محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832248615
ایران بهشت واژگان است |اخبار ایران و جهان
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: ایران بهشت واژگان است
کد خبر: ۴۵۳۷۸۳
تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۲ - 30 November 2014
دکتر منوچهر اکبری، رییس بنیاد دانشنامهنگاری ایران و عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران است. "نامه شورا"، نشریه خبری تحلیلی شورای عالی انقلاب فرهنگی،با این استاد باسابقه حوزه ادبیات فارسی، پیرامون پیچیدگیهای معادلسازی در زبان علمی، ادبی و عامیانه به گفتگو نشسته است.
اجازه بدهید گفتگو را با این پرسش آغاز کنیم که به عنوان رییس بنیاد دانشنامهنگاری ایران، نقش نهاد تحت امر خود را در حفظ زبان فارسی چگونه ارزیابی میکنید؟
با تشکر از فرصتی که در اختیار من قرار دادید و آرزوی توفیق و قبولی عبادات و سربه مهری عزیزان.
ابتدا لازم است به این نکته اشاره کنم که بنیاد دانشنامهنگاری ایران، یادگار موحوم استاد احمد بیرشک است. ایشان ابتدا این مرکز را به عنوان بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی شروع کرده بود و چند سالی با همت و عزم شخصی این مرکز را اداره میکردند. بعدا در سال 1361 ایشان با مراجعه به شورای گسترش آموزش عالی، این مرکز را با توجه به نگاه خاص خود به عنوان «بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی» ثبت نمودند. بعد از ایشان، بزرگوار دیگری چند سالی مسئولیت بنیاد را برعهده داشتند و از سال 1385 نیز بنده مسئولیت این بنیاد را برعهده دارم. بنیاد تنها مرکز آکادمیک علمی دانشنامهنویسی یا دایره المعارفنویسی زیر نظر وزارت علوم است. این بنیاد به صورت هیئت امنایی اداره میشود و حکم مسئول آن به مدت 4 سال توسط وزیر علوم داده میشود و ماموریت آن تنها این است که به زبان فارسی در زمینههای مختلف علوم که ساحت نامحدودی نیز دارند، و البته ما این ساحت را در راستای تخصصی کردن نیروها تعریف کردهایم، دانشنامه و دایره المعارف بنویسد. از بین 8 بند اساسنامه بنیاد، 6 بند آن تاکید بر زبان فارسی دارد بنابراین ما به زبان انگلیسی، عربی و فرانسه نمیتوانیم دانشنامه بنویسیم. اما میتوانیم دانشنامه معتبر علمی را از هر زبانی به زبان فارسی برگردان کنیم. تا به حال نیز چند دانشنامه چاپ شدهاند و مابقی نیز در حال تالیف هستند.
البته انتخاب واژهها برعهده فرهنگستان زبان و ادب فارسی میباشد. ما حتی الامکان اصطلاحات را در دانشنامه میآوریم و اگر معادل مصوب جاافتاده از طرف فرهنگستان وجود داشته باشد، جایگزین میکنیم. متاسفانه بعضی از رشتههای علوم به قدری جدید هستند که فرهنگستان هنوز برای واژههای علمی این رشته ها، واژههای معادل تعریف نکرده است. حتی برای برخی از رشتههایی که پیش از این نیز موجود بودهاند این مشکل وجود دارد. در مواردی، مترجمین ما معتقد هستند که گذاشتن واژه معادل هنوز نمیتواند به تمامی مفاهیم آن واژه را منتقل کند، کما اینکه هنوز به این مطلب نرسیدهاند که عبارت «به نام خداوند بخشنده مهربان» را میتوان به عنوان ترجمه همهجانبه جمله «بسم الله الرحمن الرحیم» در نظر گرفت و اینکه تمام مفهوم رحمانیت و رحیمیت خداوند در معادلهای فارسی بخشندگی و مهربانی منتقل میشود. تا آنجایی که دوستان و مترجمین ما جایگزین را مناسب میدانند به کار میبرند و لزوما نیز بسیاری از لغات در دانشنامههای ما جایگزین ندارند مثلا واژههای «انتگرال» و «رادیکال» در دانشنامههای ریاضیات، به همان صورت به کار برده میشود. سعی نمیکنیم که اصطلاحات محض علمی که تقریبا جهانی شدهاند را جایگزین کنیم چراکه یک یا دو نسل طول میکشد تا این واژهها جایگزین شوند. البته بنده اطلاع ندارم که آیا فرهنگستان و یا شورای عالی انقلاب فرهنگی نظرسنجی در خصوص اینکه واژگان مصوب این نهادها در گردونه مکالمات و محاورات و در نوشتههای ارباب علم و تحقیق و قلم جا افتاده است یا خیر، انجام دادهاند.
من از صحبتهای شما اینطور برداشت میکنم که اساسا یک رابطه یک سویه از طرف فرهنگستان به سمت بنیاد دانشنامه وجود دارد. به این معنی که فرهنگستان معادلسازی میکند و شما استفاده میکنید. آیا شما مشاورهای به فرهنگستان در این خصوص میدهید؟
خیر. گروههای تعریف لغت و تصویب لغت فوقالعاده پیچیده است. من معتقدم که شاید به دست آوردن بسیاری از فرمولهای پیچیده ریاضی و علمی سادهتر است از تصویب یک لغتی که بتواند بار معنایی تمام و تام یک کلمه خارجی را داشته باشد. به همین دلیل گروههای واژهگزینی، در فرهنگستان بسیار گسترده هستند. ما ماموریت خود را تالیف فرهنگ، تصویب واژه و حتی پیشنهاد واژه نمیدانیم چون این امر متولی دارد و متولی آن نیز فرهنگستان است.
در بحث زبان و حفظ آن، سه رویکرد متفاوت وجود دارد: یکی اینکه دولت بیاید از بالا تصمیم بگیرد که برای دفاع از فرهنگ برای کلمات جدید مابهازا انتخاب کند. یک برخورد دیگر این است که بین نخبگان ارتباطی برقرار بشود و در حین این ارتباط واژههای معادل برای کلمات جدید پیدا شوند. نظریه کاملا مجزای دیگری نیز وجود دارد که بر اساس آن زبان نتیجه محاوره در دل توده مردم است. که به نظر میرسد دستکم در حوزه مسائل علمی و مفاهیم آکادمیک چندان نمیتوان به توده مردم اتکا کرد. اما بحث نخبگان بحث مهمی است. اینکه نخبگان چه برداشتی میتوانند از یک مفهوم داشته باشند و بتوانند آن را ابراز کنند بسیار مهم است. به نظر میرسد که فرهنگستان در این کار تنهاست و این تعامل بین نخبگان ما وجود ندارد.
زبان را یا به عنوان زبان عامیانه در نظر میگیریم که در مورد زبان عامیانه معتقدم به هیچ عنوان مصلحت نیست که به واژگان و محاوره زبان عامیانه دست بزنیم. زبان عامیانه ما فوقالعاده غنی است. اگر با صنوف و اقشار مختلفی که در کشور کار میکنند ارتباط زبانی برقرار کنید مشاهده میکنید که اینها اصطلاحاتی را به کار میبرند که در هیچ واژهنامهای وجود ندارد. مثلا پدر من کار ساختمانی میکند. دیروز پیش ایشان بودم و دیدم که دارد طاق میزند. کلماتی که ایشان به کار میبرد از نظر ظاهری شبیه کلماتی بود که به طور محاوره در جامعه به کار میرود، اما برای پدر من و شاگردی که در کنارش کار میکرد متفاوت بود. مثلا در حین کار کردن میگفت: "بندی بده"، "پولی بده"، "پوستی بده"، "استخوان بده"، "پاکوفته بده"، "گوسفند بده". من نگاه میکردم و میدیدم که کارگر زیردست او در یک استانبولی آجر را تکه تکه کوچک کرده است، این کلمات برای آن کارگر معنای دیگری داشت که برای من نامفهوم بود. شما وقتی به مکانیکی میروید مثلا به شما میگوید "سگدست ماشینت خراب است". واژهای مثل «سگدست» را مکانیکها در طی زمان تعریف کردهاند و این واژه جا افتاده است و نمیتوان اعتراض کرد که چرا این واژه را به کار میبریم و مثلا حرف بدی است و یا یک ترکیب ناسازگار و ناموزون است و این ترکیب واژه سگ و دست، نامانوس است. این محاوره است و خیلی هم خوب است. میگویند ایران بهشت باستانشناسی است اما من میگویم که ایران بهشت واژگان نیز هست. بهشت گفتگو نیز هست. گویشهای مختلف تهرانی، مشهدی، شیرازی، اصفهانی، گنبدی و... و حتی در یک استان، گویش یک شهر با شهر دیگر متفاوت است وجود دارند و این البته کار گویششناسی فرهنگستان نیز میباشد.
در کنار زبان محاوره، زبان علمی نیز وجود دارد. مطلبی که شما فرمودید شامل زبان علمی میشود و اینکه در زبان علمی، تعامل مراکز دانشگاهی و آکادمیک و نخبگان و اهل علم با فرهنگستان زیاد باشد. معتقدم فرهنگستان باید جلسات متعددی برگزار کند و بررسی کند که چرا واژگان مصوب آن مرکز در رگ به رگ حیات جامعه علمی، و نه محاورهای، تسری پیدا نمیکند و جا نمیافتد. البته طبیعی است که این امری زمانبر است این واژهها طی قرون و اعصار وارد زبان ما شدهاند و نمیشود یک شبه با بخشنامه و دستورالعمل آنها را عوض کرد.
زبان دیگر، زبان ادبی است که ویژگیهای منحصر به خودش را دارد و قابل تحکم نیست. مثلا اگر شما به داروخانهای بروید و بگویید استامینوفن عشق دارید؟ میگوید استامینوفن داریم ولی استامینوفن عشق تولید نشده است. شما نمیتوانید به طرف مقابل بگویید چرا گفتهای استامینوفن عشق و یا اینکه چرا واژه خارجی را با تعبیری عرفانی وارد کردهای. ترجمه زبان ادبی و انتقال آن سخت است و پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و چندان هم به مصلحت نیست که همه زبان ادبی یک کاسه شوند. اگر این طور باشد حافظ، سعدی، عطار، مولانا، نظامی، عراقی و جامی همگی باید از واژگان یکسان استفاده کنند. واژگان آنها از 32 حرف الفبا گرفته شده است اما متناسب با عرفان، غنا، حماسه و تعلیم و تربیت این واژهها متنوع و متکثر است.
به عنوان رئیس بنیاد دانشنامهنگاری بفرمایید چه لزومی دارد که ما یک کلمه خارجی را به فارسی ترجمه کنیم و اساسا امکان این کار تا چه حد مقدور است و چقدر این معادلهای فارسی در بین متخصصین آن حرفه و یا آن علم جا میافتد؟
ما به عنوان کسانی که زبان مادری ما زبان فارسی است و متولی این امر هستیم، باید از زبان به عنوان میراث ماندگار حمایت بکنیم. زبان یک قوم هویت تاریخی، ملی و فرهنگی آن قوم است و نمیتوان اجازه داد که در تهاجم واژگان بیگانه غارت و فراموش شود. حقیقتا غارت واژه معناداری است. اگر ما از زبان دفاع نکنیم و زبان یک ملت را عوض بکنند، فکر و هویت و تاریخ آنها را نیز عوض میکنند. اگر در تاریخ مطالعه داشته باشیم میبینیم که استعمار نو وقتی خواست ما را از ریشه و هویت تاریخیمان جدا کند، زبان کشور همسایه، ترکیه را تغییر داد. ترکها مجبور شدند ترکی صحبت کنند و به لاتین بنویسند. یک شهروند ترکیه دیگر قادر نیست آثار باستانی نسلهای گذشتهاش را به زبان ترکی درک کند چون این آثار به انگلیسی و با خط لاتین نوشته نشدهاند. وظیفه و تکلیف ماست که از زبان خودمان دفاع بکنیم. ولی اینکه چقدر میشود برای همه واژگان بیگانه، معادل فارسی تعریف کرد، سوالی است که باید فرهنگستان و کارشناسان فرهنگی آن بدان جواب بدهند. من معتقدم یقینا در جاهایی که این امکان وجود داشته است، جناب آقای دکتر حداد عادل تیمهایی را تشکیل داده و کارگروهای ایجاد کردهاند تا بتوانند واژههایی را از قدیم بیاورند و توسعه بدهند. به عنوان مثال واژه «بسیج»، واژه جدیدی نیست. در تاریخ بیهقی این فعل صرف میشده است؛ «به طرف قلعه باکالیجار بسیجیدن آغاز کردم» این فعل در 6 جهت هم صرف میشده و کاربرد نیز داشته است. زبان نظام بسیار پیچیده و در عین حال قانونمندی دارد. مانند کالایی که مصرف آن مد میشود و بعد از مدتی به بایگانی فرستاده میشود، در زبان نیز یک سری واژهها وقتی کاربرد و تاریخ مصرفشان تمام شد به بایگانی ذهن فرستاده میشوند. واژه بسیج یکی از این کلمات است که وقتی ما آن را برگرداندیم، فعل آن را صرف نکردیم اما 50 ترکیب از آن درست کردیم مثل بسیج علمی، بسیج دانشجویی، بسیج خواهران، بسیج کارگران، بسیج طلاب، بسیج اقتصادی و... در واقع از این کلمه با ترکیب مضاف، ترکیبهای مضاعفی درست کردیم که زبان را توسعه میدهد. ولی ما نمیتوانیم به یک رایزن فرهنگی یا یک سفیر خارجی بگوییم «تو باید در این کشور بسیجی عمل کنی»؛ معنی این حرف به فرد منتقل نمیشود چون این کلمه برای ما جزء فرهنگ شده است اما برای آن فرد جزء فرهنگش نیست. نمیتوان هر معادل فارسی را برای یک واژه خارجی جایگزین کرد. مثلا فرهنگستان به جای واژه «سزارین» معادل فارسی «رستمزایی» را جایگزین کرده است با این استدلال که ریشه کلمه سزارین، از «سزار» قیصر روم که چون هنگام تولد درشت و جسیم بود و برای به دنیا آوردنش، پهلوی مادرش شکافته شد آمده است و چون رستم نیز به همین شکل به دنیا آمده است به جای سزارین از کلمه «رستمزایی» استفاده بکنیم. اما فکر نمیکنم حتی اگر به تمام بیمارستانها بخشنامه بفرستند تا بیمارستانها در فرمهای بیماران به جای سزارین ذکر کنند که فلان فرد با عمل «رستمزایی» به دنیا آمده است، این عبارت جا بیافتد؛ چرا که بیشتر از همه باید در زبان، پذیرش و تعامل همگانی وجود داشته باشد تا دستور و بخشنامه تحکمی و نظامی. بنابراین ما موظف و مکلف هستیم که تا آنجا که میتوانیم به تعهد دفاع از هویت ملی و تاریخی و زبانی خود عمل بکنیم. شاید در جایی تکلیف ما لایطاق است که در این صورت کاری از دست ما برنمیآید.
همانطور که مستظهر هستید در رسانههای جمعی به خصوص اینترنت تولید بالای محتوای فارسی وجود دارد و به همین میزان، فرهنگ نوشتاری و زبانی خاص نیز در آن رسانهها ایجاد شده است. از نظر شما اینکه در فضای رسانههای جهانی تجربههای جدید زبانی را تجربه میکنیم مثبت است یا منفی؟
منظورتان از تجربههای جدید زبانی چیست
بالاخره برخلاف رسانههای دیگر در اینترنت، تعامل دوطرفه وجود دارد. امروزه در گفتگوهای اینترنتی کلماتی استفاده میشود که پیش از این در زبان فارسی وجود نداشتهاند و فرهنگستان هم در تولید آنها را نقشی نداشته است. در واقع ابداع محاوره در میان توده مردم است و البته این مخصوص زبان ما هم نیست و زبانهای دیگر نیز مبتلابه آن هستند...
...بله متوجه سوال شما شدم. این مسائل بلامنازع است و نمیتوان کاری در این مورد انجام داد. میتوان در کنار این جریان واژههای خوبی را مطرح کنید. مثلا در محاوره گفته میشود که فلانی endکار است. این کلمه یک واژه لاتین است و کاربردش آنقدر عادی شده است که افراد در جملات مختلف به کار میبرند. اگر ما بتوانیم کلمه خوب را جایگزین بکنیم، -که البته گفتم ساختن آن بسیار دشوار است- و تشویق بکنیم که حتی در زبان متداول در فضای اینترنت و رسانههای جدید، دیجیتالی و الکترونیکی واژههای فارسی به کار ببرند بسیار خوب خواهد بود. فالواقع این امر، مثل ماموریتهای پلیس است که تعدادی از ماموریتها فیزیکی و تعدادی در فضای مجازی و الکترونیکی، پلیس فتا، میباشد. ما نیز برای زبان خود باید در اینترنت و حتی موبایل که توسط آن میلیاردها کلمه در روز جابجا میشوند که اگر موبایل وجود نداشت این حجم تبادل کلمه با کاغذ غیرقابل انتقال بود، بتوانیم تعبیر، اصطلاح و واژه خوب را مطرح کنیم، مردم آن را میپذیرند و متداول میشود و اگر بخواهیم همراه با این واژه اهداف خودمان را منتقل کنیم، آن هم فضا و ماموریت خاص خودش را دارد.
به عنوان استاد دانشگاه و کسی که هم کار دولتی و هم کار آموزشی انجام میدهید، فکر میکنید که رواج کلمات جدید فارسی میتواند به صورت دستوری تحقق بپذیرد یا اینکه به صورت ترویجی صورت میپذیرد.
بنده معتقد هستم که برخی از مسائل عقیدتی را نمیتوان به صورت دستوری اجرا کرد چه برسد به زبان فارسی. اطلاعرسانی، توصیه و پیشنهاد کاربرد میتواند موثر باشد. اینکه به فرد گفته شود که این واژه را اگر به کار ببری زیباتر است با اینکه تحکم کنی بسیار فرق میکند. نمیتوانیم تحکم کنیم که در عبارات گفته شده نباید واژه عربی استفاده شود. این امکانپذیر نیست و اگر فکر میکنیم حکم ما قابل اجرا نیست بهتر است که آنرا صادر نکنیم. مثلا اگر بخواهیم از واژگان عربی استفاده نکنیم اسم آقای «غلامعلی حداد عادل» را نیز باید عوض بکنیم. ما با عربی به عنوان زبان دین، نماز و عقیدهمان مانوس هستیم. نباید بخشنامهای صادر کنیم که نشدنی است و با تحکم بخواهیم آن را اجرایی کنیم. 80درصد نام و یا نام خوانوادگی ما عربی است. اگر امکان این وجود داشت که پیش از کاربرد، معادل فارسی واژههای بیگانه را متداول کرد، خیلی بهتر از این بود که این واژه 50-60 سال توسط یکی دو نسل به کار برود و بعد از این مدت بخواهند معادل فارسی آن را جایگزین بکنند. مثلا برای واژه «ترمینال» معادل «پایانه» و «بوستان» به جای «پارک» تصویب شده است اما چند درصد مردم از این واژهها استفاده میکنند. طول میکشد. هر چقدر سابقه کاربرد یک واژه طولانیتر و تاریخیتر باشد، دیرتر آن را میتوان حذف کرد و هر چه واژه جدید باشد، راحتتر میشود معادل فارسی آن را متداول کرد. مثلا در ارتباط با اصطلاحات مربوط به یارانه، فرهنگستان در صورتی که میتوانست قبل از افراد غیرذیصلاح، معادل فارسی این واژهها را تولید کند و از بدو ورود اصطلاحات فارسی را بکار میبردیم، این واژهها جا میافتاد. مثلا شما هیچ وقت به جای «سویچ» ماشین نمیگویید «کلید» ماشین، اما هیچ وقت هم نمیگویید«سویچ» در خانه بلکه میگویید «کلید» در خانه؛ چرا که واژه سویچ در کاربرد اول جا افتاده اما در کاربرد دوم جا نیفتاده است. متاسفانه تکنولوژی جدید، فرهنگ واژگانی را به همراه خود میآورد. شما وقتی ماشین وارد میکنید و سازنده ماشین از ابتدا شما نیستید، کسی در کاربرد واژهها غلبه دارد که این کلمهها را به آن ماشین وصل کرده است کلماتی چون گاراژ، پارکینگ، شوفر، سویچ، داشبورد، کاپوت و... این واژهها با خود ماشین وارد کشور شده است. جایگزینی واژههای فارسی به جای این کلمات بسیار سخت و زمانبر است. همانطور که پیش از این گفتم خود وضع لغت سخت است چون از دو فرهنگ و قاموس زبانی و تاریخی جداگانه و با اهداف خاص خود هستند؛ وضع جایگزین آن بسیار سخت و جا انداختن این جایگزین بسیار سختتر است. چرا از واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی که سالها زحمت بسیار کشیدهاند در دانشگاهها و بخصوص در گروههای زبان و ادبیات فارسی مورد استقبال کافی قرار نگرفته است. مثلا من همکاری دارم که 60 عدد از واژگان مصوب فرهنگستان را به لحاظ قاموس و اصول واژهسازی غلط میداند. با این که این کار بسیار مشکل است اما نباید ناامید شویم. اگر بتوانیم از 100 چراغ یک چراغ را هم روشن نگه داریم باید هم دلخوش و هم امیدوار باشیم.
به نظر میرسد که هیچگونه هژمونی در میان نخبگان زبان فارسی وجود ندارد. به عبارتی میان اساتید یک نظریه و یک تفکری که بستر توافق همگانی بر آن واقع باشد، وجود ندارد. نمونه بارز این مسئله و چیزی که من خودم به یاد دارم این است که در دوران تحصیل تنها کتابی که حتی در طول سال تحصیلی تغییر میکرد کتاب زبان فارسی بود و قاعده اینکه کلمات را چطور بنویسیم نیز مدام تغییر میکرد...
الان حتی بین بچههای یک خانواده نیز این مشکل وجود دارد. مثلا یکی از بچهها اگر «بعنوان» را به صورت سر هم بنویسد نمره 19 میگیرد و بچه دیگر همین خانواده نیز اگر سر هم ننویسد، 19 میگیرد و این بنا به سلیقه معلم است. زبان و ادبیات فارسی در کشور یک متولی جامع و مقبولی ندارد. شاید یکی از دلایلش این باشد که این زبان در دست اهل زبان نیست و شاید هم این خاصیت زبان است که یکپارچه نمیشود. با وجود اینکه الان میخواهند دنیا را مثل دهکده جهانی بکنند که همه مثل هم باشند، مثل هم بخورند و مثل هم بپوشند و بیاندیشند اما نمیتوانند یک زبان را بر دنیا حاکم بکنند. بنابراین زبان در صورتی یکپارچه میشود که بخشنامه صادر شود که مثلا از این به بعد هیچ کتاب، مدرسه و معلمی حق ندارد «به عنوان» را جدا بنویسد؛ جا افتادن این مطلب نیز دو، سه نسل طول میکشد. بنده که این کلمه را به صورت سر هم یاد گرفتهام معلوم نیست که بتوانم این پیشنهاد را قبول بکنم. شاید به بچههایم یاد بدهم که مثل من بنویسند و دو نسل طول بکشد تا افراد این مصوبه را اجرا کنند. زبان به عنوان یک قدرت عظیم ملی باید تعریف شود. بعضی از ما از این قدرت آگاه نیستیم. من به تکنولوژیهای جدید و اصول علمی جدید پهلو نمیزنم اما میگویم که ما حتی برای دفاع از انقلاب خود، آنقدر که میتوانیم از انرژی زبان استفاده کنیم از انرژی شاید هیچ صنعتی نمیتوانیم استفاده کنیم. ما میتوانیم در کشورمان 20هزار دانشجوی خارجی در رشته زبان و ادبیات فارسی داشته باشیم. در کنار این آموزش، فرهنگ منتقل میشود. کسی که زبان فارسی میخواند، شاهنامه میخواند و کسی که شاهنامه میخواند هویت ایرانی را میشناسد و آداب و رسوم و سنن و عقاید ما را یاد میگیرد. کسی که سعدی و حافظ میخواند باید به سمت قرآن برود وگرنه نمیتواند شعر حافظ را بخواند. حتی برخی شاعران معاصر ما، که به باور برخی چندان سربه مهر نیستند و یا آنها را از سر افراط بیدین خطاب میکنند، وقتی نام کتاب میگذارند از قاموس ذهنی اسلامی نمیتوانند خارج شوند. اسم کتاب خود را «ابراهیم در آتش» میگذارند که این تعبیری قرآنی است. در کشوری که مردم با اسلام، قرآن و ارزشها و اصول دینی مانوس هستند، عبارات قرآنی و دینی در همه زندگی روزمره به کار میرود. فرد میگوید «یا الله» وقتی که میخواهد برخیزد، میگوید «بسم الله» وقتی میخواهد آب بخورد، میگوید «یا حسین» وقتی که میخواهد به کسی کمک کند میگوید «یا علی». وقتی این واژهها با من و شما آمیخته هستند باید به زبان فارسی بها داده شود. باید به یک استاد زبان فارسی به دیده یک استاد متبحر جراح پزشکی نگاه کنند. استاد زبان فارسی را باید به عنوان میراثدار و منتقلکننده و پاسدار فرهنگ بدانند. ما به بچههایمان، به خصوص نسل بعد از انقلاب جفا کردیم و خوراک خوب به آنها ندادیم. وقتی به بچه خوراک پاک، تمیز، ملی، بومی و محلی ندادیم، گرسنه است و میرود غذای ناپاک و ناجور میخورد. همانطور که این مشکل الان در مورد غذای ایرانیان وجود دارد. غذای ما امروزه به جای غذاهای سنتی، پیتزا و بیف استراگانوف و غذاهای آماده است. این غذاها وارد زندگی ما شده است و هزاران آدم از این صنعت غذایی زندگی میکنند و میلیاردها میلیارد تومان روزانه گردش پولی است که تغییر نوع غذای من و شماست. به باور من مسئولیت و جایگاه زبان، بسیار مهمتر از غذاست. زبان بستر انتقال تفکر است. تعبیری منتسب به ویتگنشتاین نقل میشود که میگوید «محدودیت زبان من، محدودیت جهان من است». هزار سال قبل از این، حضرت علی و پیامبر اکرم فرمودند که «اطلب العلم ولو بالصین» که اگر به چین میروید باید علم چینی را بیاموزید و این ممکن نیست مگر آنکه زبان چینی را یاد بگیرید. حتی اگر در کشور خودمان به برخی از مناطق مثلا آذربایجان سفر کنیم و ترکی بلد نباشیم هیچ کاری نمیتوانیم انجام بدهیم و حتی قادر به پرسیدن یک آدرس نیستیم. کسی که به ایران سفر میکند، به جز اینکه زبان فارسی یاد میگیرد با فرهنگ ما مانوس میشود و همانطور که یک ایرانی بعد از تحصیل در خارج از کشور، هر 4 سال یک بار برای فرصت مطالعاتی به کشور مذبور برمیگردد، آن فرد نیز برای فرصت مطالعاتیاش به ایران دوباره برمیگردد. بسیاری از خارجیانی که در ایران درس خواندهاند بعد از برگشت به کشور خود، خنثیکننده تبلیغات عظیم ضدانقلاب بر علیه ایران بودند. تبلیغاتی که توسط شبکههای صهیونیستی و بیگانه چهره بدی از ایران را ترسیم میکنند. فرهنگ مردم ایران، محبت و سخاوت، را به جهان معرفی میکنند. برخی این تصور را از ایران دارند که ایران یکی از محرومترین نقاط جهان است. در بازی اول تیم ملی والیبال لهستان با ایران، کاپیتان این تیم در مصاحبه، در مورد ورزشگاه آزادی که ساخت پیش از انقلاب است گفت که این سالن فوقالعاده شیک و استاندارد است. چرا که این ذهنیت را داشت که الان قرار است بروند و در بیابانی که یک تور در یک زمین بیابانی وصل شده است بازی کنند. این نشان از ذهنیت غلط افراد درباره ایران است. بنده در دوره دانشافزایی یک ماههای در ترکمنستان شرکت کرده بودم. در آنجا دانشجویان را تشویق میکردم که به ایران بیایند و هنرهای مختلف ایرانی را مثل قالیبافی و معماری ایرانی از نزدیک ببینید و زبان فارسی را بشناسند اما این دانشجویان فکر میکردند که اگر به ایران بیایند در بدو ورود موهای دختران را در فرودگاه با قیچی کوتاه میکنند. این ماجرا در 180 کیلومتری مشهد است و آفریقا و اروپا نیست. ترکمنستان پایتخت اشکانیان و جزء ایران قدیم بوده است. وقتی چنین ناآگاهی در مورد ایران، در آنجا وجود دارد؛ وای به حال کشورهای خارجی دیگر که در آنجا 24 ساعت در روز هزاران سایت و شبکه صهیونیستی و ضدانقلاب علیه ما تبلیغ میکنند. ما اگر دانشجویان خارجی را جذب دانشگاههای خودمان کنیم و برای آنها فقط شاهنامهخوانی، نقالی و حافظخوانی برگزار کنیم، خودمان را به جهان معرفی میکنیم. ما باید برای بچههای خودمان هم همین کارها را انجام بدهیم امروزه دیگر برای بچههایمان در داخل خانهها داستانهای قدیمی سنتی را نمیخوانیم نه داستانهایی که مادربزرگها برای ما میگفتند و نه داستانهای ادبی.
به نظر شما نقش زبانها و گویشهای محلی را در حفظ زبان فارسی چقدر موثر میدانید و به نظر شما امروزه چقدر باید نگران این زبانها و گویشها باشیم.
اگر تهاجم فرهنگی را نادیده بگیریم سرمان را زیر برف کردهایم. تهاجم فرهنگی در غذا، لباس، تعامل فرهنگی و حتی متاسفانه در گویشهای ما رخ داده است. فردی که در روستا و با زبان محلی پدر و مادر بزرگ شده است، قاموس واژگان و گویش محلی بسیار قویتری نسبت به فردی که در شهر بزرگ شده است، دارد. بنابراین بزرگترین خطر یکپارچهسازی آدمها، از دست رفتن داشتههای آنها است. گویشهای مناطق مختلف یکی از عظیمترین سرمایههای ماست. ما در دانشکده ادبیات بیشترین دانشجویان خارجی را داریم. به دو گروه افغانیان و تاجیکها اجازه داده شده است که پایاننامه آنها در رشته ادبیات، با قواعد گویش زبان فارسی متداول در ایران ویراستاری نشود. چرا که آنها خود گویشی از زبان فارسی هستند. ایران بهشت زبان فارسی است. من اگر در استان همدان، ملایری صحبت کنم و کسی دیگر همدانی صحبت کند، متوجه میشوم. اگر بار واژهها به سمت لری برود متوجه میشوم که بیشتر نهاوندی است چرا که گویش واژه لری بین نهاوندیها به خرمآبادیها نزدیکتر هستند. قزوینیها، اصفهانیها، شیرازیها و مشهدیها نیز واژهها و گویشهای متفاوتی دارند. این گویشها سرمایه ملی است و نباید اصرار کنیم که بچه کرمانی اگر تهران بیاید از لهجه خودش خجالت بکشد و زبان خودش را عوض کند. چه اشکالی دارد که در همین تهران، کرمانی با لهجه کرمانی با یک کرمانی دیگر صحبت کند، همانطور که آذریها در کنار هم ترکی حرف میزنند. نباید بگذاریم که همه یکدست بشوند. قاموس انتقالی هر زبان و گویش متفاوت است و اگر واژههای هر گویش حفظ بشوند، دایره المعارف زبان فارسی را شکل میدهند. اگر افراد مختلف با گویشهای متفاوت خود حرف بزنند باعث میشود که گویشها و واژههای مختلف زبان فارسی را بشناسیم. در زبانهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان گویشهای مختلف وجود ندارد. بسیاری از زبانها تنها در گویشهای مختلف، تلفظهای متفاوت دارند که بسیار زیبا و غنی هستند. حتی یک گویش در مناطق مختلف، متفاوت است مثلا خراسانیها همه مثل هم حرف نمیزنند، مشهدیها با سبزواریها و بیهقیها و با بجنوردها اختلاف گویش دارند و این نشانه ظرفیت زبان است. باید این فرهنگ را جا بیاندازیم که افراد از گویش خود خجالت نکشند تا مثلا وقتی به تهران میآیند آن را عوض نکنند. وقتی کسی اصفهانی، شیرازی و یا یزدی صحبت کند همه متوجه میشوند. بنابراین ما باید هم پاسدار زبان فارسی و هم پاسدار حلقههای این زبان یعنی گویشها باشیم.
ما هم کلمه جدید ساختهایم. زبان مثل چشمه جوشانی است. گاهی شما برای زبان چاهی احداث میکنید و از فرهنگستان میخواهید که برای بهرهوری از این چشمه، چاه بزند. در جایی دیگر، زبان خود خاصیت زایایی دارد. کسی که در فروشگاهی انواع اقلام را گذاشته است از فرهنگستان درخواست تولید واژههای جدید را برای آن که بکار ببرد، نمیکند بلکه از خط تولید زبان محاوره کار خود را انجام میدهد و کاری به دانشگاه و جامعه علمی ندارد. فرهنگستان نیز کار خود را میکند. مثلا فرد برای صحبت در مورد میزان سرعت میگوید "ماشین خیلی سریع میرود" اما برای اینکه از سرعت بیشتری صحبت کنیم میگوییم" مثل باد رفت" یا "مثل برق رفت". حتی به دنبال واژهای پرسرعتتر به اصوات روی میآوریم و مثلا میگوییم"من داشتم با سرعت میرفتم که یکدفعه یه ماشینی از بغل گوشم گفت «ویییژژژ»" این کلمه یعنی از برق و باد سرعت بیشتری داشته است. فرهنگ عامیانه کار خودش را میکند و منتظر دستورالعمل استاد دانشگاه و فرهنگستان نمیماند. فرهنگ عامیانه واژه مورد نیازش را خودش میسازد و در خیلی جاها، قاموس و مجموعه واژگان فرهنگ عامیانه موفق است. فرهنگستان بیشتر، معادلهای فارسی برای واژهها و اصطلاحات کتب علمی تولید و اعلام میکند. البته نمیدانم مثلا یک دانشجوی پزشکی که 90درصد کتابهایش به زبان انگلیسی است چقدر میتواند از واژههای تولید شده معادل اصطلاحات پزشکی استفاده کند. مثلا جایگزینی واژه «مسکن» به جای کلمه استامینوفن درست نیست. استامینوفن قرص ضد سردرد است اما تنها قرص ضد سردرد نیست. چون مسکن مشخص نیست برای چیست؛ مسکن سردرد، مسکن آرامبخش، مسکن دنداندرد و... در جاهایی نمیشود این معادلسازی را انجام داد. شرکتی که این قرص و این محصول را تولید کرده است این اسم را روی این محصول گذاشته است و به این نام در جهان فروش میرود و نمیتوان با نام دیگری جایگزین کرد چرا که این واژه به وسیله خالق آن جا افتاده است؛ مثل علائم رانندگی. اینها اشتراکات زبانهای دیداری و گاه گفتاری است. در بعضی جاها میتوان معادلهای فارسی تعریف کرد اما خیلی زمانبر است. حتی اگر خارجیها واژهای را تعریف کردند که صنعتی نبود مثلا برای اضطراب واژهای را وضع کردند که معادل حالت اضطرابی است که آن کلمه را برایش به کار میبردند اما چطور اضطراب با شدتها و شرایط مختلف همه با یک واژه نامیده میشود؟ مثلا من مضطربم فردا کنکور دارم، من مضطربم چک برگشتی دارم، من مضطربم مریض دارم و... نوع این اضطرابها با هم فرق میکند. روانشناسان میگویند فردی «دپرس» است، افسرده است. چرا دپرس است برای هر بیمار دپرسی قرص ثابتی را تجویز نمیکنند. هر بیماری که مشکل روحی و روانی دارد، بر اساس نوع بیماری و شدت آن درمان جدایی برایش تجویز میشود. مثلا گاهی شدت بیماری به قدری است که فرد دیگر نباید در منزل بماند و باید در بیمارستان روانی بستری شود و گاهی هم باید در تیمارستان دست و پایشان را ببندند. این افراد نقطه اشتراک دارند کسی که مشکل روانی دارد با کسی که در بیمارستان بستری میشود و با کسی که در تیمارستان هست همگی مشکل روانی دارند منتها درجات شدت و نوع آن با هم فرق میکنند. آنها برای این نوع بیماریها و شدت آن نیز واژه تعریف میکنند و بعد معادل آن دارو تولید میکنند. جاهایی این واژهسازی و معادلسازی امکانپذیر نیست. من این توفیق را نداشتم که حتی در یک جلسه از جلسات فرهنگستان حضور داشته باشم چرا که نه مرا دعوت کردند و نه فراخواندند اما زحمات ایشان ماجور باشد و بلاخره آنها هم مشکلات عدیدهای دارند که انشالله رفع خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]
صفحات پیشنهادی
موج روشنگري در جهان اسلام |اخبار ایران و جهان
موج روشنگري در جهان اسلام مسلمانان در يکصد سال اخير با رهبري علماي بزرگ نهضت هاي رهايي بخش در جهان اسلام را عليه استبداد و استکبار جهاني همراهي کردند نتيجه اين مبارزات پنجه در پنجه کفر جهاني انداختن و رها شدن بلاد اسلامي از نفوذ دشمنان اسلام بوده است کد خبر ۴۵۲۳۵۳ تاریخ انتسرپرست خبرگزاری ایسنا منصوب شد |اخبار ایران و جهان
سرپرست خبرگزاری ایسنا منصوب شد رییس جهاد دانشگاهی در حکمی علی متقیان را بهعنوان سرپرست خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منصوب کرد کد خبر ۴۵۳۱۱۵ تاریخ انتشار ۰۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲ ۴۰ - 27 November 2014 رییس جهاد دانشگاهی در حکمی علی متقیان را بهعنوان سرپرست خبرگزاری دانشجویانرزمایش 10 هزار نفری «محرم، شکوه مقاومت» |اخبار ایران و جهان
رزمایش 10 هزار نفری محرم شکوه مقاومت مسئول برگزاری همایش 10 هزار نفری محرم گفت رزمایش 10 هزار نفری گردانهای بیتالمقدس و کوثر نیروی مقاومت بسیج از امروز در دو مرحله آغاز شد کد خبر ۴۵۰۹۸۹ تاریخ انتشار ۲۹ آبان ۱۳۹۳ - ۱۸ ۴۷ - 20 November 2014 مسئول برگزاری همایش 10 هزار نفریمحبوبترین جاذبه گردشگری دنیا معرفی شد |اخبار ایران و جهان
محبوبترین جاذبه گردشگری دنیا معرفی شد روزنامه دیلی میل در گزارشی با موضوع محبوبترین جاذبههای گردشگری جهان بازار بزرگ استانبول را با آمار بیش از 91 میلیون گردشگر در سال در رتبه نخست قرار داده است کد خبر ۴۵۱۳۸۲ تاریخ انتشار ۰۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳ ۱۹ - 22 November 2014 روزنامهوزیر ارشاد: جایزه جلال زیاد بود |اخبار ایران و جهان
وزیر ارشاد جایزه جلال زیاد بود وزیر ارشاد در پاسخ به سؤالی درباره کاهش تعداد سکههای جایزه جلال گفت میخواستیم در این دوره به برگزیدگان جایزه بدهیم و رقم ۱۱۰ سکه رقم بالایی بود کد خبر ۴۵۰۳۱۴ تاریخ انتشار ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳ ۱۹ - 18 November 2014 وزیر ارشاد در پاسخ به سؤالی دربتقدیر از همسر شهید طهرانی مقدم در قم |اخبار ایران و جهان
تقدیر از همسر شهید طهرانی مقدم در قم کد خبر ۴۵۳۰۹۷ تاریخ انتشار ۰۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱ ۳۲ - 27 November 2014 همایش خط مقدم ظهر با حضور الهام حیدری همسر شهید حسن طهرانی مقدم در سالن شهید بهشتی دانشگاه قم برگزار شد به گزارش تابناک حیدری برای اولین بار در یک جمع به سخنرانی در مورد ویپرداخت یارانهای دیگر به خبرگزاریها |اخبار ایران و جهان
پرداخت یارانهای دیگر به خبرگزاریها از این پس به خبرگزاریها بابت بیمه کردن رابطان خبری استانیشان یارانه پرداخت میشود کد خبر ۴۵۰۵۵۲ تاریخ انتشار ۲۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱ ۰۱ - 19 November 2014 از این پس به خبرگزاریها بابت بیمه کردن رابطان خبری استانیشان یارانه پرداخت میشود به گزنجف دريابندري به بخش عمومي منتقل شد |اخبار ایران و جهان
نجف دريابندري به بخش عمومي منتقل شد نجف دريابندري با بهتر شدن حالش به بخش عمومي بيمارستان منتقل شد کد خبر ۴۴۹۷۱۳ تاریخ انتشار ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷ ۴۶ - 16 November 2014 نجف دريابندري با بهتر شدن حالش به بخش عمومي بيمارستان منتقل شد به گزارش ایسنا علي دهباشي درباره آخرين وضعيت جسخاطرات بازیگری که ۲۸ بار شهید شد |اخبار ایران و جهان
خاطرات بازیگری که ۲۸ بار شهید شد سیدجواد هاشمی از اینکه امروز از عطوفت بسیجیها سخنی گفته نمیشود و همچنین از خاطرات خود در نقشهای بسیجی و فیلمهای دفاع مقدسی سخن گفت کد خبر ۴۵۳۱۴۰ تاریخ انتشار ۰۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴ ۰۰ - 27 November 2014 سیدجواد هاشمی از اینکه امروز از عطوفت بسیجینشان شوالیه بر سینه بیش از 75000 نفر جای گرفته است |اخبار ایران و جهان
نشان شوالیه بر سینه بیش از 75000 نفر جای گرفته است با توجه به آنکه نشان شوالیه با کثرت بیشتری در ایران و دیگر کشورها اهدا شد همه این نشانهای اهدا شده با عنوان نشان شوالیه شناخته میشوند حال آنکه نشانهای ویژهتر از نشان شوالیه نیز وجود دارد که به طور مشخص به این نشانها اشارهارتباط انقلابها با نقاشی دیواری |اخبار ایران و جهان
ارتباط انقلابها با نقاشی دیواری در ایران و مکزیک انقلاب رخ داد و یکی از تأثیرات این دو انقلاب بهوجود آمدن نقاشی دیواری انقلابی بود کد خبر ۴۴۹۶۶۹ تاریخ انتشار ۲۴ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱ ۴۶ - 15 November 2014 در ایران و مکزیک انقلاب رخ داد و یکی از تأثیرات این دو انقلاب بهوجود آمدن نقبا این آمارهای تکاندهنده به کجا ميرويم؟! |اخبار ایران و جهان
با این آمارهای تکاندهنده به کجا ميرويم اينکه ما چرا به اينجا رسيديم بايد مورد واکاوي دقيق قرار بگيرد چرا آستانه تحمل و قرار اجتماعي ما پايين است اينکه با اندک اختلافي بر روي هم تيغ نفرت و خصومت مي کشيم فوق العاده عجيب است کد خبر ۴۴۹۹۲۹ تاریخ انتشار ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷ ۳انتقاد کیهان از فضای فرهنگی کشور |اخبار ایران و جهان
انتقاد کیهان از فضای فرهنگی کشور در موضوع فرهنگی دستهبندی خودی و غیر خودی به فراموشی سپرده میشود و دستهبندی هنرمند ارزشی و غیر ارزشی انکار میشود خوب بود در همین ادعا نیز صداقت به خرج داده میشد کد خبر ۴۴۹۹۳۴ تاریخ انتشار ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸ ۰۰ - 17 November 2014 علی اکبری در22 فیلم درجه یک هم نخواهیم داشت اما همه مدعیاند |اخبار ایران و جهان
22 فیلم درجه یک هم نخواهیم داشت اما همه مدعیاند شکی نیست که 22 فیلم درجه یک دو فیلم برای هر روز برای بخش اصلی جشنواره نخواهیم داشت و بعید نیست برخی از مدعیان صاحبنام در این دوره نیز با سوت و کف مشایعت شوند و پاسخ به این سبک بدرقهشان نیز عبارات آتشین باشد در واقع احتمالاً رققلب منافق چه قلبی است؟ |اخبار ایران و جهان
قلب منافق چه قلبی است اگر میخواهیم قلب که جزء کیان اصلی زندگی است را اصلاح کنیم باید گونههای مختلف و متفاوت آن را بشناسیم و بدانیم که چه دلیلی باعث میشود که قلب انسانها از آن پاکی و خلوص اولیه فاصله بگیرد کد خبر ۴۵۲۴۵۵ تاریخ انتشار ۰۴ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰ ۴۱ - 25 November 2014 اتکذیب نقلقول آيتالله صانعی عليه پاشايي |اخبار ایران و جهان
تکذیب نقلقول آيتالله صانعی عليه پاشايي کد خبر ۴۵۰۹۷۲ تاریخ انتشار ۲۹ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶ ۳۳ - 20 November 2014 به گزارش تدبیر طي روزهاي اخير نقل قولي از آيت الله صانعي در شبكههاي اجتماعي منتشر شد مبني بر اين که ايشان نسبت به حضور چشمگیر مردم در تشییع پیکر مرحوم مرتضی پاشاییمذاکره ستاد بازسازی عتبات و دیوان وقف شیعی |اخبار ایران و جهان
مذاکره ستاد بازسازی عتبات و دیوان وقف شیعی نشست مذاکرات دوجانبه وزیر حج و دیوان وقف شیعی عراق و رییس ستاد بازسازی عتبات عالیات با حضور سیدصالح الحیدری رییس این دیوان و حسن پلارک برگزار شد کد خبر ۴۵۱۴۰۴ تاریخ انتشار ۰۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴ ۱۷ - 22 November 2014 نشست مذاکرات دوجانبه وز-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها