تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804642939
آخرین نفسها
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
آخرین نفسها
از خواب پرید. به سختی خودش را از تخت جدا کرد. فکری در سر نداشت، با این حال مغزش داشت منفجر میشد. نمیدانست چه چیزی انتظارش را میکشد، البته احساس عجیبی نبود؛ هیچکس نمیدانست. ترسی داشت، میترسید هیچ چیز، هیچ کجا در انتظارش نباشد.
جام جم سرا: میترسید که در خلوت وجودش، بیتحرکی اندامش و رخوت ذهن خستهاش که حالا خیلی سخت مسایل را تجزیه و تحلیل میکرد و اکثرا هم به اشتباه میافتاد، زندگی به آرامی ترکش کند و تنهایش بگذارد همانطور که همیشه سهمش تنهایی بود. امروز یکی از همان روزها بود، با همان حال و هوا، روزهایی که بوی پایان میداد. رنگها در پس پردهای نامرئی یک گام کدر بودند و همه چیز مات دیده میشد. روی تخت نشسته بود و پاهایش آویزان، به جلو خم شد و آرنجهایش را به روی زانو قرار داد، سرش را در میان دستانش محکم گرفت. حداقل مطمئن بود اگر سرش منفجر شود تکههای مغزش در اتاق پخش نمیشود. سرش را چرخاند و به پنجره نگاه کرد، نور کمی وارد میشد. پنجره اتاقش را دوست نداشت، مانند فیلتری مانع از ورود نور خورشید میشد یا شاید خورشید هر روز کمرنگتر میگشت.
سرش را خاراند و با هر دو دست موهایش را به هم ریخت. بلند شد و تا دستشویی خودش را کشاند. همیشه برداشتن اولین قدمها سختترین بود.
جلوی آینه ایستاد، چشمان خوابآلودش را نازک کرد و به آینه خیره شد. بلی! به راحتی میتوانست کهولت را در چهرهاش ببیند. نسبت به آخرین بار که جلوی آینه ایستاده بود پیرتر بود. چند تار موی سفید و یک نیمخط کمرنگ روی پیشانی. دستی زیر چانه گذاشت و دیگری را به کمر زد. به این فکر میکرد که آخرین بار کی تصویرش را در آینه دیده. صورتش را با آب خنک شست. رد قطرات آب را که از هر سو میلغزید و میچکید دنبال کرد. چشمش به زخم روی سینهاش افتاد. دوباره در طول شب خونریزی کرده بود.
روی زخم را پاک کرد و به بهترین شکل پانسمان نمود. 16 سالی میشد که این کار هر روزش بود و تکرار در طول سالیان دراز مهارتی فوقالعاده به او بخشیده بود. هیچگاه در طول روز زخمش خونریزی نمیکرد. صورت را اصلاح کرد، موها را مرتب، پیراهن سفید و شلوار کرم را پوشید و تنها سیب باقیمانده در یخچال را برداشت. کیف چرمی را زیر بغل زد و از خانه خارج شد.
یاد همسایه طبقه بالا افتاد، سریع پلهها را برگشت، با کلیدی که از خودش گرفته بود در را باز کرد. طفلک پیرمرد نمیتوانست خود زخمش را پانسمان کند. قول داده بود که هر صبح سری به او بزند و کمکی بکند.
زیرپیراهنی پیرمرد که روی سینهاش لکههایی قرمز بود را درآورد، وسایل پانسمان را که حال دیگر در اکثر خانهها به وفور پیدا میشد، آورد و کارش را انجام داد. از خانه خارج شد. در مسیر ایستگاه متوجه شد سیبش را کنار تخت پیرمرد جا گذاشته. شمار روزهایی که صبحانهاش را آنجا جا میگذاشت از دستش خارج بود. شاید اگر حواسش جمع بود پیرمرد تا به حال از گرسنگی تلف شده بود. اما مسلما از روی ترحم و دلسوزی غذایش را جا نمیگذاشت. سالها بود که طعم این احساسات را نچشیده بود.
به ایستگاه رسید، به میله کنار تکیه داد. چشمانش را بست و سرش را بالا گرفت. رطوبت را روی صورتش احساس کرد. دلتنگ روزهایی بود که باران دلیل خیسی گونههایش نبود. سری چرخاند نگاهی به اطراف انداخت. دختر جوانی در سمت مقابل ایستگاه نشسته بود. پاها را روی هم انداخته و پای بالایی را به تندی تکان میداد. سرش را چرخاند و نگاهش به او افتاد. مرد محو تماشای دختر بود. لبهایی که به او لبخند میزد و گرمای دلنشینی به چشمانش میداد. این اولین و احتمالا آخرین رنگی بود که امروز متوجهش میشد. خیلی سعی کرد با لبخندی جوابش را بدهد اما یاد زخم روی سینهاش افتاد، با خود گفت شاید او هنوز...
سرش را برگرداند، به زمین خیس جلوی پایش خیره شد. گرمای نگاه کنجکاو دختر را روی تن سردش حس میکرد. اتوبوس آمد، به سرعت سوار شد و تا حد ممکن از دختر جوان فاصله گرفت. در راه محو تماشای بخار روی شیشه شد.
به محل کارش رسید. به چند نفری سلام کرد و سری تکان داد. داخل اتاقش شد و پشت میز فلزی روی صندلی سفت و قدیمی خودش جای گرفت. کامپیوتر را روشن کرد تا وقت ناهار سرش را از داخل مانیتور بیرون نیاورد و تمام وقت اعداد و ارقام را وارد کرد.
زمان ناهار بود. از پشت میز بلند شد، چند قدمی دور اتاق زد، گرسنه نبود ولی از روی عادت با همکار و هماتاقیاش به رستوران زیر شرکت میرفت. دم در اتاق منتظر همکارش بود و تردد سایر کارمندان را در راهروها تماشا میکرد. آدمهایی کمرنگ و بیصدا. بیرمق و خسته. کسانی که نه دوست بودند نه آشنا. نه هم نوع و نه همشهری. چیز زیادی از انسانیتشان باقی نمانده بود. رهگذرانی که از کنار هم میگذشتند.
هنگام خروج از اتاق متوجه لکه روی پیراهن همکارش شد. شانه اش را گرفت و لکه را نشان داد. باز هم پانسمان را سمبل کرده بود. کلا بیدقت بود، هم در کار و هم در نظافت شخصی. حداقل ده مورد اشتباه در اعداد ورودیاش وجود داشت و هفتهای سه بار زخمش میان روز خونریزی میکرد. به اتاق برگشتند. سینه اش را تمیز کرد و پانسمانی دوباره نمود. وقت زیادی برای نهار نمانده بود. ساندویچ آماده و آب پرتقال گرفتند و در اتاق مشغول خوردن شدند. کمی از آب پرتقال چشید، تفاوتی با آب نداشت. یا حس بویایی و چشاییاش را هم از دست داده بود یا آن پرده نامرئی، روی پرتقالهارا هم گرفته بود. نیمی از ساندویچ را خورد و مابقی را با آب پرتقال به گوشهای انداخت.
معمولا بعد از نهار کار زیادی برای انجام نداشت. به همکارش کمک میکرد و غلطهایش را اصلاح مینمود. ساعت چهار از اداره بیرون آمد. در راه به خاطر آورد که باید خرید میکرد اما فروشگاه را رد کرده بود و بیحوصلهتر از آن بود که مسیر را بازگردد.
دهنی کج کرد و مشغول تماشای بخارهای روی شیشه شد. از پلههای اتوبوس پایین آمد، به جای دختر جوان روی صندلی ایستگاه نگاهی کرد. از داخل آبهای جمع شده داخل خیابان به آرامی قدم برمیداشت. صدای شلپ شلپ آب دنیای آرامش را شلوغ میکرد. به خانه رسید، پلههارا بالا رفت و داخل آپارتمان شد. چراغهارا روشن کرد ولی تغییری در نور اتاق حس نکرد. شاید دوباره فراموش کرده بود که قبضها را پرداخت کند اما به یاد آورد که صبح هم روشنایی اتاق همین قدر بود.
بسته بیسکویتی از داخل کابینت برداشت و روی مبل جلوی تلویزیون افتاد. تلویزیون را روشن کرد. به صفحه اش خیره بود اما کلامی از آن نمیفهمید، انگار به تماشای برفک نشسته بود. تلویزیون را خاموش کرد، بیسکویت را به گوشهای انداخت و به دستشویی رفت. لباسهایش را در آورد و به بیرون پرت کرد. جلوی آیینه ایستاد، سرش را کمی چرخاند و با دقت و تعجب پانسمان خونی روی سینهاش را نگاه کرد، زخم را تمیز کرد، مسواکی زد و به سمت اتاق رفت. در مسیر کوتاه دستشویی تا تخت سینهاش عجیب میسوخت. خود را به زحمت به تخت رساند و بدنش را روی آن رها کرد. به تندی نفس میکشید، گلویش میسوخت، چشمانش با هر نفس تارتر میشد. به دیوارهای خالی اتاق نگاه کرد. بدنش خیس عرق بود و صورتش خیس از درد. دستش را روی سینه قرار داد. آرزو میکرد تا برای باری دیگر ضربانش را حس کند. از درد به خود میپیچید. چشمانش را بست، نفسش را حبس کرد و برای آخرین بار حفره خاموش سینهاش را فشرد. در خلوت وجودش، بیتحرکی اندام سردش و رخوت ذهن خاموشش آخرین نفس را کشید. از خواب پرید. چشمانش را باز کرد و نفسی کشید. فکری در سر نداشت با این حال مغزش در حال انفجار بود. (جهان صنعت)
یکشنبه 23 آذر 1393 09:55
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]
صفحات پیشنهادی
آخرین وضعیت مصدومان پرسپولیس -
اومانانیا از بیمارستان مرخص شد آخرین وضعیت مصدومان پرسپولیس شناسهی خبر 2431258 تاریخ مخابره جمعه ۷ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰ ۰۸ ورزش > فوتبال ایران پزشک تیم فوتبال پرسپولیس گفت در پی حادثهای که برای مدافع تیم فوتبال پرسپولیس اتفاق افتاد وی به بیمارستان منتقل شد و خوشبختانه مشکل حادمعاون فرماندهی انتظامی فارس خبر داد آخرین مهلت آثار ارسالی به جشنواره «رسانه، نظم و امنیت عمومی»
معاون فرماندهی انتظامی فارس خبر دادآخرین مهلت آثار ارسالی به جشنواره رسانه نظم و امنیت عمومیمعاون اجتماعی فرماندهی انتظامی فارس گفت مهلت ارسال آثار برای شرکت در جشنواره رسانه نظم و امنیت عمومی 20 دی ماه امسال است فریبا استواری امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در شیراز اظهارفارس گزارش میدهد بررسی آخرین وضعیت نمایندگان کرمان در لیگ برتر فوتبال بانوان
فارس گزارش میدهدبررسی آخرین وضعیت نمایندگان کرمان در لیگ برتر فوتبال بانوانموفقیتهای بانوان کرمان در فوتبال کشور طی سالهای اخیر نشان داده است که بدون شک کرمان قطب اصلی فوتبال شرق کشور محسوب میشود به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان اگر چه زنان ورزشکار کشورمان در سالهای اخیر درآخرین جزئیات پرونده قضایی احمدی نژاد
محسنی اژه ای اظهار داشت آخرین جزئیات پرونده قضایی احمدی نژاد اگر اتهامات عادی باشد در دادگستری مطرح و سپس پرونده به دادگاه ارسال میشود و این پرونده نیز اکنون به دادگاه رفته و در دادگاه مراحل بررسی آن در حال انجام و هنوز به اتمام نرسیده است به گزارش جام نیوز به نقل از فاآخرین جزئیات ساخت متروی مهرآباد و تهران - پرند
چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰ ۴۶ مدیر روابط عمومی شرکت مترو تهران و حومه آخرین جزئیات ساخت مترو فرودگاه مهرآباد و تهران – پرند را تشریح کرد و از پرداخت اعتبارات ساخت مترو شهر آفتاب توسط شهرداری خبرداد علی اکبر روح نواز در گفتوگو با خبرنگار شهری خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا آخرین قیمت تبلت در بازار ایران+مشخصات کلی
آخرین قیمت تبلت در بازار ایران مشخصات کلی در این جدول قیمت تبلت های مختلف در بازار از 150 هزار تومان به بالا را مشاهده می کنید نام کامل کالاسرعت پردازندهحافظه رماندازه صفحه نمایشسیستم عاملقیمت تومان CRONY ۵۱۲MB۸ LCD 145 000 CCIT Tablet A703 1 5Ghz5127 آندروید 4 2آخرین پنجشنبه نوامبر در فرهنگ آمریکای شمالی و تفاوتهای جشن امسال جشن شکرگزاری با چاشنی اعتراض
آخرین پنجشنبه نوامبر در فرهنگ آمریکای شمالی و تفاوتهای جشن امسالجشن شکرگزاری با چاشنی اعتراضنکته جالب آن بود که بسیاری از فعالان جامعه مدنی در اعتراض به تبعیضهای پلیس این کشور خواستار تحریم این روز بودند این مسئله در پی رد اتهامات افسر قاتل مایکل براون نوجوان سیاهپوست آمریکایآخرین خبرها از دستگیری همسر سرکرده داعش
آخرین خبرها از دستگیری همسر سرکرده داعشتاریخ انتشار سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۲۲ ۵۷ بنا بر اخبار منتشره بازجویی از ساجده یا سجی الدلیمی یکی از همسران سرکرده داعش در وزارت دفاع لبنان ادامه دارد به گزارش العالم همسر ابوبکر بغدادی همراه با پسرش که دارای کارت هویت جعلی بودآخرین قیمت محصولات ایران خودرو +جدول
آخرین قیمت محصولات ایران خودرو جدول آخرین تغییرات قیمت های این جدول مربوط به تاریخ 10 آذر ماه است مدلقیمت بازارقیمت نمایندگیتغییراتسمند LX - تک ایربگ29 100 000------سمند LX - دو ایربگ29 800 00029 554 000---سمند SE دو ایربگ27 100 00027 059 000---سمند EF7 تک اآخرین قیمت طلا، سکه و ارز در بازار امروز
آخرین قیمت طلا سکه و ارز در بازار امروز در بازار امروز سکه تمام طرح جدید به قیمت 958 هزار تومان داد و ستد میشود همچنین هر دلار آمریکا 3370 تومان است که 90 تومان ارزان شده است به گزارش ایسنا بر این اساس قیمت نیم سکه 480 هزار تومان و هر گرم طلای 18 عیار به قیمت 98 هزار و 19 توآخرین وضعیت رضا داودنژاد
آخرین وضعیت رضا داودنژاد همسر و پزشک رضا داوودنژاد از آخرین وضعیت این بازیگر سینما و تلویزیون پس از عمل جراحی میگویند به گزارش باشگاه خبرنگاران عمل پیوند کبد رضا داوودنژاد بازیگر سینما و تلویزیون باعث شد تا به گفتگو با غزل بدیعی همسر وی بنشینیم و با او درباره آخرین وضعیت هآخرین مهلت ثبت نام حج عمره
آخرین مهلت ثبت نام حج عمره مدیرکل برنامهریزی پذیرش و اعزام سازمان حج و زیارت اعلام کرد اولویتهای تا 450 عمره فقط تا فردا - 12 آذرماه - برای ثبتنام در کاروانها فرصت دارند به گزارش نامه نیوز مدیرکل برنامهریزی پذیرش و اعزام سازمان حج و زیارت اعلام کرد اولویتهای تا 450 عمرآخرین قیمت انواع خودرو در بازار |جدول|
آخرین قیمت انواع خودرو در بازار |جدول| پژو 206 تيپ 5 ۳۷۶ ۰۰۰ ۰۰۰ پژو 206 صندوقدار v8 ۳۸۱ ۰۰۰ ۰۰۰ پژو 206 صندوقدار v9 ۵۰۰ ۰۰۰ ۰۰۰ پژو ۴۰۵ اسالايکس ۳۰۴ ۰۰۰ ۰۰۰ پژو ۴۰۵ دوگانه سوز ۳۲۰ ۰۰۰ ۰۰۰ پژو پارس جديد ۳۸۵ ۰۰۰ ۰۰۰ پژو پارس دوگانه سوز ۳۷۵ ۰۰۰ ۰۰۰ تندر 90 مدل E1 ۳۵۷ ۰۰۰ ۰۰۰ تندرمقام پیشین وزارت خارجه آمریکا: در آخرین دور مذاکرات و تمدید آن، مسکو نقش سازندهای ایفا کرد
مقام پیشین وزارت خارجه آمریکا در آخرین دور مذاکرات و تمدید آن مسکو نقش سازندهای ایفا کرد سیاست > دیپلماسی - ایسنا نوشت یک مقام پیشین وزارت امور خارجه آمریکا گفت مسکو در آخرین دور مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱ ۵ نقشی مثبت ایفا کرده و دستاوردهای خوبی کسب کردطباطبایی:آخرین تغییرات لیست داروهای ممنوعه/ اجرا از آغاز سال 2015
طباطبایی آخرین تغییرات لیست داروهای ممنوعه اجرا از آغاز سال 2015 قائم مقام دبیر کل ستاد ملی مبارزه با دوپینگ نادو آخرین تغییرات لیست داروهای ممنوعه آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ وادا را که قرار است از اول سال 2015 اجرایی شود را اعلام کرد به گزارش گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران &آخرين وضعيت رضا داوودنژاد از زبان همسر و پزشکش+تصاوير
آخرين وضعيت رضا داوودنژاد از زبان همسر و پزشکش تصاوير شب پنج شنبه حال وي خوب نبود چون از نظر تنفس ضربان قلب و فشار خون مشکل داشت البته با کمک پرسنل محترم دکتر نيک اقباليان و دکتر افتخاريان و بقيه دوستان توانستيم ايشان را به وضعيت استيل در آوريم و صبح جمعه عمل تکميلي بر روي او انامیدوارم آخرین خانهتکانی صداوسیما باشد
چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳ ۰۷ سعید نیکپور از حضورش در سریال بهروز شعیبی و همچنین پیشنهاداتش به رییس سازمان صداوسیما و مشکلات این روزهای تلویزیون گفت بازیگر سریال پردهنشین در گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا به مشکلات فعلی تلویزیون اشاره کرد و گفت تلویزیون این-
سرگرمی
پربازدیدترینها