تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه منافق اين است كه بدى اش ناراحتش نمى كند و خوبى اش او را خوشحال نمى سازد. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830049251




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

یادداشت/سعید نجفی شانزده آذر خروش علیه اعتماد و خوش‌بینی به امریکا/امریکا چه دیواری را ساخته است و شانزده آذر چه چیزی را یادآوری می‌کند؟


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/سعید نجفی
شانزده آذر خروش علیه اعتماد و خوش‌بینی به امریکا/امریکا چه دیواری را ساخته است و شانزده آذر چه چیزی را یادآوری می‌کند؟
یکی از ره‌آوردهای بزرگداشت 16 آذر بایستی تبیین رسالت دانشجوی مسلمان باشد. به‌نظر می‌رسد استکبارستیزی، استقلال طلبی و عدالت‌خواهی از عمده رسالت‌های دانشجو و جنبش دانشجویی مسلمان باشد.

خبرگزاری فارس: شانزده آذر خروش علیه اعتماد و خوش‌بینی به امریکا/امریکا چه دیواری را ساخته است و شانزده آذر چه چیزی را یادآوری می‌کند؟



به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، سعید نجفی دانشجوی دکترای دانشگاه تربیت مدرس طی یادداشتی که در اختیار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس قرار داده به بررسی ابعاد مختلف ۱۶ آذر و علل عدم اعتماد ملت ایران به آمریکا پرداخته است. متن این یادداشت بدین شرح است: « آن‌چه مهم‌تر از یادآوری مصداقی 16 آذر می‌باشد، پرداخت به چرایی لزوم بزرگداشت مفهومی حرکت 16 آذر و نظری اجمالی به رفتار غربی‌ها بویژه امریکا و انگلیس در رابطه با انقلاب اسلامی ایران است که ما دانشجویان را به الهام همیشگی از این واقعه‌ دانشجویی فرا می‌خواند. ذکر این نکته قابل اعتناست که وقتی غرب با نهضتی چون نهضت ملی شدن صنعت نفت که وجوه درگیری و تضاد آن با منافع و هژمونی غرب به هیچ وجه قابل مقایسه با انقلاب اسلامی نیست چنان رفتار براندازانه، خشن و به همراه فشار اقتصادی در پیش می‌گیرد و جوانانش را به قربانگاه می‌برد چه واکنشی در مقابل انقلابی از جنس اسلام و به رهبری فقیهی در مدل ولایت مطلقه‌ فقیه داشته و رفتار او از این به بعد چه خواهد بود؟ انقلابی که علاوه بر قطع سود سرشار اقتصادی غرب از منابع ایران، تمدن، مکتب، ایدئولوژی و نوع مردمسالاری مسلط غربی، تئوری تقسیم جهان به سلطه‌جو و سلطه‌پذیر را در مسیری صلح آمیز به چالشی جدی کشیده و در همین مسیر، پیشرفت علمی و اقتصادی با محوریت عدالت را در حال پیگیری است. پس اگر در درگیری نهضت ملی نفت با منافع نامشروع غرب که برخلاف انقلاب اسلامی، در حد وسیع و مبارزه‌ همه‌جانبه‌ مکتبی، ایدئولوژیکی و گفتمانی نبود، کودتای امریکایی انگلیسی طراحی می‌شود و البته ایستادگی از نوع 16 آذر از سوی فرزندان ملت رقم می‌خورد، می‌توان نتیجه گرفت که پس از انقلاب اسلامی طراحی‌ها و دشمنی‌های غربی و در راس آن‌ها امریکا، انگلیس و البته فرزند نامشروعشان رژیم اشغالگر قدس شدیدتر، پیچیده‌تر و در نهایتِ توان خواهد بود –که تاکنون نیز هر چه در چنته داشته‌اند رو کرده‌اند- و البته که واکنش متقابل ملت و حکومت مردمی و اسلامی ایران نیز مقاومتی متحدتر و مستحکم‌تر بوده و خواهد بود که به نظر نگارنده نمونه‌ شاهد آن علاوه بر حفظ خط 16 آذر پس از 60 سال، خلق 13 آبان 58 در تسخیر لانه‌ جاسوسی مستکبری است که زمانی از فرزندان دانشگاهی این کشور برای خود قربانی می‌گرفت. بر همین اساس نکاتی که به نظر می‌رسد در هر 16 آذر بایستی به آن‌ها رجوع نمود را به‌طور خلاصه می‌توان در موارد زیر جمع‌بندی کرد: 1- لزوم بزرگداشت 16 آذر 1-1 تبیین چرایی وقوع 16 آذر در مورد مفهوم مصداقی 16 آذر سال‌هاست که به حق، گفته و نوشته می‌شود و نام سه شهید بزرگوار این خروش، یعنی بزرگ‌نیا، شریعت‌رضوی و قندچی الهام بخش مبارزه‌ای استقلال طلبانه در برابر موجوداتی است که در قالب کشوری با جامه‌ استکبار و به نام امریکا سعی در به ذلت کشیدن کشورهای دیگر (به‌ویژه اسلامی و استقلال‌خواه) دارند. امریکایی که هر نوع استقلال‌خواهی (مکتبی، ایدئولوژیکی، اقتصادی، علمی و فرهنگی) عقلانی و منطقی در برابر خود را با واکنش‌هایی چون تحریم اقتصادی، قطع کمک‌های مالی، طراحی کودتا و سرنگونی دولت‌های مردمی و مردمسالار، به راه‌اندازی جنگ و بدل‌سازی انقلابی پاسخ می‌دهد. برای رسیدن به این نکته و ارجاع ذهن خواننده به آغاز ماجرا و ماهیت ورود نیکسون به ایران، به یادداشت‌هایی از شهید چمران بسنده می‌کنیم و می‌گذریم - چرا که هدف این نوشته در ادامه، عبور از مصداق تاریخی به‌عنوان نقطه‌ آغاز و بررسی سیر رفتار غرب بویژه امریکا در طول 60 سال اخیر علیه ملت ایران به ویژه بعد از انقلاب اسلامی و رسالت دانشجوی مسلمان خواهد بود-. شهید چمران در تحلیلی از وقایع بعد از کودتای 28 مرداد 32 که امریکا اولین لایه‌های دیوار بی‌اعتمادی با ایران را بنا می‌کند، مهم‌ترین ضرر امریکا و انگلیس از حرکت ملی مردم ایران و دولت مصدق را خارج شدن ایران از تسلط این کشورها دانسته و تعطیلی سفارت انگلیس و اخراج کمپانی‌های نفتی غرب و قطع سود سرشار آن‌ها از منابع ملی ایران را از نمایه‌های آن می‌داند و با اشاره به بعد از کودتای 28 مرداد 32 می‌نویسد: سفارت انگلستان دوباره افتتاح می‌شد و "دنیس رایت" کاردار سفارت قرار بود که به ایران بیاید. کمپانی‌های نفتی برای تصرف مجدد نفت ایران نقشه می‌کشیدند. نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران می‌آمد تا نتیجه ‌21 میلیون دلار کودتا را ببیند. ناراحتی و نارضایتی مردم هر روز بیشتر اوج می‌گرفت. آتش خشم و کینه مردم هر لحظه بیشتر زبانه می‌کشید. فریاد اعتراض از هر گوشه و کناری به گوش می‌رسید. دولت کودتا و استعمار خارجی نیز برای انتقام از مردم مبارز ایران، به خصوص دانشجویان دانشگاه تهران، دندان تیز کرده بودند که فاجعه ‌16 آذر بروز کرد . دکتر مصدق در دوران حکومت ‌27 ماهه خود سیر تاریخ ایران را تغییر داد. پیش از او اداره امور کشور در جهت منافع دول استعمارگر خارجی و به صلاحدید یا فرمان آنان صورت می‌گرفت. نفت ایران به نفع انگلستان جریان داشت و حتی حدود ‌16 درصد که به موجب قرارداد ظالمانه تحمیلی ‌1933 به دولت ایران می‌رسید، به عناوین مختلف دوباره به کیسه آنان بر می‌گشت. سیاست خارجی ایران بردگی و دنباله روی از سیاست آنان بود. امپراطوری انگلستان با یک قرن و نیم سیطره‌ وحشت آور خود چنان رعب و وحشتی در دل‌ها ایجاد کرده بود که احدی را جرات مخالفت با آنان نبود. انگلستان شکست ناپذیر تلقی می شد و پنجه در افکندن با او باعث نابودی می گشت. شهید چمران در ادامه‌ نوشته‌های خود نهضت ملی نفت در ایران را نمادی از شکست هیمنه‌ انگلستان (به‌دلیل نقش اول انگلیس در آن زمان در استعمار کشورهای منطقه در مقایسه با امریکا) می‌داند و آن را الهام بخش اکثر ممالک خاورمیانه دانسته و در مورد واکنش استعمارگران به نهضت مردمی ملی شدن نفت می‌نویسد: اولتیماتوم‌ها و کشتی‌های جنگی و محاصره نظامی انگلستان کوچک‌ترین وحشتی در دل مردم ایجاد نکرد. محاصره اقتصادی و قطع کمک‌های خارجی نیز نه تنها نتوانست مصدق را شکست دهد بلکه مصدق با اقتصاد بدون نفت برای اولین بار توانست بودجه ایران را متعادل کند و این خود یکی از افتخارات بزرگ حکومت اوست. در این دوران است که امریکا در همگرایی با انگلستان در مورد کودتای 28 مرداد 32 به تدریج حائز نقش اول خوی استکباری خود در منطقه و ایران می‌شود و انگلیس سعی در دنباله‌روی موذیانه و غیرمستقیم دارد. تا جایی که امریکایی‌ها در سال 1379 از زبان مادلین آلبرایت وزیرخارجه‌ اسبق خود در اعترافی تاریخی به نقش خود در کودتای 28 مرداد اذعان می‌کنند: ... دولت آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجه‌اند ولی آن کودتا آشکارا باعث پس‌رفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحت‌اند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند... . و با این‌کار البته ناخودآگاه مهر تاییدی بر ماهیت استکبار ستیزی 16 آذر می‌زنند. آن‌چه از مقدمه‌ فوق قابل نتیجه‌گیری است خوی استکباری و به استضعاف کشی یک ملت استقلال‌خواه به سرکردگی انگلیس و امریکا است و 16 آذر نماد استکبارستیزی و مقاومت در راه استقلال و آزادی علی‌رغم فشارهای گوناگون اقتصادی، سیاسی و نظامی است. مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در این باره نظر جالبی دارند که شنیدنی و خواندنی است: این جنبش دانشجویى در کشور ما در تاریخِ ثبت شده و شناخته شده خود، همیشه ضد استکبار، ضد سلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و بشدت عدالتخواه بوده است. این ممیزات جنبش دانشجوئى ما از روز اول است تا امروز. اگر کسى مدعى جنبش دانشجویى باشد، اما این ممیزات را نداشته باشد، صادق نیست. دست جنبش دانشجویى نمی‌تواند در دست کسانى باشد که در فلسطین قتل عام می‌کنند، در عراق جنایت می‌کنند، در افغانستان مردم را از دم تیغ می‌گذرانند؛ این جنبش دانشجویى نیست. جنبش دانشجویى خصلت و خاصیتش در کشور ما لااقل اینجور است - شاید در خیلى از کشورهاى دیگر هم باشد - که ضد استکبارى، ضد سلطه، ضد دیکتاتورى و طرفدار عدالت است. شروع این حرکت یا مقطع شناخته شده این حرکت، همین 16 آذر است. جالب است توجه کنید که 16 آذر در سال 32 که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از 28 مرداد اتفاق افتاده؛ یعنى بعد از کودتاى 28 مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همه نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیله دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود مى آید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتاى 28 مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات می‌کنند، که البته با سرکوب مواجه می‌شوند و سه نفرشان هم کشته می‌شوند. حالا 16 آذر در همه سال‌ها، با این مختصات باید شناخته شود. 16 آذر مال دانشجوى ضد نیکسون است، دانشجوى ضد آمریکاست، دانشجوى ضد سلطه است. 1-2 جلوگیری از تحریف مفهومی و محتوایی 16 آذر چه در بستر تاریخی خود و چه در ادامه‌ مسیر بر یک چیز تاکید کرده است و آن این‌که در مسیر استقلال و حرکت رو به پیشرفت کشور آن هم متکی بر مردم‌سالاری هرگز کوتاه نخواهد آمد. از این‌رو بسته به شرایط کشور که همیشه مورد طمع بیگانگان بوده است، استکبارستیزی از واقعیت‌های غیرقابل انکار این مسیر می‌باشد. واقعیتی که با حمایت دانشجویان آن و فدائیان آغازگر این مسیر شروع شد و با انقلاب اسلامی به بلوغ نهایی رسید. تا جایی که نگارنده معتقد است 16 آذر 32 و 13 آبان 58 به مثابه‌ برادران خانواده‌ای هستند که استکبارستیزی، احترام به مردمسالاری دینی، توجه به پیشرفتِ توام با عدالت و تصمیم به‌هنگام، مناسب و متناسب از ویژگی‌های آن می‌باشد. امری که در بعضی سال‌های پس از انقلاب مورد غفلت واقع شد و عده‌ای که در مسند قدرت قرار گرفته بودند با تحریف مفهومی و محتوایی 16 آذر، آن را در حد یک جشن!تنزل داده و با زدودن عنوان بزرگداشت از آن، سعی در وارونه‌سازی اصول حاکم بر آن داشتند. در این مدل وارونه سعی می‌شود تا چرایی و فلسفه‌ وقوع حرکت دانشجویی 16 آذر 32 که از اصول مسلم آن مبارزه با استبداد و دخالت بیگانگان می‌باشد به فراموشی سپرده شود تا جایی که اگر کسی نام فدائیان بزرگوار این راه را هم نداند، مهم نیست، مهم این است که غوغاسالاری و هوچی‌گری برای وسیله قرار دادن جنبش دانشجویی برای اهداف باندی و جناحیِ عده‌ای حاصل شود. در این مدل وارونه‌سازی سعی شده، می‌شود و خواهد شد تا به‌جای غرش فریاد در گلو خفته‌ اعتراض بر استکبار و جنایات و بی‌منطقی‌های آن انرژی جوان دانشجو بر ساختارشکنی داخلی و تسهیل پیاده‌سازی برنامه‌های غرب خرج شود. البته این مدل وارونه‌سازی سعی می‌کند مطالبه‌گری منطقی و ناشی از وظیفه‌شناسی و تکلیف‌ و نظارت‌گرایی مسلمانی از مسئولین را که امری بسیار لازم و رشد‌دهنده می‌باشد با خارج ساختن از مسیر خود به تقابل خودی- خودی تبدیل کرده و از کارایی آن بکاهد. 1-3 تبیین رسالت دانشجوی مسلمان یکی از ره‌آوردهای بزرگداشت 16 آذر بایستی تبیین رسالت دانشجوی مسلمان باشد. به‌نظر می‌رسد استکبارستیزی، استقلال طلبی و عدالت‌خواهی از عمده رسالت‌های دانشجو و جنبش دانشجویی مسلمان باشد. ناگفته پیداست که تحقق این رسالت‌ها و آرمان‌های کلان خود به زیربش‌ها و اهداف کوچکتری قابل تقسیم است که هرگز نباید فراموش شود. به‌عنوان مثال یکی از پایه‌های حفظ استقلال، پیشرفت علمی است که بدون آن ضربات سختی نصیب این آرمان و رسالت خواهد شد. یا مثلا عدالت‌خواهی مستلزم همراه بودن با توده‌های مردم و گرفتار نیامدن در چنگال ثروت و قدرت می‌باشد تا جایی که شهید بهشتی در این باره می‌گوید: دانشجو رسالتش دراین است که در برابردردهای جامعه برای همیشه حساس بماند. وای به روزی که تحصیل کرده‌های جامعه اعم از روحانی، معمم، دانشگاهی، درشکل آموزگار، دبیر، امام جماعت، مرجع تقلید، محقق، اسلام شناس، نویسنده و... تبدیل شود به گروه بی درد. استقلال طلبی و استکبارستیزی نیز در یکی از مهم‌ترین نیازهای خود معطوف به تحلیل صحیح و اقدام به‌هنگام و مناسب و متناسب می‌باشد. این دو رسالت ذکر شده به دلیل بروز و ظهور خود در بستر عمل و عکس‌العمل‌های سیاسی نیازمند بصیرت و تحلیل صحیح از وقایع داخلی و خارجی محیط کنش‌گر دارد. در همین راستا مقام معظم رهبری در مورد ضرورت ورود دانشجویان به عرصه‌ فهم و تحلیل سیاسی سخنان جالب و تامل برانگیزی دارند و معتقدند این امر جز با فعالیت سیاسی محقق نخواهد شد.مقام معظم رهبری در تاریخ 12 آبان سال 72 چنین می‌فرمایند: «بنده دلم می‌خواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتی دانش‌آموزان مدارس، روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دست‌هایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمی‌فهمند، جریان‌های سیاسی دنیا را نمی‌فهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری می‌تواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟!» چند سال بعد ایشان با اشاره به سخنان فوق می‌فرمایند: من سه، چهار سال قبل از این گفتم که دانشجویان بایستى سیاسى شوند؛ و بعد هم علیه کسانى که دانشگاه را از سیاست دور کردند، تعبیر تندى کردم. یک سال بعد از آن، یا همان وقت‌ها، در یک اجتماع دانشجویى گفتم که اشتباه نکنید؛ من که مى‏گویم فعّالیت سیاسى، معنایش این نیست که فعالیت سیاسى حتماً باید علیه دولت، علیه مسئولان و علیه نظام باشد. بعضى از بدخواهان، فعالیت سیاسى را این‏گونه تعبیر مى‏کنند. فکر مى‏کنند فعّالیت سیاسى، یعنى سیاسیکارى! این، یک نوع سیاسیکارى و یک نوع تقلّب است که آدم تصوّر کند فعّالیت سیاسى در دانشگاه، فقط با بدگفتن و با فحّاشى کردن و با اهانت کردن به این و آن حاصل مى‏شود؛ نه. فعّالیت سیاسى، براى پیدا شدن قدرت تحلیل در دانشجوست. این دانشجو اگر قدرت تحلیل سیاسى نداشته باشد، فریب مى‏خورد و فریب خوردن دانشجو، درد بزرگى است که تحمّلش خیلى سخت است. بالاخره اگر دانشجویان بخواهند قدرت تحلیل پیدا کنند، باید فعّالیت سیاسى بکنند؛ باید سیاست را بخوانند، بنویسند، بگویند، مذاکره و مباحثه کنند. تا این کار نشود، دانشجویان توانایى پیدا نمى‏کنند. عقیده من، هنوز هم همین است. (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران‏ 77/2/22) 2- چرایی استکبارستیزی به‌عنوان اصلی مبتنی بر 16 آذر همان‌طور که در موارد قبل اشاره شد، یکی از خطوط غیرقابل انکار واقعه‌ 16 آذر ضد امریکایی-انگلیسی و ضد سلطه بودن آن است. امری که پس از انقلاب اسلامی و در پیوند با 13 آبان 58 به عنوان خاصیتی بالغ و کامل در قامت استکبارستیزی خودنمایی کرده و می‌کند. حال مناسب است تا به مواردی-تاکید می‌شود که تنها به مواردی- از چرایی لزوم استکبارستیزی و ادامه‌ آن به‌طور گذرا اشاره کنیم: 2-1 خوی استکباری امریکا و غرب آن‌چه مسلم است غرب و در راس آن امریکا نگاه خاصی به دنیا دارد که رفتار و منش ناشی از همان دید را بهترین مدل مدیریت جهانی می‌داند و البته در این مسیر خود را آزاد به اعمال هر نوع اقدامی می‌داند –تاکید می‌کنم هرنوع اقدامی- در این نگاه دنیا به دوبخش سلطه‌جو (غرب) و سلطه‌پذیر (دیگر کشورها) تقسیم می‌شود و ... . جمهوری اسلامی ایران و ملت انقلابی آن این نوع نگرش خاص را با توجه به متون دینی نگرشی مستکبرانه می‌نامند که مقام معظم رهبری در توضیح آن می‌فرمایند: استکبار یعنى چه؟ استکبار یک تعبیر قرآنى است؛ در قرآن کلمه‌ استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنى آن کسانى و آن دولتى که قصد دخالت در امور انسان‌ها و ملّت‌هاى دیگر را دارد، در همه‌ کارهاى آنها مداخله می‌کند براى حفظ منافع خود؛ خود را آزاد می‌داند، حقّ تحمیل بر ملّت‌ها را براى خود قائل است، حقّ دخالت در امور کشورها را براى خود قائل است، پاسخگو هم به هیچ‌کس نیست؛ این معناى مستکبر است. نقطه‌ مقابل این جبهه‌ ظالم و ستمگر، گروهى هستند که با استکبار مبارزه می‌کنند؛ مبارزه‌ با استکبار یعنى چه؟ یعنى در درجه‌ى اوّل زیر بار این زورگویى نرفتن؛ معناى استکبارستیزى یک چیز پیچ‌وخم‌دارِ پیچیده‌اى نیست؛ استکبارستیزى یعنى یک ملّتى زیر بار مداخله‌جویى و تحمیل قدرت استکبارگر یا انسان مستکبر یا دولت مستکبر نرود؛ این معناى استکبارستیزى است. 2-2 غیرقابل اعتماد بودن امریکا حتی برای اعتمادکنندگان غرب و بویژه امریکا در کنش‌های سیاسی خود کاملا غیر قابل اعتمادند. نمونه‌هایی از این غیرقابل اعتماد بودن را در همین قضایای حمایت از داعش در پوشش ائتلاف ضد داعش! و مذاکرات هسته‌ای می‌توان به وضوح مشاهده کرد اما نشانه‌های آغازین این امر را می‌توان در دوران آغاز 16 آذر 32 مشاهده کرد. جایی که امریکایی‌ها حتی به مصدقی که به آن‌ها اعتماد کرده بود را نیز به زیر کشیدند. مقام معظم رهبری نظر جالبی در این مورد دارند:  این رویکرد استکبارى که آمریکایى‌ها دارند و از ده‌ها سال پیش تا امروز هم ادامه دارد، موجب شده است که در ملّتهاى دنیا یک احساس بى‌اعتمادى و بیزارى نسبت به دولت آمریکا به‌وجود بیاید؛ این مخصوص کشور ما نیست؛ هر ملّتى به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتّى آن کسانى که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدّق به آمریکایى‌ها اعتماد کرد؛ براى اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریکایى‌ها متوسّل شد؛ آمریکایى‌ها به جاى اینکه به دکتر مصدّق که به آنها حسن ظن پیدا کرده بود کمک کنند، با انگلیس‌ها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اینجا و کودتاى 28 مرداد را راه انداختند. مصدّق اعتماد کرد، کتکش را [هم‌] خورد؛ حتّى کسانى که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند. روابط رژیم طاغوتى سابق با آمریکا خیلى صمیمى بود، در عین حال زیاده‌خواهىِ آمریکا آنها را هم به ستوه آورده بود؛ همین کاپیتولاسیونى را که گفتیم - مصونیّت قضائى مأمورین آمریکا - تحمیل کردند بر آنها؛ آنها هم پشتوانه‌اى جز آمریکا نداشتند، مجبور شدند قبول کردند. 2-3 تحریم ایران پس از انقلاب اسلامی امریکا علی‌رغم شعارهای آزادی‌خواهانه و ظاهر مردم‌سالار خود، هرگز با انقلاب اسلامی ملت ایران که در همان ابتدا با رای 98 درصدی مردم، الگو بودن خود را به نمایش گذاشت، کنار نیامد. همین امر باعث شد تا امریکا به دخالت در امور داخلی ایران و جاسوسی و طراحی توطئه مشغول شود. امری که سبب تسخیر لانه‌ جاسوسی و متعاقب آن اعمال تحریم‌ها علیه ایران شد. تحریم صنعت نفت در این مقطع از طریق فراخواندن کارشناسان خارجی و عدم تأمین قطعات زیر ساخت این صنعت و نیز تخلیه کلیه اطلاعات کشف منابع جدید نفتی آغاز شد به گونه‌ای که صادرات روزانه 4 میلیون بشکه نفت قبل از انقلاب به یک باره به زیر یک میلیون بشکه نفت رسید. صورت مسئله خیلی ساده بود. کاخ سفیدی‌ها می‌گفتند باید بر اساس هژمونی، مکتب و امر من زندگی و کشورداری کنید در غیر اینصورت تحریم می‌شوید تا فلج شوید. در طول جنگ عراق با ایران نیز دولت ریگان موجب منع صادرات و فروش کلیه تجهیزات نظامی به ایران (از سال 1986)، کنترل صادرات کالاهایی که دارای مصارف دوگانه نظامی و غیر نظامی می‌باشند و قطع کلیه کمک‌های مالی به ایران از جمله مخالفت با اعطای وام توسط بانک جهانی را در دستور کار قرار داد. در 7 آبان 1366 (29 اکتبر 1987) طبق تصمیم کنگره‌ آمریکا، ورود کالاها و فرآورده‌های آمریکایی به‌ ایران تحریم شد. این تحریم دامنه‌ وسیعی از محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های اقتصادی، فن‌آوری علمی، نظامی‌ و راهبردی را در بر می‌گرفت. در دهه‌ 90 کلینتون تحت سیاست "مهار دوجانبه"  دور جدیدی از تحریم های گسترده علیه ایران را آغاز کرد، عمدتا مهار اقتصادی و نظامی ج.ا.ا و جلوگیری از برتری یافتن آن بر منطقه بود. این سیاست‌ها در مارس 1995 شدت بیش‌تری یافت و ایران به بهانه‌ حمایت از تروریسم دچار تحریم‌های نفتی بیشتری شد. امریکا در سپتامبر 1995 پا را فراتر از این نهاد و طی طرحی به نام داماتو، به رئیس‌جمهورش اجازه داد شرکت‌های غیرآمریکایی را که فن‌آوری صنعت نفت را در اختیار ایران می‌گذارند، تحریم کند. البته این لیست این تحریم‌ها با قانون "مبارزه با تروریسم و مجازات مرگ"، قانون "منع گسترش قوه نظامی ایران" و ... تشدید شد و لیست آن آنقدر بلندبالاست که از حوصله‌ این نوشته خارج است و در اینجا تنها به نمونه‌هایی ذکر شد تا نشان داده شود که مشکل امریکا اتفاقا آزادی و استقلال خواهی ملت ایران تحت لوای اسلام است و این دشمنی امریکا از ابتدای انقلاب اسلامی شروع شده و بدلیل قدرت گرفتن ایران، روز به روز عیان‌تر می‌شود. 2-4 طراحی کودتا علیه انقلاب نوپای ایران کودتای 28 مرداد تنها کودتایی نیست که امریکا در آن نقش داشته است. اگر امریکا در نهضت ملی نفت دخالت از نوع کودتا می‌کند پس به طریق اولی (بدلایل گفته شده در بخش مقدمه) نمی‌تواند علیه انقلاب اسلامی دست به کودتا نزند و البته این اتفاق هم افتاد. چرا که امریکا با حمایت خود از عوامل داخلی و طراحان اصلی خارج‌نشینِ مرتبط با سازمان سیا نقش مهمی در طراحی کودتای نوژه داشت تا جایی که سازمان سیا موفقیت آن را قطعی می‌دانست. 5-1 حمایت از گروه‌های تروریستی و منافقان امریکا و غرب در حمایت از گروه‌های ضد انقلاب ایران همیشه نقش ایفا کرده‌اند. اصلا بسیاری از این گروه‌ها از طریق همین کشورها و بویژه امریکا ایجاد شده و یا با حمایت آنان قادر به حیات بوده‌اند. نمونه‌ی بارز این سیاست غربی، رفتار دوگانه‌ آن‌ها در مبارزه با تروریسم در مواجهه با سازمان منافقین می‌باشد. حمایت امریکا از این سازمان آنقدر روشن است که تقریبا هیچ ایرانی در آن تردید ندارد. گروه تروریستی منتسب به ریگی نیز یکی دیگر از گروهک‌هایی بود که غرب نه‌تنها اقدامات تروریستی آن را محکوم نمی‌کرد بلکه در اقدامی دوگانه، پشتیبانی رسانه‌ای و تجهیزاتی نیز از آن انجام می‌داد که اعترافات ریگی پس از دستگیری زوایای بیشتری از حمایت امریکا را آشکار ساخت. 2-5 تحمیل جنگ ایران و عراق در شرایطی که از انقلاب اسلامی ایران دو سال نگذشته بود و انواع کارشکنی‌ها، تحریم، درگیری‌های داخلی و طراحی کودتا نتوانسته بود انقلاب اسلامی را به زانو درآورد، امریکا عراق را به رهبری صدام ترغیب به جنگی خانمان‌سوز کرد و در طول جنگ نیز با تمام توان و به میدان آوردن تمام دنیای غرب سعی کرد معادلات جنگ را به نفع اهداف طراحی شده‌ آن خاتمه دهد. تحریم نظامی و تسلیحاتی ایران، حمایت بیش از 5 میلیارد دلاری از سال 1361تا 1365 و حمایت کامل اطلاعاتی بخش‌هایی از این حمایت‌ها می‌باشند. این حمایت‌ها به حدی بوده است که بعدها، یک بازپرس کنگره امریکا که مسئول بررسى عملکرد دولت امریکا در برابر عراق بود، اظهار داشت: "دامنه و وسعت انواع تجهیزات تکنولوژیکى، اطلاعاتى و نظامى حساسى که از طرف دولت امریکا به عراق ارسال شده است، آدم را شوکه مى کند". حمله‌ ناو امریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری ایران، مورد هدف قرار دادن کشتی‌های ایرانی و حمله به سکوهای نفتی ایران به نفع عراق از دیگر جنایات امریکا در جنگ تحمیلی علیه ایران بوده است. 2-6 مقابله با پیشرفت علمی و اقتصادی ایران ناگفته پیداست که امریکا از روند رو به رشد علمی و اقتصادی ایران به‌شدت هراسان است. امریکایی‌ها هرچند سعی در ناکارامد جلوه دادن نظام اسلامی دارند اما در اتاق‌های فکر خود قطعا به این واقعیت اذعان دارند که ایران اسلامی و نظام برآمده از آن علی‌رغم کارشکنی‌ها و مخالفت‌های غربی‌ها نه‌تنها سرپاست بلکه در بسیاری از موارد از رقبای منطقه‌ای خود نیز پیشی گرفته است و صد البته برنامه دارد تا در سال 1404در همه‌ی زمینه‌ها قدرت اول منطقه باشد. به‌همین دلیل است که (»جرج فریدمن» رئیس اندیشکده راهبردی «استراتفور»؛ اذعان می‌کند که «مشکل‌ما - آمریکا - با ایران، برنامه هسته‌ای این کشور نیست، مسئله اصلی آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون رابطه با آمریکا بلکه در حال تخاصم و چالش با آمریکا می‌توان بزرگترین قدرت نظامی، تکنولوژیک و علمی منطقه بود. همین الگو، بهار عربی - بخوانید انقلاب‌های اسلامی - در جهان عرب را پدید آورده است). عدم موافقت امریکا در لغو تحریم‌ها در مذاکرات هسته‌ای نیز در یک وجه از وجوه خود به نوعی در همین زمینه نیز قابل تفسیر است. غربی‌ها می‌دانند که از هرگونه تسهیل شرایط برای پیشرفت علمی-اقتصادی ایران به‌شدت بر الگو قرار گیری نظام اسلامی و مدل‌های حاکم بر آن موثر خواهد بود. این امر برای غربی‌ها آنقدر مهم است که حتی به حذف فیزیکی دانشمندان ایران نیز روی می‌آورند. 