تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مى اندازد و مى گويد: «صداي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820867250




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هنوز هم به «منشور برادری» نیازمندیم


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: نقبی به اختلافات درونی جناح‌های سیاسی انقلاب هنوز هم به «منشور برادری» نیازمندیم خبرگزاری پانا:ماهنامه تربیت سیاسی اجتماعی که از سوی معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش برای معلمان و مربیان و اولیای مدارس کشور منتشر می­شود، در چهارمین شماره خود نامه یکی از خوانندگان را درباره اختلافات درونی نیروهای سیاسی انقلاب منتشر و به آن پاسخ داده است. از آنجا که محتوای این نوشته به تبیین مناسبات جریانهای سیاسی درون جبهه انقلاب کمک می­کند، بر آن شدیم تا متن این نوشته راعینا در خبرگزاری پانا برای استفاده شما قرار دهیم.
۱۳۹۳ دوشنبه ۱۵ دي ساعت 12:52

خبرگزاری پانا+

«برخورد اندیشه» این شماره «ضمیمه سیاسی اجتماعی ماهنامه تربیت» را به یک مسئله مهم و روز جامعه و کشورمان اختصاص داده‌ایم که از سال‌های اول انقلاب تاکنون، موضوعیت دارد و آن نحوه تنظیم مناسبات میان جناح‌های سیاسی درون جبهه انقلاب است. طبعا انتظار نداریم پاسخ ما به پرسش این همکار گرامی، همه خوانندگان را قانع کند اما بر این باوریم که این نگرش می‌تواند به «جذب حداکثری و دفع حداقلی» در منازعات سیاسی بیانجامد و از هدر رفتن توان نیروهای انقلابی در مناقشات بیهوده داخلی جلوگیری کند. در زیر ابتدا سئوال یکی از خوانندگان در این باره و سپس توضیحات ما را خواهید خواند.     با توجه به مطالعه سه شماره از مجله تربیت سیاسی اجتماعی و مخصوصا بخش برخورد اندیشه به ذهنم رسید که یکی از دغدغه‌‌های این چند وقت خود را با شما در میان بگذارم شاید با همفکری و مطرح کردن آن در سطح جامعه فرهنگیان، بتوانیم به نتایج خوبی برسیم. انقلاب اسلامی ما امروز از مرز سی‌وپنج سالگی هم گذشته و مانند تمام انقلاب‌‌ها در جهان، دچار آسیب‌‌هایی شده است. یکی از اصلی‌ترین آسیب‌‌هایی که امروزه ذهن مرا به خود مشغول کرده، شکاف و جدایی بین نیرو‌‌های انقلاب است. نیرو‌‌هایی که در اوایل انقلاب در کنار هم قرار داشتند و همچنین هشت سال دفاع مقدس را سپری کرده‌اند اما امروز به جای آنکه در کنار هم قرار داشته باشند، در مواردی مقابل هم قرار دارند. واضح است که منظور من رقابت‌‌های سیاسی نیست زیرا رقابت سیاسی یک امر طبیعی است و در تمام طول تاریخ جمهوری اسلامی وجود داشته است. اشاره من به اختلافات حادی است که میان برادران دیروز اکنون مشاهده می‌شود و به نام اصلاح‌طلب و اصول‌گرا یا اسامی دیگر، در مقابل هم قرار گرفته‌اند. این در مقابل همدیگر قرار گرفتن حتی به آنجا کشیده می‌شود که گروهی، گروه دیگر را خائن و خودفروخته و عامل دست بیگانه خطاب می‌کنند و عده‌ای، عده دیگر را دیکتاتور و مرتجع و عقب‌مانده. نکته ناراحت کننده آنجایی است که این دعوا‌‌ها از بین نخبگان سیاسی به سطح جامعه و مردم کشیده می‌شود و گروه‌‌های مختلف اجتماعی در مقابل هم قرار می‌گیرند. این توضیحات را مطرح کردم تا این سئوال را مطرح کنم که چه شد این شکاف‌‌ها ایجاد شد و رفته‌رفته عمیق و عمیق‌تر شد؟ این شکاف‌‌ها چه ضرر‌‌هایی برای انقلاب ایجاد کرده است؟ برای حل این مسایل و ایجاد یک فضای وحدت بین همه نیروهای انقلاب باید چه تدابیری اندیشید؟ امید که همه ما با همفکری در این زمینه، در جهت همگرایی حرکت کنیم. م. ریاحی. منطقه 5 آموزش و پرورش تهران   همکار گرامی از این که خواننده ضمیمه سیاسی اجتماعی ماهنامه تربیت هستید و ما را شایسته پاسخگویی به پرسشی چنین حساس یافته‌اید، خداوند را شاکریم. امیدواریم توضیحات ما بتواند بخشی از دغدغه و نگرانی شما و بسیاری از دلسوزان انقلاب را که از اوضاع کنونی و فضای ایجاد شده میان نیروهای انقلاب‌ نگران و دلگیرند، بکاهد و گامی برای نزدیک کردن قلوب همه وفاداران به اسلام و انقلاب و مردم و کشور به یکدیگر باشد. ریشه‌های اختلافات کنونی درباره علت پیدایی اختلاف میان انسان‌های متعارف، می‌توان به مسائل گوناگونی اشاره کرد. برخی از اختلافات، ریشه نفسانی دارند و از زیاده‌خواهی آدمیان نشئت می‌گیرند. برخی از اختلافات، ریشه ارزشی دارند و در واقع تفاوت نظام ارزشی میان آدمیان، به بروز اختلافات جدی میان آنان ختم می-شود. برخی از اختلافات، منشاء شناختی دارند و تفاوت اطلاعات و گوناگونی دستگاه تحلیلی میان افراد، منجر به بروز اختلاف مواضع و عملکرد میان آنان می‌شود. برخی از این اختلاف‌ها را باید در تفاوت منافع شخصی و طبقاتی و صنفی افراد جستجو کرد. خلاصه این که عوامل گوناگونی می‌توانند بر مواضع و رفتار و عملکرد مردم اثر بگذارند و برخی از آنان را رودرروی هم قرار بدهند. جریان‌های سیاسی و احزاب و گروه‌ها هم به دلایل مشابه ممکن است با یکدیگر اختلاف داشته و به سوی مواضع متفاوت سوق پیدا کنند. در میان احزاب و گروه‌های سیاسی کشورمان، برخی را سراغ داریم که به دلیل تفاوت دستگاه فکری و ایدئولوژیک، در مقابل هم قرار گرفتند. این طبیعی است که گروه‌های مارکسیست یا لیبرال به خاطر تفاوت مشرب اعتقادی، نمی‌توانند در کنار هم قرار بگیرند و هر دو به همین دلیل، قادر نیستند در کنار یک جریان اسلام‌گرا بایستند. علاوه بر اعتقاد و ایدئولوژی، تفاوت تحلیل از مسائل روز که به اختلاف استراتژی می‌انجامد، منشاء بسیاری از اختلافات میان احزاب و گروه‌های سیاسی است. مثلا اگر یک گروه سیاسی به مبارزه مسلحانه برای رسیدن به اهدافش معتقد باشد، قادر نخواهد بود با گروه‌هایی همسو شود که به مبارزه پارلمانی معتقدند زیرا اولی به براندازی فکر می‌کند و دومی به مبارزه در درون سیستم. این اختلافات وقتی به موضوعات جزئی‌تر مربوط می‌شوند، تفاوت تاکتیک و روش فعالیت سیاسی را به همراه می‌آورند. البته وقتی به سراغ نیروهای جبهه انقلاب می‌رویم و ریشه‌های اختلافات و منشاء پیدایی آن را بررسی می‌کنیم، به تفاوت ایدئولوژی و اختلاف استراتژی‌های اساسی نمی‌رسیم اما برداشت‌های مختلف از اسلام و نوع رابطه دین و سیاست و نحوه رسیدن به اهداف انقلابی و تفاوت برنامه‌ها، منجر به رفتارهای متفاوت می‌شود و اختلاف مواضع و عملکرد را به دنبال دارد. در این مختصر نمی‌خواهیم به سراغ ریشه‌های تاریخی اختلافات موجود برویم و مسائل ایدئولوژیک و سیاسی و موضوعاتی را که در طی بیش از سه دهه گذشته، نیروهای انقلاب را به طیف‌های مختلف تقسیم کرد، برشماریم. در این زمینه می‌توانید به برخی کتاب‌ها و جزوات منتشره در باره جناح‌بندی‌های سیاسی مراجعه کنید و شاید در آینده در همین نشریه، امکان نوشتن درباره این موضوعات فراهم شود ولی مختصرا عرض می‌کنیم که نیروهای سیاسی درون جبهه انقلاب و معتقد به خط امام و ولایت فقیه و حکومت دینی، از سال‌های اول پیروزی انقلاب بر سر برخی مسائل ایدئولوژیک از جمله حوزه اقتدار ولایت فقیه و نسبت حکومت دینی با احکام اولیه و جایگاه احکام حکومتی در تصمیم‌گیری حاکمان و نیز بر سر برخی مسائل اقتصادی مانند میزان مداخله دولت در امور اقتصادی مردم و ساختار اقتصاد اسلامی و نسبت آن با اقتصاد سرمایه‌داری و سوسیالیستی و همچنین برخی موضوعات سیاسی روز با یکدیگر اختلاف پیدا کردند و به همین دلیل در ساختارهای حزبی و  سیاسی متفاوتی خود را متشکل کردند و همین امر موجب تشدید فاصله میان آنان شد. البته بعدها با مطرح شدن مقوله حکم حکومتی از سوی امام خمینی و نیز اعلام مواضع صریح ایشان در موضوعات مختلف، این اختلافات باید به پایان می‌رسید اما چنین نشد زیرا علی‌رغم حل شدن معضلات فکری و نظری، کارکرد تشکیلاتی اختلافات باقی ماند و تداوم یافت و حتی در مواردی تشدید شد. در هر صورت ما نیز با شما موافقیم که این اختلافات هر منشاء و دلیلی داشته باشد، قطعا به زیان جامعه است و هیچ انسان دلسوزی به تشدید این تعارضات رضایت نخواهد داد. انتخابات 88 و تشدید تعارضات بی‌تردید مهمترین مسئله سیاسی کشور، رخدادهای بعد از انتخابات سال ۸۸ و نحوه مواجهه با پیامدهای رفتاری است که در طی چند سال گذشته در کشور شاهد بوده‌ایم. واقعیت این است که حوادث انتخابات سال 88 یک شکاف عمیق سیاسی را در میان نیروهای انقلاب ایجاد کرده است. عمق این شکاف به میزانی است که برای بسیاری از دلسوزان و صاحبنظران، ارائه راه‌حلی برای پر کردن آن ناممکن به نظر می‌رسد و برخی بر این باورند که باید یک طرف این منازعه را گرفت و از خیر طرف دیگر گذشت. در این زمینه هم دو نظر افراطی وجود دارد که البته ما با هر دو نظر مخالفیم. دیدگاه اول معتقد است که جریان اصلاح‌طلب درون حکومت، یک جریان وابسته فکری، سیاسی و بعضا تشکیلاتی به خارج کشور و دشمنان انقلاب است و بنابراین تهدیدی برای نظام محسوب می‌شود و به همین دلیل از قبل از انتخابات 88 هم معتقد بودند که باید به هر شکل ممکن از بازگشت این جریان به قدرت و رسمیت یافتن دوباره آنان به عنوان بخشی از بدنه نیروهای انقلاب جلوگیری کرد. اینان معتقدند که انقلاب اسلامی به مرحله‌ای از رشد و تعالی خود رسیده است که بتواند به یک جراحی بزرگ دست یازد و همه کسانی را که با روند جدید سر سازگاری ندارند، کنار بزند. برای این افراد، اصلا مهم نیست که چه کسانی مشمول این تصفیه بزرگ درونی می‌شوند زیرا انقلاب اسلامی برای تداوم حیات خود، به این گونه تصفیه‌ها نیاز دارد و این امر باعث می‌شود که حاکمیت نظام از درون پالایش شده و ادامه حرکت انقلاب اسلامی بر صراطی که خودشان آن را صراط مستقیم انقلاب اسلامی می‌دانند، تضمین شود. دقیقا به همین دلیل، ده‌ها اقدام کوچک و بزرگ را در جریان انتخابات انجام دادند تا نامزد مورد حمایت آنان رای آورد. همین جریان از فرصت ایجاد شده در روزهای بعد از انتخابات استفاده کرد تا هر چه سریع‌تر به سمت حذف کامل نیروهای رقیب پیش برود و با ضدانقلاب قلمداد کردن مخالفان و منتقدان، بستر را برای یک‌دست کردن حاکمیت مساعد سازد. بر اساس تحلیل همین جریان، یک دوقطبی کاذب شکل گرفت تا هیچکس نتواند امکان انتخاب گزینه ثالثی را داشته باشد بلکه همگان باید مجبور شوند میان آنان یا دیگرانی که از نظر آنان ضدانقلاب شده‌اند، یک طرف را انتخاب کنند. دیدگاه دوم کاملا بر خلاف این جریان عمل می‌کند و بر این باور است که باید از نظام جمهوری اسلامی قطع امید کرد و از آن گذشت. اینان معتقدند که امیدی به هیچ اصلاحی در درون نظام نمی‌رود و این نظام هم نشان داده که هرگونه اعتراضی را با سرکوب و زندان و بستن زبان‌ها و دهان-ها جواب می‌دهد و به همین دلیل باید برای تغییر نظام تلاش کرد. از نظر این عده، همه ناراضیان در جمهوری اسلامی باید اختلافات خود را کنار بگذارند و حتی با همکاری کشورهای غربی و دولت‌های مخالف جمهوری اسلامی، برای سرنگونی نظام اقدام کنند و از هرگونه حرکت در چارچوب نظام اسلامی باید بپرهیزند. از نظر این طیف ناهمگون که از دشمنان مردم تا ضدانقلاب و وابستگان به دولت‌های غربی در یک سو و نیروهای سیاسی منتقد نظام در داخل و خارج کشور از سوی دیگر را شامل می‌شود، جمهوری اسلامی یک نظام دیکتاتوری است و باید سرنگون شود. البته جریان ضدانقلاب این طیف (کمونیست‌ها، تجزیه‌طلب‌ها، منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و …)، از اول هم به انقلاب اسلامی اعتقادی نداشت و اینک با تکیه بر حوادث سال 88 به بعد، مدعی گونه‌ای حقانیت هم برای خود شده است و با زیر سئوال بردن کلیت انقلاب اسلامی، تمامی گذشته باشکوه انقلاب و دفاع مقدس و سازندگی و اصلاحات را زیر سئوال می‌برد و از دیگران هم می‌خواهد که به صف آنان بپیوندند و با گذشتن از نظام اسلامی، به فکر جایگزین کردن یک نظام سیاسی دیگر باشند. جریان منتقد و معترض این طیف که قطعا با منافقین و سلطنت‌طلب‌ها و کمونیست‌ها و دیگر جریانهای ضدانقلاب موافق نیست، اینک بر سر دوراهی قرار گرفته و درصدد است با روش مسالمت‌آمیز اما ساختارشکنانه، از جمله با پیشنهاد اصلاح قانون اساسی، نظام سیاسی جدیدی را که به زعم آنان با اصول دمکراسی سازگار است، روی کار آورد. این طیف از مخالفان گمان می‌کنند که جمهوری اسلامی راه هر گونه تغییر در چارچوب این قانون اساسی را بسته است و تا زمانی که اصل ولایت فقیه در قانون اساسی هست و شورای نگهبان منتخب رهبری بر انتخابات نظارت می‌کند، قطعا حقوق ملت و آزادی‌های مصرح در قانون اساسی برای مخالفان و منتقدان به رسمیت شناخته نمی‌شود و نمی‌توان انتظار داشت که گام مثبتی برداشته شود. به همین دلیل به این باور رسیده‌اند که باید نظام سیاسی حاکم را با تکیه بر قدرت مخالفین و حتی کمک گرفتن از خارج، وادار به عقب‌نشینی کنند و در صورت امکان کنار بگذارند. دیدگاه اعتدالی ما با هر دو تحلیل فوق مخالف است و آن را غلط می‌داند. به اعتقاد ما، یک راه‌حل صریح و روشن در مقابل همه ما وجود دارد که در صورت اتخاذ آن، می‌توان بر مشکلات کنونی کشور فائق آمد و آن اجرای بدون تنازل قانون اساسی است. در واقع قانون اساسی میثاق مشترک همه ماست و حتی طیف بزرگی از مخالفان و منتقدان نظام هم بر ضرورت اجرای قانون اساسی تاکید دارند و این امر نشان می‌دهد که این طیف از مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی، ساختارهای کلی نظام را پاس می‌دارند و به هر تغییری به شرط حفظ کلیت نظام و اصول قانون اساسی آن تاکید می‌کنند. همین امر فرصت بسیاری مناسبی را بوجود آورده است تا راهی معقولی برای حل منازعات کنونی گشوده شود. ضرورت پرهیز از برخوردهای حذفی برای تبیین این سخن چند نکته قابل تامل را متذکر می‌شویم: ۱ – نیروهای سیاسی موسوم به چپ یا اصلاح‌طلب، بخشی از نیروهای جبهه بزرگ انقلاب را تشکیل می‌دهند که در طی سال‌های گذشته و از دوران امام تا کنون، در مسئولیت‌های گوناگونی مشغول خدمت بوده‌اند و تعلق خاطرشان به اسلام، انقلاب، خط امام و قانون اساسی نظام انکارناشدنی است. می‌توان با طرح ادعاهای دروغین و نسبت دادن وابستگی به بیگانه و ارتباط با گروه‌های ضدانقلاب و امثال این حرف‌ها، آنان را متهم به خروج از دایره نیروهای انقلاب کرد اما اکثریت نیروهای این جبهه بزرگ انقلاب با این سخنان، نه صحنه را خالی می‌کنند و نه واقعا ضدانقلاب می‌شوند. آنان ممکن است مصلحت‌اندیشانه سکوت کنند یا دردمندانه به طرح دیدگاه‌های انتقادی و اعتراضی خود بپردازند اما هرگز به انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن پشت نمی‌کنند. این سخن را بارها از زبان افراد شاخص این طیف شنیدیم که انقلاب متعلق به ماست و در دفاع از اسلام و انقلاب و خط امام تردید نباید کرد. گذشته انقلاب اسلامی و حضورشان در کنار امام خمینی و حمایت آنان از جایگاه ولایت و رهبری و تعلق خاطرشان به آرمانهای انقلاب و فدا کردن دهها شهید و جانباز و ایثارگر برای تثبیت دستاوردهای انقلاب اسلامی، این اجازه را به آنان نمی‌دهد که به مردم و آرمانهای اسلامی و انقلابی آنان، پشت کنند و کنار بکشند و بدتر از آن، به سوی دشمنان تمایل پیدا کنند. ۲ – سلسله حذف نیروهای انقلاب اسلامی، طولانی است و این شیوه عمل، پایان ندارد و بنابراین اساسا نباید روش حذفی در درون نیروهای انقلابی به کار گرفته شود. اگر امروز برخی از نیروهای درون جبهه انقلاب را با اتهاماتی از میدان به در کنیم و ظاهرا موفق هم بشویم، نباید خیالمان راحت شود زیرا دیر نیست که تخم هرز این روش، بار دیگر درباره طیفی دیگر از نیروهای انقلاب به بار بنشیند و میوه تلخ از دست رفتن بخشی دیگر از نیروهای انقلاب را ثمر دهد. کافی است به همین چند سال اخیر توجه کرده و نتایج به کارگیری این روش را در درون نیروهای موسوم به اصولگرایان بررسی کنیم. دولت نهم و دهم که در ابتدا به عنوان نماینده طیف اصولگرا تلقی می‌شد، با سرعتی باور نکردنی به رقیب این طیف تبدیل شد. این دولت یک چتر کوچکی از اصولگرایی را بر سر خود و هوادارانش باز کرد که جایی برای بسیاری از اصولگرایان هم نداشت. با این گونه تنگ‌نظری، بتدریج صف‌بندی تازه‌ای در درون اصولگرایان شکل گرفت. در این صف‌بندی تازه، بسیاری از اصولگرایان به مثابه یک دشمن تلقی می‌شوند و نوع برخورد با آنان، بی‌شباهت با برخورد آنان با نیروهای اصلاح‌طلب و مخالفان دولت نبود. تردید نمی‌توان کرد که دستور اسلامی در برخورد با نیروهای جبهه انقلاب همان «رحماء بینهم» است اما متاسفانه این روند حذف و برخوردهای غیراسلامی و نابردبارانه و نابرادرانه با نیروهای خودی، ظاهرا تمامی ندارد و دامن بسیاری از نیروهای اصلاح‌طلب، مستقل و حتی اصولگرایان منتقد را هم گرفته است. تردید نباید کرد که این روش، یعنی تبدیل دوست به دشمن، اوج کج‌سلیقگی سیاسی و بی‌تدبیری است اگر خائنانه نباشد. ۳ – بزرگترین اشتباه طیفی از نیروهای انقلاب این است که گمان می‌کنند قادر به حذف نیروهای موسوم به اصلاح‌طلب از بدنه حکومت هستند و اگر این کار را انجام بدهند، به سود انقلاب تمام می‌شود، در حالی که این اقدام نه مطلوب است و نه شدنی. مطلوب نیست چون یک جریان بزرگ انقلاب با سران روحانی و سیاسی برجسته و یک بدنه قوی اجتماعی را شامل می‌شود و ناشدنی است چون هرگز جامعه نمی‌پذیرد که این طیف بزرگ و موثر انقلاب که در طول ۳5 سال پس از انقلاب، منشاء اثرات بزرگی برای تثبیت دستاوردهای نظام اسلامی بوده، اکنون به کناری گذاشته شود و عرصه برای کسانی هموار شود که معلوم نیست به اندازه آنان، دلسوز انقلاب و مردم و کشور باشند. امام خمینی برای اداره کشور بیشتر بر این نیروها تکیه داشت و در زمانی که معتقد بود برخی از مخالفان دولت دوران دفاع مقدس حتی عرضه اداره یک نانوایی را هم ندارند، غالب نمایندگان خود و مسئولان جامعه را از این طیف بر می‌گزید و با طرح دیدگاه‌های خود، در جهت تقویت مواضع و پایگاه سیاسی این جریان تلاش می‌کرد. حال چگونه جامعه خواهد پذیرفت که این نیروهای سیاسی از صحنه خارج شوند و حتی دشمن و ضدانقلاب معرفی شوند؟ بگذریم که با فرض توفیق جریان حاکم برای حذف نیروهای موسوم به چپ و اصلاح‌طلب، ضربه کاری به پایگاه مردمی حکومت خواهد خورد و بسیاری از مراجع، علما و روحانیون، چهره‌های باسابقه سیاسی، مدیران موثر و استراتژیک، خانواده‌های رزمندگان و شهدا، نویسندگان و هنرمندان، و سرانجام یک طیف بزرگ از نسل جوان جامعه از انقلاب فاصله خواهد گرفت و اگر هیچ کاری در نقد حاکمان هم انجام ندهد، باز هم یک ضربه کاری بر نظام اسلامی است چرا که بخش بزرگی از حامیان نظام از دست خواهند رفت. باید باور کنیم که گذشته کشور و پیشینه انقلاب، آنان را به عنوان یاران امام و رهبری به یاد دارد و خدمتگزار مردم تلقی می‌کند. ۴ – دشمنان انقلاب در طی ۳5 سال گذشته هرگز وضعیتی بهتر از امروز را در قبال انقلاب اسلامی ایران به یاد ندارند و اصلی‌ترین دلیل آن هم این واقعیت تلخ است که از وحدت سابق در جبهه انقلاب خبری نیست و بخشی از حاکمیت علیه بخش دیگر، اقداماتی را انجام می‌دهد که باید علیه دشمنان صورت گیرد و ما بیشترین میزان فاصله و جدایی میان نیروهای انقلاب را تجربه می‌کنیم. متاسفانه هنوز تدبیر کارآمدی در داخل کشور برای ساماندهی و هدایت اوضاع و تالیف قلوب و کم کردن شکاف نیروهای انقلاب دیده نمی‌شود و حتی عده‌ای در تلاشند با تشدید حملات به چهره‌های سیاسی مهمی مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، سیدحسن خمینی، برخی از مراجع تقلید و فعالان سیاسی دیگر، اوضاع را از این که هست هم بدتر کنند. قطعا دشمن دلش برای هیچیک از طرف‌های این منازعه نمی‌سوزد و بازنده این کشمکش، همه نیروهایی هستند که در طی ۳5 سال گذشته در خدمت انقلاب و نظام بوده‌اند ولی امروز مانند گذشته در کنار هم نیستند. 5- دائما از زبان مقامات عالی و مسئولان درجه اول کشور شنیدیم که وجود دو جناح سیاسی در صحنه اداره جامعه نه تنها امری ضروری بلکه اجتناب‌ناپذیر است و حتی برخی از بزرگان تاکید کرده‌اند که اگر جناحی نخواهد در صحنه بماند و مثلا در رقابت‌های انتخاباتی حضور یابد، در آن صورت باید از میان همفکران آنان کسانی را یافت و یک جریان سیاسی تازه ساخت. دلایل این امر روشن است زیرا اسلام و انقلاب و تجارب عادی بشر در زندگی جمعی، وجود سلیقه‌های مختلف سیاسی و نگرش‌های متفاوت فرهنگی و سبک‌های گوناگون مدیریتی را در میان مسئولان، اندیشمندان و نخبگان به رسمیت می‌شناسند و طبعا جناح‌بندی سیاسی هم بر همین مبنا شکل می‌گیرند. یکدست کردن حاکمیت نه مقدور است و نه مطلوب. کسانی که به گفتمان انقلاب اسلامی معتقدند، خودی هستند و علیرغم همه اختلاف نظری که در باره نحوه اداره کشور دارند، باید فرصت خدمت به مردم داشته باشند و از حضور در قدرت سیاسی و نظام تصمیم‌گیری نباید محروم شوند. این امر با هشیاری در باره کسانی که از گفتمان انقلاب اسلامی فاصله گرفته‌اند یا در صدد استحاله تدریجی ارزشهای انقلاب هستند، منافات ندارد. تجربه انقلاب در 35 سال گذشته و تعالیم دینی ما و حجم دشمنان داخلی و خارجی انقلاب و ایران، به ما حکم می‌کنند که ضمن مرزبندی دقیق اعتقادی و سیاسی با کسانی که به گفتمان انقلاب اسلامی اعتقاد ندارند، شیوه رحمت و رافت با خودی‌ها را در پیش گیریم و «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» باشیم. یکدست کردن حکومت اگر با هدف همسو کردن همه ارکان حکومت در راستای تفکر انقلاب و تعمیق ارزش‌های اسلامی باشد، یک امر ضروری است و جریانی است که از آغاز انقلاب هم مورد توجه بوده است اما اگر به معنای کنار زدن یکی از جناح‌های درون انقلاب و حاکم کردن طیفی خاص باشد، می‌تواند به زیان کشور و مردم تمام شود و یک بال قوی انقلاب در پرواز به سوی آرمان‌های بلند انسانی را بشکند. جمع‌بندی نهایی تشدید شکاف‌های سیاسی، فرهنگی، فکری و عاطفی میان نیروهای انقلاب، قطعا به صلاح نیست و باید از هر اقدامی که همزیستی نیروهای معتقد به اسلام و انقلاب و قانون اساسی را ناممکن یا مخدوش می‌کند، پرهیز شود. رخدادهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، از عوامل جدی تشدید تعارضات میان نیروهای انقلاب بوده و در میان جمع‌ها و محافل مذهبی و انقلابی، فاصله و شقاق را دوچندان کرده است. این وضعیت به زیان همه طرف‌های این ماجراست. این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که اگر ارتباط از سر خیرخواهی و دوستی و محبت در میان نیروهای انقلاب کم یا حذف شود، هم طرف ظاهرا غالب ماجرا، ضرر خواهد کرد و هم افرادی که خود را مظلوم احساس می‌کنند. طرف غالب به سوی دیکتاتوری و دشمن فرض کردن دیگران خواهد رفت و طرف مظلوم هم بتدریج به بیرون نظام تمایل و گرایش پیدا خواهد کرد تا به شکلی دیگر، حق خود را مطالبه و تامین کند. این خطر برای برخی از جریان‌های انقلاب که با نیروهای فکری و سیاسی روشنفکری قرابت دارند، بسیار بیشتر است زیرا دائما با پرسش‌هایی روبرو هستند که اگر به آنها بدرستی پاسخ داده نشود، اساس اعتقادشان به نظام و انقلاب بر باد خواهد رفت. بر این اساس معتقدیم برادران دیروز علیرغم همه دلخوری‌ها و داشتن سابقه تقابل فکری و سیاسی با یکدیگر، نباید ارتباط متقابل خود را قطع یا ضعیف کنند زیرا با قطع روابط دوستی و با نادیده گرفتن پیشینه ارتباط‌های دوستانه با یکدیگر، فاصله‌ها از این که هست، بیشتر می‌شود و امکان مفاهمه و درک متقابل از بین خواهد رفت و در عمل، منابع خبری یکسویه کارش را خواهد کرد و از تحلیل درست وضعیت کشور و انقلاب، باز خواهیم ماند. دقیقا به همین دلیل است که باید ارتباط فیزیکی و در کنار هم بودن در جلسات مختلف و همکاری در حوزه‌های مشترک را تداوم بخشید زیرا در همین ارتباط‌های رودررو، همه حرف‌ها از منظرهای گوناگون مطرح و امکان درک درست‌تر امور فراهم می‌شود. شنیدن سخن دیگران، آنان را نیز وادار به شنیدن می‌کند و همین امر، مقدمه بسیاری از کنار آمدن‌ها و تفاهم‌ها می‌شود. امام خمینی(ره) در پیام معروف به «منشور برادری» تکلیف همه ما را روشن کردند. از نظر ایشان، نباید به ادعاهای تند دو طرف علیه یکدیگر اصالت داد و شکل عقیدتی این منازعات جناحی را باور کرد. این پیام را حضرت امام خمینی در هنگامی منتشر کردند که جناح‌های سیاسی چپ و راست در حال حذف و کنار گذاشتن یکدیکر بودند و به «اختلافات سیاسی» خود، «شکل عقیدتی» می‌دادند و تاب تحمل برادران انقلابی و دینی خود را نداشتند. حضرت امام در آن پیام نکته محوری زیر را مطرح کردند که باید راهنمای عمل امروز و هر روز ما باشد: «اختلاف اگر زیربنایى و اصولى شد، موجب سستى نظام مى‏شود و این مسئله روشن است که بین افراد و جناح‌هاى موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفاً سیاسى است ولو اینکه شکل عقیدتى به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید مى‏نمایم. آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان براى کشور و مردم مى‏سوزد و هر کدام براى رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظرى دارند که به عقیده خود، موجب رستگارى است. اکثریت قاطع هر دو جریان مى‏خواهند کشورشان مستقل باشد، هر دو مى‏خواهند سیطره و شرّ زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خیابان را از سر مردم کم کنند. هر دو مى‏خواهند کارمندان شریف و کارگران و کشاورزان متدین و کسبه صادق بازار و خیابان، زندگى پاک و سالمى داشته باشند. هر دو مى‏خواهند دزدى و ارتشا در دستگاه‌هاى دولتى و خصوصى نباشد، هر دو مى‏خواهند ایران اسلامى از نظر اقتصادى به صورتى رشد نماید که بازارهاى جهان را از آنِ خود کند، هر دو مى‏خواهند اوضاع فرهنگى و علمى ایران به گونه‏اى باشد که دانشجویان و محققان از تمام جهان به سوى مراکز تربیتى و علمى و هنرى ایران هجوم آورند. هر دو مى‏خواهند اسلام قدرت بزرگ جهان گردد. پس اختلاف بر سر چیست؟ اختلاف بر سر این است که هر دو عقیده‏شان است که راه خود، باعث رسیدن به این‌همه است... اگر آقایان از این دیدگاه که همه مى‏خواهند نظام و اسلام را پشتیبانى کنند به مسائل بنگرند، بسیارى از معضلات و حیرت‌ها برطرف مى‏گردد ولى این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند. با این دید گفته‏ام که انتقاد سازنده، معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید، مفهومش اختلاف نیست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه مى‏شود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدایت دو جریان مى‏شود. هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرّاى از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطى و جریانى است. اگر در این نظام کسى یا گروهى خداى ناکرده بى‏جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقباى خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است».













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[مشاهده در: www.pana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن