واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
چرا دانش آموز معلم خود را کشت؟ وبلاگ > کشاورز، بهمن - اطلاعات ما از آنچه واقع شده جزئی و محدود به مطالبی است که در روزنامه ها درج شده است.
ماحصل آن این است که متهم به قتل همزاه با پدرش برای حل مشکلات ناشی از غیبتهای مکرر به مدرسه مراجعه کرده و وی در کلاس به خاطر اتفاقاتی که ماهیت آن مشخص نیست مرتکب قتل معلم به ضرب چاقو شده است. در خصوص جنبه های مختلف این قضیه می توان گفت:
1- در مجموع قتل عمدی است زیرا هم آلت به کارگرفته شده قتاله بوده و هم محل های جرح نوعا کشنده است. در عین حال تصور دفاع مشروع یا چیزهایی از این قبیل را نمی توان کرد زیرا حادثه در حضور دانش آموزان کلاس روی داده است و لذا اگر هم تعرض به این جوان شده بود حضور بچه های دیگر بحث امکان دفاع مشروع را منتفی می کرد.
2- اینکه متهم به قتل چه سن و سالی داشته در تصمیمات بعدی دادگاه می تواند موثر باشد.آنچه مسلم است در صورتیکه متهم کمتر از 18 سال داشته و گمان برود که در تشخیص ماهیت عمل خود دچار اشکال بوده است دادگاه باید جلب نظر کارشناس میزان مسئولیت او را احراز کند.این کارشناس ممکن است کارشناس پزشکی قانونی و یا برحسب هر متخصص دیگری باشد که داگاه جلب نظر او را لازم بداند.
3- مطلب دیگری که در این ماجرا جلب توجه می کند و هشدار دهنده است، تسری اعمال خشونت آمیز به دارس کشور است. واقعیت این است که از این گونه حوادث باید عبرت گرفت و توجه کرد که اشاعه خشونت و به ویژه تعریف و تحسین از آن به هرشکلی که باشد عواقبی غیرقابل پیش بینی و غیرقابل کنترل ایجاد خواهد کرد. بنابراین نه تنها در نوشته ها و گفته ها و.... باید به منع خشونت پرداخت بلکه باید در جهت عکس آن تشویق کرد. به عبارت دیگر کار فرهنگی در مدارس باید بر مبنای تشویق رفاقت،ملاطفت، تحمل یکدیگر و حل مسائل از طریق بحث و گفت وگو پرداخت.این فرمول مشهور قابل ارائه است که در برخورد جانوران با یکدیگر صرفا دو حالت پیش می آید یا جنگ و از بین رفتن یکی از طرفین یا فرار یکی از دو طرف.اما در برخوردهای انسانی هرچند که هرودی اینها متصور است اما راه سوم وجود دارد و آن مذاکره و مباحثه است که دربردارنده نظرها و منافه هر دو طرف باشد.این دیدگاه و روش باید از صدر کودکستان تا هرکجا که بالا رود آموزش داده شود و تشویق شود.
4- هم اکنون یکی از معضلات مدارس متوسطه و حتی ابتدایی در کشورهای بزرگ نظیر انگلستان و آمریکا حمل سلاحههای سرد- و حتی گاهی اسلحه گرم- به وسیله دانش آموزان است. گمان می رود ما باید قبل از اینکه این موضوع به صورت معضل جلوه گر شود به حال آن فکر کنیم و به طور کلی حمل اینگونه اشیا را به وسیله کودکان و نوجوانان منع و کنترل کنیم. زیرا نفس حمل کارد و چاقو به نوعی انگیزه و محرک به کاربردن آن است. نمی دانم از برشت یا مارکز نقل شده است که یک دشنه برنده و زیبا را از بازار خریده بود و روی طاقچه گذاشته بود، به طوریکه هر روز آن را پاک می کرد و می دید اما پس از مدتی احساس کرد که این دشنه زیبا و برنده با تیغه درخشان خون می طلبد و برای همین آن را به دور انداخت.
5- بدیهی است که منع ساخت و نگهداری سلاح سرد شدنی نیست زیرا در تعریف آن وجه تفریق آن با کارد آشپزخانه و ابزارهای قصابی دچارم کشل خواهیم شد. اما باید از حمل این گونه سلاح ها به وسیله اشخاص و در امکانی که نباید جلوگیری کنیم.
علاوه بر همه اینها، بحث آموزش انسان بودن و احترام به کرامت انسانی و دوری گزیدن از آنچه در شان انسان نیست اهمیت فراوانی دارد چون بسیاری از مکشلات را حل می کند.بگذریم از اینکه بارها گفته ام ما با استفاده از عبارت" مگر قانون جنگل است" به جانوران وحشی جنگل توهین می کنیم زیرا حیوان بیچاره وقتی گرسنه می شود شکار می کند و می خورد و تا دوباره گرسنه نشود دست به کشتن نمی زند.
این ما هستیم که به سادگی- حتی معلم خود را درکلاس- می کشیم و برای کشتن هرپه بیشتر و سریعتر ابزار می سازیم. والله اعلم
کلید واژه ها: قتل - معلم -
دوشنبه 3 آذر 1393 - 15:53:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]