واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
5 باور غلطی که جوانان در مورد ازدواج دارند! بارها شنیدهایم كه برای خوشبختی عشق لازم است ولی كافی نیست، عشق به ما نیرو، استقامت، جرات، پشتكار، امید، هیجان و انگیزه حركت میدهد تا با آگاهی، عقل و درایت و تلاش رودخانه متلاطم زندگی را به سلامت طی كنیم....
بارها شنیدهایم كه برای خوشبختی عشق لازم است ولی كافی نیست، عشق به ما نیرو، استقامت، جرات، پشتكار، امید، هیجان و انگیزه حركت میدهد تا با آگاهی، عقل و درایت و تلاش رودخانه متلاطم زندگی را به سلامت طی كنیم. بدون آگاهی و تعهد، عشق، تنهایی ما را به هیچجا رهنمون نخواهد شد.در اینجا به برخی از رایجترین باورهای نادرست درباره عشق و ازدواج اشاره می کنیم.
1 - هر كسی نیمهگمشده ای دارد (تفكر جادویی)
برخی بر این باورند كه برای هر فرد فقط یك نفر به عنوان جفت مناسب ساخته شده یا باید منتظر باشد تا تقدیر و سرنوشت آن فرشته گمشده را در برابر او ظاهر كند، یا اینكه افراد متعددی را امتحان كند تا اینكه نیمهاش را پیدا كند. گروه اول برای پیدا كردن همسر و ایجاد رابطه تلاش نخواهند كرد مگر سطحی و گروه دوم از یك رابطه به رابطهای دیگر میروند تا شاید گمشده خود را پیدا كنند.
2 - فقط با همسر كامل و بیعیب و نقص میتوان در زندگی اشتراكی به خوشبختی رسید! (كمالپرستی)
آنهایی که این تفکر را دارند، دنبال یك فرد كامل و تقریبا بیعیب و نقص هستند و به این ترتیب بسیاری از فرصتهای طلایی را از دست میدهند. چون همیشه معایبی برای رد كردن طرف مقابل پیدا خواهند كرد. عدهای همچون پیوند عاطفی ناامنی داشتهاند به دیگران اعتماد نمیكنند و ناخودآگاه دنبال مدرك و دلیل برای رد طرف مقابلاند. در حالی كه همسر كامل وجود ندارد و اساسا فلسفه ازدواج شروع با حداقل معیارهای لازم و اساسی و تلاش برای رسیدن به حداكثرهای ایدهآل (رشد و نمو) است. احتمال موفقیت و خوشبختی در ازدواجی بیشتر خواهد بود كه تجانس و تشابه بین زوجین بیشتر باشد و اگر یكی خیلی برتر از دیگری باشد دیر یا زود رابطه دچار مشكل میشود.
3 - برای یك ازدواج موفق مهم نیست كه با چه كسی ازدواج میكنید، مهم این است كه چقدر تلاش میكنید!
افراد با چنین باور غلطی بدون در نظر گرفتن تضادها، تشابهات ارزشها، اهداف، انتظارات و... وارد یك رابطه و ازدواج نابرابر و سوءاستفادهگرانه میشوند و دیر یا زود هر دو طرف از پا درخواهند آمد. خمیرمایه چنین طرز تفكری این است؛ خودم درستش میكنم! در حالی كه ازدواج مثل بازی پینگپونگ است كه هر دو باید لذت ببرند.
4 - عشق به تنهایی برای ازدواج كافی است!
اصلا! مخصوصا اگر شهوانی باشد. برای انتخاب همسر باید براساس دل (احساسات و عواطف) عمل كرد. كودك 7 تا 10 ساله فقط براساس حواس، تخیلات و هوشش دنیا را درك و ارزیابی میكند! از ویژگیهای این افراد این است كه وقتی میپرسیم چرا عاشق این فرد شدهاید؟ معمولا یا دلیلی برای آن ندارند و اگر هم داشته باشند یا بیشتر به صورت نداشتن معایب است (دروغ نمیگوید، خشن نیست) یا اینكه محاسن نسبت داده شده نادرست و غیرمنطقی است (فهیم و با پشتكار است ولی در سن 28 سالگی هنوز نه تحصیلات دارد نه شغل!) انسان سالم كسی است كه با عقل جاده و مسیر و با دل و احساس ، انرژی رفتن در مسیر را انتخاب میكند.
5 - ازدواج و انتخاب همسر به شانس بستگی دارد!
اگر ما شانس را به عنوان سرنوشت محتوم در نظر بگیریم دیگر تلاش، اختیار، كوشش، تفكر و در یك كلام هستی بیمعنی خواهد بود. تفاوت انسانهای عاقل و توانمند با دیگران در این است كه آنها خود سرنوشتشان را مینویسند و میسازند.
سه شنبه 11 آذر 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]