تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833804897
آیتالله محمدعلی گرامی: عنصر زمان و مکان تأثیری در بحث اجتهاد ندارد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آیتالله محمدعلی گرامی:
عنصر زمان و مکان تأثیری در بحث اجتهاد ندارد
استاد حوزه علمیه قم درباره بحث اجتهاد گفت: واقعیتش این است که صرف زمان و مکان در این موضوع اثر ندارد، مسأله شرایط است. بشر در کره مریخ باشد، یا در کره زمین، اگر همین شرایط را داشته باشد فرقی ندارد. مهم این است که شرایط چه باشد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از نشریه گفتمان الگو، آیتالله محمدعلی گرامی، اگر چه در میان توده مردم، به چیرگی در استخاره مشهور است، اما سالها حضور در درس آیات عظام بروجردی، امام خمینی و اراکی، وی را به استاد زبردست دروس خارج فقه حوزه علمیه قم نیز بدل کرده است. وی که چند سالی است در زمره مراجع شیعه نیز قرار گرفته، در دستهبندی فقها، در زمره اساتید سنتی و پیرو مکتب قم جای میگیرد، لذا نقدهای اساسیای به جریان نواندیشی دینی دارد. آیتالله 76 ساله حوزه علمیه قم، به صراحت تمام، خط بطلانی بر یکی از پیش فرضهای اساسی جریان نواندیشی دینی میکشد: «عنصر زمان و مکان، تأثیری در بحث اجتهاد ندارد»، جملهای که ارادت ویژه وی به اساتید سنتی خود همچون آیتالله اراکی را رمزگشایی میکند. *آیا اساساً فقه چنین ظرفیت و رسالتی را دارد که بتواند نظریهای جامع و کلنگر در امر توسعه بدهد، یا اینکه فقه تنها عهدهدار بیان خط قرمزها و احکام شرعی است؟ اسلام میگوید که دین جهانی است، هم از نظر مکانی، هم از نظر زمانی و هم از نظر مردم؛ یعنی برای مردم در همه مکانها و همه زمانها است. اگر بناست اینطوری باشد، پس باید چیزی باشد که کلیت اینها را دربر بگیرد، ولو جزئیتها نباشد. تمام اینها را جزئی نمیشود بیان کرد. در عین حال این مثنوی، هفتاد من کاغذ، هفتصد من کاغذ هم به جایی نمیرسد. خواه ناخواه میشود به منزله قانون اساسی. قانون اساسی اسلام همانی است که در قرآن و روایات نبوی و اینها بیان شده است و البته بعداً هم در کلمات اهل بیت. ما برای توسعه به مفاهیم کلی که در اسلام مراجعه کنیم، میبینیم فقط خط قرمزها نیست؛ یعنی تأکیدی که مثلاً در مورد توسعه اقتصادی شده فقط در یکی دوتا روایت نیست. مثلاً وقتی امام صادق بعضی از صحابه را بازخواست میکند، میگوید چرا این ساعت روز هنوز اینجایی؟ چرا دنبال کار نرفتی؟ بعد طرف میخواهد یک عذری بیاورد حضرت قبول نمیکند. میفرماید: «اغد الی عزک» [الکافی، طبع دارالاسلامیة 5/149]، این عزت تو است، صبح زود برو دنبال این عزتت. امثال این تعبیرات نشان از تأکید بر این معنا دارد، نه اینکه فقط خط قرمزها را نشان بدهد. منتها عرض کردم در حد کلیت است. بهصورت جزئی جزئی نمیشود. ما چیزهایی که در اقتصاد داریم، اگر بخواهیم جزئی جزئی مقایسه بکنیم، همه آنها را جمع بکنیم به اندازه دو سه واحد درسهای دانشگاهی در اقتصاد نمیشود. اما یک کلیتی وجود دارد که همه آنها را دربرمیگیرد و به این صورت میشود گفت که حرف برای زدن دارد و فقط بیان خط قرمزها نیست. امکان بیان جزئیات امور اصلاً برای دین جهانی وجود ندارد. * پس در واقع شما معتقد هستید که اسلام به عنوان یک دین، یک نظریه کامل و جامع نسبت به امر توسعه دارد؟ یک نظریه که بتواند منطبق بر همه زمانها و مکانها باشد. مثلاً اهمیت کشاورزی را نشان میدهد. چرا این اهمیت را نشان میدهد؟ برای اینکه میخواهد نشان بدهد که جامعه در این قسمت دیگر جلو برود. جامعه بخواهد خود را نشان بدهد، خواه ناخواه در مرحله اول باید نیازهای ضروری مردم را بتواند تأمین بکند و محتاج به اجانب و جاهای دیگر نباشد. این قدم اول است. در این قدم اول باید یک خطهایی را نشان بدهد که از چه مسیری مردم عبور بکنند. یک کسی میگوید تولیدات صنعتی، یک کسی میگوید کشاورزی. یک کسی میگوید نه کشاورزی، آن خطی که نیازهای طبیعیاش کمتر است و از این قبیل. این خطوط کلی را اسلام بیان کرده و همه هم معتقدند و در روایات و منابع روایی ما هم زیاد هست. اما جزئیات قابل ذکر نیست. جزئیاتی که میگویم، منظور جزئیاتی که مثلاً در دانشکدههای اقتصاد بحث میشود. ما بهطور کلی مثلاً بحث میکنیم که قیمت کالا بر چه اساسی باشد، قیمت کار بر چه اساسی باشد. فکر میکنم اولین کتاب اقتصادی که 50 سال پیش از من منتشر شد، «مالکیت خصوصی در اسلام» باشد که تاکنون هم بارها چاپ شده است. آنجا برای اولینبار من این بحث را مطرح کردم؛ ده نظریه آوردم و ده احتمال برای پاسخ به اینکه قیمت کار و کالا بر چه اساسی باشد. بعد ما از یک کلمه حضرت امیر در نهجالبلاغه یعنی «اسعار لاتُجحَف (لا تَجحَف) بالفریقین» ـ هر دو ظاهراً نقل شده ـ استفاده کردیم که باید هم نیاز تولیدکننده، هم فایدهاش برای مصرفکننده، هم زحماتی که او کشیده و از این قبیل را در نظر بگیرد. چندین چیز داریم که اینها همهاش در این میگنجد. خلاصه در اسلام تعابیری کلی وجود دارد تا قابل تطبیق بر همه زمانها و مکانها باشد. در عین حال خطی روشن و نشاندهنده به پیروان خودش است برای اینکه از این مسیر بروید. این با صرف بیان کردن خط قرمزها متفاوت است. فرض بفرمایید که الان در جامعه ما در خانهها هرگز حیوانات نگهداشته نمیشود. اخیراً مرغ و خروسها هم در خانهها ایجاد مزاحمت میکنند. گاهی میروند شکایت میکنند که مثلاً اینها نباشد. حالا به اینکه در این خانهها سگ نگه میدارند مشکلی ندارد، کار نداریم. در روایات ما تأکید میشود که در هر خانهای حتماً اینها باشند. تأکید شده که هیچ خانهای نیست که در آن خانه گوسفند باشد، جز اینکه در آن خانه برکت داده میشود. حالا مرة او مرتین، در هر شبانهروزی دو بار برکت در آنجا نازل میشود. این نشاندهنده این است که اگر این کارها واقعاً عملی بشود، چقدر مشکلات دولتها کم میشود. حالا بهداشت را باید رعایت کرد. دیگر حالا زمانها فرق میکند، به حسب مسأله بهداشتی و چیزهایی که پیش میآید. ولی این متفاوت از بیان فقط خط قرمزهاست. این نشاندهنده این است که گفته شده از این مسیر بروید تا به توسعه برسید. * فقه را در معرض تأمل در باب توسعه قرار دادن و تلاش در جهت نظریه فقهی که در جهان مدرن با اصول توسعه سازگار باشد، آیا فقه را در معرض عرفی شدن قرار نمیدهد؟ یک بحث موضوعی در فقه و یک بحث حکم در آن داریم. موضوعات را از عرف میگیریم. احکام را از عرف نمیگیریم. موضوعات را هم که از عرف میگیریم، برای این است که وقتی پیغمبر و اهل بیت یک مرتبه بیان کردند در حدی گفتند که مخاطبانشان بفهمند. بنابراین کلمهای که گفتند به عنوان موضوع احکام، کلمهای است که منظورشان همان متفاهم عرفی بوده است؛ وگرنه «کان علیه البیان»، باید توضیح بدهد که منظور من غیر مطلب شماست. اینکه مطلبی را برای عمل میگوید، برای این است که مخاطب بفهمد و عمل بکند. فهم مخاطب، فهم عرفی از این موضوع است. اما وقتی موضوع معلوم شد، حکم دیگر عرفیت دارد، هیچ دخالتی ندارد. حکم فقط دستور شرع است و طبق آن باید عملی بشود. این را بعضیها به ما انتقاد هم کردند، گفتند که این چه است که شما مدام دم از عرف میزنید؟ عرف چهکاره است؟ یک وقتی ما میخواهیم بگوییم که دلیل حکم ما عرف است، و حکم را از عرف میگیریم، عرف را قاضی قرار در قوانین میدهیم؛ اما اینطور نیست. ما میگوییم اهل بیت، پیغمبر و حتی خود قرآن با یک تفاوتی البته، وقتی مطلبی را میگویند، آیا میگویند که مخاطبینشان بفهمند یا نه؟ اگر یک چند کلمهای همینطور هوایی گفتند، بدون اینکه در فکر فرد مخاطب باشند، این ارزشی ندارد. پس میخواهند مخاطب بفهمد. مخاطب از این کلمه موضوعی، آن معنای متعارف را میفهمد. اگر منظور غیر از این بود، باید بیان میکردند. موضوعات را از عرف میگیریم، مگر آنجا که شارع خودش یک اصطلاح خاصی داشته باشد. اما در احکام بعد از فهم موضوع، دیگر عرف دخالت ندارد. * بعضیها اعتقاد دارند که امروزه لازم است ما از فقیهان نواندیش تقلید کنیم. نظر شما چیست؟ این نواندیشی را باید معنا کرد که یعنی چه. یک معنای نواندیشی، معنای به حق و درستی است. به معنای اینکه موضوعی را که الان پیش میآید، همه جوانبش را بسنجیم، یک طرفه قضاوت نکنیم و حرفهای روز را هم بشنویم. ممکن است حرفی باشد که در کادر مسائل شرعی هم خوب بگنجد. خلاصه فکر ما بسط داشته باشد، قبض نداشته باشد. اما گاهی نواندیشی، سه تا حرف تازه زدن میشود. ولو اینکه با مسائل شریعت هیچ سازگاری ندارد. نمونههایی را برایتان بگویم. مثلاً یک بحث سر این است که منشأ عدّه در زنها چه است؟ بعضیها تصور میکنند منشأ آن فقط این است که اختلاط نسب نشود. به تعبیر روایات اختلاط میاه نشود. در بعضی روایات هم العدة من الماء وجو دارد. ولی ما میدانیم که این روایات را باید روی هم بسنجیم. به عبارت دیگر ما متشابهات روایات را ارجاع به محکمات میدهیم. گاهی ممکن است بعضی روایات صحیحالسند هم باشند، ولی عمل نمیکنیم، اعتنایی نمیکنیم. با ادله دیگر جمع میکنیم. ما میدانیم که همه مسأله عده اختلاط انساب و قضیه میاه، نطفه و اینها نیست. به شهادت اینکه اگر چنانچه نزدیکی با آمیزش انجام بشود ولی نه از جلو به اصطلاح، باز عده دارد. اگر آمیزش انجام بشود، به معنای به اصطلاح دخول، ولی اصلاً یقینی انزال نشده باشد، باز هم عده دارد. اگر چنانچه عقد موقت باشد، عدهاش با عقد دائم فرق میکند. پس میفهمیم مسأله ماء نیست. حالا گاهی از اوقات ما دیدیم کسی که فقط از یک جهت نگاه میکند، یک دفعه مینویسد و مقاله میدهد و منتشر میکند که بله به نظر ما، حتی دخترهای جوان 16 ساله هم اگر رحم خودشان را دربیاورند اشکال ندارد و در یک روز هم با چندین نفر باشند. این نظریه چاپ شده است. من آن را دیدم. ایشان فکر میکنند نواندیشی به همین معناست. این در حقیقت قبض نظریه است؛ یعنی یک جهت دیدن و از جهات دیگر غافل شدن. ما از این قبیل زیاد داریم که باید در نظر گرفته شوند؛ در مسأله اطعمه و اشربه در صید و ذباحه. من نظرم بر این بود که خرگوشهایی که سم دارند، نه چنگال، قاعدتاً باید حلال باشند. حالا ممکن است ایراد گرفته بشود، ایراد هم به ما گرفتند که خرگوش خرگوش است، چه سمدار، چه چنگالدار. از این بُعدش انتقاد شده که این نواندیشی بیخود و بیجایی هست. آنجا ما همه ادله را روی هم ریختیم، بعضی روایات گفتهاند خرگوش مطلقاً حلال است و برخی گفتهاند مطلقاً حرام. آن روایاتی که میگوید خرگوش حرام است، به این استناد کرده که خرگوش جهاتی دارد، یکیاش این است که درنده و سبوع است. سبوع در روایات توضیح داده شده است و معمولاً قبول دارند که یکی از علائم درندگی چنگال است. شکارچیها به ما گفتند که دو نوع خرگوش داریم: چنگالدار و سمدار. این نشان میدهد که پس اگر ملاک حرمت، سَبُعیت است، آن میشود. حالا بگذریم از اینکه بعضی روایات هم بهطور کلی میگویند که حلال است. بر اساس این روایات، آنکه میگوید حرام است، منظورش کراهت است. نواندیشی به معنای جامعیت همه اطراف و همه جهات، بسیار بسیار خوب است. اما نواندیشی به صرف حرف تازه زدن و برخلاف مبانی به هیچوجه به درد نمیخورد. اینکه بعضی آقایان نواندیش بودهاند، ولی تدریجاً نظرشان عوض شده است؛ به این دلیل است که نواندیشی اینها در نحوه کاربردی اجتماعی نبوده است. مثلاً مرحوم حاج شیخ عبدالکریم زمانی گفته بود که فقه خوب است که انشعاب پیدا بکند، شعبه شعبه بشود. نظرشان بر این اساس بوده که اگر میزان اعلمیت است، پس فقیهی که در یک باب کار کرده، اولی است به کسی که در همه ابواب میخواهد کار کند. خواه ناخواه کسی که در همه ابواب میخواهد کار بکند، به همه خوب نمیرسد. پس بهتر است که قسمت قسمت بشود. هر قسمتی را به یک نفر بدهیم که رویش خوب کار بکند. اما این معنا از دو جهت غفلت شده است. نقل درستی است که ایشان این حرف را زده، ولی تا آخر عمر معلوم نیست همین حرف را تکرار کرده باشد. دو جهت نیز در آن اشتباه است. یکی اینکه ما در تقلید غیر از جنبه عقلایی از ادلهمان هم استفاده میکنیم. در روایات آمده است آن کسی که احکام ما را بلد باشد، از او تقلید بکنید. احکام یک باب را یاد گرفتن که احکامنا نمیشود. نکته دیگر اینکه فقه به هم مربوط است. گاهی اوقات دلیل یک مسألهای در کتاب دیگری، در یک باب دیگری پیدا میشود. من یک نمونه برایتان عرض بکنم. در مورد ارتباط آمیزشی مرد با زن در حال عادت ماهانه همه گفتند که حرام است. کفارهاش را، حالا آن هم واجب است یا مستحب است، به هر حال در کتابهایمان آمده است. به نظر ما گویا نظر ما این شده که کفارهاش وجوب نداشته باشد. بر مرد حرام است، اما آیا بر زن هم حرام است؟ در روایاتی که در احکام عادت است، تا آنجایی که بررسی کردیم، چیزی نیست. در مورد مرد هست، راجع به زن ندارد. حالا اگر مرد کسی باشد که اعتنایی به این حکم شرعی ندارد، پس باید بگوییم بر زن هم حلال است، مشکلی نیست. اما در ابواب دیات، روایتی هست که آن روایت به خوبی میفهماند که ازدواج، این ارتباط آمیزشی بر زن هم حرام است. گاهی اوقات چیزهایی در فقه مطرح است، مسأله اینجا مطرح است، از دلیلهایی در ابواب دیگر استفاده میکنیم. و حتی در ابواب عبادیات، مثلاً در نماز جماعت گاهی از اوقات دیدیم، مسائلی مطرح شده، در غسل میت یک دلیلی برایش پیدا کردیم. یک مسأله من برایتان عرض بکنم. اگر در حال نماز جماعت امام جماعت مُرد، وسط نماز، چهکار کنند؟ در ابواب غسل میت هست که فوراً جنازه را کنار میگذارند، یک نفر دیگر جلو میایستد، بقیه نماز را ادامه میدهند. در ابواب غسل میت. حالا در ابواب دیگر هم هست، ولی بالاخره این روایت هم آنجا هست، ما از آن استفاده میکنیم. مثلاً از جمله یک حکم دیگر در همین مسأله وجود دارد و آن اینکه افراد بروند غسل مس میت کنند. یک روایت میگوید نه فقط دستشان را بشویند که حالا خودش بحث دارد که در اینجا منظور چه هست. منظورم این است که گاهی از اوقات یک مسألهای یک جا عنوان میشود، دلیلش در ابواب دیگر هست. فقیه باید جامع باشد. اینکه یک کتاب خوب بخواند، بعد از او تقلید کنیم، نه. بله یک مسأله دیگری هست، و آن اینکه به شورا بگذاریم، شورای فقاهت. شورای فقاهت را خیلیها گفتند، هم در حکومت گفتند، هم در فقاهت و اعلمیت گفتند. بعضی بزرگان، از علمایی هم که فوت کردند زمانی همین جا آمدند به من گفتند که شما یک کتابی را بنویسید راجع به اینکه حکومت باید شورایی باشد. هم در مورد حکومت و هم فقاهت میگفتند که شورایی باشد. اما باید همه چیز را در نظر گرفت. اما فقاهت بخواهد شورایی باشد، معنایش این است که حتی یک مسأله هم به این زودی حل نشود؛ یعنی مردم همینطور معطل بمانند و نتوانند جوابی بگیرند. عملاً وقتی اینطور شد، خسته میشوند، ول میکنند میروند. ما به اندازه ظرفیت مردم، باید آنها را معطلشان بکنیم. بیشتر نمیشود. این بیش از ضرر انحصارگری در فکر است و به یک نفر منحصر شدن است. در حکومت و حاکمیت هم درست است، شورا بودن خوب است، مشورت خوب است. شکی در این نیست، ولی بالاخره یک نفر باید در رأس باشد، در رأس این شورا باشد؛ یعنی دیگر شما نمونهای بالاتر از اتحاد جماهیر شوروی ندارید. در این قرنهای اخیر، اتحاد جماهیر شوروی که به سبک حزبی هم جلو آمدند، افراد را هم از مدتها پیش با دوربین دقیق حزب زیر نظر گرفتند، اما بالاخره یک نفر باید ادارهکننده آن جلسه باشد، نمیشود همه مدیر جلسه باشند، امکان ندارد. لذا چه اتفاقی افتاد؟ اول شورا، بعد هیأترئیسه، بعد دوباره صدر هیأت رئیسه، که صدر تا زمان گورباچف هم عمل میشد، و همین طور از این قبیل. شورا به عنوان مقدمه خوب است، نه به عنوان نتیجهگیری. بالاخره در همان شورای فقاهت وقتی در مسألهای هم بحث بشود، اولاً به این زودی به نتیجه جامع نمیرسد. برای اینکه این قدر حرف در مبانی مختلفه داریم که به این زودی نمیشود به اتحاد نظرها رسید و از طرفی بالاخره باید یک نفر در رأس، این نظرات را جمع بکند و بگوید این را باید اعلام بکنیم. بالاخره صدر هیأت رئیسه میخواهد. به هرحال شورا شدن به آن معنا، حرف تازهتر از آن انشعاب و شعبه شعبه کردن است. ولی در عین حال به نظر ما نه، به درد مردم نمیخورد. مردم خوب است در امر تقلید راحت باشند. مسأله مهمی هم نیست. این چیزی هم که خیلی سروصدا میکنند که عید فطر و عید قربان خوب است یک جهت باشد و همه اینطوری باشند، مسألهای نیست. مثل نماز است، یک جایی افقش نیم ساعت زودتر است، یک جا افقش نیم ساعت دیرتر. حالا یک جا افقش امروز است، حالا یک جا افقش فرداست، این مشکلی نیست. عرض بکنم که آقایان گفتند که در روایات دارد جعلته للمسلمین عیدا، پس یک روز است. بله اما یک روزِ عنوانی، نه یک روز مصداقی؛ یعنی عنوان عید فطر برای همه عید است، اما مصداق عید فطر یک جا امروز است، یک جا فرداست، این مشکلی ایجاد نمیکند. برای مردم حل است، مثل اختلاف افق در شبانهروز در مسأله آفتاب. بعضی از آقایان جزوه نوشتند، برای ما هم فرستادند که لااقل یک مملکت را بیاییم روز واحد قرار بدهیم. این چه حرفی است؟ مملکت از نظر سیاسی یک مملکت است، از نظر جغرافیایی که یک منطقه نیست. آن طرف کشور میخورد افقش به عراق، این طرف کشور میخورد به پاکستان و افغانستان. این معنا ندارد. بعضی از افکار نواندیشی فقط همین قبض نظریه است؛ یعنی انبساط ندارد، بسط ندارد که همه اطراف قضیه را ببیند. این قبض است نه بسط، و این به نفع شریعت نیست. *با توجه به اینکه بحث نواندیشی دینی را هم مطرح کردید، بایستهها و تفاوتهای روشنفکری دینی و روشنفکری دینی چه است؟ اصلاً شما قائل به این هستید که بین روشنفکری و نواندیشی تفاوتی وجود دارد؟ نواندیشی همه جا روشنفکری نیست. ممکن است حرف، حرف تازهای باشد، ولی وقتی بررسی میکنیم اتفاقاً تاریکبینی است نه روشنبینی؛ یعنی همین که الان عرض کردم قبض است نه بسط. حرف حرف تازهای است، ولی حرف بیاساسی است. فرض کنید که حالا اگر ما یک روایت پیدا کردیم که در ماه رمضان آنهایی که به دود، به مخدرات، سیگار و تریاک و... معتادند، اینها را استفاده بکنند یا مثلاً حالا اگر پیدا کردیم افرادی که بیماری عطش دارند، یک قدری آب بخورند، نمیشود فوراً این را نتیجه گرفت. باید ادله جمع کرد، روی هم سنجید که منظور چه بوده، آیا منظور این است که روزهاش درست است یا منظور این است که جایز است فقط بخورد؟ اینها باید بررسی شود. آیا اینکه میگوید دود اشکال ندارد، منظورتان این است که میخواهید این را بگویید با بخار فرق دارد و میخواهید بگویید حکم غبار با بخار و با دود فرق دارد؟ در آن مسأله این طور است، یا اینکه در همه جهات؟ برای اینکه یک مسأله هم این است که احتمال دارد مصداق شرب باشد. عرب الان به دود میگوید شرب، اگر شک بکنیم که هزار سال پیش هم به این کلمه شرب میگفتند یا شرب نمیگفتند، نمیگوییم استصحاب قهقرایی، ولی اصل عقلایی است که میگویم به آن هم شرب گفته میشده است. گاهی میگویند که آن موقع سیگار نبوده است. سیگار نبوده ولی دود اسفند که بوده است. این همه ادله که میگوید از اسفند استفاده بشود و فلان. خیلی از نواندیشیها، روشنبینی نیست، قبض نظریه است و همهجانگری نیست. آن نواندیشی مورد تأیید است که در آن همه جهات سنجیده بشود. سنجش همه جا ممکن است نواندیش نباشد، به اصطلاح روز روشنبینی هم به اصطلاح روز نباشد. ولی حقیقت روشنبینی در آن است. روشنبینی همه جهات را دیدن است، تاریکبینی نیست. دیدن همه اطراف یعنی هم از نظر ادله، هم از نظر موضوعات به همه جهات عنایت داشته باشیم. حالا میخواهیم به اصطلاح روز نواندیشی بگوییم، یا روشنبینی بگوییم یا هیچ کدام بگوییم. بسیاری از نواندیشیها روشنبینی نیست، بلکه تاریکبینی است و حالت قبض است. *چرا نواندیشان حوزوی هیچگاه به جایگاه مرجعیت اعلا نمیرسند و مرجعیت معمولاً از آن مجتهدینی است که سنتگرایی آنها بر نواندیشی آنها غلبه دارد؟ آقای خمینی به نظر شما نواندیشی نداشت؟ الحمدلله از همه هم که جلو افتاد. پس این حرف درستی نیست. مهم این است که شخص حرفی که میزند، اول اینکه خود به آن اعتقاد داشته باشد. دوم اینکه واقعش قبض نباشد، بسط باشد. همه جا را بگوید. بهتر از نواندیشی و روشنبینی همه جانگر بودن است. همه اطراف را بسنجد. غور در ادله فقهی زیاد داشته باشد. همان که عرض کردم جامعیت داشته باشد. دائماً با کلمات اهل بیت مأنوس باشد. اینطور نباشد، فقط درسی که میخواهیم بگوییم شب مطالعه کنیم، همین درس را بیاییم بگوییم. ممارست داشته باشیم. ممارست در فقه لازم است. همان که عرض کردم. من کان من الفقهاء حافظاً لدینه، گویا این یک تعبیر، در آن مقوله عمر بن حنظله است. آنجا میفرماید: «مَنْ کَانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا» [الکافی، طبع درالاسلامیة، 1/67] یعنی همه جهات را. همه احکام میشود همه جهات. برای اینکه احکام به همدیگر وابستهاند و هرکدام به یک جهتی نظر دارد. خلاصه، من این گونه میخواهم بگویم، نه نواندیش باشیم به معنای روز، نه روشنفکر باشیم به معنای روز، ولی به معنای واقعی روشنفکر باشیم؛ یعنی همه جهات را ببینیم تا همه جهات روشن باشد، یک نقطه را نبینیم همان یک نقطه تاریک است. و همان منشاء تاریکی دید میشود و بعد ضلالت میآید دیگر. *آسیبهای نواندیشی دینی چه است؟ اگر بخواهیم نواندیشی دینی را آسیبشناسی بکنیم، آسیبهای نواندیشی دینی چه است که اکثر حوزویها از گرایش به نواندیشی دینی واهمه دارند؟ این است که هر نواندیشی صحیح نیست. عرض کردم نواندیشی اگر بخواهد با دید بسته باشد، به هیچ درد نمیخورد. یک جهت را ببیند، یک جهت را نبیند. مثال زدم برایتان همان مسأله عده، اگر کسی یک روایت را ببیند، العدة من الماء، بعد فوراً مقاله بدهد که بله اگر دختران جوان 15، 16ساله همه روزه با چندین نفر باشد، اشکال ندارد، بعد هم میگوید نواندیش است. به اینکه نمیگوییم نواندیش، نواندیشی به درد میخورد که همه اطرافنگر باشد، همه چیز را ببیند، این روشنبینی است و هراس است برای اینکه احاطه به همه جهت خیلی دشوار است. اگر کسی هراس دارد برای این جهت است که احاطه به همه اطراف خیلی مشکل است. امام جواد سلام الله علیه یادمان داده است. آن فقیه درباری بنی العباس به حضرت گفت که اگر کسی در احرام حج صید بکند، چه طوری است؟ یک سؤال است. اما فقه همهجا نگر چه میشود؟ حضرت چقدر برایش شقوق درست کرد. در حل بوده یا در حرم؟ شب بوده یا روز؟ شکار چه طور شکاری بوده؟ عمد بوده یا غیر مد؟ انواع اینها، چقدر حدود درست کرد. این میشود همه جانگر. همهجانگر یعنی چه؟ یعنی روشنفکر؛ یعنی هیچ نقطه تاریکی ندارد. اما به اصطلاح روز، هر حرف تازهای به یک جهت باشد، به درد هم نخورد به آن روشنفکر و نواندیش گفته میشود. این درست نیست. اگر همه جانگری و همه اطراف نگری، معنای نواندیشی و روشنفکری باشد، بسیار خوب است. منتها افراد واهمه دارند از این نظر که اعتقاد یقینی و جزمی به اینکه حرف من همه اطرافنگر است، خیلی مشکل است. سخت است که از یک جهت غفلت نکرده باشد. در مسأله مدیریت هم همین طوری هست. ببینید صحبت این هست که زمانی در مسجد اعظم فاتحهای بود، آقایی را دیدم منبر رفته، به مراجع تکلیف میکرد که شما از رهبری بخواهید که بودجه بفرستند مدرسه زیاد درست کنید. طلبههای جوان برای شب، جا برای خواب ندارند. خب این حرف خوبی هم هست، به حسب ظاهر برای اینکه اینها باید جا داشته باشند. برای اینکه بیچاره ها آمدهاند در قم چه کار بکنند. اما یک جهت دیگر را حساب کنید، همیشه که معلوم نیست، شرایط رهبری همین طوری باشد. چه خبر داریم آقا امام زمان کی میآید. ممکن است دههزار سال دیگر هم نیاید. باید یک شرایطی باشد، معلوم نیست چه کسانی متصدی میشوند برای همیشه. انشاءالله که همیشه متصدیهایمان در آینده تا ظهور امام زمان کسانی باشند که از هر نظر مورد اعتماد باشند. اما باید همهجانبه باشیم که این باعث نشود که حوزه از استقلال بیفتد، باید همه جهات در نظر گرفته بشود. اگر هم بناست یک همچنین بودجهای داده بشود بودجه ناشناس در اختیار مراجع گذاشته بشود. مراجع برای حفظ حوزه به این شکل کار بکنند. از مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی نقل است که وقتی به ایشان گفته بودند نظم، ایشان فرموده بود نظم ما در بینظمی است. حرف درستی است. شما حساب بکنید الان مدارس طلبگی، مدارسی است که منظم است، خوب هم هست، اما یک جهت از دست رفت. سابقاً یک طلبهای که خوش استعداد بود، سریع میتوانست جلو برود، اما الان به زحمت است. خیلی ترتیب کار اداری دارد. دوم اینکه، طلبه در آن موقع انتخاب استاد با خودش بود، درسها را میرفت میدید و آن استادی که خوب بود انتخاب میکرد. الان همه جا این طور نیست، بعضی مدارس تاحدودی، ولی نه همه جا اینطوری نیست. هر کسی را که دفتر نصب میکند، نه هر که را که طلبه درسش را میپسندد. بعد هر طلبهای برای خودش مدرس میشد. الان تعداد مدرس محدود است. مدرس چه کسی است؟ آن کسی که دفتر فلان مدرسه برای تدریس دعوتش کند. قبلاً چه بود؟ همه مدرس بودند؟ این طلبه پیش این میرفت، میرفت فیضیه یک نفر نشسته، همین طوری میرفت پیشش، میگفت آقا درس میگی؟ میگوید بله. همه مدرس میشدند. این یک آثاری دارد. نسان باید همه جانگر باشد. هم در مدیریت، هم در فهم مسائل فقهی. بعد یک نکته مهم دیگر این هست که وقتی بعضی تشکیلات کلاسیک شد، فقط جنبههای علمی در کار میآید. انسانیت انسان، بهخصوص در مسیر روحانیت و مرجعیت باید ادارهکننده دو بعد انسان باشد، بُعد ادراک و بعد تمایل احساسات. در انسان این دو بعد فعال است، هم بعد ادراکات، و هم بعد تمایل احساسات. تمایل احساسات منظور تمایل احساسات الهی، منظور قلب و دل. مرجع غیر از آن معنای فهم و درک مسائل علمی و ادراکات باید آن جنبههای دل و قلب را هم بتواند تسخیر بکند. یکی از علمای گذشته که فوت کردهاند، اعتقاد داشتند که مرجع باید غیر از علم و اینها کرامت هم داشته باشد. حالا ما نمیخواهیم بهطور کل بگوییم، ولی یک چنین چیزی باید باشد. این در نظام سابق بهتر جا میافتاد. از اول جوانی طلبه در آن سوق داده میشد، نه فقط به طرف نمره. حالا تشکیلات مدرسهای شد، همه حواسش این است که یک نمره بیشتر بیاورد. آن موقع مسأله این نبود. این را همه تقریباً میدانند که بههرحال شرایط آن موقع یک شرایط دیگری بود. یک وقتی مسأله فقط فضل و تقوا بود، یک وقتی مسأله میشود هر کسی بهتر بتواند شعار بدهد. هر کسی بیشتر بتواند فریاد بزند. اینها تفاوتهایی دارد. مجموعه مسائل را باید در نظر بگیریم، اگر بخواهیم با لغت روز صحبت بکنیم نه آن نواندیشی و نه روشنفکری، بلکه همهجانگر بودن، دیدن همه اطراف، این را باید حساب بکنیم و روی آن کار کنیم. واقعیتش این است که صرف زمان و مکان اثر ندارد. مسأله شرایط است. مکانهای متعدد شاید شرایطشان مثل هم باشد یا زمانهای متعدد، شرایطشان مثل هم باشد. اگر گاهی از اوقات میگویم عنصر زمان و مکان، یعنی شرایطی که در اینجا هست فرق میکند. و الّا اگر شرایط مثل هم هست، هیچ فرقی نکرده، صرف زمان و مکان اثری در این جهت ندارد. بههرحال آنچه که ما عرض میکنیم همهجانگر یعنی توسعه دید در فهم احکام. توسعه دید در فهم احکام به معنای همین همهجانگر بودن. همه اطراف را ببیند و کلمه حقیقیه را هم بخواهم معنا بکنم روشنفکری یعنی همین. فکر هیچ نقطه تاریکی برایش نباشد؛ یعنی همه اطراف مسأله برایش روشن باشد. گاهی اوقات یک جهت مسأله را شخص میبیند، از جهات دیگرش غافل است. این روشنفکری نیست. روشنفکری، فکر روشن یعنی همه اطراف باید روشن باشد. * بعضیها این بحث را مطرح میکنند که در واقع یکی از موانع رشد در حوزهها سنتگرایان و بازاریانی است که تأمینکننده منابع مالی حوزه هستند، برخی معتقدند که نواندیشان دینی وقتی به آن مقام مرجعیت میرسند به خاطر فشار همین قشر سنتی، سنتی میشوند. مثل کسانی مانند آیتالله میلانی، مرحوم آقای بروجردی، مرحوم امام(ره)، یا مرحوم شیخ عبدالکریم، مثال میزنند که بعد از رسیدن به مرجعیت و ناکامی در فعالیتهای اصلاحی که شروع کرده بودند عملاً سنتگرا شدند و دلیل این سنتگرایی در واقع فشار آن بازاریانی است. ببینید، یک وقتی منظور مدیریت است، این ممکن است. یک مدیریتهایی هست که مثلاً الان اگر مرجع تقلید بخواهد برای پشتوانه مالی حوزه چند تا کارخانه تأسیس بکند، از نظر عقلی این مشکلی نیست. ولی در بازار گفته بشود فلانی کارخانهدار است، اگر در مدیریتها یک چنین چیزهایی پیش بیاید، ممکن است ضربهای هم بزند. حالا من نمیخواهم بگویم این باز هست، ولی این ممکن است. وقتی خوب بررسی بکنیم معلوم نیست آن نواندیشی به اصطلاح در مدیریت خوب باشد. برای اینکه شما امروز این پول را زدید به این کارخانه، معلوم نیست در آینده این کارخانه چه خواهد شد. الا ماشاءالله کارخانههایی که چنان ورشکست شدند که بدهکار هم شدند. سود هم نکردند. چه بسا بعدها به دست ورثه افتاد، چه بسا بعدها یک جورهای دیگری شد که سوءاستفاده شد. این همه خرابکاری در ادارات را ما نمیتوانیم اصلاحش کنیم، از زیرمیزی و رومیزی و الا ماشاءالله چیزهای دیگر. حالا بخواهیم وجوه شرعی را هم در این مسیر بیندازیم وامصیبتا. حالا مثلاً ممکن است شرایطی باشد که این خوب باشد، ولی مراعات بازار شده باشد. اما آیا میشود بگوییم که در احکام هم مراعات بازار را کردهاند؟ مثلاً فرض بکنید که ریشتراشی را حرام بدانند، اما ببینند چون همه ریششان را میتراشند، بگویند حلال است. یا یک وقتی حلال بدانند، بگویند چون مردم عادت کردند به ریش داشتن، بگویند نه حرام است. اینطوری که نیست. یک وقتی مرحوم آقا سیدمحمدرضا سعیدی، به مرحوم امام(ره) ـ آن موقع امام در نجف بودند ـ نامه نوشته بود که، من میدانم که شما تراشیدن ریش را حلال میدانید، منتها به مراعات مقدسین و اینها، فتوا درست نمیدهید. آقای خمینی خیلی ناراحت شده بود و نامه تندی نوشته بود که این چه حرفی است شما میزنید، مگر ممکن است حکم خدا را بهخاطر یکی دیگر عوض بکنند؟ من قبل از اینها موقعی که امام(ره) از زندان آزاد شده بود، منزل نشسته بودند، آقای سعیدی هم پهلوی ایشان بود، یا روبهرویشان نشسته بود. بعد افراد از استانهای مختلف میآمدند دست امام را میبوسیدند، بعضیها حلقه طلا دستشان بود، در مورد این موضوع خود امام هم میزد رو دستشان که این را در بیاورید. آنها هم همانجا در میآوردند. بعضیها بودند ریششان را تراشیده بودند، آقای سعیدی به آقا گفت، آقا ریششان هم بگویید، امام(ره) اعتنا نکرد. وقتی دوباره سعیدی تکرار کرد، ایشان گفت که حکمی که قطعی نیست برای چه نهی از منکر کنیم، شاید از کسی تقلید میکند که آن را حلال بداند. چون مع الحق است. چون نوعاً هم آقایان گفتند که به احتیاط واجب. حالا بعضی فتوا میدهند، از باب بعضی روایات معتبر ـ حالا به عقیده ما معتبر ـ بعضیها هم نه، فقط از باب احتیاط میگویند. اینکه حکمی را بهخاطر بازاریها عوض بکنند، فکر نکنم هیچ فقیهی اینطوری باشد. در شیعه فکر نکنم، در سنیها هم ممکن است. بله در سنیها شنیدم که اصلاً در کتابها آمده است. در کتابهای وابسته به خودشان که فلان سال عید را، قضات یک روز جلو انداختند که بخورد به جمعه. چرا که تقارب عیدین که میشود، در یک روز اینها جایزه میگیرند از حکومت، یا عید اکبر، یوم اکبر را هم، یوم اکبر حج را هم اینطوری معنا میکنند. ما یوم اکبر حج را اینطوری نمیگوییم، اینها اینطوری معنا میکنند. در شیعه من یک مورد هم سراغ ندارم. اگر شما مورد سراغ دارید بفرمایید. یک موردی که یک فقیهی نظرش یک چیز دیگری باشد، بهخاطر بازاریها بیاید نظرش را عوض بکند. ممکن است یک جایی نگفته باشد مثلاً، بگذارد در وقت خودش بگوید. الان فرصتش مثلاً نیست. این ممکن است پیش بیاید، ولی خلافگویی، ما حتی یک مورد هم در کل دوره فقه از اول غیبت صغری تاکنون سراغ نداریم. اگر شما سراغ داشتید بفرمایید. * آیا با همین روش سنتی اجتهاد که مبتنی بر اجرای اصول عملیه در مسائل مستحدثه است، میشود به یک ارائه الگوی کشورداری و اداره جامعه رسید، یا اینکه برای اداره جامعه و ارائه الگو باید روشهای اجتهاد را عوض کرد و به عناصری مثل عرف، سیره عقلا و حکم عقل بیش از گذشته اعتنا کرد؟ اولاً که الان در فقه ما از عقل، عقلا و از سیره و همه اینها استفاده میشود. در همهچیز. در مسائل مستحدثه هم همین است، الا ماشاءالله استفاده میشود. در تمام مسائل فقهی اصلاً اینطوری هست. من یک مثلی برایتان بزنم، بد نیست. علامه حلی در مسأله اینکه شخص وسط نماز، اگر حادثهای برایش پیش آمد دیگر نمیتواند به جای این پیشنماز بشود. آیا اختیاراً هم میشود که مثلاً کسی حالا اختیاری از اقتدای به این دست بردارد؟ ایشان به دلیل عقلی تمسک میکند. در مسأله اینکه زمان ما لم یجب درست است یا درست نیست. باز علامه حلی به دلیل عقلی تمسک میکند. از این قبیل مسائل ما زیاد داریم. مسائل عقلی، عقلایی، سیره، عمل به عرف عقلا، عرف متشرعه، به اینها تمسک میشود. چه مسائل مستحدثه، چه مسائلی که از قدیم بوده است. همه جا، اصلاً وقتی میگوییم همهجانگر؛ یعنی هر چه را که میتواند برای حکم شرعی منبع بشود. یکی از اینها روش عقلایی است. با روش عقلا بماهم عقلا، میخواهد متشرعه باشد چه نباشد، در معرض امام(ره) بوده و امام(ره) هیچی نگفته است آن را تصویب کرده است؛ یعنی قبول کرده است. یا سیره متشرعه، متدینین همه اینطوری کار میکردند، امام میدیده و هیچ نگفته است؛ یعنی قبول کرده. سنیها به ما نسبت میدهند که شیعهها قرآنشان با قرآن ما فرق دارد. همیشه گفتند در بعضی از کتابهایشان قبلاً هم این بحث را مطرح کردهاند. الحمدلله این قرانی که الان میروند مکه و در همان مسجدالحرام هم گاهی قرآن میخوانند، خیلی چیزها را نقش بر آب کرد و واقعاً در این جهت خدمت بزرگی شده. چنین حرفهایی مثلاً بوده. اینطور نیست که به یک جهت باشد. همه اینها در تمام مسائل دیده میشود، در همه اطراف مسأله دیده میشود. * پس در واقع این سبک سنتی اجتهاد را شما اعتقاد دارید که در مسائل مستحدثه هم پاسخگوست؟ بله، اصلاً همان هم جوابگو است. منتها مسائلی که ما میگوییم گاهی از اوقات فقه یک قدری دوره افول دارد، کارها زیاد است، تنوع کارها زیاد است، حضرات به تحقیق کم میرسند. ممکن است بعضیها اینطوری باشند، ولی همان-طوری که عرض کردم باید همهجانگر باشد. به همهی اینها تمسک میشود و مثالهایی که برایتان عرض کردم تمسک میکنند به دلیل عقلی. یک کس دیگری همین دلیل عقلی را رد میکند، میگوید این عقل شما اشتباه کرده. از عرف میگیریم، از چیزهای دیگر میگیریم. سیرهی عقلا که میگویند، یعنی بما هم عقلا. نه بماهم اتباع آمریکا، یا اتباع فلان کشور، عقلا که شدند، 500 سال قبل هم عقلا بودند، 1000 سال قبل هم عقلا بودند. سیره همگانی عقلا، نه یک منطقه خاص، نه یک مورد خاص، به آن میگویند. این یک مطلب است. مطلب دوم اینکه ما احکام شرعی را که از همهجا استفاده کردیم، آنجایی که به حکم شرعی به هر جهتی رسیدیم از آن دست برنمیداریم الّا در ضرورت. اگر چنانچه واقعاً دنیا مقابل ما ایستاد، ما نتوانستیم حکممان را اجرا کنیم، نتوانستیم، مثل خیلی مسائلی که انسان وقتی نتوانست اجرا کند، اجرا نمیکند. توجه میکنید. یک مسأله قدرت بر اجرا تابع عجز و قدرت ماست. یک مسأله فهم حکم است. با مبانی خودش است که عقلا و سیره یکی از اینها هستند. ولی منظور از عقلا نه یک جمع خاص عقلا، عقلا یعنی همه، یعنی فطرت همه بشر، به این میگوییم عقلا بماهم عقلا. یک وقت روش متدینین و متشرعه است که به آن میگوییم سیره متشرعه. یک وقتی میگویم عقلا بماهم عقلا، یعنی فطرت بشر بماهم بشر، نه آنهایی که در اروپا و آمریکا زندگی میکنند. آنها که اصلاً اینقدر تناقض در کارهایشان هست، اینجا را متهم میکنند به اینکه معتادها را یا قاچاقچیها را اعدام کردند، یا چه کردند، از آن طرف دادشان بلند است از قاچاق و اتهام میزنند که اینها جلوی قاچاق را نمیگیرند و از اینگونه مسائل. مادامی که به اصطلاح عداوت، دشمنی و جنگ سرد با آنها در جریان هست، نمیشود حرفشان را ملاک هیچ چیزی قرار داد. چنانکه بسیاری از مشکلات ما هم در همین مسأله جنگ سرد است، و الّا اگر ما این جنگ سرد را با آنها نداشته باشیم، شاید هم مشکل فلسطین یک جور دیگری حل بشود. هم مسأله داعش، طالبان و امثال اینها، مسألهای برایمان نباشند. وقتی ترجیح داده میشود که جنگ سرد را با آنها داشته باشیم، چون یک عقیده این است که تمام اینها عامل آنهایند. پس ما جنگ سرد را با آنها باید داشته باشیم. حتی گاهی عقیدهشان این است که کمونیسم هم زاییده آنها بود. مارکس از کجا آمد، لنین از کجا آمد و خلاصه اینطوری صحبت میشود. اجمالاً حرف اینها خیلی نمیتواند مبنای مطلب باشد. وقتی ما عقلا میگوییم عقلا بماهم عقلا یعنی فطرت بشر بماهم بشر. * نقش عنصر زمان و مکان در اجتهاد که برخی از فقها همچون مرحوم امام(ره) بر روی آن تأکید خیلی زیادی داشتند تا چه میزان است، به عنوان مثال آیا میشود با توجه به شرایط روز جامعه احکام قرآن در رابطه با حقوق زنان، مثل حکم ارث و دیه و تعدد زوجات را تغییر داد؟ زمان و مکان بماهما زمان و مکان هیچ اثری ندارد. بشر در کره مریخ باشد، یا در کره زمین، اگر همین شرایط را داشته باشد فرقی ندارد. مهم این است که شرایط چه باشد. در یک خیابان، در یک کوچه، چه در عبادات، چه در معاملات، چه در جزا و سیاست گاهی شرایط همه مثل هم است ولو در دو تا کشور. گاهی شرایط با همدیگر فرق دارد، ولو در یک کوچه، میزان این است که شرایط چهطوری هست. شرایط یکی است، یا مختلف است؟ صرف زمان و مکان هیچ اثری نمیتواند داشته باشد. منظور ایشان هم حتماً از عنصر زمان و مکان همین اختلاف شرایط بوده است. و الّا اگر شرایط هیچ فرقی نکرده مثل هم هستند، صرف زمان و مکان اثری ندارد. ما هم اگر انتقادی داشته باشیم، انتقاد به این تعبیر است، و الّا واقعش که منظور شرایط است همان حرف درستی هم هست. مسلماً مؤثر است، برای اینکه شرایط ممکن است فرق بکند. در عبادات شما ملاحظه بکنید یک کسی ایستاده نماز باید بخواند، یک کسی نشسته، یک کسی به پهلو، یک کسی خوابیده، پاهایش به قبله هست، اینها همه فرق میکند. یک کسی در دریا دارد غرق میشود. یک تکبیر فقط باید بگوید. یک کسی در حال جنگ است، نماز خوف فرق دارد با نماز. این در عبادات. در معاملات، در سیاست، در همه جاها. اگر به زور شراب در حلقش کردند، اینکه حدی ندارد. اگر از ترس شراب خورد که نکشندش، خودش خورده با اختیار ولی به خاطر اینکه او را نکشند، باز حکمی ندارد و مانند این. بههرحال شرایط فرق بکند روی همه چیز اثر میگذارد. اما زمان و مکان بماهم زمان و مکان هیچ اثری ندارد. انتهای پیام/
93/08/28 - 11:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
صفحات پیشنهادی
گرامیداشت آیتالله شاهآبادی برگزار میشود
گرامیداشت آیتالله شاهآبادی برگزار میشودگرامیداشت آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی استاد اخلاق حضرت امام ره در مسجد سراج الملک تهران برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس این نشست از سلسله نشستهای ستارگان محراب است که به بزرگداشت مقام آیت الله شاه آبادی اختصاص یافته است و بهتقدير نماينده آيتالله سيستاني از اقدامات سازمان حج
۲۴ آبان ۱۳۹۳ ۱۰ ۲۱ق ظ تقدير نماينده آيتالله سيستاني از اقدامات سازمان حج نماينده حضرت آيت الله سيستاني در كربلاي معلي در ديدار رييس سازمان حج و زيارت كشورمان ضمن تقدير از اقدامات صورت گرفته از سوي سازمان حج و زيارت گفت تلاش شما را ارج مينهيم و همه اين اقدامات ظرف چند سال گذرئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی: نام آیتالله تسخیری در مجامع بینالمللی «مفتاح درهای بسته» است
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نام آیتالله تسخیری در مجامع بینالمللی مفتاح درهای بسته استرئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت یکی از دوستان مرحوم شهیدی به ایشان میگفت که ما از شما سوءاستفاده میکنیم و نام شما را میبریم و کارمان راه میافتد بنده نیز باید بگویم که هپای درس اخلاق آیتالله قرهی آیتالله سیبویه میگفت امام زمان(عج) خون گریه میکنند
پای درس اخلاق آیتالله قرهیآیتالله سیبویه میگفت امام زمان عج خون گریه میکنندآیتالله سیبویه میگفت من قائل به این هستم که امام زمان عج از اوّل خون گریه میکنند نه این که وقتی اشکشان تمام شود خون گریه کنند به گزارش خبرگزاری فارس دویست و نود و چهارمین جلسه درس اخلاق آیتا«بودهای بیمکان، باشنده بیزمان»
شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۸ ۳۲ گالری اعتماد میزبان نقاشیهای مهنوش نادری با موضوع بودهای بیمکان باشندهی بیزمان خواهد بود به گزارش ایسنا مهنوش نادری دربارهی این نمایشگاه گفت در این نمایشگاه 15 اثر نقاشی در ابعاد مختلف بهنمایش درمیآید آنچه در این آثار پیش روی شماست تلاشزمان و مکان قرعهکشی عمره دانشگاهیان اعلام شد/ 18 آبان قرعهکشی دانشگاهیان تهرانی
زمان و مکان قرعهکشی عمره دانشگاهیان اعلام شد 18 آبان قرعهکشی دانشگاهیان تهرانیزمان و مکان قرعه کشی عمره دانشگاهیان سراسر کشور اعلام شد و بر همین اساس یکشنبه 18 آبان با حضور حجت الاسلام محمدیان حجتالاسلام قاضیعسگر و حجتالاسلام فقیهی این مراسم برای دانشگاهیان تهرانی برگزار مرئیس سازمان بسیج دانشجویی کشور: کمبود امکانات، بهانهای برای کمکاری در عرصه جنگنرم نشود
چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸ ۴۴ رئیس سازمان بسیج دانشجویی کشور گفت کمبود امکانات و تجهیزات نباید بهانه کمکاری در عرصه جنگنرم باشد چرا که باید با جدیت در این عرصه وارد شویم به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه زنجان محمدودود حیدری در جمع خبرنگاران اظهار کرزمان و مکان قرعه کشی عمره دانشگاهیان کشور
چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۰ ۲۵ مهلت ثبت نام عمره دانشگاهیان فردا پنجشنبه در حالی پایان میپذیرد که مراسم قرعه کشی روز یکشنبه برگزار میشود به گزارش سرویس دانشگاهی ایسنا حجت الاسلام والمسلمین سید محمدرضا فقیهی رئیس ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان در این باره گفت متقاضیان عمره دانشگزمان و مکان آخرین تمرین و کنفرانس خبری ایران - کرهجنوبی مشخص شد
زمان و مکان آخرین تمرین و کنفرانس خبری ایران - کرهجنوبی مشخص شدزمان کنفرانس مطبوعاتی سرمربیان تیمهای ملی ایران و کره جنوبی اعلام شد به گزارش خبرگزاری فارس و به نقل از سایت رسمی فدراسیون برنامه تمرینی نشست هماهنگی و کنفرانس های خبری سرمربیان تیم های ملی ایران و کره جنوبی اعلاهمزمان با سفر وزیر نفت ایران به عشقآباد مطرح شد امکان مشارکت شرکتهای ایرانی در طرحهای کلان ترکمنستان
همزمان با سفر وزیر نفت ایران به عشقآباد مطرح شدامکان مشارکت شرکتهای ایرانی در طرحهای کلان ترکمنستانوزارت امور خارجه ترکمنستان نتایج سفر چندساعته وزیر نفت ایران به عشقآباد را مثبت و سازنده توصیف و اعلام کرد اجرای طرحهای کلان و فعالسازی حضور شرکتهای ایرانی در بازار ترکمنتغيير زمان و مکان نهمين دور مذاکرات ايران و 1+5
تغيير زمان و مکان نهمين دور مذاکرات ايران و 1 5 سيدعباس عراقچي صبح روز يکشنبه اعلام کرد مذاکرات ايران و 1 5 به سرپرستي محمد جواد ظريف و کاترين اشتون 20 آبان در مسقط پايتخت عمان و پس از مذاکرات سهجانبه وزيران خارجه ايران و آمريکا با حضور کاترين اشتون برگزار ميشود یک عضو ارشد تيرئیس سازمان هواپیمایی: امکان خرید و ورود هواپیما توسط اشخاص حقیقی و حقوقی فراهم شد/ دعوت برای سرمایهگذاری
رئیس سازمان هواپیمایی امکان خرید و ورود هواپیما توسط اشخاص حقیقی و حقوقی فراهم شد دعوت برای سرمایهگذاریمعاون وزیر راه و شهرسازی گفت سازمان هواپیمایی به تازگی امکان ورود هواپیما به کشور و تملک آن توسط هر شخص حقیقی و حقوقی داخلی یا خارجی بدون نیاز به داشتن مجوز شرکت هواپیمایی راهمزمان با پنجمین سالگرد ارتحال کتاب «عرفان هنری انسان» آیتالله نجومی منتشر شد
همزمان با پنجمین سالگرد ارتحالکتاب عرفان هنری انسان آیتالله نجومی منتشر شدکتاب عرفان هنری انسان مجموعه سخنرانی مرحوم آیتالله سید مرتضی نجومی همزمان با پنجمین سالگرد ارتحال این عالم فرزانه و هنرمند برجسته جهان اسلام از سوی انتشارات سروش منتشر و روانه بازار نشر شد به گزارش خبرگزسازمان دانش آموزی با کمترین امکانات سه سال رتبه برتر کشور شد
مدیر سازمان دانش اموزی مازندران در دیدار شجاعی سازمان دانش آموزی با کمترین امکانات سه سال رتبه برتر کشور شد خبرگزاری پانا مدیر سازمان دانش آموزی مازندران از کسب رتبه های برتر کشوری طی سه سال اخیر با دست خالی و کمترین امکانات خبرداد ۱۳۹۳ شنبه ۱۷ آبان ساعت 11 35 به گزارش خبرگصدا و سیما در پیشگیری از وقوع جرم با قوه قضاییه همکاری کند/شیعیان در همه زمانها و مکانها پیام عاشورا را تطبی
آیتالله آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی صدا و سیما در پیشگیری از وقوع جرم با قوه قضاییه همکاری کند شیعیان در همه زمانها و مکانها پیام عاشورا را تطبیق میکنند رئیس دستگاه قضا با اشاره به اقامه باشکوه عزای حسینی ع در ایران و همه کشورهایی که شیعیان در آن زندگی میکنهمزمان با دهه ایمنی راهها آیین گرامیداشت قربانیان ایمنی راهها در اردبیل برگزار شد
همزمان با دهه ایمنی راههاآیین گرامیداشت قربانیان ایمنی راهها در اردبیل برگزار شدهمزمان با دهه ایمنی راهها مراسم بزرگداشت قربانیان ایمنی راهها در استان اردبیل برگزار شد و از این خانوادهها دلجویی شد به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل در این مراسم که عصر امروز با حضور جمعی از مامروز در گرامیداشت یومالله 13 آبان شعله خشم مردم شرقتهران پرچم شیاطین زمان را به آتش کشید
امروز در گرامیداشت یومالله 13 آبانشعله خشم مردم شرقتهران پرچم شیاطین زمان را به آتش کشیدشعلههای آتش پرچمهای شیطان زمان به مردم شرق تهران که امروز با وجود سرمای شدید هوا در گرامیداشت یومالله 13 آبان تجمعهای حسینی برپا کرده بودند گرما بخشید به گزارش خبرگزاری از شرق استان ت-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها