واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۵ آذر ۱۳۹۳ (۲۳:۳۰ب.ظ)
لشکرکشي خاموش غرب به آفريقا گروه بين الملل خبرگزاري موج،
به گزارش خبرنگار بين الملل خبرگزاري موج، خاورميانه به دليل برخورداري از راه هاي آبي بين المللي، جايگاه ويژه اش در ارتباط تجاري قاره آسيا و اروپا و منابع سرشار سوخت هاي فسيلي و دريايي محل قدرت نمايي قدرت هاي بزرگ هر دوره است. هم اکنون اين منطقه تبديل به جولانگاه ايالات متحده شده که البته به دليل ساختار چند قطبي نظام بين الملل با رقبايي همچون روسيه، چين و اتحاديه اروپا روبرو است. از اين تمرکز اصلي رسانه ها و کارشناسان غربي و شرقي در خاورميانه است. اين در حالي است که آفريقا، قاره اي مملو از ذخاير معدني و سرزمين هايي حاصل خيز در حاشيه اخبار جهان قرار گرفته است. قاره اي که شناخت آن در دنيا مترادف با جنگ، فقر، قحطي، بيسوادي، قوم گرايي و حکومت هاي قبيله اي است.
در اين ميان، کشورهايي همچون آمريکا، اروپا و بعضا چين و روسيه بدون جلب توجه رسانه ها و پوشش خبري، استعمار اين قاره و سرمايه هاي مردم آن را ادامه مي دهند. در استعمار نو ارائه کمک هاي بشردوستانه بين المللي کاوري براي حضور نظامي و سياسي اين قدرت ها در آفريقا است. در اين راستا جنگ هاي قومي و سرنگوني دولت ها مستمسک اصلي براي مشروعيت دادن به لشکرکشي هاي غرب و فروش تسليحات است. اما مسأله آن است که عدم ثبات در دولت هاي آفريقا، کارشکني و نفوذ دول اروپايي و آمريکا است. کشورهاي اروپا، در قرون نوزده و بيست، که سومين دوره استعمارگري بود، سلطه گسترده، عميق و پايداري را در کشورهاي قاره آفريقا داشتند. آنها در راستاي منافع خود، دست به تقسيم سرزمين ها بدون توجه به بافت قومي، زباني و فرهنگي زدند. به همين دليل امروزه نقشه اين قاره، نشان دهنده کشورهايي با مرزهايي خط کشي و کاملا صاف و بدون انحنا است.
لکن، تشکيل سازمان ملل در سال 1945 و تلاش برخي از کشورها براي اجرايي شدن رفع پديده استعمار، منجر به آن شد که کم کم اين کشورها در ظاهر از مديريت اربابان سفيد پوست خود خارج شدند. اما مسأله قابل تأمل عدم وجود زيرساخت هاي انساني، عمراني و فرهنگي براي تعامل يک ملت زير پرچم و قوانين دولتي بود. بر اين اساس، عملا پيوندها با کشور مادر و يا استعمارگر همچنان تداوم يافت. اين موضوع امروز خود را به شکل حضور فرانسه در کشور مالي، جمهوري آفريقاي مرکزي، بلژيک در کنگو، ايتاليا در سومالي، آمريکا در نيجريه و انگليس در سيرالئون نشان مي دهد. چنانکه زماني که مالي و جمهوري آفريقاي مرکزي دچار بحران حاد انساني و افزايش خشونت هاي ناشي از جنگ قدرت شد، فرانسه تنها کشوري بود که اجازه تصميم گيري در مسأله اعزام نيروهاي خارجي و برقراري نظم را داشت. اين نکته با برگزاري کنفرانس و نشست هايي در پاريس و سکوت ساير کشورهاي اروپايي و ايالات متحده قابل مشاهده بود. تاريخ بيانگر آن است که جمهوري آفريقاي مرکزي شاهد بيشترين بهرهکشيهاي استعمارگران فرانسوي در بين تمامي کشورهاي آفريقايي بوده و بيشترين زيانهاي دوران استعمار را تجربه کرده است.
در اين ميان وقوع و تداوم بي ثباتي در آفريقا، سقوط دولت ها، تجزيه و شيوع بيماري راهي براي اعزام نيرو به اين قاره است. اما ناگفته پيدا است که اروپا و آمريکا، هزينه لشکرکشي و کمک هاي مادي و نظامي بلا عوض خود را به آفريقا از طريق استخراج منابع معدني اي چون الماس، طلا، آهن، بوکسيت و محصولات کشاورزي و زراعي آنها جبران مي کند. کشورهاي نيجريه و ليبي داراي ذخاير نفتي بسيار زيادي هستند. با وجود اينکه منابع معدني ايجاد کننده بيشترين سهم از درآمد قاره آفريقا است، ولي؛ تنها دو ميليون نفر از مردم اين قاره سياه در بخش هاي اکتشافي و استخراجي معادن فعال هستند. سود کلاني که از معادن اين کشور به دست مي آيد نصيب شرکت هاي بزرگ مالک ذخاير و يا دولت مي شود و آنها سود کلان حاصل از توليد و صادرات منابع معدني را در توسعه پروژه هاي بزرگي که اغلب سود چنداني در کوتاه مدت ندارند صرف مي کنند. چنانکه کشور کنگو با داشتن ذخاير کلان معدني به دليل درگيري ها و تنش هاي موجود براي تصاحب همين ذخاير معدني در زمره فقيرترين کشورهاي جهان محسوب مي شود.
کشورهاي آفريقايي بزرگ ترين توليد کننده طلا در جهان هستند. سالانه ۳۰ درصد از طلاي جهان در قاره آفريقا توليد مي شود. در اين ميان غنا، دومين توليد کننده طلا در آفريقا است.
همچنين بررسي مناطق شيوع بيماري ابولا که تاکنون در عرض يک سال جان بيش از پنج هزار نفر را گرفت، نشان مي دهد که گينه و ليبريا از ثروتمند ترين کشورهاي جهان محسوب مي شود. اما اين ثروت بدون اثر انتفاعي براي مردمش به خارج صادر مي گردد. طبق آمار يک سوم ذخاير اثبات شده بوکسيت جهان در گينه است. قهوه، غلات، برنج، موز، ارزن، بادام زميني و عسل بخش مهمي از صادرات کشاورزي گينه محسوب مي شود. به همين دلايل کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه نگاه ويژه اي به کشورهاي آفريقايي به خصوص کشورهاي جنوب صحراي آفريقا دارند.
بر اين اساس ما امروز مي بينيم امريکا براي مقابله با ويروس ابولا سه هزار نيرو به غرب آفريقا اعزام مي کند، ناوهاي جنگي پنتاگون براي تأمين امنيت سر از سواحل غنا در مي آورند، فرانسه دو هزار نيرو در آفريقاي مرکزي و چهار هزار نيرو در مالي دارد، همچنين اين کشور در چاد در حال ساخت پايگاه هاي نظامي دائمي براي استقرار سه هزار سرباز است، انگليس 750 سرباز به سيرالئون به بهانه جلوگيري از گسترش ابولا مي فرستد و کشورهايي همچون ايتاليا، بلژيک و کانادا در نيروهاي حافظ صلح در کنار نهادهاي بين المللي و يا در قالب همراهي با نيروهاي آمريکا در آفريقا حضور مي يابند.
زهرا سادات حسيني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]