخورد اساسي نمود، مبارزه با افراط گرايي را به يک جريان فراگير بينالمللي تبديل و با جلب اعتماد ديگر کشورها، همگان را براي مبارزه با آن فراخواند و مبارزه با افراط راهي نيست که صرفا نظامي باشد و يا بتوان آن را يک تنه و يا يک شبه طي نمود؛ حل معضل جهاني افراط، عزم و اجماع جهاني ميخواهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]