واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: شیخ مذاکره و میزی که دو سو دارد
کار دولت روحاني براي به توافق رسيدن با برخي از جريانهاي سياسي داخل به مراتب سخت تر از تفاهم با طرف خارجي ست. تا طيف مقابل روحاني «تغيير» در کشور را نميپذيرد نميشود به وحدت اميد داشت.
مصطفی داننده: حسن روحاني از همان روزهايي که با آن عباي نجفي معروفش پاي به عرصه انتخابات گذاشت از تغيير در سياست خارجي ايران و از بين بردن ابرهاي سوء تفاهم ميان ايران و کشورهاي جهان سخن به ميان آورد. اين سخنان روحاني با استقبال مردم روبرو شد و ايرانيان « شيخ ديپلمات» را راهي ميدان پاستور و نهاد رياست جمهوري کردند. ديوارهاي کشيده شده ميان مرزهاي ايران به همين راحتي فرو نميريخت و رئيس جمهور با «چکش مذاکره» سعي کرد اعتماد از دست رفته ميان ايرانيها و جهانيان را بازسازي کند. مذاکرات هستهاي ايران و کشورهاي 1+5 به ويژه افزايش سطح شرکت کنندگان در اين مذاکرات از کارشناسان به وزراي خارجه، گفتوگوي تلفني با اوباما، ديدارهاي متعدد با سران کشورهاي اروپايي، حضور گسترده ديپلماتها و روساي جمهور و سران کشورهاي مختلف در جهان و ترويج گفتمان صلح در منطقه از نمونههاي بارز اين استراتژي روحاني در عرصه سياست خارجي بود.
روحاني با همان لبخندهاي معروف در کنار لبخندهاي ديپلماتيک ظريف، تغيير در عرصه سياست خارجي را کليد زد و باعث تغيير نگاه جهانيان نسبت به ايران شد. تصوير روحاني از ايران باعث شد تا جهانيان کم کم خاطرات دوره محمود احمدي نژاد را فراموش کنند. روحاني از ديپلماسي مديريت و رهبري جهان دولت دهم به سمت تعامل با جهان رفت و اين تفاوت بزرگ يک سياستمدار کهنه کار که پله هاي ترقي را به تدريج و با آزمودن سطوح مختلف مديريتي طي کرد، بود، با رئيس جمهوري که مهم ترين منصب مديريتي اش مديريت عمراني شهر تهران بود.
«شيخ مذاکره» پشت ميز گفتگو نشست تا مشکلات اقتصادي و سياسي ايران کم شود، اما ميز مذاکره براي روحاني دو سو داشت. يکي به سمت خارج از مرزهاي و سمت ديگر به سوي گروههاي سياسي داخل از کشور. مذاکرات هستهاي «ژنو» و « وين» نشان ميدهد طرف غربي، تغيير گفتمان ايران را پذيرفته است و به خاطر همين با تمام قوا و نيرو پاي ميز نشسته و چشم در چشم طرف ايران بر سر انرژي هستهاي و مسائل جهاني گفتوگو کرده و حتي دست کمک خود را براي مقابله با داعش به سوي ايران دراز ميکند.
آن سو ترک اما گويي ميان طرف داخلي و روحاني ديوار بي اعتمادي بلندتر است و برخي از جريانهاي سياسي نميخواهند تغيير در ايران را باور کنند. آنها نميخواهند بپذيرند که مردم در خرداد 92، راي به تغيير دادند و اعلام کردند طرفدار مذاکره، گفتوگو و اعتدال هستند و ديگر دوست ندارند مشکلات گذشته را تجربه کنند. اين جريان سياسي در جريان انتخابات رياست جمهوري 92، در فيلمهاي تبليغاتي خود، سعيد جليلي را نماد قهرمان ملي و مذاکرات او با طرف غربي را نشان اقتدار کشور معرفي ميکردند و مذاکرات هستهاي دولت خاتمي که اتفاقا توسط حسن روحاني مديريت ميشد را نماد خواري و ذلت ايران ناميدند و اين سخنان خود را نظر کل مردم ايران معرفي کردند.
برگههاي راي اما حرف تازهاي داشت که برخلاف نظر اين دوستان بود. مردم به اعتدال و مذاکره راي داده بودند و تنها 4 ميليون نفر از گفتمان هشت سال پيش از اين دولت، حمايت کرده بودند. حالا بعد از گذشت بيش از يک سال و نيم از عمر دولت روحاني، هنوز طرف مقابل اين دولت را دولت تمام مردم نميداند و اعلام ميکند جامعه ايراني سياستهاي خارجي دولت روحاني را قبول ندارد.
اين دوستان در سخنرانيها و نطقهاي خود به ويژه در مجلس از دلسوزي براي دولت روحاني سخن ميگويند و شکست او را شکست خود ميدانند اما معلوم نيست چرا با بنرهاي خياباني و همايش هاي ريز و درشت ميخواهند بگويند که اصلا نبايد به طرف مقابل اعتماد کرد. با مرور مواضع اين جريان سياسي در مورد دولت روحاني و اتهامهايي که طي اين مدت زده شده است، اعم از رابطه با خارج از کشور، خيانت و... نشان ميدهد دلسوزي اين جريان براي دولت را نميشود باور کرد.
به نظر ميرسد کار دولت روحاني براي به توافق رسيدن با برخي از جريانهاي سياسي داخل به مراتب سخت تر از تفاهم با طرف خارجي ست. تا طيف مقابل روحاني «تغيير» در کشور را نميپذيرد نميشود به وحدت اميد داشت.
۰۵ آذر ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]