واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۰
علیرغم اینکه بیش از 4.5 میلیون دانشجو و چند هزار عضو هیئت علمی در ایران وجود دارد، به نظر میرسد که وزن آموزش عالی همسان با جرم آن رشد پیدا نکرده است. به گزارش خبرنگار «دانشگاهی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مقصود فراست خواه عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با حضور در نشست نقد و بررسی عملکرد یکساله معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم با بیان این مطلب و تاکید بر اینکه به رسمیت شناختن استقلال دانشگاه میتواند بر افزایش وزن دانشگاه و تاثیرگذاری آن بر جامعه بسیار موثر باشد، گفت: در حوزه سیاست گذاریهای فرهنگی اجتماعی کردن علم و نشان دادن اهمیت تولیدات و فعالیتهای علمی به مردم بسیار مهم است. وی روشنگری اجتماعی،کارآفرینی اجتماعی و اجتماعی کردن علم را از مهمترین وظایف دانشگاهها و مدیریت فرهنگی دانشگاهی عنوان کرد. عضوهیات علمی دانشگاه تهران وضعیت دانشگاه در هشت دهه فعالیت این حوزه در ایران را به 6 دوره تقسیم کرد و گفت: از آغاز تاسیس دانشگاه تا دهه 30 دانشگاهها دچار نخبه گرایی بودند. از دهه 40 تا آستانه انقلاب سرمشق تکنوکراتیک در دانشگاهها غالب بود و در آستانه انقلاب دانشگاهها دچار سیاست زدگی شده،در دهه 60 ایدئولوژی دولتی بر آنها غالب شد، در دهه 70 نوعی توده گرایی در فضای دانشگاهی سیطره انداخت و در نهایت فضای دانشگاهی در دهه 80 دچار پول گرایی شد. وی در همین خصوص ادامه داد: سایه سیاست زدگی بر فضای دانشگاهها در آستانه انقلاب باعث شد که دانشگاه در سیاست ادغام شده و با بدنه دولت بیگانه شود و از نگاه فرهنگی به علم مغفول ماند. وی با اشاره به اینکه در دوره حاکمیت ایدئولوژی دولتی بر دانشگاهها فضای دانشگاهی پویش خود را از دست داد، اظهار کرد: در این دوره دانشگاه در دولت ادغام شد و پویایی و استقلال خود را از دست داد. وی با بیان اینکه در دوره بعد درهای دانشگاه به روی اکثریت غالب مردم باز شد افزود: سیطره کمیت فرصت تامل در وجوه فرهنگی دانشگاه را از ما گرفت. وی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: من فکر میکنم در دهه 80 دانشگاه دچار پول گرایی شد و این باعث شد که دانشجو به عنوان مشتری و استاد و اعضای هیئت علمی به عنوان فروشندگان کالای نمره و واحد و دانشگاه به عنوان فروشنده مدرک تغییر ماهیت دهند. وی با اشاره به اینکه ارائه صحبتهای ریاکارانه از فرهنگ در جامعه ما رواج دارد گفت: جامعه ما جامعه ریاکاری است. ما ریاکارانه از فرهنگ سخن میگوییم در حالی که باید شرایط عملی را بررسی کرده و ببینیم که در عمل چه کردهایم. وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: فلسفه آموزش عالی وقتی معنادار میشود که دانشگاه به مثابه یک نهاد اجتماعی و فرهنگی که رسالت آن تولید خیر عمومی است دیده شود. درحالیکه وقتی دانشگاه با معیار سیاست و اقتصاد سنجیده شود هویت ذاتی فرهنگی اجتماعیاش مخدوش میگردد. وی با تاکید بر اینکه دانشگاه نسبت به سرزمین خود، نسبت به منطقه جغرافیایی خود و جهان خود تعهدات زیادی دارد اظهار کرد: اینکه دانشگاه تا به حال چه نقشی در تقلیل مرارتهای بشری ایفا کرده است و تا کنون چه نقشی در حل معضلات موجود در سرزمین خود بازی کرده است ، سوالهایی است که باید با بررسی حساب تاریخی دانشگاه به آن جواب داد. وی در ادامه تصریح کرد: مسئولیت آموزش عالی در ابهام است به عقیده من وظیفه دانشگاه بیش از آنکه تجاری سازی علم باشد باید اجتماعی سازی علم باشد و بیش از آنکه در جهت افزایش کارآفرینی اقتصادی گام بردارد باید به توسعه کارآفرینی اجتماعی دامن زند. وی با تاکید بر اینکه اعتماد جامعه و دولت به دانشگاه برای تحقق افزایش نقش دانشگاه نقش بسیار مهمی ایفا میکند اظهار کرد: برترین دانشگاههای جهان از سوی بنیادهای خیریه حمایت میشوند. همچنین در آخرین پیمایشهای ارزشها و نگرشهای ملی نشان داده شد که مردم اعتماد بسیار زیادی به دانشگاهیان دارند و این مسئله نشان گر این امر است که ما باید دانشگاه را به مردم سپرده و تا این نهاد مهم بتواند نقشی در حل مشکلات ایفا کند. وی در خصوص نوع نگاه دانشگاهیان به مدیریت فرهنگی دانشگاهی اظهار کرد: اگر نگاه دانشگاهیان به مدیریت فرهنگی نوعی نگاه ممیزی و یا نوعی نگاه فوق برنامه و حاشیهای باشد اشتباه است و این میتواند هویت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه را مخدوش کند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]