واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: رهایی از چوبهدار با جلب ر ضایت اولیای دم
کد خبر: ۴۴۹۹۶۱
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۷ - 17 November 2014
مردی که همسرش را در دفتر یک وکیل کشته و در یک قدمی چوبه دار قرار گرفته بود، با جلب رضایت اولیای دم به زندگی برگشت.
به گزارش فرهیختگان، عصر سوم مرداد سال 88 دختری با کلانتری 129 جامی تهران تماس گرفت و با صدای لرزان از وقوع جنایت خانوادگی در یک دفتر وکالت خبر داد. این دختر گفت: «من منشی یک خانم وکیل در خیابان نجاتاللهی هستم. چند دقیقه پیش مردی به نام «محمد» همسر 22 سالهاش «بهاره» را مقابل چشمان من و پدرزنش با ضربههای چاقو کشت. محمد میخواست با پاشیدن تینر، دفتر وکالت را هم به آتش بکشد که همسایگان سر رسیدند و مانع شدند.» با اعلام این حادثه، پلیس بلافاصله به دفتر وکالت رفت و مرد را بازداشت کرد.
در این بین منشی دفتر وکالت درباره جزئیات ماجرا گفت: «ساعت پنج عصر بود که زن و شوهر جوان وارد دفتر شدند و سراغ خانم وکیل را گرفتند. رفتارشان کاملا عادی بود و از آنها خواستم منتظر بمانند. دقایقی بعد پدر بهاره وارد دفتر شد و با دامادش صحبت میکرد که ناگهان کار به درگیری کشید. محمد هم تینری که در بطری بود روی پیرمرد پاشید و با چاقو به او حمله کرد. در همان گیرودار بهاره به طرفداری از پدرش فریاد کشید که شوهرش به او حمله کرد. زن جوان از ترس به اتاق خانم وکیل پناه برد، اما محمد با چاقو به جان او افتاد.»
به دنبال اظهارات این منشی، محمد به قتل اعتراف کرد. این مرد گفت: «چهار سال پیش به واسطه یکی از دوستان خواهرم با بهاره آشنا شدم و خیلی زود ازدواج کردیم. ما صاحب یک پسر شده بودیم که اختلافهایمان شدت گرفت. همسرم به من، پسرم، خانه و زندگیاش توجهی نداشت و بیشتر وقت خود را با دوستانش میگذراند. بارها به او تذکر دادم، اما توجهی نکرد. من که از رفتارهای زنم کلافه شده بودم به همراه پسر کوچکم به شهر باکوی جمهوری آذربایجان رفتم. در آنجا مشغول کار شدم و با یک زن باکویی ازدواج کردم. در این مدت خانواده بهاره مدام پیغام میفرستاد که تکلیف زندگی دخترشان را روشن کنم. به همین خاطر به تهران برگشتم و این بار با بهاره به باکو رفتیم، اما بهاره همچنان سر ناسازگاری داشت. زنم با هماهنگی سفارت ایران به تهران برگشت و راضی به جدایی شد. من هم یک هفته پس از او به تهران آمدم و قرار شد از هم جدا شویم. آن روز به همراه همسرم به دفتر وکیل رفته بودیم تا جدا شویم که پدرش اعصابم را به هم ریخت و درگیر شدیم. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم، چاقو کشیدم.»
این مرد در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. این رای در شعبه ششم دیوان عالی کشور مهر تایید خورده و محمد در یک قدمی چوبه دار قرار گرفته بود که اولیای دم اعلام کردند به خاطر نوهشان از خونخواهی گذشت میکنند. آنها گفتند نمیخواهیم نوهمان را از داشتن پدر هم محروم کنیم، به همین خاطر گذشت میکنیم. به این ترتیب محمد به زندگی برگشت و از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه 74 به ریاست قاضی عبداللهی و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، محمد پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: «زنم مرا دوست نداشت. او زمانی که پسرم تازه به دنیا آمده بود، ما را رها کرد و ما به همین خاطر به باکو رفتیم. مدتی بعد به خاطر فرزندم راضی شدم یک بار دیگر با بهاره زیر یک سقف زندگی کنم، اما او نمیخواست با من زندگی کند، به همین خاطر بهانهگیری میکرد.»
وی ادامه داد: «در دفتر وکالت وقتی با چاقو به پدر زنم حمله کردم، بهاره به سمت پنجره رفت تا خودش را به پایین پرت کند، اما مانع شدم و ضربههای زیادی به او زدم. من حالا شرمنده خانواده همسرم هستم. در این مدت به اندازه کافی تنبیه شدهام و از هیات قضایی تقاضا دارم تا در مجازاتم تخفیف قائل شود.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. محمد طبق ماده 612 قانون مجازات به سه تا 10 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]