تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى حكمتى كه در قلب منافق جا مى گيرد، در سينه اش بى قرارى مى كند تا از آن بي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819386127




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روايت داستاني تجربيات يك جهادگر


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: روايت داستاني تجربيات يك جهادگر
نویسنده : عليرضا محمدي 
  كبوتران رحمت (خاطرات تلخ و شيرين از اردوهاي جهادي) به قلم اسماعيل احمدي از فعالان اين عرصه است كه از حيث پرداخت تخصصي به بحث اردوهاي جهادي، نمونه‌اي تجربي و ملموس از فعاليت جوانان ايراني در اين عرصه را به تصوير مي‌كشد. اين كتاب كه حدود 30 خاطره از حضور مؤلف در اردوهاي جهادي را پيش روي خواننده قرار مي‌دهد، نثر معمول خاطره‌نويسي كه همان روايت داستان‌گونه با اندكي چاشني زبان محاوره‌اي و عاميانه است را رعايت كرده و همچنين مؤلف در اين مسير سعي كرده است تا با قلمي خودماني و صميمي، هرچه بيشتر خواننده را با خود همراه سازد. اما همان طور كه از مقدمه كتاب برمي‌آيد، احمدي بحث تبليغي و ترويجي اردوهاي جهادي كه هدف غايي «كبوتران رحمت» است را كتمان نكرده و در خلال كتاب و در بخش‌پاياني هر خاطره‌اي نيز نتيجه‌اي با عنوان: نكته اعتقادي، نكته مديريتي، نكته خانوادگي و... را اضافه كرده است. اين ابتكار شايد در رساندن منظور و هدف نويسنده در ترويج اردوهاي جهادي مؤثر باشد، اما از حيث اصول نگارشي و رعايت قواعد خاطره‌نويسي چندان صحيح به نظر نمي‌رسد. به هر روي كبوتران رحمت به دليل حضور فيزيكي نويسنده و البته راوي در بطن خاطرات، ‌از كشش و جذابيت‌هاي خاصي برخوردار است كه اين امر از نقاط قوت كتاب به شمار مي‌رود. چنانچه در فصلي با عنوان ناهار با پشه مي‌خوانيم: «بچه‌هاي تداركات در يك آشپزي هنرمندانه «نان و ماست» را به عنوان شام تقديم نمودند. البته با دسر آب و نمك! همين طور كه مشغول خوردن بوديم هي ديديم ماست داره سياه و سياه‌تر مي‌شه و هر چي مي‌خورديم طعم ماست شورتر و تلخ‌تر و بد‌مزه‌‌تر مي‌شد. كمي كه دقت كرديم، ديديم همان حشرات عزيز هستند كه قاطي ماست‌ها به خورد ما مي‌روند. آشپزباشي ما هم در ابتكاري جديد، مشت مشت نعناع خشك آورد و روي ماست‌ها ريخت و به اين ترتيب نعناع و پشه‌ها قاطي شد و با بستن چشم هنگام خوردن، ‌طعم غذا با تلقين خوب و خوش خوراك بودن، به حالت اوليه برگشت...» همان طور كه از اين بخش از كتاب برمي‌آيد، زبان عاميانه، طنز گونه و روايت اول شخص و زبان خاطره‌گويي، پايه اصلي قلم نويسنده را در سراسر كتاب شامل مي‌شود كه اين چاشني طنز حتي در نتيجه‌گيري خاطرات نيز تداوم مي‌يابد: «تجربه آشپزي: حتماً انواع داروهاي گياهي و ادويه با رنگ‌هاي مختلف همراهتون باشه تا به تناسب نوع حشره (بزرگ يا كوچك بودن) و رنگ اون، از طعم دهنده فوق استفاده كنين!» همچنين از همين بخش نيز مي‌توان استنباط كرد كه احمدي سعي كرده تا سختي‌هاي خاص اردوهاي جهادي را پيش روي خواننده‌اي كه عموماً از جوانان شهر‌نشين علاقه‌مند به اردوهاي جهادي است، به شكلي ملموس ارائه دهد و از آنجا كه شايد اين تجربيات به مذاق برخي خوش نيايد، از زبان طنز براي القاي احساس شيرين خدمت در پس سختي‌ها و حتي تلخي‌هاي ظاهري استفاده مي‌كند. بنابراين انتقال تجربيات اردوهاي جهادي حرف اول را در «كبوتران رحمت» مي‌زند و به اين ترتيب انتخاب خاطرات نيز چون تكه‌هاي پازلي هستند كه جوانب مختلف اردوهاي جهادي، اعم از مباحث مديريتي، خانوادگي، استنادي، جهادي، معنوي، تجربي و... را بيان مي‌سازند و خواننده را با تصويري روشن و البته بدون سانسور اردوهاي جهادي رو‌به رو مي‌سازد. در يك نگاه كلي كبوتران رحمت كتابي تبليغي در بحث اردوهاي جهادي به شمار مي‌رود كه شايد بهتر بود تنها به ذكر خاطرات بسنده مي‌كرد و به شيوه غير مستقيم واقعيات اردوهاي جهادي را به خواننده القا كرده و نتيجه‌گيري را به خود مخاطب مي‌سپرد، ليكن نويسنده كه خود چهره‌اي شناخته شده در بحث اردوهاي جهادي و بسيج مستضعفين است، بهتر ديده تا هدف غايي كتاب در ترويج اين اردوها را بي‌پرده و مستقيم بيان دارد. در بخش پاياني كتاب با اشعار جهادي و همچنين آلبومي از تصاوير حضور جهادگران در مناطق محروم روبه‌رو مي‌شويم كه از جمله نقاط قوت كبوتران حرم به شمار مي‌رود و در كل خاطرات به همراه اشعار و آلبوم تصاوير، نمونه‌اي جامع و ريزبينانه از واقعيات و تجربيات اردوهاي جهادي را بيان مي‌سازد كه باعث مي‌شود خواندن اين كتاب را به علاقه‌مندان مباحث جهادي پيشنهاد كنيم. بيايد بريم به روستا، آب و هواش بهشته تو دل پاك مرداش، مهربوني نوشته بيايد بريم بجنگيم با نفس دنيايي‌مون ما هم دهاتي هستيم ‌اي رفقاي مجنون

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن