واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: باشگاه خبرنگاران گزارش میدهد؛
حمایت در خفا و مخالفت آشکار/ سیاست دو پهلوی مرد خندان اردکانی در قبال ندا/ آیا ندا به سرنوشت مشارکت دچار میشود؟
25 مرداد امسال بود که خبر شکلگیری تشکل «ندا» یا همان «نسل دوم اصلاحطلبان» در فضای مجازی با محوریت «صادق خرازی»، سفیر اسبق ایران در فرانسه دست به دست شد.
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، 25 مرداد امسال بود که خبر شکلگیری تشکل «ندا» یا همان «نسل دوم اصلاحطلبان» با محوریت «صادق خرازی»، سفیر اسبق ایران در فرانسه در فضای مجازی دست به دست شد. خرازی قبل از مطرح شدن بحث راه اندازی حزب «ندا» و در گفتگویی که با روزنامه «آرمان» داشت درباره لزوم پوستاندازی و بازنگری در رفتار جریان اصلاحات، گفت: «اگر قرار باشد که اصلاحات در صحنه اجتماعی و سیاسی باقی بماند چارهای ندارد که رفتار خود را بازنگری و پوستاندازی کند، چارهای ندارد که از موقعیت خودش و از موقعیت اصلاحات و اصلاحطلبان باز تعریف جدید ارائه کند. نمیتوانیم از یک طرف مدعی دین و دولت باشیم و از یک طرف با تمام مظاهر دین و دولت مبارزه کنیم.»
وی همچنین در اظهاراتی مشابه و در گفتگو با روزنامه «اعتماد» خاطرنشان کرد: «ما به دنبال این هستیم كه بتوانیم با مجموعه حاكمیت تنشزدایی و موقعیت ممتاز اصلاحطلبی را دوباره باز تعریف كنیم و در چارچوپ قانون ایفای نقش كنیم.» البته صحبت از بازتعریفی گفتمان اصلاحطلبی از سوی خرازی چندان هم برای وی بدون هزینه تمام نشد؛ چرا که بخشی از اصلاحطلبان اقتدارگرا همچون «محمدعلی ابطحی»، «احمد شیرزاد»، «احمد پورنجاتی»، «محمد قوچانی» و ... هر کدام با متلکپراکنیهای خاص خود، از خجالت صادق خرازی درآمدند و به نوعی گارد سختی را با فرزند نو رسیده اصلاحات گرفتند.
تحلیلها حاکی از آن است که فکر تأسیس حزب «ندا» بدون مشورت با «محمد خاتمی»، به ذهن صادق خرازی خطور نکرده و مرد خندان اردکانی، چشمکی از سر رضایت به وی انداخته است؛ ادله چنین تحلیلی بر گفتگوی خرازی با روزنامه «الحیات»، استوار است؛ خرازی در این گفتگو بر «بلامنازع بودن لیدری خاتمی در جریان اصلاحات» تأکید میکند؛ وی همچنین در جایی دیگر گفته بود که «من درباره تشکیل حزب ندا با سیدمحمد خاتمی مشورت کردم و وی موافقت خود را با ایجاد این تشکل و هر تشکل سیاسی دیگر اعلام کرد.»
واقعیتی که حتی رئیس دولتهای هفتم و هشتم را بر آن داشت تا در خفا از شکلگیری چنین تشکلی در جریان اصلاحات، استقبال کند، این است که اصلاحطلبان تندرو، بعد از ثبت کارنامه نه چندان درخشان در سابقه سیاستورزی! یا به عبارتی صحیحتر سیاستبازی خود، شاهد یک شکاف عمیق، بین خود و حاکمیت بودند و برای کسب کرسیهای قدرت، راهی جز کسب اعتماد بزرگان نظام را نداشتند؛ همین باعث شد که جریان اصلاحات با تابلوی ندا جلو بیاید و بار دیگر از اعتمادسازی با حاکمیت سخن بگوید.
جلب اعتماد حاکمیت، در شرایطی شعار این روزهای اصلاحطلبان است که «شهاب طباطبایی»، عضو سابق حزب منحله مشارکت و از اعضای مؤسس حزب ندا، از رفع سوءتفاهمهای موجود میان اصلاحطلبان و حاکمیت با تشکیل حزبی همچون ندا، سخن به میان میآورد. حال این سؤال مطرح میشود که اگر منظور وی از سوتفاهم، تهمت سنگین و ناروای بخش اعظمی از جریان اصلاحات به نظام مبنی بر تقلب گسترده در انتخابات ریاستجمهوری دهم است؛ باید گفت که اگر چندین حزب خرد و کلان دیگر هم علاوه بر ندا تشکیل شود، توبه از اقدامات ساختارشکنانه و آشوبزای 88، تنها راه رفع بدبینی و نه سوتفاهم از جریان اصلاحات خواهد بود.
اما بیانیه ابتدایی حزب ندا، حمایت در خفای خاتمی از نسل دوم اصلاحطلبان را عیانتر ساخت؛ این بیانیه مانیفست «ندا» را به روشنی مشخص میکند. در بخشی از این بیانیه چنین آمده است: «در فضای سرد و سنگین اولین انتخابات پس از انتخابات 1388 یعنی انتخابات مجلس نهم که بخشی از تشکلهای اصلاحطلب، ناامید و سردرگم، چندان رغبتی برای حضور نداشتند، تدبیر، مسئولیتشناسی و دوراندیشی حجتالاسلام و المسلمین محمد خاتمی، با وجود مخالفتهای بسیاری، آغازگر دوران جدیدی برای اصلاحات و اصلاحطلبان بود.»
از سوی دیگر صحبتهای شهاب طباطبایی، در نمایشگاه رسانه و مطبوعات امسال، به نوعی رویکرد دوگانه و سرگیجگی متولیان این حزب اصلاحطلب را به وضوح مشخص میکند ؛ چرا که وی درباره نقش خاتمی در تشکیل حزب ندا، گفت:« من به صراحت میگویم، آقای خاتمی در راهاندازی ندا نقشی نداشتند.»
از این صحبتها که بگذریم و با توجه به اظهارات خرازی که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد، مسئلهای که بیش از همه چشمها را به سمت خود معطوف کرد، سیاست زیگزاگی وی در قبال تعیین خط مشی «ندا» است. همانطور که بیان شد، قطعا و یقینا انگشت اشاره محمد خاتمی در خفا، به سوی حزب ندا برای باز طراحی تئوری سنتی اصلاحطلبان یعنی فتح سنگر به سنگر از پاستور تا بهارستان، روانه شده بود که البته این را هم باید اشاره کرد که خاتمی آن چنان با لفظ ندا موافق نبوده است چرا که مرزبندی میان نسل اول و دوم اصلاحطلبان را موجب شکاف در این طیف میدانست؛ همین رویکرد سببساز تغییر نام این حزب به «ندای ایرانیان» شد. از طرف دیگر به نظر میرسد که خاتمی سیاست «حمایت در خفا و مخالفت در آشکار» را دنبال میکند؛ چرا که شاید نمیخواهد اشتباهات تاکتیکیای که ناشی از جوانی و ناپختگی این حزب در آینده میشود را به جان بخرد.
اما به بحث سیاست زیگزاگی صادق خرازی برگردیم؛ از طرفی وی از حضور ژنرالها در رأس جریان اصلاحطلبی و جنگیدن سربازها در پایین هرم این مجموعه شکایت میکند و از طرف دیگر بر ادامه خط مشی طیف اصلاحات سخن به میان میآورد. شاید بهترین پاسخ به چرایی اعمال چنین سیاستی از سوی نماینده اسبق ایران در سازمان ملل را بتوان در گفتگوی «صادق زیباکلام»، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با خبرگزاری «آریا»، جستجو کرد. وی در این گفتگو، اظهار داشت: «ندا برای اينکه حساسيت مسئولين را از همين ابتدا تحريک نکند تا مانع فعاليتش شوند به نوعی تلاش میکند فاصلهاش را با برخی از اصلاحطلبان که نامشان برای اصولگرايان حساسيتبرانگيز است حفظ کند. در واقع اين تشکيلات میخواهد بگويد با اصلاحطلبانی چون خاتمی و هاشمی نيست.» آنچه که مسلم است حزب ندا قصد دارد تا با حفظ هویت اصلاحطلبی خویش، برای رفع تنش با حاکمیت، اقداماتی را البته با گوشه چشمی به کسب قدرت، انجام دهد.
بالاخره هفته گذشته ندا توانست، رضایت فاطمینشینان را به خود جلب کند و رسما در سپهر سیاسی کشور اعلام حضور نماید که امیدواریم سرنوشت این حزب، با توجه به گذشته تاریک جریان اصلاحات، در نهایت به تندرویهای احزابی همچون مشارکت ختم نشود.
گزارش از «حسام رضایی»
انتهای پیام/
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۳ - ۰۱:۳۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]