تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههاى دیگر تمام قر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804647101




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-رابطه بنزین وارداتی با آلودگی هوا


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح شنبه رابطه بنزین وارداتی با آلودگی هوا روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «انتظار از فرزندان انقلاب»،«داعش برای چه کسی می جنگد؟»،«کارنامه درخشان»،«یک معادله ساده با بازیگران پیچیده»،«اسراییل در آستانه خودزنی دیگر»،«پایان مذاکرات و وظیفه رسانه‌های کشور»،«رابطه بنزین وارداتی با آلودگی هوا»،«ساز زیاده‌خواهی!»،«ما پیروزیم»،«طوفان دیپلماتیک در سایه بیم و امیدها!»،«هفته کلیدی بازار نفت»و...که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

کیهان:انتظار از فرزندان انقلاب «انتظار از فرزندان انقلاب»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شمسیان است که در آن می خوانید؛پس فردا، یعنی سوم آذر، مهلت 6ماهه تمدید شده توافق نامه ژنو، به پایان می رسد و بطورطبیعی، انتظار مردم از حدود یکسال و نیم مذاکره فشرده و مفصل، حصول نتیجه ملموس و عینی است. آنها به حق منتظرند تا نتیجه این رفت و آمدهای پی در پی را ببینند و تاثیر آن را- آنگونه که مسئولان دولتی وعده داده بودند- در زندگی خودشان لمس کنند. در کنار این انتظار طبیعی و منطقی، بررسی روند شکل گیری مذاکرات در دولت یازدهم و مراحل بعدی آن به ما کمک می کند به این مهم دست یابیم که آیا این مسیر، به این انتظار پاسخ درخوری خواهد داد یا نه؟ در گرماگرم رقابت های انتخاباتی، موضوع هسته ای، نه از باب اصل موضوع که از باب چگونگی تعامل با دنیا- در اصل با آمریکا- مورد توجه جدی قرار گرفته بود و اغلب نامزدها در این خصوص نظریاتی داشتند اما رئیس جمهور محترم کنونی از برخی نامزدهای دیگر به صراحت بیشتری دراین باره اظهارنظر کرد و در ضمن یکی از جلسات مناظره، به طور تلویحی مشکلات اقتصادی کشور را ناشی از تحریم ها و نحوه مذاکرات دانست و با بیان اینکه «هم چرخ زندگی مردم باید بچرخد و هم چرخ سانتریفیوژها» اعلام کرد که اروپائیان، آقا اجازه هستند و باید مستقیم با کدخدا مذاکره کرد و... بعدها و با پیروزی ایشان در انتخابات، مذاکره جدی با 5+1 و در مواردی مستقیم با آمریکا با هدف «لغو تحریم ها» که از ابتدا وعده آن را داده بودند به طور جدی دنبال شد. در ماه های اول هم نویدهایی مبنی بر تلاش برای برطرف کردن تحریم ها داده شد و امیدواری هایی در جامعه به وجود آمد. همان زمان آنها که سرد و گرم روزگار چشیده بودند و خباثت ها و خیانت های آمریکایی ها را فراموش نکرده بودند، می گفتند که اعمال تحریم های ظالمانه از سوی آمریکا، نه به علت فعالیت هسته ای ما، که به دلیل ماهیت ظالمانه آن کشور و همچنین ماهیت اسلامی و انقلابی ماست و طبیعتا با هزار جلسه و مذاکره هم نمی توان انتظار داشت ماهیت آمریکا عوض شود. اما درست همان زمان که در دولت کسی به این حرفها گوش نمی داد و همه تخم مرغ ها در سبد مذاکره گذاشته شده بود، در سر میز مذاکره، اتفاق دیگری در حال رخ دادن بود. اتفاقی که ثمره آن را در صدمین روز دولت گذشته دیدیم و موجب بهت و حیرت همگان شد. آن اتفاق، تغییر دستور جلسه مذاکرات بود! در حالیکه مردم ما منتظر بحث و گفت وگو بر سر تحریم ها بودند، برخی از غربی ها، دستور جلسه را به بحث و گفت وگو بر سر میزان غنی سازی و چگونگی فعالیت - یا در اصل تعطیل محترمانه و حتی غیرمحترمانه- تاسیسات اتمی ما تغییر دادند! با اینکه منطقا ما بعنوان یک طرف مذاکره باید درباره دستور جلسه، پیگیر نظر و خواست مردم خودمان می بودیم، ظاهرا این اتفاق نیفتاد و در نتیجه محور گفت وگوها، بحث بر سر توانمندی ایران در زمینه هسته ای شد! البته برای خالی نبودن عریضه نیم نگاهی هم به بحث تحریم ها شد که نتیجه و وزن آن به تمامی در توافقنامه ژنو مشهود است! در آن توافقنامه، در برابر چندین و چند تعهد مهم، حیاتی و الزام آور ایران، غربی ها چند تعهد مختصر، غیرکاربردی و واجد کمترین ارزش- که البته تعدادی از آنها هرگز عملیاتی هم نشد- دادند! آن روزها گفتن این سخنان با برچسب «کاسبی تحریم» مواجه می شد اما اکنون و با گذشت یکسال و چندماه مردم به سادگی می توانند ببینند که «دروغ آنها راست نبود»! دراین باره، حتی برخی نزدیکان دولت هم اظهارنظر کردند که یک نمونه از آنها، اظهارات مشاور ارشد دکتر روحانی و مذاکره کننده ارشد ایران در دوره اصلاحات یعنی سیروس ناصری است. وی چند روز قبل گفته بود: «اتفاقی که در 20 ژانویه سال گذشته با اجرای توافق ژنو افتاد اتفاق مثبتی نبود و معلوم شد که 5+1 و به ویژه آمریکا هر جا که برخی مواد روشن نباشد؛ سوءاستفاده می کنند لذا باید در توافق نهایی مراقبت زیادی شود...» این سخنان به صراحت از شتابزدگی تیم ایران در تنظیم توافق ژنو و نهایی کردن آن، آنهم توسط یکی از نزدیکان دولت حکایت می کند! تا اینجای کار شاهد آنیم که هم دستور مذاکرات به زیان ما تغییر کرد و هم در تنظیم توافقنامه، شتاب و تعجیل نابجایی پدید آمد که نتیجه آن چیزی نبود جز محدود شدن شدید فعالیت هسته ای ایران و از دست دادن بخش اعظمی از گنجینه هسته ای کشورمان در مقابل به دست آوردن چند واژه و البته چندمیلیارد از پول خودمان به صورت اقساط طویل المدت! اکنون و با چنین وضعیتی، به گردنه حساس و تعیین کننده تصمیم گیری برای حصول «توافق نهایی» رسیده ایم. اما آنچه گفته شد همه ماجرا نیست و اینگونه نیست که طی زمان تنظیم توافقنامه و تمدید بعدی آن تاکنون، متن تنظیمی از سوی طرفین به صورت یکسان اجرا شده باشد. در حالی که به گفته رئیس جمهور کشورمان و نیز مقامات ارشد غربی ایران به توافق ژنو کاملا پایبند بوده و مفاد آن را دقیقا عملیاتی کرده است، 5+1 و به خصوص آمریکا، در همین زمان علاوه بر نقض مکرر تعهدات خود، اقدامات خصمانه تازه ای را علیه ما رقم زده و تحریم های جدیدی بر ضد ملت ما وضع کردند! علاوه بر ده ها دلیل و سند و مدرک برای این مدعا از قبیل تحریم شرکت ها و اشخاص جدید ایرانی یا کارشکنی در فرآیند تجاری کشورمان و تهدید بانک ها و بیمه های بین المللی به عدم همکاری با ایران و... چندی قبل سخنگوی دولت نیز صریحا از افزایش تحریم ها در یکسال گذشته خبر داد. این شرایط، چند نکته را درباره مذاکرات کنونی وین و توافق احتمالی حاصل از آن به ذهن متبادر می سازد: 1- در یک سال گذشته آمریکا به صریحترین زبان اعلام کرده که قابل اعتماد نیست و معلوم نیست دیگر چگونه باید از این روشنتر بگوید؟! نامه اخیر سناتورهای آمریکایی به اوباما مبنی بر قرار دادن برنامه موشکی ایران در موضوع مذاکرات، نامه چندی قبل مبنی بر قرار دادن موضوع نقض حقوق بشر در ایران به عنوان موضوع مذاکرات، استمرار تحریم ها علیه ایران با امضای شخص اوباما، همسویی و هم نظری جمهوری خواهان و دموکرات ها در اعمال فشار و تحریم های تازه و... همه و همه از صراحت لهجه آمریکایی ها در خیانت و پشت پا زدن به هر توافقی حکایت می کند. 2- همزمان با مذاکرات و در حالی که ما در حال امتیاز دادن هستیم، بازوهای بین المللی آمریکا یعنی سازمان ملل و آژانس انرژی اتمی در همدستی و هم داستانی با غرب، سنگ تمام گذاشته اند و تلاش می کنند به شکلی به ظاهر قانونی و بین المللی خواست و مقصود آمریکا را علیه ملت ما زمینه سازی کنند. آخرین نمونه آن گزارش مغرضانه و دروغین آژانس درباره وضعیت هسته ای کشورمان است که طی آن و پس از یازده سال بازدید منظم و دائمی از تمامی تاسیسات هسته ای کشورمان و هر محل مورد نظر دیگر، باز هم اظهار داشته اند که هنوز هم نمی توانیم درباره ماهیت برنامه هسته ای ایران اظهارنظر کنیم! که باید گفت کسی که نتواند پس از یازده سال مشاهده و معاینه از نزدیک سخن صریحی بگوید، یا احمق است یا نوکر! که البته درباره آنها می توان هر 2 گزینه را انتخاب کرد! 3- برخی رفتارهای داخلی و سخنان خلاف مصلحت ملی، آمریکایی ها را به این نتیجه غلط رساند که به شدت نیازمند حصول و توافق به هر قیمتی هستیم. کمپین «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» از جمله این رفتارها بود. نتیجه طبیعی چنین رویکردی، زیاده خواهی دشمن است و باعث شد که آنها به قول ورزشکارها «با گارد بسته» با ما روبرو شوند و متقابلا انتظار کسب امتیاز جدید از سوی ما را داشته باشند! آنها علیرغم توصیه بسیاری از سیاسیون آمریکایی مبنی بر لزوم تعامل در این مقطع تاریخی به منظور جلوگیری از روی کار آمدن دولتی تندرو و ضدآمریکایی (به زعم و گفته آنها) در ایران، حتی حاضر نیستند کمترین اعتنایی به رویکرد دولت و امتیازهای فراوان داده شده و تابوی شکسته شده بکنند که نمونه بارز و تلخ آن عدم صدور ویزا برای نماینده ایران در سازمان ملل است. 4- شتاب در تنظیم توافقنامه آنگونه که سیروس ناصری هم به آن اشاره کرده بود، تجربه ای است که نباید دوباره تکرار شود. افزون بر آن، آوردگاه وین، عرصه رویارویی اراده ها و هوشیاری هاست، نه محلی برای کارآموزی و نه عرصه ای برای خوش بینی و خوش گمانی. با این وصف نمی توان از تیم مذاکره کننده پذیرفت که همانند ژنو، تن به توافقی بدهند که نه چارچوب حقوقی مشخصی دارد و نه ضمانت اجرای آن معلوم است. این نکته از بدیهیات و ابتدائیات هر توافق حقوقی است که آنچه داده می شود در مقابل آنچه گرفته می شود کاملا و بدون کمترین ابهامی معلوم باشد. زمان داد و ستد کالا و بهای آن و نیز ضمانت اجرا و حتی جریمه و مجازات تاخیر در آن هم معلوم باشد. با این وصف هر شخصی، حتی آنها که کمترین آشنایی با حقوق و مبانی آن ندارند هم با خواندن توافق ژنو متوجه می شوند که برخی از ابتدایی ترین و بدیهی ترین ضوابط حقوقی در تنظیم آن مورد غفلت واقع شده و نگرانی از تکرار این نوع توافق در وین، نگرانی بی جایی نیست. 5- آنگونه که در ابتدای این نوشتار گفته شد، مردم از این همه رفت و آمد و چندین دور مذاکره و شکستن به قول بعضی ها تابوی مذاکره با شیطان بزرگ! نه آرزومند عکس های یادگاری با وزیر خارجه آمریکا بودند و نه محتاج چند میلیارد دلار از پول خودمان! مهمترین محوری که براساس وعده انتخاباتی رئیس جمهور محترم و تکرار آن توسط ایشان و دیگر مقامات مسئول باید مورد توجه قرار بگیرد، لغو کامل همه تحریم های ظالمانه علیه ایران است و بدون حصول این نتیجه، بی هیچ تعارفی باید گفت که چیزی به دست نیاورده ایم. خراسان:داعش برای چه کسی می جنگد؟ «داعش برای چه کسی می جنگد؟»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است که در آن می خوانید؛جنایت و جهالت و فریبکاری تا چه حد؟ روی سخن با به ظاهر مسلمان هایی است که گویا می خواهند در سبوعیت و جنایتکاری حتی روسیاه تر از چنگیزیان و اسکندریان و مغولان باشند چه آن جنایتکاران آدم کش هر جنایتی کردند اما داعیه توحید و اسلام نداشتند ولی امروز متأسفانه داعش این مولود وهابی ها، صهیونیست ها، استکبار غرب خصوصاً آمریکا و برخی کشورهای منطقه با داعیه اسلام گرایی و پرچم سیاه لا اله الا ا... و محمد رسول ا... به راحتی «آب خوردن» جنایت می کنند. سر آدم ها را می بُرند، افراد دست بسته را با شلیک به مغزشان می کشند، مردم شهرها و قبایل سنی و شیعه را گروه گروه قتل عام می کنند آن هم با داعیه بازیابی دوران مجد و عظمت اسلام و برقراری حکومت و خلافت اسلامی، ولی آیا این موجودات «سر زیر برف کرده» و «خود را به خواب زده» نمی دانند و نمی فهمند که با این جنایت هایشان چه بلایی بر سر مسلمانان و جهان اسلام و امت پیامبر می آورند؟ پاسخ روشن است و اگر چه عده ای از شست وشوی مغزی شدگان و فریب خوردگان که به القاعده و نسل بعدی آن، داعش و دیگر گروه های تکفیری آدم کش پیوسته اند برخی هاشان از روی جهالت و نادانی در این مهلکه پرفتنه افتاده اند اما به هیچ عنوان نمی توان پذیرفت که سردمداران این گروه های تروریستی آن قدر جاهل و نادان هستند که ندانند چه می کنند بلکه به جرأت می توان ادعا کرد برخی از این متحجران تکفیری آدم کش که از آبشخور وهابیت تعلیم و تغذیه می شوند به خوبی می دانند که با حمایت های استکبار، غرب، صهیونیست ها و برخی کشورهای عرب و غیر عرب منطقه چگونه آتش چنین فتنه مرگبار و فاجعه آمیزی را در بین مسلمانان برافروخته اند و چه خوب در مسیر اهداف دشمنان اسلام ایفای نقش می کنند و حال چند پرسش ساده از داعش که البته جواب این سوال ها برای هر صاحب عقل و انصافی روشن است. ۱ - سردمداران داعش! آیا شما نمی دانید که اکثریت قریب به اتفاق جهان اسلام اعم از سنی و شیعه، امروز می دانند که شمایی که ادعای بازگرداندن مجد و خلافت اسلامی را دارید با پول و حمایت و سلاح های جنگی پیشرفته کدام کشورها به جان مسلمانان افتاده اید و گروه گروه انسان های بی گناه را از سالخورده و مرد و زن گرفته تا کودکان را قتل عام می کنید؟ بعد از آن همه جنایت هایی که در سوریه و عراق مرتکب شدید، اعدام ۶۰۰ زندانی در موصل و قتل عام بیش از ۲۰۰ نفر از مردم قبیله سنی «بونمر» در استان الانبار عراق جدیدترین نقطه سیاه در پرونده جنایت های شما داعشی هاست. ۲ - داعشی ها! آیا واقعاً شما نمی دانید و البته که می دانید مرد و زن و کودکانی را که این چنین بی رحمانه به مسلخ می کشید به خدای واحد، قرآن کریم و رسالت پیامبر خاتم(ص) اعتقاد دارند و به سوی کعبه قبله مسلمین نماز می گزارند؟ و آیا اساس اسلام جز این ها است که شما جنایتکاران عالمانه و عامدانه، غیر همسویان با خود را چه سنی باشند و چه شیعه تکفیر می کنید و چنین ناجوانمردانه می کشید. ۳ - سردمداران خائن و جنایتکار داعش!آیا شما نمی فهمید که اعمال و جنایت های شما چگونه تنور «اسلام هراسی» و «اسلام ستیزی» را برای دشمنان اسلام و مسلمین داغ می کند؟ ۴ - ابوبکر بغدادی ای خلیفه خود خوانده داعش آیا تو و هم پالکی هایت نمی فهمید که کشتن چند هزار مسلمان، ویران کردن روستاها و شهرهای کشورهای اسلامی عراق و سوریه، ویران کردن زیرساخت های اقتصادی این کشورها و تخریب هزاران خانه و کارخانه و تمامی این خیانت و جنایت های شما علیه مسلمانان چه منافع سرشاری را نصیب دشمنان اسلام خصوصاً صهیونیست ها این دشمنان واقعی انسانیت می کند؟ البته که خوب می دانید و جاده صاف کن بسیار خوبی برای صهیونیست ها و برخی کشورهای غربی و منطقه هستید. ۵ - آیا شما داعشی ها نمی دانید و البته که می دانید پراکندن تخم عداوت و کینه و دشمنی در بین مسلمانان ثمره ای بس شیرین برای صهیونیست ها، سردمداران آمریکا، برخی مرتجعان و زیاده خواهان منطقه، وهابیت و دیگر دشمنان اسلام و مسلمانان دارد. ۶ - داعشیان جنایتکار! آیا نمی دانید که به آتش کشیدن و از بین بردن میلیاردها دلار سرمایه کشورهای اسلامی و جنگ افروزی های شما در بلاد اسلامی باعث شده دشمنان اسلام هر روز جری تر، فربه تر و ثروتمندتر و هر روز بازار فروش سلاح هایشان پررونق تر شود؟ البته که خوب می دانید. تنها یک نگاه ساده به آمار ارائه شده توسط منابع رسمی خود غربی ها درباره رشد فزاینده درآمدهای میلیاردی کشورهای تولید کننده سلاح کفایت می کند تا میزان خیانت داعش به امت اسلام و خدمت آنان به دشمنان اسلام آشکارتر شود. ۷ - داعشی ها! آیا نمی دانید که امروز بسیاری از مردم علاوه بر این که می دانند در سنگرهای شما انواع مشروبات الکلی و آن جهاد نکاح کذایی و تجاوز به نوامیس مردم انجام می شود، می دانند که با آمریکایی ها از جمله سناتور جان مک کین چه ارتباطاتی داشته اید و می دانند که تعدادی از مجروحان شما در بیمارستان های صحرایی صهیونیست ها مداوا می شوند و نتانیاهو این دژخیم خونخوار به عیادت شما آمده و می دانند که شما با «قناسه»های ساخت اسرائیل مغز و قلب مسلمانان سنی و شیعه را در عراق و سوریه هدف می گیرید؟ ۸ - آیا شما جنایتکاران داعش که به راحتی آدم می کشید و گروه گروه برادران اهل سنت و شیعه را قتل عام می کنید نمی دانید که مسلمانان می دانند که گفتار و رفتار و سنت پیامبرشان که خاتم انبیاء و اشرف پیامبران و سیدالمرسلین است و خدایش او را رحمة للعالمین خطاب کرده است هیچ نسبتی حتی با تندخویی و بدرفتاری با بندگان خدا ندارد. چه رسد به خشونت و جنایت! ۹ - ای سردمداران تکفیری داعش که این چنین خوب در زمین صهیونیست های خونریز و جنایتکار و مستکبران اسلام ستیز و دشمنان قسم خورده اسلام ناب محمدی بازی می کنید و شمایی که همه مسلمانان غیر همراه با خودتان را چه سنی باشند چه شیعه، مشرک و کافر می دانید و ریختن خونشان را مباح! آیا نمی دانید که مردم و خصوصاً مسلمانان به خوبی می دانند و می فهمند که چرا شما با کافران و مشرکان واقعی و خصوصاً صهیونیست ها که سرزمین و وطن و قبله اول مسلمین را غصب کرده اند و هر از گاهی به بهانه ای مردم مظلوم فلسطین را قتل عام می کنند، کافر و مشرک نمی دانید؟! و ریختن خونشان را مباح نمی شمرید که هیچ، بلکه حتی در جریان حمله ددمنشانه صهیونیست ها در جنگ اخیر به مردم مظلوم غزه که به قتل عام بیش از ۲۲۰۰ انسان مسلمان بی گناه که ۲۶۱ نفر آنان زن و ۵۷۸ نفرشان کودک معصوم بوده اند انجامید حتی یک گلوله به سمت جانیان صهیونیست شلیک نکردید و در حالی که صهیونیست ها زن و مرد و کودک غزه مظلوم را با حملات هوایی و موشکی قتل عام می کردند سر دیگر قیچی مسلمان کشی را شما مسلمان نماهای تکفیری فشردید و در شهرها و روستاهای عراق و سوریه مردم مسلمان را قتل عام کردید. آیا واقعیت ها و حقایقی به این روشنی که برای بسیاری از مردم جهان مثل روز روشن و آشکار است را شما نمی دانید؟ البته که می دانید و می فهمید که چه می کنید. اما این نکته را نیز بدانید و مطمئن باشید که خونریزی و جنایتکاری و ظلم و قتل عام و دروغ و فریب کاری شما هم مانند دیگر جنایتکاران، بنیانی ندارد و تکیه بر باد است و بساط جنایتکاریهایتان همان طور که می بینید در حال جمع شدن است اما بدانید از این همه جنایت و قتل عام و خیانت به امت اسلام برای شما چیزی جز روسیاهی در این دنیا و لعن و نفرین مردم و آتش دوزخ در آن دنیا نخواهد بود و طومار قتل عام و آدم کشی های شما در آینده نه چندان دور پیچیده خواهد شد و اما پس از آن با هوشیاری بیش از پیش مسلمانان سنی و شیعه باید طومار تفکرات تکفیری و وهابیت و این آبشخور پلید و پلشت نیز در هم پیچیده شود که اگر چنین نشود آتش این فتنه هم چنان زیر خاکستر خواهد ماند. جمهوری اسلامی:کارنامه درخشان «کارنامه درخشان»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛پرونده مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 چه در روز دوشنبه این هفته، سوم آذر، بسته شود و چه برای مدتی دیگر باز بماند، این واقعیت را هیچکس نمی تواند انکار کند که اعضاء گروه مذاکره کننده ایرانی با کارنامه ای درخشان به کشور باز می گردند. بسته شدن پرونده مذاکرات، یا به معنای توافق جامع و نهائی است و یا بی نتیجه بودن مذاکرات. در این صورت نیز در هر دو فرض، کارنامه اعضاء گروه مذاکره کننده ایرانی درخشان است. زیرا در صورت توافق، آنچه نصیب ایران می شود حقوق قانونی ملت است که در مقررات آژانس بین المللی انرژی هسته ای مشخص شده و تاکنون با غرض ورزی ها و برخوردهای سیاسی غرب به ویژه آمریکا، دچار مناقشه بود و در نتیجه حضور قدرتمندانه طرف ایرانی در مذاکرات، این حقوق توسط قدرت های عمده جهان به رسمیت شناخته می شود. مذاکره کنندگان ایرانی بنا ندارند از خطوط قرمز ترسیم شده توسط رهبری انقلاب کوتاه بیایند کما اینکه تا امروز نیز تمام خطوط قرمز رعایت شده و از حقوق قانونی ملت قاطعانه دفاع گردیده است. اما اگر توافقی حاصل نشود و مذاکرات بدون رسیدن به نتیجه پایان یابد، باز هم مذاکره کنندگان ایرانی به دلیل اینکه با اقتدار در مذاکرات شرکت کردند و زیر بار زیاده خواهی ها نرفتند، سرفراز خواهند بود. تمدید مهلت مذاکرات نیز به این معنی خواهد بود که مذاکره کنندگان ایرانی حاضر نشده اند زیر بار زیاده خواهی ها بروند و به همین دلیل مذاکرات در مهلت یکساله به نتیجه نرسیده و اطراف مذاکره نیازمند زمان بیشتر برای تبادل نظر و تلاش برای رسیدن به توافق هستند. بنابر این، در این فرض نیز کارنامه اعضاء گروه مذاکره کننده ایرانی درخشان خواهد بود. نکته مهم در ماجرای مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 اینست که مذاکره کنندگان ایرانی در تمام مدت یکسال گذشته زیر بمباران تبلیغات مسموم و تهمت ها و ادعاهای نادرست مخالفان داخلی و فشارهای دشمنان خارجی به کار خود ادامه دادند. آنها از یکطرف مجبور بودند به مخالفان داخلی و رقبای دولت، بازجوئی های مفصل و پیاپی پس بدهند و افکار عمومی داخل کشور را توجیه نمایند و از طرف دیگر با دشمنان ملت ایران که در خارج از مرزها مشغول کارشکنی علیه مذاکرات بودند و هستند مبارزه کنند. کار بزرگ گروه مذاکره کننده ایرانی این بود که علاوه بر مقابله با فشارهای داخلی و خارجی، توانست قدرتمندانه در برابر قدرت های غربی زیاده خواه بایستد و از حقوق قانونی ملت دفاع کند. این ایستادگی و مقاومت به ویژه آنکه هیچ معامله ای بر سر حقوق قانونی ملت با بیگانگان انجام نشده و از تمام فرصت ها برای احقاق حقوق مردم استفاده گردیده، در خور تقدیر است. در کارنامه گروه مذاکره کننده ایرانی هر چند دستاوردهای مثبتی از قبیل آزادسازی بخشی از دارائی های ایران، جلوگیری از قطعنامه جدید و برداشته شدن بسیاری از موانع وجود دارد، ولی از اینها مهم تر اینست که قدرت های غربی به ویژه آمریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران خلع سلاح شدند و اکنون هیچ بهانه ای برای متهم ساختن کشورمان به عدم انعطاف یا انحراف از مسیر صلح آمیز فعالیت های هسته ای ندارند. اکنون درصورتی که مذاکرات به توافق منجر نشود، افکار عمومی جهان فقط آمریکا و سایر قدرت های غربی را مانع به نتیجه رسیدن این مذاکرات می داند. جمهوری اسلامی ایران با حضور شفاف و قدرتمندانه در مذاکرات، به جهانیان ثابت کرد که اولاً اهل گفتگو است، ثانیاً در گفتگو بر منطبق تکیه می کند و ثالثاً زیر بار خواسته های غیرمنطقی نمی رود. اینها ویژگی های یک ملت انقلابی و مستقل است، همان چیزی که انقلاب اسلامی به ملت ایران داده و این کشور را از وابستگی به قدرت های استعماری به استقلال رساند و عزت و اقتدار ملی را تأمین کرد. خوشبختانه گروه مذاکره کننده کشورمان در مسأله هسته ای، توانستند با چهره ای باز، منطقی قوی و مواضعی مستحکم در برابر نمایندگان کشورهای عضو گروه 1+5 ظاهر شوند و ضمن صیانت از عزت و اقتدار کشور برای احقاق حقوق ملت تلاش نمایند. آحاد مردم کشورمان نیز این واقعیت را درک می کنند و از اعضاء گروه مذاکره کننده ایرانی که به تعبیر رهبر انقلاب، فرزندان این انقلاب و مورد اعتماد کامل هستند، قدردانی کنند. این قدردانی، یک وظیفه اخلاقی و ملی است که در تعالیم اسلامی هم ریشه دارد. به همین دلیل، انتظار اینست که عالمان دین و کسانی که مسئولیت هدایت و ارشاد مردم را برعهده دارند در انجام این وظیفه اخلاقی و ملی پیشقدم باشند و فرهنگ قدرشناسی و تشویق خدمتگزاران جامعه را ترویج کنند. در این مسیر، نباید حب و بغض های جناحی و گروهی و حزبی خودنمائی کنند و موجب سرباز زدن از انجام وظیفه اخلاقی شوند. وارونه جلوه دادن واقعیت های مربوط به تلاش های اعضاء گروه مذاکره کننده ایرانی و رئیس جمهور و دولت، که زحمات زیادی را برای احقاق حقوق هسته ای مردم ایران متحمل شده اند، فقط می تواند به نفع دشمنان ملت و کشور باشد. این توصیه اخلاقی هرگز به معنای مخالفت با انتقاد سازنده و منصفانه نیست. تمام افراد و گروه های سیاسی با هر سلیقه ای حق دارند از دولت، رئیس جمهور و گروه مذاکره کننده انتقاد کنند بشرط آنکه به الزامات انتقاد پای بند باشند و به وادی انتقام در نیافتند. جامعه ما به ویژه کسانی که در صحنه های هدایتگری، فعالیت های سیاسی و رسانه ای حضور دارند باید در صف اول نهضت فرهنگ سازی اخلاقی و قدرشناسی حضور داشته باشند و این فرهنگ را در جامعه گسترش دهند و پایدار سازند. کنار گذاشتن انگیزه های شخصی و گروهی در مسائل ملی و مقدم داشتن مصالح کشور و منافع ملت بر منافع جناحی و حزبی، از الزامات اجتماعی است که همه باید به آن پای بندی نشان دهند تا جامعه بتواند راه تعالی و تکامل را طی کند. رسالت:یک معادله ساده با بازیگران پیچیده «یک معادله ساده با بازیگران پیچیده»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم حنیف غفاری است که در آن می خوانید؛وزرای امور خارجه کشورهای 1+5 یک به یک راهی هتل کوبورگ وین می شوند تا در فاصله کمتر از 72 ساعت تا فرا رسیدن ضرب الاجل زمانی دوم تعیین شده پس از امضای توافقنامه ژنو با یکدیگر بر سر رسیدن به توافق نهایی رایزنی کنند. ترسیم مختصات نقطه ای که هم اکنون ایران و اعضای 1+5 در آن قرار دارند، با توجه به سه شاخصه مهم یعنی " قدر متیقن های موجود"،" احتمالات پیش رو " و " بستر زمانی مذاکرات" باید سنجیده شود. به عبارت بهتر، جهت ترسیم آنچه در مذاکرات می گذرد، هر سه مولفه مذکور باید به صورت همزمان و موازی در نظر گرفته شود. در این خصوص لازم است نکاتی مدنظر قرار گیرد: قدر متیقن های موجود در مذاکرات وین یکی "پیشرفت در کلیات" و دیگری "اختلافات باقیمانده"است. وجه اشتراک اظهارنظرهای صورت گرفته از سوی مقامات غربی و روسی، باقی مانده اختلافاتی است که بدون حل و فصل آنها اساسا امکان رسیدن به توافقی نهایی و قطعی وجود ندارد.در جریان مذاکرات وین 6،یعنی آخرین دور مذاکرات هسته ای قبل از پایان ضرب الاجل زمانی اول توافقنامه ژنو قرار بود رایزنی طرفین در خصوص حل و فصل اختلافات اساسی در حوزه " تعیین نیازهای اساسی" و متغیرهای وابسته به آن مانند میزان و نحوه و درصد غنی سازی و تعداد سانتریفیوژها به بن بست خورد. این اختلاف به حوزه "تحریمها و نحوه رفع آنها" نیز تسری پیدا کرد.پس از برگزاری مذاکرات وین 6، قرار بود در جریان مذاکرات نیویورک ( در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد) و مذاکرات وین 7 و مذاکرات مسقط نقاط اختلافی به صورتی جدی مورد بررسی قرار گرفته و در راستای حل و فصل آنها راهکاری کاربردی و حقوقی ارائه شود. با این حال در جریان رایزنی های فشرده صورت گرفته طی ماههای اخیر، پیشرفت لازم جهت رسیدن طرفین به توافق قطعی و نهایی صورت نگرفته است.تاکید طرفین بر اختلافات اساسی باقیمانده ،آن هم در فاصله کمتر از سه روز تا رسیدن ضرب الاجل سوم آذرماه، نشان از همین واقعیت ملموس دارد. پروسه رسیدن ایران و اعضای 1+5 به توافق نهایی و قطعی کاملا مشخص است. در این خصوص لازم است نخست بر سر همه حوزه های اختلافی میان طرفین " تفاهمی اولیه" صورت گیرد. سپس این " تفاهم اولیه" باید به " جمع بندی مشترک" تبدیل شود و در نهایت این جمع بندی مشترک به " توافقی حقوقی" ختم شود.هم اکنون در برخی حوزه های اختلافی صرفا نوعی " تفاهم اولیه " وجود دارد و این تفاهم اولیه به جمع بندی مشترک و توافق حقوقی ختم نشده است. در برخی حوزه های دیگر مانند نحوه رفع تحریمهای چندجانبه شورای امنیت حتی این تفاهم اولیه نیز تا این لحظه صورت نگرفته است. معادله چند مجهولی شکل گرفته نه معلول پیچیدگی ذاتی مذاکرات هسته ای و نه معلول عوامل فرا زمینی و ماوراءالطبیعی است! "پیچیده سازی مذاکرات هسته ای" فرآیندی است که غرب در سه حوزه " دیپلماسی رسمی"،" دیپلماسی عمومی" و " دیپلماسی پنهان" آن را هدایت می کند. تبدیل کردن معادله ای ساده و گویا به معادله ای چند مجهولی محصول وجود معمایی سخت نبوده و متاثر از بازی پیچیده بازیگران درگیر در صحنه مذاکرات است. بارها عنوان شده است که صورتبندی مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 به هیچ عنوان پیچیده نیست. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک طرف معادله خواستار دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای برای تامین نیازهای اساسی کشور است و در مقابل،اعضای 1+5 با نگاهی توسعه طلبانه و منفعت گرایانه در صدد جلوگیری از پیشرفت ایران در این حوزه هستند.ماهیت اختلافات موجود میان ایران و اعضای 1+5 از ابتدا نیز فنی و حقوقی نبوده است. مطالعات ادعایی و گمانه زنی های
رسانه ای تاکنون مبنای برخی گزارشهای مغرضانه آژانس بین المللی انرژی اتمی و اعضای 1+5 در تقابل با برنامه هسته ای صلح آمیز کشورمان را تشکیل داده است. پس از ترسیم وضعیت موجود و چینش قدر متیقنها، به مرحله بررسی احتمالات می رسیم. بدیهی است که در این خصوص باید فاکتور و مولفه "زمان" را نیز در نظر گرفت. 4 احتمال پیش رو طی روزهای آتی عبارت است از: " شکست قطعی مذاکرات"،" رسیدن به توافق قطعی و نهایی"،" رسیدن به توافق موقتی مشابه توافقنامه ژنو" و " توافق بر سر کلیات ". در این میان دو گزینه نخست یعنی شکست قطعی مذاکرات و رسیدن به توافق قطعی و نهایی هر دو منتفی به نظر می رسد.از یک سو اعضای 1+5 رهاسازی مذاکرات را با توجه به پیشرفتهای کلی صورت گرفته غیر موجه می دانند و از سوی دیگر، پیش شرطها و مولفه های لازم در خصوص تحقق توافق نهایی و قطعی که شامل جزئیات نیز باشد عملا امکانپذیر نیست. زیاده خواهی ایالات متحده آمریکا و ناتوانی واشنگتن و دیگر اعضای 1+5 در اتخاذ تصمیمی سیاسی و واقعی که متضمن رسیدن به توافق نهایی باشد اصلی ترین عامل قرار گرفتن در وضعیت معلق موجود است. در چنین شرایطی گزینه های سوم و چهارم یعنی " رسیدن به توافق موقتی مشابه توافقنامه ژنو" و " توافق بر سر کلیات " موضوعیت بیشتری پیدا کرده است. به عبارت بهتر، اصلی ترین تفاوت احتمالی مذاکرات وین 6 ( مذاکرات ما قبل فرا رسیدن ضرب الاجل زمانی اول) و مذاکرات کنونی ( مذاکرات ماقبل فرا رسیدن ضرب الاجل زمانی دوم )، در " علت تمدید" خواهد بود نه " اصل تمدید". بر این اساس " تمدید ناشی از توافق کلی یا موقت" جایگزین " تمدید ناشی از عدم توافق" خواهد شد. این جایگزینی از یک سو مفید و از سوی دیگر مضر است. جنبه مفید بودن این مسئله را می توان در فرصت یابی برای تمرکز بیشتر بر نقاط اختلافی و پرهیز از هیجان زدگی کاذب در مواجهه با طرف غربی ( به عنوان طرف زیاده خواه) دانست. اما جنبه منفی این موضوع فرسایش در مذاکرات هسته ای و ایجاد اصطکاکهای تازه خواهد بود.از سوی دیگر، عدم اتخاذ " تصمیم تعیین کننده " از سوی ایالات متحده آمریکا و درجا زدن نسبی واشنگتن و دیگر اعضای 1+5 در همان نقطه مذاکرات وین 6 گویای عدم آمادگی اعضای 1+5 برای پذیرش حقوق حقه و واقعی ملت ایران است. در چنین شرایطی ضریب عدم اطمینان ایران نسبت به اعضای 1+5 به صورت تصاعدی در حال افزایش است. یکی از اصلی ترین عوامل باقی ماندن اختلافات و کارشکنی اعضای 1+5 در مذاکرات هسته ای، تاثیرگذاری بازیگران مخرب منطقه ای و بین المللی در صحنه مذاکرات است. هشدار محرمانه اخیر مقامات آل سعود به دولت فرانسه در خصوص کاهش خرید تسلیحاتی ریاض از پاریس در صورت امضای توافق هسته ای با ایران و همچنین رایزنی های گسترده رژیم صهیونیستی با مقامات آمریکا و تروییکای اروپایی در خصوص عدم توافق هسته ای با ایران به همراه دهها مورد و مصداق دیگر نشان از ماهیت واقعی بازیگرانی است که در پشت میز مذاکرات و رو به روی دیپلماتهای ما نشسته اند. در این میان متاسفانه نقش منفعلانه دو کشور چین و روسیه و حتی در مواردی نقش بازدارنده مسکو در حل مسائل اختلافی اصلی مانند نحوه تامین نیازهای اساسی ایران و نحوه برداشتن تحریمهای شورای امنیت ( که این مسئله نیز نشات گرفته از محاسبات منفعت گرایانه روسیه و چین است) نیز در ایجاد و استمرار شرایط فعلی بی تاثیر نبوده است. بدیهی است که در چنین شرایطی گارد بسته جمهوری اسلامی ایران در برابر بازیگران مخرب مذاکرات هسته ای باید محکم تر شود. از سوی دیگر، اعضای 1+5 باید نسبت به این نکته آگاه باشند که بازی مخرب آنها در تقابل با حقوق حقه ملت ایران به صورتی جدی از سوی افکار عمومی رصد می شود. بی اعتمادی مطلق نسبت به آمریکا و متحدان اروپایی واشنگتن از یک سو و نگاه پرسشگرایانه جدی از کشورهای روسیه و چین باید در تیم مذاکره کننده هسته ای ما حرف اول و آخر را بزند. عدول از این مبنای رفتاری ،که برگرفته از آموزه های متعالی انقلاب اسلامی ما و فرمایشات امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری می باشد منجر به طغیان و زیاده خواهی بیشتر طرف مقابل خواهد شد. قدس:اسراییل در آستانه خودزنی دیگر «اسراییل در آستانه خودزنی دیگر»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم دکتر حسین تقوی است که در آن می خوانید؛برای درک تنشهایی که در روزهای اخیر در قدس شدت یافته باید به ریشه های مناقشه پرداخت و اینکه شهرک نشینهای اسراییلی با سیاستهای استعماری مدون شده تلاش کرده اند سرزمینهای فلسطینی را به تصاحب درآورند. این سیاست که از دیرباز وجود داشته، در هفته های اخیر نیز شدت پیدا کرده است و رژیم صهیونیستی نوعی سیاست تنبیه دسته جمعی را علیه فلسطینی ها در قدس به اجرا گذاشته و به دنبال یهودی سازی قدس است و در عین حال برای رسیدن به این هدف، از انواع شیوه های غیر انسانی استفاده می کند. شیوه های که از دهه 1960 در عرصه جهانی محو شده است، اما اسراییل بار دیگر به طور وحشیانه آن را احیا کرده است. به دارآویخته شدن یک راننده اتوبوس فلسطینی در چند روز گذشته در منطقه، تأیید کننده همین مسأله است. شهرک نشینهای اسراییلی تقریباً هر روز مردم، از جمله کودکان و نوجوانان فلسطینی، را با آزار و اذیتهای فراوانی رو برو می کنند و هرگاه فلسطینی ها به اقدامهای خشونت آمیز و تخریب خانه های خود واکنش نشان می دهند، بشدت سرکوب می شوند. پنهان نیست که اسراییل می خواهد سیاست یهودی سازی را هر چه گسترده تر به اجرا بگذارد، اما باید توجه داشت که برخی خانه ها و مناطقی که رژیم صهیونیستی از آن سخن می گوید و می خواهد آنها را تخریب کند، پیش از تشکیل این دولت غاصب در سال 1948 وجود داشته است. بنا بر این، ریشه مناقشه کاملاً روشن است. رژیم صهیونیستی همچنان قصد تصاحب سرزمینهای فلسطینی را دارد و قطعنامه های متعدد شورای امنیت سازمان ملل متحد با وجود آن که اعلام کرده، وجود رژیم صهیونیستی در این منطقه غیرقانونی است، اما مثل همیشه منشأ اثر نبوده است . در این شرایط رژیم صهیونیستی همه چیز را در کنترل خود دارد و با فلسطینی ها همانند شهروند درجه دوم برخورد می کند و همچنان بر تشکیل کشوری یهودی یکدست اصرار دارد و در راستای این تصمیم، به دنبال مصادره اراضی فلسطینی ها و از میان بردن مقدسات مذهبی ودینی و درنهایت نابودی آنهاست. امروزه افزایش تنشها درقدس اشغالی به جایی رسیده است که رژیم غاصب اسراییل برای اولین بار از سال 1967 اقدام به بستن در مسجد الاقصی کرده که این امر آتش خشم فلسطینی ها رابیش از پیش شعله ور کرده است و متأسفانه در این زمان اختلافات داخلی میان گروه های فلسطینی به هتاکی های رژیم صهیونیستی دامن زده است . به نظر می رسد رژیم صهیونیستی در اقدامهای اخیر خود در پی پاکسازی نژادی درقدس و جنوب کرانه باختری است و به همین دلیل، جامعه جهانی باید دست به اقدامی پیش دستانه در مجمع عمومی سازمان ملل بزند، زیرا این تجاوزکاری ها حتماً مقدمه ای برای دیگر اقدامهای این رژیم در سایر روستا ها، شهرکها و اردوگاه های کرانه باختری و قدس است. شایان ذکر اینکه رژیم صهیونیستی مدتهاست که در حال تلاش برای ایجاد واقعیتهای جدید مربوط به یهودی سازی مقدسات، مصادره زمینها و طرد فلسطینیان از شهر قدس و مسجد الاقصی است و در این مدت هرچند مخالفت مسلمانان به شکلهای مختلف وجود داشته است، اما حرکت اخیر مردم ویژگی هایی دارد که به آن ابعاد امنیتی خاصی بخشیده است و توانسته ضربات محکمی به نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی و بویژه شاباک وارد آورد. حتی در سطح سیاست داخلی نیز عملیات شهادت طلبانه قدس محاسبات سیاسی این رژیم غاصب را به هم ریخته ، زیرا در شرایطی که محور کشمکش داخلی بر موضوع بودجه و قانون طایفه یهودی متمرکز است، اکنون این درگیری ها بر سر تهدید ثبات کابینه جریان دارد و بار دیگر مسایل امنیتی در صدر مشکلات این رژیم قرار گرفته است. در این موقعیت بعید نیست که سران احزاب سیاسی با قربانی کردن شهرک نشینان یهودی، به دنبال این باشند که دستاوردهای هرچه بیشتری را برای خود محقق سازند و این سناریویی است که در تاریخ این رژیم غاصب پیشینه طولانی دارد. از سوی دیگر، نتانیاهو این فرصت را برای سرمایه گذاری در سطح سیاسی از دست نخواهد داد، به عبارت دیگر تلاش خواهد کرد، بیش از پیش موضوع حل و فصل با فلسطینی ها را مطابق با شروط خود مطرح کند به هر حال روند تحولات اکنون به سمتی پیش رفته است که شهرک نشینان یهودی احساس امنیت نمی کنند، از همین رو تعداد نیروهای پلیس رژیم صهیونیستی در شهرهای اشغالی افزایش یافته است. علاوه بر این، در همین روزها، گزینه حمل سلاح از سوی این رژیم به منظور حمایت از خود در برابر حملات احتمالی به بررسی گذاشته شده است و این نشان می دهد عامل امنیتی بار دیگر در صدر مسایل سیاسی و مطبوعاتی رژیم غاصب صهیونیستی قرار گرفته ؛ با این تفاوت که این بار فشار بر نتانیاهو و کابینه او افزایش یافته است، زیرا آنچه بحران پیش روی آنان را دو چندان می کند، این است که راستگراهای افراطی از این وضعیت برای تضعیف نتانیاهو و متهم کردن او به کوتاهی و کنار گذاشتن سیاست چکشی در مقابل فلسطینی ها استفاده می کنند. سیاست روز:پایان مذاکرات و وظیفه رسانه های کشور «پایان مذاکرات و وظیفه رسانه های کشور»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید؛اگر همچنان درصد توافق کردن و یا نکردن در گفت وگوهای هسته ای ایران و ۱+۵ را ۵۰ درصد بدانیم و فرض بگیریم که ۵۰ درصد به توافق نمی رسیم، بازنده و برنده این گفت و گوها کدام طرف خواهد بود؟ جمهوری اسلامی ایران برای این که به مدعیان غربی ثابت کند فرایند فعالیت های هسته ای اش صلح آمیز است، پای میز مذاکرات نشست. اگر غیر از این بود، کشورهای غربی و به ویژه آمریکا باید به فعالیت های ایران در زمینه های هسته ای شک می کردند. همین سیاست گفت وگوهای هسته ای ایران ثابت می کند که جمهوری اسلامی در پی تولید سلاح هسته ای نیست. ایران اسلامی ابزارهای بسیاری قدرتمندتری از سلاح هسته ای دارد. اما آمریکا و دیگر کشوهای غربی و در کنار آن آژانس بین المللی انرژی هسته ای با گزارش های دو پهلو و مغرضانه خود، بدون مدرک و سند ادعا می کنند ایران در پی ساخت سلاح هسته ای است. در دنیا کشورهایی دارای تسلیحات هسته ای هستند و هزینه های بسیار زیادی را هم برای ساخت و نگهداری از آن ها صرف می کنند. اما داشتن این تسلیحات هسته ای چه مزیتی برای مردم این کشورها داشته است؟! کشورهایی از جمله هندوستان، پاکستان، کره شمالی و حتی کشورهای اروپایی مانند انگلیس و خود آمریکا و روسیه و رژیم صهیونیستی که دارای سلاح و کلاهک هسته ای هستند، چه مزیتی دارند؟ جز این که امنیت دنیا را به خطر انداخته اند و هر از گاهی هم یکدیگر را تهدید می کنند و تهدید آنها به مفهوم نابودی زمین است. کشورهایی در جهان سوم هم هستند که سلاح هسته ای دارند مانند هند، پاکستان و کره شمالی، اما اوضاع اقتصادی مردم این کشورها چگونه است؟ آمریکا و دیگر کشورهای دارای سلاح هسته ای به خاطر صرف صدها میلیارد دلار در حوزه نظامی به ویژه سلاح هسته ای، علی رغم بحران های اقتصادی همچنان برای داشتن بمب اتم پافشاری می کنند و دست از تولید نسل جدید کلاهک های هسته ای بر نمی دارند. اما جمهوری اسلامی ایران در صدد است تا بتواند از ویژگی های صلح آمیز و مفید علم هسته ای بهره ببرد و از آن برای پیشرفت کشور در حوزه پزشکی یا کشاورزی و تولید انرژی استفاده کند. این دستاوردهای بزرگ هسته ای که اکنون وجود دارد، با تلاش و کوشش دانشمندان هسته ای کشورمان به دست آمده است، همه این پیشرفت ها در زمانی اتفاق افتاده که ایران در شدیدترین تحریم های غرب و آمریکا قرار داشته و همین موضوع آمریکا و غرب را خشمگین کرده است. انحصار طلبی غربی ها در واکنش هایی که به پیشرفت های هسته ای ایران نشان می دهند این موضوع را اثبات می کند، پرسشی که ذهن آنها را درگیر کرده این است که چگونه ممکن ایران بدون کمک از ما به این اندازه به پیشرفت های بزرگ هسته ای دست یافته است؟ در حالی که تحریم های گسترده ای علیه ایران وضع شده است. غربی ها و آمریکا از این بابت خشمگین هستند که ایران خود به چنین پیشرفت هایی نائل آمده و اکنون در این زمینه به غرب وابستگی ندارد و ما (غربی ها) نمی توانیم در این زمینه بر روی ایران سلطه و غلبه داشته باشیم. به همین خاطر هدف آنها تنها این است که فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران برچیده شود و اگر قرار است ادامه داشته باشد باید زیر نظر و بر اساس خواسته آنها ادامه یابد. ایجاد محدودیت و وابسته کردن فعالیت های هسته ای کشورمان مهمترین هدفی است که آمریکا و غرب دنبال می کنند. اکنون که به پایان زمان مقرر گفت وگوهای هسته ای نزدیک می شویم، اگر به توافق عادلانه و منصفانه دست یابیم، پیروزی از آن ما است و اگر هم توافقی حاصل نشد، باز هم پیروز این نبرد ایران است. پشت سر این گفت وگوهای هسته ای هیچ اتفاق ناگواری برای ایران نخواهد افتاد. در صورت به توافق نرسیدن همه فعالیت های هسته ای ایران در مدت زمان کوتاهی به حالت عادی و پیش از توافق اولیه باز می گردد علاوه بر این که ثابت می شود با همه همکاری ها و شفافیت و انعطاف پذیری که ایران از خود نشان داد، غرب و آمریکا باعث و مقصر اصلی به نتیجه نرسیدن گفت وگوهای هسته ای خواهند بود و اگر هم توافقی به دست آید، جمهوری اسلامی ایران بر اساس آن توافق به فعالیت های صلح آمیز هسته ای خود ادامه می دهد و تحریم های ناعادلانه غرب علیه ایران برچیده خواهد شد و باز هم ثابت می شود که همه ادعاهای آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران پوچ و بی اساس بوده است. اما باز هم باید گفت و تأکید کرد که آمریکا در صدد آن است تا اگر توافقی انجام نشود، ایران را مقصر بداند. رفتارها، گفتارها و تحلیل های رسانه ها و مقامات کشورهای غربی ۱+۵ نشان می دهد که آنها در سر چه می پرورانند. حتی دست دادن های جان کری با محمد جواد ظریف مقابل دوربین های عکاسان و فیلمبرداران شبکه های گوناگون غربی و خارجی همین را اثبات می کند. هنگامی که کری دست خود را به سوی ظریف دراز می کند، این مفهوم را در افکار عمومی جهان القاء می کند که آمریکا دست دوستی، دست همکاری و دست توافق هسته ای را به سوی ایران دراز کرده است و اگر توافقی نشود، یعنی ایران به این دست پاسخ نداده است. اکنون در همه حوزه ها به ویژه در حوزه رسانه ها مطبوعات، رادیو و تلویزیون و همچنین تحلیلگران باید آماده باش کامل باشد، تا هجمه های رسانه ای غرب علیه ایران در هر دو صورت را خنثی کنند.شبکه های برون مرزی کشورمان از اهمیت ویژه ای برخوردارند تا بتوانند آن هجمه گسترده را چه توافق بشود و چه توافق نشود، پاسخ دهند تا افکار عمومی جهان در دست رسانه های غربی منحرف نشود. وطن امروز:رابطه بنزین وارداتی با آلودگی هوا «رابطه بنزین وارداتی با آلودگی هوا»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم سیروس محمودیان است که در آن می خوانید؛ 1- به طور معمول، آلودگی های زیست محیطی در کلانشهرها تحت تاثیرعوامل متنوع طبیعی و مصنوعی از قبیل موقعیت جغرافیایی، استعداد محیطی برای پدیده وارونگی هوا، خشکی آب و هوا، گسترش بیابان ها، توفان و گرد و غبار منطقه ای، آتش سوزی های جنگلی، تصاعدات شیمیایی و فیزیکی معادن و منابع زمینی و زیرزمینی، وسایل نقلیه موتوری، صنایع و نیروگاه ها، سیستم های سرمایشی و گرمایشی اداری و خانگی و تجاری، زباله سوزی ها، افزایش خودروها و مصرف سوخت های فسیلی و ترافیک های درون شهری و ده ها مورد مشابه شکل گرفته و استمرار می یابد. بدیهی است حتی کارشناس تازه کار غیرحرفه ای نیز نمی تواند با گذر از بقیه عوامل موثر، آلودگی هوا را در یک مولفه مثلا بنزین تولید داخل کشور محدود کند. 2- در یک سال گذشته سازمان حفاظت محیط زیست در اقدامی غیرمعمول، کوشش دامنه داری به عمل آورده تا منشأ آلودگی هوای تهران و کلانشهر ها را در بنزین تولید داخل خلاصه کند. وجود مغایرت در نگاه های فردی مدیریت ارشد این سازمان با منافع ملی و تاکید کارشناسانه(!) بر وجود یک رابطه مستقیم موثر میان آلودگی هوا و بنزین تولید داخل علاوه بر آنکه عملا موجب ناتمام ماندن یک اقدام انقلابی در زمینه تلاش برای قطع وابستگی ایران اسلامی در عرصه تامین انرژی مصرفی به بیگانگان در ش





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن