محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830873062
اینجا مهمونی عروسک‌هاست
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
داستان؛
اینجا مهمونی عروسک‌هاست
به گزارش سرویس کودک جام نیوز، این داستان زیبا را برای کودک عزیزتان بخوانید: توی خانه ی عروسکها یک مهمانی خوب بود که همه ی عروسکها دعوت بودند در میان میوه ها هلو و زردآلو از بقیه خوشحال تر بودند چون بیشتر مهمانها از آنها خوششان می آمد و آنها را توی بشقابهاشون می گذاشتند.
سیب قرمز و گلی، لپ تپلی، خیلی ناراحت بود هر چه صبر کرد هیچ کس به او نگاه نکرد. برای همین راه افتاد که از بین عروسکها برود.
هلو گفت: سیب ناقلا به این زودی کجا می ری؟ سیب گفت: وقتی هیچ کس مرا دوست ندارد بهتر است بروم. خیار با این که حسابی قد کشیده بود عقل درست و حسابی نداشت فوراً گفت: راست می گوید! وقتی من هستم کسی به او نگاه نمی کند.
سیب گریه اش گرفت. از سبد میوه ها بیرون آمد و خودش را روی میز قل داد و از روی میز پایین افتاد.
دکتر عروسکی سیب را از روی زمین برداشت، بو کشید و گفت: به به خوش به حالت سیب گلی! خودت می دانی چقدر خوشکلی!!؟
سیب با غصه گفت: چه فایده هیچ کدام از مهمان ها مرا دوست ندارند همه یا هلو می خورند یا زردآلو و یا خیار.
.jpg)
دکتر عروسکی گفت: حیف شد! کاش عروسکها تو را بهتر می شناختند تو پر از ویتامینی به نظر من همه ی عروسکها باید تو را خوب بشناسند.
بعد از جایش بلند شد و گفت: مهمان های عزیز خوب گوش کنید! می خواهم درباره ی خواص و خوبیهای سیب با شما صحبت کنم البته هلو و زردآلو و خیار هم خیلی خوب هستند یک وقت حسودیشان نشود...
بعد پرسید: کی دلش می خواهد پوست صورتش مثل گلها شاداب و قشنگ باشد؟
کی دلش می خواهد همیشه سالم و سرحال باشد؟ کی دلش می خواهد ... وهمین طور گفت و گفت. در آخر گفت: همه ی این ها از خواص سیب است. هرکس دلش می خواهد این قدر سالم شود باید سیب بخورد.
صدای دست زدن عروسکها خانه را پر کرد آنها برای سیب دست می زدند که آنقدر خوب بود. همه روی میز را نگاه کردند اما سیب آنجا نبود.
عروسک موتور سوار گفت: من می دانم کجاست او هر وقت خجالت می کشد همین دور و برها قایم می شود بعد قام – قوم موتوش را روشن کرد و راه افتاد این طرف و آن طرف گشت و سیب را پیدا کرد مهمانها که سیب را دیدند دست زدند و آفرین گفتند. خیار هم که حالا دوستش را بهتر شناخته بود دوید و او را بوسید. مهری ماهوتی / 2020 «برای ارسال نقاشی های زیبای خود این قسمت را کلیک کنید»
۲۳/۰۹/۱۳۹۳ - ۱۴:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]
-
گوناگون
پربازدیدترینها