2-7 مقابله با ایران به بهانه‌ سلاح هسته‌ای موضوع دست‌یابی ایران به انرژی صلح آمیز هسته‌ای البته از دیدگاه غرب داستان خوشمزه‌ای است. غربی‌ها خود از اولین کسانی بودند که قبل از انقلاب اسلامی از موافقین قراردادهای مربوط به تاسیسات هسته‌ای ایران بودند. خوشمزه‌تر اینجاست اگر متوجه شویم اولین قرارداد رسمی ایران در مورد فناوری هسته‌ای در سال 1335 با امریکا منعقد می‌شود. امریکا حتی در آن مقطع اورانیوم بسیار غنی شده‌ 93 درصدی نیز در اختیار ایران قرار می‌دهد. پس از آن ایران و فرانسه در تاریخ 20 اسفند 1347 (11 مارس 1969) پروتکل تحقیقات رادیواکتیو را امضا می‌کنند. سپس ایران و آلمان در تاریخ 9 تیرماه 1354 (30 ژوئن 1975)، موافقت‌نامه همکاری در زمینه پژوهش علمی و توسعه فناوری را در تهران منعقد می‌کنند. پس از آن قرارداد و موافقت‌نامه‌هایی بین ایران و استرالیا، هند، انگلستان و کانادا منعقد می‌شود. اما پس از انقلاب اکثر این کشورها نه‌تنها از تعهدات خود سرباز می‌زنند که سیر آن البته بسیار درس آموز است بلکه در اقدامی بی‌سابقه و همه‌جانبه سعی در متوقف کردن برنامه‌ هسته‌ای ایران دارند. البته غربی‌ها برای فرار از این رفتار دوگانه‌ خود دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را دستاویز اقدامات خود قرار می‌دهند و این در حالی است که بی‌سابقه‌ترین و سرزده‌ترین بازرسی‌ها از تاسیسات هسته‌ای ایران صورت گرفته و البته ادامه نیز دارد. نکته‌ مهم دیگر این است که چند کشوری مدعی ایران شده‌اند که خود از سابقه‌داران استفاده از سلاح هسته‌ای اند. به‌طوری که امریکا با سلاح‌های هسته‌ای خود طی جنگ جهانی دوم هیروشیما و ناکازاکی را باخاک یکسان کرده و ده‌ها هزار انسان را به خاک و خون کشیده است و البته دوستان دنباله‌رو غربی وی نیز گویا هرگز نگران دیوانگی مجدد این کشور جانی نیستند. و البته این مستکبران تاریخ هرگز پاسخگوی جهان به استضعاف کشیده شده‌ای نیستند که از خود می‌پرسد آیا برنامه‌ صلح آمیز هسته‌ای ایران خطرناک‌تر است یا زرادخانه‌های هسته‌ای غربی‌ها. مقام معظم رهبری در باره‌ بهانه‌گیری غرب درباره‌ موضوع هسته‌ای نظر جالبی دارند: دشمنى آمریکا با ملّت ایران و با جمهورى اسلامى اصلاً حول محور هسته‌اى نیست؛ این خطا است اگر خیال کنیم که دعواى آمریکا با ما سرِ قضیّه‌ هسته‌اى است؛ نه، قضیّه‌ هسته‌اى بهانه است؛ قبل از اینکه مسئله‌ هسته‌اى مطرح باشد، همین دشمنى‌ها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یک روزى هم مسئله‌ هسته‌اى حل شد - فرض کنید جمهورى اسلامى عقب‌نشینى کرد؛ همان‌که آنها می‌خواهند - خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه‌ دیگر را به‌تدریج پیش می‌کشند: چرا شما موشک دارید؟ چرا هواپیماى بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستى بدید؟ چرا رژیم صهیونیستى را به رسمیّت نمى‌شناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه‌ به قول خودشان خاورمیانه حمایت می‌کنید؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله این نیست که اینها سرِ قضیّه‌ هسته‌اى با جمهورى اسلامى اختلاف پیدا کرده باشند؛ نه، تحریم آمریکا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبه‌روز هم بیشتر شده است، تا امروز که خب به نقطه‌ بالایى رسیده. دشمنى‌هاى دیگر [هم ]کردند: اینها هواپیماى جمهورى اسلامى ر ا سرنگون کردند، 290 انسان مسافر را کشتند؛ اینها اوایل انقلاب هنوز مردم از هیجان انقلاب بیرون نیامده، کودتاى پایگاه شهید نوژه را به راه انداختند، علیه انقلاب کودتا کردند؛ اینها از ضدّانقلاب‌ها در هر نقطه‌اى از کشور که بودند حمایت کردند؛ به ضدّانقلاب سلاح دادند و مانند اینها؛ همان کارى که بعدها در بعضى کشورهاى دیگر کردند، در اینجا[هم‌] این کارها را کردند. مسئله مسئله‌ هسته‌اى نیست؛ باید همه به این توجّه داشته باشند. این نیست که ما خیال کنیم دشمنى آمریکا با جمهورى اسلامى ایران به‌خاطر مسئله‌ هسته‌اى است؛ نه، مسئله مسئله‌ دیگرى است؛[ مسئله این است که‌] ملّت ایران به خواسته‌هاى آمریکا نه گفت، ملّت ایران گفت آمریکا علیه ما هیچ غلطى نمی‌تواند بکند. اینها با موجودیّت جمهورى اسلامى مخالفند، با نفوذ و اقتدار جمهورى اسلامى مخالفند. همین اواخر یکى از سیاستمداران و از عناصر فکرى آمریکا گفت - و گفته‌ او پخش شد، این مسئله‌ پنهانى هم نیست - که ایران چه اتمى باشد، چه اتمى نباشد، خطرناک است. این شخص صریحاً گفت نفوذ و اقتدار ایران - به قول خودشان هژمونى ایران - در منطقه خطرناک است؛ ایرانى که امروز از اعتبار برخوردار است، از احترام برخوردار است، از اقتدار برخوردار است. آنها با این دشمن هستند، با این مخالفند. آن روزى اینها راضى می‌شوند که ایران یک ملّت ضعیف، کنارمانده، منزوى، بى‌اعتبار و بى‌احترام باشد؛ مسئله مسئله‌ هسته‌اى نیست.   جمع‌بندی موارد فوق نشان می‌دهد که خط مقابله با ملت ایران از سوی غربی‌ها نه‌تنها هنوز هم که هنوز است سر عقل نیامده بلکه با هراس از پیشرفت سریع انقلاب اسلامی و الگوسازی موازی آن در مقابل لیبرال دموکراسی، غرب را با تمام توان به میدان مبارزه آورده است و از این روست که خط استکبارستیزی و استقلال‌خواهی 16 آذر را نه‌تنها باید حفظ کرد، بلکه بایستی با ایجاد ارتباط با نسل‌های جدید دانشجویی مفهوم اصلی 16 آذر را بیش از پیش تقویت نمود چرا که دنیای مستکبر غرب همچنان به دلایل و شواهد گفته شده در فوق به دنبال به استضعاف و سلطه کشی ملتی همت گماشته که این‌بار نه با نهضتی ملی که با انقلابی اسلامی و گفتمان و الگویی بسیار کامل و قوی در تمام ابعاد در حال ارائه‌ فرصتی جدید برای خوب زیستن و رسیدن به صلح و کمال می‌باشد. 3- نظارت و مطالبه‌‌گری از مسئولین منطبق بر اصول 16 آذر و 13 آبان 58 براساس اصول برشمرده بر این وقایع دانشجویی، طبیعی است در جنبش دانشجویی مبتنی بر این اصول، هر اقدام موجودی که منجر به تقویت این اصول می‌شود، مورد حمایت و تقویت از سوی جنبش دانشجویی قرار خواهد گرفت حتی فقدان اقدامات و کنش‌های مبتنی بر این اصول سبب مطالبه‌گری از سوی این جنبش می‌شود. این موضوع به حالت عکس نیز صادق است. هر اقدامی در حوزه‌ داخلی کشور که اصول حاکم بر این دو واقعه‌ دانشجویی را مورد خدشه قرار دهد به‌شدت از سوی جنبش دانشجویی مسلمان نقد شده و پس زده خواهد شد و از سویی هر اقدام موجود از سوی مسئولین مورد نظارت جدی خواهد بود تا مغایر با اصول حاکم بر این حرکات جنبش دانشجویی مسلمان نباشد. سخن رهبری در این مورد شنیدنی است: من بارها گفته ام که از آن روزی باید ترسید که جوان ما، دانشجوی ما، در دانشگاه انگیزه طرح مسئله، طرح سؤال، طرح درخواست نداشته باشد. همه‌ی ملت ما باید این باشد که این روحیه مطالبه، خواستن و مدعا داشتن در زمینه های گوناگون را در نسل جوان کشورمان -بخصوص جوان علمی- گسترش دهیم. (رهبر انقلاب، 18/7/1368). این معیارها حتی می‌توانند محکی برای خودِ مجموعه‌های دانشجویی باشد تا سنجیده شود که چه حرکتی مناسب و متناسب با اصول یاد شده می‌باشد تا خودپالایی و خودارزیابی مناسبی نیز ایجاد شود. طبیعی است که با این معیار، هر جنبش و تشکل دانشجویی که دانشگاه و دانشجو را وارد فضایی غوغاسالار و هوچی‌گری بدون حاکمیت منطق گفتگو و تضارب اندیشه‌ها کند و مطالبه‌گری از حکومت و مسئولین را سهوا یا عمدا در قالب فحاشی، ساختارشکنی و بی‌انصافی تفسیر نماید، خواه ناخواه از مسیر ضدیت با سلطه و استکبارستیزی، عدالت‌خواهی و استقلال طلبی نیز خارج شده (کما اینکه بخشی از جنبش دانشجویی در سال‌های نه‌چندان دور دچار این آسیب شد) و هرگز در طرح شعارها صادق نبوده و حتی مطالبه‌گری صحیح و فریضه‌ی نظارت بر مسئولین کشور را هم علیرغم ادعا با مشکل مواجه خواهد کرد.  لازم به ذکر است که ویژگی مطرح شده در بند 3 خود عاملی برای در امان ماندن از نگرانی است (تحریف مفهومی و محتوایی) که در بند 1-2 ذکر شد. حسن ختام نوشته را این بخش از سخن رهبری (24/9/87) در دانشگاه علم و صنعت قرار می‌دهیم: ... البته من قضاوتم روى بدنه دانشجوست. ممکن است افرادى، بخشهائى از مجموعه دانشجویى جور دیگرى باشند. نه تعجب می‌کنیم، نه انکار می‌کنیم؛ مطمئناً این است؛ اما بدنه دانشجویى، طبیعت کار دانشجویى و روحیه دانشجویى، این است که عرض کردم. دانشجو ضد ظلم است، ضد استکبار است، ضد سلطه خارجى است، عاشق آرمانهاى بزرگ است، امیدوار به رسیدن به این آرمانهاست. در واقع حضور قشر جوان، بخصوص دانشجو، موتور حرکت یک جامعه است. باید دانشجوها همیشه به این توجه داشته باشند و روى او براى آینده ى کشور حساب کنند.» انتهای پیام/

93/09/15 - 08:53





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن