واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رها كردن جسد دختر جوان در سطل زباله
دو مرد افغاني كه متهم هستند بعد از تعرض به دختري جوان وي را به قتل رسانده و اموالش را سرقت كرده بودند، بازداشت شدند و به جرم خودشان اقرار كردند.
به گزارش خبرنگار ما، صبح روز پنجشنبه، 17 مهرماه امسال كاركنان بازيافت زباله در كهريزك تهران هنگام تخليه زبالهها به جسم گونيپيچ شدهاي مشكوك شدند. آنها بعد از گشودن در گوني با جسد دختر جواني روبهرو شدند كه شالگردني دور گردنش پيچيده شده بود، بنابراين مأموران پليس را از ماجرا با خبر كردند. لحظاتي بعد مأموران پليس آگاهي در محل حاضر شدند و تحقيقات اوليه را آغاز كردند. نخستين بررسيها نشان داد جسد ناشناس متعلق به دختري حدوداً 30 ساله است كه بعد از قتل در محل ديگري جسدش داخل زبالهها رها شده است. مأموران متوجه شدند جسد از طريق خودروهاي حمل زباله از تهران به اين مركز منتقل شده است.
شناسايي هويت مقتول
همزمان با ادامه انتقال جسد به پزشكي قانوني، كارآگاهان با بررسي پروندههاي افراد گمشده متوجه شدند اعضاي خانوادهاي گم شدن دخترشان را كه شهره نام داشت به پليس گزارش دادهاند، بنابراين خانواده مقتول با حضور در پزشكي قانوني هويت شهره را تأييد كردند. آنها گفتند شهره روز حادثه حوالي خيابان ظفر با يكي از دوستانش ملاقات كرده و بعد از آن ناپديد شده است.
ادامه تحقيقات از سوي بازپرس بستانزاده
بعد از انجام اولين بررسيها، پرونده با قرار عدمصلاحيت براي پيگيري و شناسايي عامل يا عاملان حادثه با دستور قاضي بستانزاده بازپرس ويژه قتل تهران در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران پليس آگاهي در اولين گام از دوست مقتول كه آخرين بار با او ملاقات كرده بود، تحقيق كردند. وي گفت: شهره با پسر افغاني به نام نجيب ارتباط تلفني دارد و روز حادثه بعد از خداحافظي از من به ديدن او رفت. تحقيقات پليسي هم نشان داد، نجيب نگهبان ساختماني مسكوني در حوالي نونهالان است، بنابراين مأموران پليس نجيب را براي تحقيقات بازداشت كردند.
اقرار مرد افغاني به قتل
نجيب در بازجوييهاي ابتدايي با تناقضگويي قصد فريب پليس را داشت اما هنگامي كه كارآگاهان در اتاقك نگهباني او لوازم مقتول را كشف كردند، ناچار به قتل شهره با همدستي مرد افغان ديگري اعتراف كرد. متهم گفت: چند سالي است در اين ساختمان نگهبان هستم تا اينكه مدتي قبل با شهره آشنا شدم و گاهي تلفني با او حرف ميزدم. روز حادثه يكي از دوستانم كه مردي افغان به نام جمعه است به ديدن من آمد. وقتي ماجراي آشنايي با شهره را مطرح كردم، تصميم گرفتيم او را به ساختمان بكشانيم و بعد از انجام رابطه وي را به قتل برسانيم و اموالش را سرقت كنيم. آن روز شهره را فريب دادم و به اتاقك نگهباني كشاندم. شهره وقتي جمعه را در اتاق ديد، با من درگير شد و خواست از آنجا برود كه مانع او شديم. پس از اين دو نفري به شهره تعرض كرديم، بعد هم با شالگردنش او را خفه و بعد از قتل اموالش را سرقت كرديم. وي ادامه داد: بعد از حادثه جسدش را داخل گوني نارنجي قرار داديم و به زيرزمين ساختمان منتقل كرديم. چند روزي جسد داخل زيرزمين بود تا اينكه بوي بدي داخل زيرزمين را فرا گرفت. به همين خاطر هر روز چند بار اسفند دود ميكرديم تا ساكنان ساختمان متوجه نشوند و دستمان رو نشود اما هر چه بيشتر ميگذشت بوي بد آن بيشتر ميشد تا اينكه نيمههاي شب 17 مهرماه جسد را به همراه جمعه به داخل سطل آشغال انداختيم. بعد از اقرار متهم مأموران جمعه را هم بازداشت كردند. او هم در بازجوييها حرفهاي متهم را تأييد كرد.
دو متهم براي تحقيقات تكميلي و روشن شدن ابهامات حادثه به دستور قاضي بستانزاده در اختيار كارآگاهان مبارزه با قتل پليس آگاهي قرار گرفتند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]