واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
اگر خودت بیمار بودی؟
اگر خودت بیمار بودی و درد در کنجی از بدنت لانه کرده بود، اگر بیماری از پایت انداخته بود و توانت برای زنده ماندن به انتها رسیده بود، آنوقت که جز دستی مهربان و قلبی که برایت بتپد، دلت چیزی نمیخواست، اگر در این لحظات حساس عمر که فرصت برای زندگی کردن و لذت بردن تقریبا تمام شده، کسی که با تو یک عمر پیمان وفاداری بسته، تو را میگذاشت و میرفت، آنوقت مرگ را ترجیح میدادی یا زندگی را؟
جام جم سرا: چه کسی است که زندگی را ترجیح دهد به بهای از دست رفتن محبتی که وجود داشته و حالا دیگر نیست، آن هم در یکی از سختترین تجربههای زندگی؛ در بیماری و در همسایگی با مرگ؟ هیچکس تنها ماندن در این شرایط را انتخاب نمیکند، اما بیمارانی هستند که این تنهایی به آنها تحمیل میشود، مثل گروهی از بیماران دیالیزی که دیروز معاون انجمن حمایت از آنها گفت که شریک زندگیشان طلاق میگیرد و میرود پی زندگیاش. آنها میروند چون دیگر طاقت ماندن ندارند. یک بیمار کلیوی درد دارد، بیتاب است، باید هفتهای سه بار دیالیز شود و هر بار نزدیک به 300 هزار تومان هزینه کند که اغلب نمیتوانند. پس همسر باید او را به دندان بکشد، او را برای دیالیز ببرد و بیاورد، پول خرجش کند، به خاطرش بیخوابی بکشد و همپای او رنج ببرد، حتی بیشتر از او تا اینکه ذرهذره آب شود. بعضیها، اما جانشان را از این زندگی برمیدارند و میبرند، میروند جایی که یک بیمار مدام ناله نکند و خدمات نخواهد. از منظر حساب و کتابهای مادی شاید حق با کسی است که شریکش را میگذارد و میرود، ولی از منظر اخلاق، او که عزیزی بیمار را رها میکند، برنده نیست. زندگی زناشویی یعنی ماندن کنار هم و تن دادن به هر پیشامد غیرمترقبه، یعنی مالیدن پیه بیماری و نداری و هر حادثه دیگری به تن، یعنی رسیدن به ته خط و نبریدن. وقتی خطبه عقد جاری میشود و عروس با ناز و داماد با شوق، بله میگوید، این بله یعنی همین، یعنی اعلام آمادگی برای هر اتفاق، یعنی ترجیح شریک زندگی به خود. ولی بعضی از ما کم میآوریم و فقط به خوشیها بله میگوییم، بعضیهایمان نیز سختی را فقط کمی تحمل میکنیم و بعد دامنمان را از حوادث تلخ میکشیم و میرویم رد کارمان. این جدایی، اما برای بیمار در حال احتضار که یک نگاه پرمهر و یک دست گرم مهربان بیشتر از هزار دارو بر او اثر دارد، شلیک آخر است به او. تلخی طردشدگی هنگام بیماری را فقط وقتی میشود درک کرد که خودمان را جای بیمار طرد شده بگذاریم و در عالم خیال فرض کنیم بیماری بدحال شدهایم و هر روز بیشتر از قبل مغلوب بیماری میشویم، ولی شریک زندگیمان نقشه تنها گذاشتنمان را میکشد یا حرفهای سرد نثارمان میکند که فکر کنیم در این دنیا زیادی هستیم. اما آیا تضمینی هست که هر کدام از ما روزی نقش بیماری رنجور و در آستانه مرگ را بازی نکنیم؟ مریم خباز - گروه جامعه
یکشنبه 25 آبان 1393 08:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]