واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ارتقاي زندگي شهري با توانمندسازي شهروندان
نویسنده : بيژن يانچشمه
آمار بالايي از جمعيتها در شهرها زندگي ميكنند كه همين امر سبب افزايش تراكم جمعيت شده است تا آنجايي كه چشم كار ميكند سازههاي مسكوني و معابر و خيابان با انبوهي از اتومبيل و انواع و اقسام خودروها ديده ميشود. با اين حال شهر به مثابه موجود زندهاي است كه نيازمند مراقبت در همه بخشهاي آن است و اگر كوچكترين كمكاري در نگهداشت آن صورت بگيرد تبعات منفي آن در كمترين زمان ممكن آشكار ميشود به عنوان مثال روزانه مقدار زيادي زباله تر و خشك توسط ساكنان و شهروندان توليد ميشود. اگر سيستم جمعآوري و نقل و انتقال زبالهها و پسماندهاي شهري دچار اخلال شود و چند روزي زبالههاي شهري جمعآوري نشود و انتقال نيابد چه بر سر شهر و شهروندان خواهد آمد. آيا اين شهر ديگر ميتواند جاي زندگي و آمد و شد باشد؟! در همه حوزهها و بخشهاي شهر ميتوان مثالهاي اينگونه را زد و آثار و نتايج آن را مشاهده كرد. بنابراين نگهداشت شهر نيازمند درآمدهاي كلان و پايدار است و اين هزينهها بايد از منابع درآمدي پايدار كسب شود تا بتوان با آن شهر را زنده نگه داشت. در اين ميان توجه به مسائل فرهنگي، اجتماعي و تفريحي و ورزشي نيز لازم است تا مورد توجه قرار گيرد چرا كه در حال حاضر شهروندان نيازها و درخواستهاي گوناگوني را از مديران و ادارهكنندگان شهري ميطلبند كه توجه به پاسخگويي به همه نيازهاي شهري شهروندان چرخه زندگي در شهرها را تكميل ميكند. توجه به نقش شهروندان در اداره شهر، مؤلفه مهمي است كه بايد بدان توجه ويژهاي صورت بگيرد. اين شهروندان هستند كه مصرفكننده و بهرهبرداران بخشهاي مختلف شهري هستند بنابراين بايد نقش آنان در زندگي شهري و گام برداشتن به سوي ارتقاي زندگي شهرنشيني پررنگتر شود. از سوي ديگر گام برداشتن به سوي سلامت شهري ميتواند با جلب مشاركت مردمي و همكاري بين بخشي صورت گيرد و محقق شود. بنابراين حركت به سوي ارتقاي زندگي شهرنشيني نيازمند تغيير در سبك زندگي شهري دارد. در اين ميان تك تك افراد خانوادهها و بخشهاي مختلف نقشآفرين هستند. متأسفانه نگاه مصرفگونه به شهر و زندگي شهري سبب شده است تا عده زيادي از شهروندان شهر را فقط خانه خود بدانند. وقتي پاي از در منزل بيرون ميگذارند فراموش ميكنند كه شهر خانه دوم آنهاست و بيشتر زمان خود و بهترين ساعات روز را در شهر به عناوين مختلف سپري ميكنند. استفاده از حمل و نقل عمومي، فضاهاي سبز، استفاده از مبلمان شهري همه همه براي آرامش و آسايش و امنيت شهروندان در نظر گرفته شده است. اين فضاهاي شهري نيازمند هزينههاي بالايي براي احداث، نگهداشت و بهرهبرداري است كه بايد اين هزينهها از جايي تأمين شود. بخشي از هزينهها از عوارض و مالياتهاي شهري، ساخت و ساز و صدور پروانه از منابع درآمدي پايدار و منابع غيرپايدار شهري تأمين ميشود تا مديريت شهري (شورا و شهرداري) بتوانند شهر را اداره كنند. در حال حاضر هزينههاي بالاي نگهداشت شهر به عنوان يك مشكل اساسي در برابر ارتقاي زندگي شهري و تغيير كيفيت زندگي مقاومت ميكند كه در اين ميان تغيير سبك زندگي ميتواند به كمك مسئولان به اداره شهر بيايد. به واقع تغيير سبك زندگي و ارتقاي كيفيت زندگي دو روي واقعيت زندگي شهري به شمار ميرود. براي روشن شدن موضوع بايد به اين موارد توجه ويژهاي صورت گيرد اينكه شهر متعلق به همه شهروندان است و اگر قرار است از شهر استفاده شود بايد در نگهداشت و ارتقاي كيفيت زندگي تك تك افراد ايفاي نقش كنند. با استفاده صحيح از وسايل نقليه عمومي و نگهداري از آنها و با توليد زباله كم و طرح تفكيك زباله از مبدأ و پاكيزه نگهداشتن شهر ميتوان علاوه بر تغيير سبك زندگي كمك شاياني به اداره شهر كرد؛ شهري كه متعلق به همه ماست. در برخي مناطق شهري و مخازن، سطلهاي زباله چندين بار در شبانه روز پر و تخيله ميشوند كه اين روند ميتواند هزينه بسياري را بر دوش مديريت شهري تحميل كند و بايد در نظر گرفت هزينههايي كه قرار است براي ارتقاي كيفيت زندگي شهري صرف شود بايد براي جمعآوري و حمل و دفع زباله صرف كرد. اين مثال در مقياس شهري با داشتن 10 ميليون جمعيت رقم بالايي ميشود كه بايد براي آن صرف شود. در همه حوزههاي شهري روند به همينگونه است يعني بخش زيادي از هزينهها و درآمدهاي مديريت شهري بايد براي درست مصرف نكردن و نامناسب بودن شيوههاي زندگي شهري صرف شود. در صورتي كه ميتوان با اين هزينه هنگفت به آباداني و ارتقاي كيفيت زندگي شهري پرداخت و اقتصاد شهري را توسعه داد و شهر را در مقابل حوادث و آسيبهاي مختلف مقاوم كرد. در اين ارتباط ميتوان گفت با تغيير سبك زندگي مسئولان شهري ميتوانند هزينهها را براي كاهش آسيبهاي شهري و از بين بردن فقر طبقاتي در شهرها هزينه كنند تا همه شهروندان بتوانند به يك نسبت از شهر و امكانات آن بهرهمند شوند. اينكه توقع داشته باشيم مسئولان شهري بتوانند با هزينههاي فعلي به درمان همه زخمهاي شهر كمك كنند، توقع درستي نيست بلكه بايد با افزايش مشاركت، مسئولان را در درست هزينه كردن درآمدهاي شهري ياري كرد. تا زماني كه همراهي شهروندان با مسئولان شهري (شورا و شهرداري) بر اساس يك نياز مشترك صورت نگيرد، هيچگاه نبايد انتظار داشت مسائل و معضلات شهري برطرف شود و بايد اين نكته را در نظر داشت كه اگر در شهر يك معضل و يا مشكل در كمترين زمان ممكن برطرف نشود به دليل ماهيت پويايي شهر، هزينههاي آن با گذشت زمان مضاعف شده و افزايش چشمگير خواهد داشت و اين روند در صورت اصلاح نشدن ميتواند به نابرابري شهري در استفاده از امكانات شهري ختم شود. با نگاهي به كشورهاي توسعهيافته ميتوان دريافت كه شهرهايي در مسير توسعه پايدار و ارتقاي كيفيت زندگي شهري گام برداشتهاند كه شهروندان آن شهرها، خود را جزئي از مسئولان اداره شهر دانسته و بر اين اساس به كمك مديران و مديريت شهري گام برداشتهاند تا توانستهاند به ارتقاي شاخصهاي استاندارد شهري دست يابند و اين جمله معروف كه «شهر ما خانه ماست» را محقق ساختهاند. گام برداشتن در مسير توانمندسازي شهروندان ميتواند به تغيير سبك زندگي فردي و گروهي در جامعه شهري ختم شود. گامي كه ميتواند اساسي حركت در مسير توسعه پايدار شهري به حساب آيد و بايد اين توانمندسازي به صورت خودجوش و پويا از درون جامعه شكل بگيرد و نقش الگوهاي شهري، نخبگان و آموزش بايد در آن توسط شهروندان پررنگتر شود كه اين گام ميتواند از واحدهاي كوچك جامعه يعني خانواده، محله، نواحي و منطقه برداشته شود و همه افراد به خصوص مسئولان در بخشهاي فرهنگي، اجتماعي، ديني در آن ميتوانند نقشآفرين باشند تا به تغيير سبك زندگي شهري كمك كنند تا اين اقدام به عنوان يك فرآيند بتواند به تغيير ساختارهاي نامناسب كنوني كمك كند و شهرها را به سوي توسعه اجتماعي سوق دهد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]