محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829949285
بهترین ملودی در دست بدترین صداهاست
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: جام جم نوا » خبر » بهترین ملودی در دست بدترین صداهاست
بهترین ملودی در دست بدترین صداهاست سه شنبه 4 آذر 1393 07:30 | کد خبر: 1731860600163804314 | بازدید: 30
جام جم نوا: حمیدرضا نوربخش ازجمله خوانندگان آواز ایرانی که فعالیت خود در این عرصه را بیش از ارایه آلبوم و اجرای کنسرتهای متعدد در داخل و خارج از کشور، به آموزش هنرجویان آواز معطوف کرده است. او که به استناد کتاب راز مانا (کتابی درباره زندگی استاد محمدرضا شجریان) جزو تنها شاگردان خسرو آواز ایران محسوب میشود(شجریان در آن کتاب حمیدرضا نوربخش، همایون شجریان و سینا سرلک را تنها شاگردانی دانسته که تمام مراحل آموزش را نزد او آموختهاند)، سالهاست به تربیت شاگرد مشغول است و دورههای صداسازی او دربین خواص موسیقی ایرانی شهرت دارد. اخیرا و پس از مدتها نوربخش در همکاری با گروه قمر به شیراز و همدان رفت و در آنجا به اجرای برنامه پرداخت. او که چندسالی است مدیرعامل «خانهموسیقی ایران» است، درباره مشکلاتی که آواز ایرانی در این سالها با آن دست به گریبان است، سخن گفت و دلایلی برای کمکاریاش در مقوله ارایه آثار آوازی بیان کرد. گفتوگو با این هنرمند آواز کشورمان میتواند پاسخ برخی پرسشهای مخاطبان جدی موسیقی ایرانی را ارایه دهد.
تا آنجا که حضور ذهن دارم، بعد از اجرای «پنهان چو دل» با گروه پورناظریها و تور اروپا و آمریکا با همراهی استاد علیزاده و کلهر و سیامک جهانگیری و البته اجرایی که سال گذشته با گروه شهنازی داشتید، مخاطبان موسیقی ایرانی کمتر شما را در حوزهای که به آن تعلق دارید، دیدهاند؟ چرا؟
بهطور متوسط هرسال برنامههایی اجرا میکنم، البته برخی از آنها به تولید نرسیده. آخرین کار منتشر شدهای که در آن حضور داشتم، آلبوم «پنهان چو دل» بود. اما در این بین کارهای دیگری هم انجام دادهام. مثلا همین کاری که با آقای علیزاده و آقای کلهر داشتیم به دلیل سفرهای هرکدام از این دوستان، عقیم ماند و به مرحله ضبط نرسید. بعد از آن هم با آقای کلهر و همنوازان اجرا داشتم. البته کنسرتی که با گروه شهنازی داشتم برای انتشار آماده شده. هماکنون نیز درحال همکاری با آقای هوشنگ کامکار هستم که آن هم انشاءالله عرضه خواهد شد. جستهگریخته فعالیت دارم اما در این سالها بیشتر روی آموزش متمرکز شدم.
اما خاطرم هست که همیشه میگفتید، اگر بتوانید کلاس و تدریس را به یک فرد مناسب بسپارید، دیگر تدریس نخواهید کرد.
درست است اما متاسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده چراکه مقوله آموزش را هنوز به صورت تمام و کمال منتقل نکردهام تا بگویم افراد دیگری بیایند. تجربه تدریس برای من، یک تجربه خاص و منحصربهفرد است و با وجود اینکه خواسته من این نیست، هنوز ممحض در خود من مانده و ناچار بهخاطر خلائی که وجود دارد میشود خصوصا در شهرستانها به هنرجوهای آواز کمک کرد. در خانههنرمندان هم مسترکلاسهایی برگزار کردهام. موضوع صداسازی حتی برای برخی از هنرمندان و همکاران عزیز من هم تبیین نشده. بعضا هم شاهد انتقاداتی به خودم و این روش هستم اما فکر میکنم اگر این مسأله تبیین کامل شود هیچکس مخالفتی نخواهد داشت.
برای شکلگیری یک کار هنری اضلاع مختلفی لازم است. تا زمانی که همه آن اضلاع شکل نگیرند، منخواننده که یک ضلع هستم به تنهایی نمیتوانم چیزی را سامان دهم. ملودی و تنظیم، گروه و خواننده همگی برای شکلگیری یک اثر اهمیت دارد که البته به نظر من، پایه و اساس همه اینها، ملودی است. البته تقریبا هفتهای نیست که کاری برای شنیدن به من ارایه نشود. اما اینها آثاری هستند که چندان با سلیقه من در یکسو نیستند. بنابراین ترجیح میدهم آن کارها را انجام ندهم. چراکه از ابتدا به نحوی حرکت کردم که اینگونه جبرها و الزامات برایم وجود نداشته باشد. البته ممکن است همین اجبارها برای عدهای وجود داشته باشد بنابراین من نمیتوانم برای کسی تعیینتکلیف کنم یا به او خرده بگیرم. هر هنرمندی مسیری را برای زندگی انتخاب میکند. من سعی کردم کارهایی را انجام دهم که برای خودم قابل دفاع باشد و هیچوقت از هیچ بخشی از آن کارها پشیمان نشوم چراکه این ندامت را از خیلی از هنرمندان پیشکسوت دیدهام. خیلی از آنها در دوران کهنسالی وقتی به گذشته خود بازمیگردند از بخشی از زندگی هنریشان راضی نیستند. در عرصههای مختلف هنری شاهد چنین اتفاقهایی هستیم. مثلا در سینما، بازیگرانی هستند که وقتی زندگی هنری خود را ورق میزنند، میگویند ایکاش در فلان فیلم بازی نکرده بودم. چرا بازی کرده؟ بهخاطر جبر زندگی یا رودربایستیها و... اما من همیشه سعی کردم کاری را انجام دهم که برای خودم قابلدفاع باشد و از انجام آن راضی باشم.
مشکل اینجاست که شما بیش از مدت زمانی که برای تحصیل در دانشکده حقوق دانشگاه قم و تهران، یا بیش از مدت زمان مدیریت در خانهموسیقی، برای فراگیری آواز زمان گذاشتهاید و تجربه تلمذ در محضر بهترین استادان موسیقی این سرزمین را داشتهاید. بهعنوان یکی از شاگردان ممتاز استاد شجریان هرگز صدایی تقلیدی ندارید. شما حق دارید بهگزین باشید اما تکلیف این سرمایه موسیقایی چه میشود؟
اولا میخواهم بگویم این دو موضوع (مدیریت هنری و آواز) هیچ تعارضی با هم ندارند. مثلا گاهی اوقات این تلقی وجود دارد که من اگر در خانهموسیقی نبودم بیشتر میخواندم و اصلا مگر چند وقت است اینجا مدیرم و از طرف دیگر در تمام سالهایی که مدیر نبودم مگر شیوه کاریام در مقوله آواز غیر از این بود. اگر کارنامه هنری مرا از ٢٥سال پیش تا الان بررسی کنید، میبینید در مدیریت خانهموسیقی ٦ سال است که وارد شدهام. این موضوع الزاما به مشغله مدیریتی من برنمیگردد بلکه بیشتر متوجه نگاهی است که براساس آن هرکاری را انجام نمیدهم. برای وارد شدن به یک پروژه موسیقایی دو عنصر برای من اهمیت دارند. یکی خود کار و دیگری افراد حاضر در آن کار. هر دوی اینها برای من به یک میزان دارای اهمیت هستند. من کنار هرکسی نمینشینم.
البته این بدان معنا نیست که الزاما کنار استادان و پیشکسوتها مینشینم. من در کنار کسانی مینشینم که در تراز هنری موردنظرم باشند و البته عاطفه و دوستی هم در این بین وجود داشته باشد. بنابراین نمیتوانم رابطههای صرفا کاری را در مقوله هنر درک کنم.
متاسفانه آنچه در هنر امروز ما شکل گرفته و هر روز بیشتر میشود(این خود یکی از عوامل مهم تنزل آثار هنری است) نبودن احساس عاطفه بین افراد است. این همان موضوعی است که در گذشته به شدت وجود داشت و عنصر پررنگی هم بود. به نظر من این عامل فاکتور بسیار مهمی است که باید به آن پرداخته شود و حتی میتواند موضوعی باشد که شما اصحاب رسانه به این مسأله بپردازید و درباره آن با همه هنرمندان صحبت کنید که امروزه چرا روابط موجود در مقوله هنر، رابطه صرفا کاری و اداری است. دو نفر وقتی در یک اداره کنار هم مینشینند، الزاما رابطه و پیوندی بینشان وجود ندارد. دو کارمند هستند که زیر یک سقف هستند اما لزوما ارتباط حسی بین آنها وجود ندارد. در مقوله هنر اینگونه نیست. در این فضا وقتی قرار شد مجموعه افرادی کنار هم بنشینند، لزوما باید عاشق هم باشند و حتما بینشان عاطفه باشد. این همان چیزی است که در گذشته وجود داشت. آدمها با هم زندگی میکردند. وقتی خاطرات تکتک این آدمها را ورق میزنید به بازگویی خاطرات همخانگی و همنشینی و در محافل مختلف بودن و شبنشینیها و سفرها و... امروزه چرا گروه شکل نمیگیرد؟ چرا هیچ گروه پایداری نداریم؟
چرا؟
چون رابطهها صرفا کاری است. چند آدم با هم قراری میگذارند و براساس همان قرار کنار هم مینشینند و کار را به سرانجام میرسانند و بعد هم میروند دنبال بقیه کارهایشان. چون کار تبدیل به یگانه هدف آنها میشود، در همان بازه زمانی هم که با هم هستند چندان دوستی و حسی بین آنها به وجود نمیآید. بعضی مواقع حتی در استودیو هم اصلا یکدیگر را نمیبینند. البته مجبور هم نیستند چون یک پارتیتور دست هر نفر است و جداگانه میرود سازش را میزند.
دو محوری که در توضیح سوال شما به آن اشاره کردم، برای کسی که به معنای واقعی کلمه، حرفهای است یعنی به هنر بهعنوان منبع ارتزاق نگاه میکند، چندان مورد توجه نیست. بنابراین اگر این کار برای شخصی منبع ارتزاق نباشد، آن شخص از خیلی از این قیدها فارغ است، بنابراین معتقد است اگر بناست با کسی کاری انجام دهد، حتما باید بین آنها عاطفه و دوستی هم وجود داشته باشد.
اگر بخواهیم مشکلات آواز ایرانی را در این شرایط بررسی کنیم و البته نیازهای زمانه را هم در آن مدنظر قرار دهیم، از چه زاویهای باید وارد شویم؟
تعریف آواز ایرانی معلوم است. این آواز معنا، پیشینه و شاکلهای دارد که نمیتوانیم از آن فاصله بگیریم و بگوییم برای اینکه درجا نزنیم یا نوآوری کنیم، هر چیزی را میتوانیم ارایه کنیم. حداقل شرایط برای آواز این است که اولا صدا موجود باشد و بعد هم از نظر تکنیک درست باشد و درست در بیاید، حداقل صدا سالم به گوش برسد و یک خواننده بتواند از همه جای صدایش درست بهره بگیرد. اگر بم میخواند، وسط میخواند یا اوج، صدا یکدست و خوب باشد. این اولین شرط است و برای تمام خوانندگان آواز ایرانی شرط یکسانی است و پیش از این در همه خوانندگان حرفهای چه در رادیو چه در جاهای دیگر و خوانندگان دهه٦٠ ما وجود داشته. حداقلش این است که شما یک صدای سالم بشنوید. دوم دانش آوازی است که خود شقوقی دارد. خواننده باید ردیف را خوب بداند، موسیقی را خوب بشناسد، تئوری موسیقی را خوب بداند و شعر و ادبیات را خیلیخیلی خوب بداند. یک خواننده باید با شعر و ادبیات زندگی کرده و با آن همزیستی داشته و بعد هم از یک زیباییشناسی برخوردار باشد. بخشی از این زیباییشناسی ذاتی است. طبیعتا کسی که وارد مقوله هنر میشود، ذاتا باید ویژگیهایی داشته باشد که ما به آن ویژگیها میگوییم استعداد. فرد باید زیبایی را بشناسد و بتواند زیبایی را بیافریند. از سوی دیگر به یک وجه خلاقه هم نیاز هست. درواقع باید بتواند از مجموع آموختههای خود چیز نویی خلق کند. اینها پایه کار هستند.
اگر ما به یک اثر آوازی انتقاد میکنیم، بهخاطر نبود همین پایههاست. اساسا بحث نوآوری در اینجا مطرح نیست. اینها ایرادهای اولیه کار هستند. نه اینکه به کاری انتقاد کنیم که همه پایهها در آن وجود دارد اما پسند من نیست. پسند من بودن یا نبودن سلیقه است.
وقتی پایه و اساس یک کار ایراد دارد، به سراغ فاکتورهای دیگر نمیرویم. در اینجا بحث سلیقه مطرح نیست. بحث این پیش نمیآید که ذهن ما واپسگراست یا از سنتها بیرون میآید. صحبت بر سر صداست. وقتی صدا درست درنمیآید شما چه میخواهید بگویید؟ صدایی که نافرم است، ایراد اساسی دارد.
چرا بهعنوان یک معلم آواز نامی از کسانی که پایه کارشان خراب است، نمیبرید؟ چرا از مشخص کردن کسانی که به تعبیر شما درست نمیخوانند، برحذر هستید؟
اتفاقا اصلا از بردن نامها برحذر نیستم. اما یکی، دو نفر نیستند که بخواهم نامشان را ببرم. بیشتر کسانی که میخوانند صدایشان را خوب درنمیآورند. از سوی دیگر وقتی شما خوانندهای را میبینید که ملاکهای انتخابهای شعر را نمیداند و تلفیق شعر و موسیقی را نیاموخته، دیگر نمیآیید بگویید کارشان را میپسندید یا نمیپسندید. بحث این است که این افراد از نظر آموزشی مشکل دارند.
بنابراین چرا مردم آواز ایرانی را با آن نامها بیشتر میشناسند؟
آنچه به مردم ارایه میشود، کمکم ذائقه آنها را تغییر میدهد. رفتار انسان درمورد غذا هم همین است. بهقدری غذاهای فستفودی زیاد شدهاند که اگر به بعضی از بچههایمان غذای خوب بدهیم نمیخورند.
استاد محمدرضا شجریان هم ازجمله هنرمندانی است که بردن نامش در رسانهملی سالهاست با وسواس اتفاق میافتد اما دوستدارانش بیشمارند.
استاد شجریان در فضای موجود در یکی، دو دهه اخیر مطرح نشد. نام او از سالها قبل مطرح بود.
اما در زمانی که استاد ایرج خواجهامیری و استاد گلپایگانی در اوج محبوبیت بودند، نامی از استاد شجریان نبود؟
طبیعتا. ایشان آن موقع جوانتر بودند و بعد از انقلاب حضور پررنگتری داشتند آن هم به این دلیل که در دهه ٦٠ خوانندهای نبود. بعد از انقلاب آقای شجریان و آقای ناظری تنها خوانندگان آواز ایرانی بودند. بعد هم آقای سراج و دیگران آمدند. اما آقای شجریان قبل از انقلاب و در میان اهلفن بهعنوان یک استاد آواز مطرح بودند. تراز کاری ایشان ازسالهای ٥٤ و ٥٥ در جشن هنر و در کنسرت راستپنجگاه و کنسرت نوا در حد استادان بود و بهعنوان کسی که در آواز صاحبنظر است و کسی که استاد متبحر آواز است، مطرح بودند بنابراین نمیشود ایشان را در این قضیه مطرح کرد.
اما الان آنچه ارایه میشود، فقط ارایه میشود. از سوی دیگر خود ملودیها هم موثر است. نمیخواهم اسم بیاورم اما در گذشته هم بهترین ملودیهای ما را کسی خوانده که از نظر من بدترین صدا را دارد. در صورتی که اگر همان ملودیها را آقای بنان میخواند آن کار چندینبرابر آنچه امروز مطرح است، شنیده میشد.
منظور شما این است که ملودیهایی که امروز ساخته میشود، قابلیت این را دارند که یک خواننده را مطرح کنند؟
در مورد بعضی از آنها جواب من بله است. نه اینکه همه ملودیها اینگونه باشند اما آدمهایی آمدهاند در تیتراژ سریالها ملودیهایی را خواندهاند که باعث معروف شدن آنها شده. از حق نباید گذشت.
سوال بعدی من درمورد دوره صداسازی شماست که سالها برگزار میشد و هماکنون هم ادامه دارد. خیلی از خوانندگان فعال نزد شما این دوره را گذراندهاند که از میان آنها میتوان به نام محمد معتمدی، مجتبی عسگری و وحید تاج اشاره کرد. خیلی از همکاران شما بعد از این قضیه دورههایی را به همین نام برگزار کردند درحالیکه دوره صداسازی آنها هیچ شباهتی به آنچه شما تدریس میکردید نداشت. کمی درمورد دورههای صداسازیتان صحبت کنید؟ از سوی دیگر چرا در دوره پیشینیان با چنین نامی مواجه نشدهایم؟
درست است اصطلاح صداسازی در این چندساله بیشتر مطرح شده اما همیشه وجود داشته. اما در گذشته اساتید از آن با عنوان تمرین یاد میکردند. میگفتند چه خواننده، چه نوازنده باید تمرین کنند. تمرین بخش فیزیکی قضیه است. (درمورد خواننده بخشی که مربوط به صداست و درمورد نوازنده بخشی که مربوط به انگشتان و دست است.) طبیعتا در تمرین بحث روی پرورش بوده نه آموزش. در متون قدیمی هم ما داریم که خواننده باید سرش را در چاه کند و ٣٠٠ مرتبه بلند بگوید اسحاق چون این کلمه حرف حلق است و باعث باز شدن صدا میشود. بعدا هم میگفتند خواننده باید به کوه برود و داد بزند. این داد زدن و فریاد کشیدن مربوط به تمرین بوده، پس خواننده باید تمرین میکرد.
آنچه خیلی عوامانه ترویج میشد (اینکه خواننده داد و فریاد بزند) در پارهای از موارد باعث آسیبرساندن به صدا بود. انگار که آناتومی حنجره را نمیشناختند و گمان میکردند پردهای در حنجره وجود دارد که با داد زدن خواننده برداشته میشود و صدای خواننده باز میشود. این یک تلقی نا آگاهانه درباره حنجره بود. گویی قرار است خواننده فقط اوج بخواند (اشاره به اینکه صدای خواننده با داد زدن باز میشود) و کاری با پردههای پایین ندارد.
در طول سالها که درمورد حنجره مطالعه کردم و با دیگران دراینباره سخن گفتم، به نتایجی رسیدم و فکر کردم بهتر است تمرینی را که تا امروز در آموزش آواز همزمان پیش میرفته (پرورش)، بهعنوان یک پیشنیاز به قبل از آموزش منتقل کنیم. البته در موقع آموزش هم پرورش را خواهیم داشت و این دو مقوله از هم جدا نمیشوند. مقصودم این بود، کسی که میخواهد وارد مبحث آواز شود، حنجره را بشناسد، تواناییهای خود را بشناسد، امکانات صدایی و روش تمرینکردن درست را هم بشناسد و موانع اولیه را هم مرتفع کند. یعنی صدایش را خوب دربیاورد، گوشش با صدای سالم آشنا شود و بداند صدای سالم در هر منطقه صدایی چگونه است، بداند جای تحریر کجاست و بتواند این مقوله را تقویت کند و حجم طبیعی صدای خود را بشناسد تا نه صدایش را بدزدد و نه دچار اغراق شود. ماحصل این میشود که هرکس از تمام ظرفیت خودش(بدون مقایسه در هیچ مقیاسی) بتواند درست استفاده کند.
متاسفانه این تعبیر بین برخی از دوستان نزدیک ما به وجود آمد که با این روش برای کسی که صدا ندارد، صدا میسازیم. این یک تلقی غلط است و در مقابلش باید این سوال را مطرح کرد که اگر بناست کسی که صدا ندارد با این دوره دارای صدا شود چرا برای آموزش آواز تست میگیریم. کسی که صدا ندارد، ندارد، نمیشود برایش صدا ساخت. دوره صداسازی برای کسی است که صدا دارد و نیاز دارد بیاموزد از صدایی که دارد چطور استفاده کند.
این متد شخصی شماست؟
بله. البته الان برگزاری دورههای صداسازی مد شده اما مطلقا هیچکسی آن را درست آموزش نمیدهد. برای اینکه صداسازی یک اتود نیست. من با فکر خودم یک سری اتود طراحی کردم که شما نوعی میتوانید صدتای دیگر طراحی کنید و دیگری هزارتا. چرا میگویم هیچکس این دوره را درست تدریس نمیکند، به این خاطر که آن دوستان موضوع را درست نفهمیدهاند. آنها گمان میکنند این اتودها موضوعیت دارند. تحریرهای دوتایی، سهتایی، پنجتایی، گام فلان و... اتودهای سادهای است. مهم چگونگی اجراست. یعنی وقتی هنرجو میخواند، شما بفهمی ایراد کارش کجاست. آیا صدایش را درست درمیآورد؟ سوال اساسی اینجاست که کسی که خودش همه این ایرادها را دارد، چگونه میتواند کلاس صداسازی داشته باشد. ذات نایافته از هستیبخش، کی تواند که شود هستیبخش؟ حداقلش این است که وقتی مننوربخش صدایم را درمیآورم، بتوانی بفهمی صدای من این ایرادها را ندارد. اگر دارد پس این چه صداسازی است؟ صداسازی که مجموعه اتودهای تمرینی نیست. تعریف آواز ایرانی معلوم است در این فضا وقتی قرار شد مجموعه افرادی کنار هم بنشینند، لزوما باید عاشق هم باشند و حتما بینشان عاطفه باشد. این همان چیزی است که در گذشته وجود داشت. آدمها با هم زندگی میکردند. وقتی خاطرات تکتک این آدمها را ورق میزنید به بازگویی خاطرات همخانگی و همنشینی و در محافل مختلف بودن و شبنشینیها و سفرها و... امروزه چرا گروه شکل نمیگیرد؟ چرا هیچ گروه پایداری نداریم؟ این آواز، معنا پیشینه و شاکلهای دارد که نمیتوانیم از آن فاصله بگیریم و بگوییم برای اینکه درجا نزنیم یا نوآوری کنیم، هر چیزی را میتوانیم ارایه کنیم. حداقل شرایط برای آواز این است که اولا صدا موجود باشد و بعد هم از نظر تکنیک درست باشد و درست در بیاید، حداقل صدا سالم به گوش برسد و یک خواننده بتواند از همه جای صدایش درست بهره بگیرد. اگر بم میخواند، وسط میخواند یا اوج، صدا یکدست و خوب باشد.(شهروند)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]
صفحات پیشنهادی
تعاون بهترین ابزار برای ارتقای روحیه کار دسته جمعی است
زنجان تعاون بهترین ابزار برای ارتقای روحیه کار دسته جمعی است تعاون از بخشهای تاثیرگذار جامعه و بهترین ابزار برای ارتقای روحیه کار دسته جمعی است به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران زنجان به نقل از روابط عمومی مدیرکل تعاون کار و رفاه اجتماعی استان زنجان گفت برای ارتقاء و تحولبهترين الگو در تربيت قرآني فرزندان گرايش والدين به عمل کردن دستورات وحي است
۲۳ آبان ۱۳۹۳ ۱۵ ۲۶ب ظ بهترين الگو در تربيت قرآني فرزندان گرايش والدين به عمل کردن دستورات وحي است طاهريان بيان کرد گرايش والدين به عمل کرن دستورات وحي بهترين الگو در تربيت قرآني فرزندان است و اين مسايل بايد در خانواده ها تقويت شود به گزارش خبرگزاري موج مرتضي طاهريان در مرحلهمعاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد آرامش خاطر بیماران از بهترین دستاوردهای نظام سلامت ا
معاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمدآرامش خاطر بیماران از بهترین دستاوردهای نظام سلامت استمعاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد گفت آرامش خاطر بیماران از بهترین دستاوردهای نظام سلامت است به گزارش خبرگزاری فارس از چاروسا سید رشید غفاری ظسرمربی تیم ملی جوجیتسو: برای دستیابی به بهترین نتایج تغییراتی در اوزان ملی پوشان دادیم
رقابت های جهانی جوجیتسو فرانسه سرمربی تیم ملی جوجیتسو برای دستیابی به بهترین نتایج تغییراتی در اوزان ملی پوشان دادیم سرمربی تیم جوجیتسو اعزامی به مسابقات جهانی 2014 فرانسه گفت برای دست یابی به بهترین نتایج تغییراتی در اوزان مسابقات داشتیم به گزارش گروه ورزشی باشگاه خبرنگاراننگرفتن دستمزد میلیاردی بدترین تنبیه بازیکنان سرباز است محجوب: به خاطر سربازها قرارداد بازیکنان خارجی را لغو کر
نگرفتن دستمزد میلیاردی بدترین تنبیه بازیکنان سرباز استمحجوب به خاطر سربازها قرارداد بازیکنان خارجی را لغو کردم ملوان چه گناهی داردمالک باشگاه ملوان گفت به خاطر استفاده از بازیکنان سرباز قرارداد بازیکنان خارجی مدنظرمان را لغو و از نظر مالی هم ضرر کردم سیروس محجوب در گفتوگو ببهترینها و بدترینهای نمایشگاه خودروی لسآنجلس
بهترینها و بدترینهای نمایشگاه خودروی لسآنجلستاریخ انتشار دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۵ ۵۹ نمایشگاه خودروی لسآنجلس که چهارشنبه هفته گذشته گشایش یافت شاهد رونمایی مدلهای جدید انواع خودروها از سوی خودروسازان مختلف بوده است به گزارش ایسنا هر مدلی که با تبلیغاتبسیج بهترین راه برای نجات کشورها از دست نظام سلطه است -
آیتالله صفایی بوشهری بسیج بهترین راه برای نجات کشورها از دست نظام سلطه است بوشهر - خبرگزاری مهر نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بوشهر گفت بسیج بهترین راه برای نجات کشورها از دست نظام سلطه است به گزارش خبرنگار مهر آیت الله غلامعلی صفایی بوشهری در خطبههای امروز نماز جممرز رسمی باشماق مريوان بهترين فرصت برای كمك به توسعه كردستان است -
زاهدي مرز رسمی باشماق مريوان بهترين فرصت برای كمك به توسعه كردستان است سنندج – خبرگزاري مهر استاندار كردستان وجود مرز رسمی باشماق مريوان را بهترين فرصت در راستای كمك به توسعه و پيشرفت اين استان عنوان كرد به گزارش خبرنگار مهر عبدالمحمد زاهدي صبح دوشنبه در جريان ديدار با گروه سبهترین و بدترین غذاها به هنگام مریض شدن!!!
بهترین و بدترین غذاها به هنگام مریض شدن همه ما می دانیم که داشتن یک رژیم غذایی متعادل از انواع میوه ها و سبزیجات و پروتئین های بدون چربی یک راه اساسی برای مقابله با انواع بیماریها می باشد اما زندگی همیشه اینگونه پیش نمی رود و همه ما حتما دچار مریضی و سرماخوردگی خواهیم شد  امیدی تازه برای دستیابی به بهترین تخمک در زنان نابارور
۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ساعت ۲۰ ۱۵ ۰۲کد خبر ۱۰۷۵۵امیدی تازه برای دستیابی به بهترین تخمک در زنان نابارور به تازگی محققان دانشگاه گوتنبورگ سوئد دو نوع تخمک کاملا متمایز را در تخمدان پستانداران شناسایی کردهاند که تعیین ویژگیهای این دو به پیدایش راههای تازهای برای بدست آوردن بهترین تخمکوزیر دادگستری در دیدار رئیس دستگاه قضایی قطر: روابط ایران و قطر در گستردهترین و بهترین شرایط قرار دارد
وزیر دادگستری در دیدار رئیس دستگاه قضایی قطر روابط ایران و قطر در گستردهترین و بهترین شرایط قرار داردوزیر دادگستری کشورمان گفت خوشبختانه روابط دو کشور در گستردهترین و بهترین شرایط قرار دارد و دولت جمهوری اسلامی از این سبک روابط استقبال میکند به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری فلزوم حضور بخش خصوصی در طرح های عمرانی كردستان/راه بهترين ظرفيت برای سرمايه گذاری است -
قادري لزوم حضور بخش خصوصی در طرح های عمرانی كردستان راه بهترين ظرفيت برای سرمايه گذاری است سنندج – خبرگزاری مهر معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار كردستان خواستار فراهم كردن زمينه برای استفاده از توان بخش خصوصی در راستای پيشرفت طرح های عمرانی در اين استان شد به گزارش خبرنگار ممجالس سیدالشهدا بهترین زمان برای بیان دستورات الهی است -
از عاشورا تا اربعین ۹ مجالس سیدالشهدا بهترین زمان برای بیان دستورات الهی است مشهد - خبرگزاری مهر حجت الاسلام نمازی گفت در هنگامی كه اشك انسان برای مصیبت های امام حسین ع جاری می شود دل ها لطیف شده و آن زمان بهترین هنگام برای یادگیری و نهادینه كردن دستورات قرآن و خدا است معابهترين و بدترين موادغذايي براي ديابتيها
براي افراد مبتلا به ديابت انتخاب غذا اهميت زيادي دارد براي اين که بتوانيد بهترين و بدترين موادغذايي براي بيماران ديابتي را از هم تشخيص دهيد از فهرست زير استفاده کنيد غذاهايي که در اين فهرست بدترين انتخاب ها آمده است را مي توان هر از گاهي مصرف کرد اما نه هميشه به ياد داشته باشبهترین برد و بدترین باخت پروین در دربی
بهترین برد و بدترین باخت پروین در دربی علي پروين سرمربي سابق پرسپوليس عقيده دارد احترام پيشکسوت در فوتبال ايران فراموش شده و اين عامل اصلي رخ دادن اتفاقات اخير است به گزارش نامه نیوز بهانه گفتوگو با پروین تلاش وی برای آشتی دادن علی دایی و محمد مایلیکهن بود پروین در این بارجانمايي ايستگاه راه آهن پرسرعت اصفهان – تهران در بهترين نقطه دسترسي مردم
۲۵ آبان ۱۳۹۳ ۱۶ ۵ب ظ جانمايي ايستگاه راه آهن پرسرعت اصفهان – تهران در بهترين نقطه دسترسي مردم باهدف دستيابي به تفاهم مشترك نخستين نشست راه آهن و متروي اصفهان به منظور جانمايي بهترين مكان به لحاظ دسترسي آسان مردم به ايستگاه راه آهن پرسرعت اصفهان- تهران و امكان سنجي اتصال اين ايسفرصت ثبت جهانی قلعه الموت نباید از دست برود
چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳ ۳۷ ساخت و سازهای غیرقانونی و بیکیفیتی که در حریم قلعه تاریخی الموت طی سالهای اخیر شکل گرفتهاند یکی از موانع جدی در مسیر ثبت جهانی منظر تاریخی- طبیعی الموت به شمار میآیند و ضرورت دارد با همکاری اهالی این منطقه نسبت به تخریب و برچیدن آنها اقدام شود-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها