تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هيچ شفيعى براى زن نزد پروردگارش نجات بخش تر از رضايت شوهرش نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802599689




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قتل دختر کارتن‌خواب در شکنجه‌گاه شیشه‌ای |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: قتل دختر کارتن‌خواب در شکنجه‌گاه شیشه‌ای
یک دختر کارتن‌خواب، پس از آشنایی با مرد معتاد به شیشه، در شکنجه‌گاه وی به کام مرگ فرو رفت.
کد خبر: ۴۵۲۰۱۷
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۲ - 24 November 2014


یک دختر کارتن‌خواب، پس از آشنایی با مرد معتاد به شیشه، در شکنجه‌گاه وی به کام مرگ فرو رفت.

روزنامه ایران نوشت: 24 آبان‌ماه سال جاری مسئولان بیمارستان لقمان‌الدوله تهران در تماس با بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران از مرگ مرموز دختر جوانی که آثار شکنجه و کبودی در بدن وی دیده می‌شود، خبر دادند.

با این تماس، تیمی از کارآگاهان جنایی همراه بازپرس «جمشیدی» از شعبه سوم دادسرا به بیمارستان رفتند و با پیکر بی‌جان دختری به نام «مژگان» که صورتش خون‌آلود بود روبه‌رو شدند.

در نخستین اقدام، زن و مرد جوانی که مژگان را به بیمارستان منتقل کرده بودند از سوی تیم تحقیق تحت بازجویی قرار گرفتند. «سعید» 27 ساله در بازجویی‌ها گفت: اسفند سال گذشته در میدان راه‌آهن خیلی اتفاقی با مژگان که اعتیاد شدید به شیشه داشت آشنا شدم، از آنجا که او کارتن‌خواب بود به وی پناه دادم و او را به خانه‌مان آوردم. چون مادرم بیمار بود از مژگان خواستم پرستار مادرم شود. مژگان از آن روز به بعد کارهای مادرم را انجام می‌داد و شب‌ها هر از گاهی آنجا می‌خوابید تا اینکه ساعت 9 شب 24 آبان امسال دیدم مژگان با سر و صورت خونین وارد خانه‌مان شد. وقتی از وی پرسیدم چه شده است، قادر به حرف زدن نبود و حالش به هم خورد و سریع با اورژانس تماس گرفته و او را به بیمارستان رساندم.

همزمان، زن جوانی نیز که با این مرد بود به صورت جداگانه تحت بازجویی قرار گرفت. «صغری» در بازجویی‌ها گفت: من چهار ماه پیش با همسرم دعوا و با حالت قهر خانه‌مان را ترک کردم. در حالی که با تلفن همراه سرگرم صحبت بودم این مرد خودش را به من «میلاد» معرفی کرد و پس از آشنایی مرا به خانه‌شان دعوت کرد. در آنجا با مادر، خواهرش و مژگان که در خانه‌شان بود آشنا شدم. بعدها متوجه شدم این مرد میلاد نام ندارد و اسم واقعی‌اش «سعید» است. او همیشه با میله‌ جاروبرقی به جان مژگان می‌افتاد و او را به باد کتک می‌گرفت. وی گاهی اوقات نیز مرا کتک می‌زد و حتی یک بار از من فیلم سیاه گرفت و گفت اگر از خانه‌اش بیرون بروم فیلم مرا پخش خواهد کرد. شب حادثه هم سعید، مژگان را به باد کتک گرفت و با میله جاروبرقی ضربه‌ای به سرش زد. وقتی وی از حال رفت او را داخل اتاق خواب کشید و باز هم چند سیلی محکم به صورتش زد، سپس از اتاق بیرون آمد و وقتی دیدیم مژگان نفس نمی‌کشد با اورژانس تماس گرفته و او را به بیمارستان لقمان رساندیم.

با این اعترافات، مرد شیشه‌ای که در بازجویی‌ها دچار تناقض‌گویی شده بود، بازداشت شد تا اینکه صبح دیروز نزد بازپرس جمشیدی گفت: وقتی مژگان از بیرون به خانه آمد دیدم زیر چشمش کبود است و گفت گرسنه‌ام، به او شام دادم که او همزمان دچار تشنج شد. برای اینکه به خود بیاید، دو سیلی به صورتش زدم و به او آب قند دادم اما بی‌فایده بود تا اینکه با اورژانس تماس گرفتم و او را به بیمارستان رساندم. باور کنید من او را دوست داشتم و می‌خواستم با وی ازدواج کنم.












این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن