تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835594752
زندگی نازنین به خاطر کینه مادرش نابود شد
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
زندگی نازنین به خاطر کینه مادرش نابود شد
گرچه دو ماه بیشتر از پاییز 92 نمیگذشت ولی هوای تهران سرد و بارانی بود، اما داخل خودرو گرمایی دلچسب داشت و مانع میشد دخترک خودرو را ترک کند، اما چارهای نبود. ساعت از 10 شب گذشته بود.
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، وقتی خودرو را کنار کوچه پارک کرد به آرامی پیاده شد. از 6 صبح که بیدار شده و به دانشگاه رفته بود پشت سر هم کلاس و درس داشت بعد از آن هم دوباره ترافیک و رانندگی در خیابان های شلوغ و اعصاب خردکن شهر توانش را گرفته بود و زانویش یارای ایستادن نداشت. کلید را به آرامی در قفل چرخاند و وارد خانه شد. مادرش در آشپزخانه کار می کرد، «نازنین» سلامی کرد و به طرف اتاقش رفت مادر می خواست با او حرف بزند، اما دخترک خستگی را بهانه کرد و داخل اتاق شد، مادر دلش گرفت، اما حرفی نزد. نازنین هم دلش برای مادر سوخت، می دانست مادرش خیلی تنها بود. او زنی مهربان و به قول خودش دختر یکی یک دانه و نازپرورده خانواده ای ثروتمند که دست روزگار او را به خانه مردی کشانده بود که خوشبختی را فقط در پول می دید. بی مهری پدر نازنین پدر و مادرش را دوست داشت. او هم تنها فرزند این خانواده بود، اما گاهی از بی مهری ها و بی توجهی های پدرش آزرده می شد. گهگاه این موضوع را به او گوشزد می کرد و از او می خواست با مادرش مهربان تر باشد، اما پدر فقط می خندید و می گفت: دیگه وقت این حرف ها گذشته است. نازنین چند وقتی بود که متوجه تغییراتی در رفتار پدر و مادرش شده بود، اما فکر می کرد به دلیل دعوا و اختلاف های همیشگی آنهاست. مادر دل نازک تر از همیشه با جمله ای بغضش می شکست و اشک بر گونه هایش سرازیر می شد و پدر نیز به قول خودش خسته از این رفتارهای همسرش دنبال راهی برای فرار از خانه بود.آن شب نازنین با وجود اصرارهای مادرش برای خوردن شام، به خاطر خستگی ترجیح داد بخوابد، نیمه های شب با شنیدن صدای عجیبی از خواب پرید، اما آن قدر خسته بود که نخواست رختخواب گرمش را ترک کند و با خود گفت: «فردا از مامان می پرسم صدای چی بود؟» حدود ساعت 9 صبح بیدار شد. مادر باز هم در آشپزخانه بود؛ نگاهی به چهره مادرش انداخت و سلام کرد، خیلی عجیب بود رنگ و روی مادر پریده و زیر چشمانش را حلقه ای تیره احاطه کرده بود. نازنین جا خورد و در دل به خود ناسزا گفت که چرا آن قدر از حال و روز مادرش بی خبر مانده است. مادر را در آغوش گرفت و در حالی که می بوسید، گفت: مامان خوبی؟ می خوای ببرمت دکتر؟ مادر سعی داشت نگاهش را از نازنین بدزدد، با صدایی که می لرزید، گفت: «نه مادر خوبم شاید سرما خورده ام. الان یک قرص می خورم و می خوابم.» ـ راستی مامان نیمه های شب سر و صدای عجیبی می آمد شما نشنیدین؟ مادر همچنان که سرگرم آماده کردن صبحانه بود، گفت: «نه من متوجه نشدم حتما گربه ها بودند.» نازنین دیگر پیگیر نشد و گفت: بابا کجاست؟ نکند باز دیشب خونه نیامده؟ مادر با بی تفاوتی گفت: نه نیامده! تلفن هم نزده. منم تلفن نکردم. جسدی داخل خودرو نازنین می خواست حرفی بزند، اما فکر کرد که هر کلمه ای می تواند دوباره مادرش را از ناراحتی منفجر کند. صبحانه اش را خورد و به اتاقش رفت تا درس بخواند. دو روز گذشت، نازنین چند بار با تلفن پدرش تماس گرفت، اما کسی جواب نمی داد، پدر پیش از این هم بی خبر به سفر رفته بود، اما همیشه به دخترش اطلاع می داد تا نگران نشود. به همین دلیل این بار دلشوره عجیبی داشت، بارها از مادرش پرسید: مامان با هم دعوا کردین؟ آخه سابقه نداشت بابا دو روز به من زنگ نزنه؟ خیلی نگرانم، مغازه هم تعطیل است شاگردش هم خبری از او ندارد، اما مادر در ظاهر بی تفاوت بود و حرفی نمی زد. روز سوم نازنین بی خبر از مادر به کلانتری رفت و موضوع را با پلیس در میان گذاشت. هنوز 24 ساعت از این شکایت نگذشته بود که از کلانتری تماس گرفته و از نازنین و مادرش خواستند به کلانتری بروند. افسر نگهبان رو به دختر جوان و مادرش گفت: خودروی پدرتان چند خیابان دورتر از خانه شما پیدا شده، در بازرسی خودرو داخل صندوق عقب با جسدی روبه رو شدیم که با 42 ضربه کارد به قتل رسیده است. باید برای شناسایی جسد همراه مادرتان به پزشکی قانونی بروید. نازنین کلمات آخر افسر نگهبان را نمی شنید. باورش نمی شد، در دل دعا می کرد جسد متعلق به پدرش نباشد، اما خیلی زود امیدش به یأس تبدیل شد. آخر چگونه ممکن بود پدرش به قتل رسیده باشد؟ فکر کرد شاید پدرش می خواسته طلاهای مغازه اش را جابه جا کند یا با خود به خانه بیاورد که سارقان او را غافلگیر کرده و به قتل رسانده اند، اما اگر این گونه بود، علی آقا همکار پدرش از ماجرا باخبر می شد. پس چرا پدرش را کشته اند؟ وقتی به کلانتری برگشتند، خود را مقابل مرد میانسالی دیدند که بازپرس ویژه قتل بود. وقتی سوال و جواب های بازپرس جنایی تهران از نازنین تمام شد، حالا نوبت مادرش بود که پشت میز بازجویی بنشیند. وقتی نسرین روی صندلی نشست، بازپرس بی مقدمه گفت: چرا شوهرت را کشتی؟ آن قدر از او متنفر بودی؟ همه چیز را از من گرفت نسرین با شنیدن این جمله، تکانی خورد، لرزش دستانش یک لحظه متوقف نمی شد. بازپرس گفت آرام باش و ماجرا را از اول تعریف کن. پنهانکاری جز این که کار را سخت تر کند، فایده ای ندارد. زن ناخودآگاه شروع به اعتراف کرد: از او متنفر بودم، شاهین همه زندگی مرا گرفت، جوانی، پول، زیبایی، حتی پدر و مادرم را. یک جوان آس و پاس و بیکار بود که با پول پدر و مادر من برای خودش کار و سرمایه درست کرد، اما در مقابل چه کرد. جز توهین، تحقیر و سرزنش حرفی برای گفتن نداشت. وقتی فرزند دومم را باردار بودم، یک روز به بهانه این که بی اجازه او از خانه بیرون رفته ام، آن قدر کتکم زد که بچه ام سقط شد و خودم نیز بعد از دو هفته که در بیمارستان بستری شدم، دیگر نتوانستم باردار شوم. این شروع فصل دیگری از بدبختی در زندگی ام بود، حالا شاهین به بهانه این که دیگر نمی توانم برایش فرزندی بیاورم، شروع به آزار و اذیت های روحی کرد. مدام تهدید می کرد که زن دیگری می گیرد. ردپای یک زن بارها به رابطه او با زن های دیگر پی بردم. در این سال ها پدر و مادرم با آن که هنوز میانسال بودند، سکته کرده و از دنیا رفتند و سناریوی تنهایی و بدبختی ام کامل شد. چند بار خواستم طلاق بگیرم، اما ترسیدم آینده تنها دخترم تباه شود. می دانستم شاهین پدر دلسوزی نیست و نبود من، نازنین را نابود می کند. سال ها سوختم و ساختم. او هم سرش به کارهای خودش گرم بود. دیگر بی تفاوتی تمام وجودم را پر کرده بود، با دخترم خوش بودم و موفقیت های او تنها عامل خوشحالی و سعادتم بود تا این که چند هفته قبل یک شب شاهین به خانه آمد و گفت که می خواهد با زنی جوان و زیبا ازدواج کند. گفت که می خواهد او را به این خانه بیاورد و من باید در خانه ای اجاره ای که شاهین برایم گرفته زندگی کنم. از شنیدن این حرف ها در حال سکته بودم. گفتم از دخترت خجالت بکش! گفت: قرار نیست او بفهمد، می گویم می خواهم خانه را بفروشم برای سرمایه گذاری در یک کار مهم! نسرین با یادآوری این خاطرات، حالش بد شده بود، به دستور بازپرس برایش آب آوردند. وقتی کمی آرام تر شد گفت: از آن شب فکر انتقامجویی یک لحظه رهایم نمی کرد. دنبال فرصتی برای کشتن او بودم. شب حادثه دیر وقت به خانه آمد، گفت فردا باید وسایل مان را جمع کنیم و به خانه جدید برویم. حالا دیگر وقتش بود؛ شب انتقام و آزادی، با ریختن چند قرص آرامبخش در آبمیوه اش هر طور بود آن را بخوردش دادم، یک ساعت بعد با کارد آشپزخانه سراغش رفتم و بی امان ضربه می زدم. با هر ضربه بخشی از عقده هایم را می گشودم. نفهمیدم چند ضربه زدم، اما وقتی مطمئن شدم مرده است جسد را در میان یک پتو گذاشتم و به سختی آن را داخل خودرو یش قرار دادم. بعد هم چند خیابان دورتر خودرو را پارک کردم و با عجله به خانه برگشتم. پس از اعترافات نسرین، وی بازداشت شد و برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران آگاهی قرار گرفت، نازنین اما هنوز هم باورش نمی شود. دخترک نمی داند باید چه کار کند. در یک شب تمام زندگی و آینده رنگارنگی که برای خود ساخته بود، نابود شد. وقتی به ملاقات مادرش رفت فقط یک جمله گفت: مامان اگر بابا زندگی یک نفر را سیاه کرد، شما زندگی و آینده دو نفر را نابود کردی! 2007
۲۴/۰۸/۱۳۹۳ - ۰۹:۴۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
صفحات پیشنهادی
از 24 تا 30 آبانماه صورت میگیرد برگزاری مسابقه خاطرهنویسی «سرمشق زندگی» در خرمشهر
از 24 تا 30 آبانماه صورت میگیردبرگزاری مسابقه خاطرهنویسی سرمشق زندگی در خرمشهرشهرداری خرمشهر مسابقه خاطرهنویسی با عنوان سرمشق زندگی را در این شهر برگزار میکند به گزارش خبرگزاری فارس از خرمشهر شهرداری خرمشهر با هدف بهرهگیری از تجارب اقدام به برگزاری مسابقه خاطرهنویسی کردهعصبانیت، زندگی دو جوان را نابود کرد
عصبانیت زندگی دو جوان را نابود کرد صحنه قتل هنوز هم مثل یک فیلم جلوی چشمانم است پسر جوان این را میگوید و سرش را پایین میاندازد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم او بشدت ناراحت است و عذاب وجدان دارد زیرا ناخواسته دست به جنایتی هویران شدن زندگی مشترک، به خاطر غرور بی جای زن
ویران شدن زندگی مشترک به خاطر غرور بی جای زن مرد جوان که از غرورر همسرش خسته شده بود به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد به گزارش نامه نیوز به نقل از مردم سالاری چندي پيش مرد جوان با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق خود را به قاضي شعبه 268 دادگاه ارائه کرد و گفت آقغدهای که زندگی نسرین کوچولو را در مخاطره قرار داده است
یکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵ ۴۶ نسرین هجده ماهه از روستای شیخ از توابع شهرستان بجنورد که به دلیل وجود غدهای مادرزادی در کنار قلبش با درد زندگیاش را میگذراند دل افروز احمدی مادر نسرین کوچولو در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه خراسان شمالی با اشاره به تشخصیص نداحجت الاسلام طائب در مراسم شب خاطره شهید طهرانی مقدم: حاج حسن از عالم و آدم برای نابودی اسرائیل آتش درست کرد
حجت الاسلام طائب در مراسم شب خاطره شهید طهرانی مقدم حاج حسن از عالم و آدم برای نابودی اسرائیل آتش درست کردحاج حسن برای صاحب موشک شدن هدف را شناخته بود و به همین دلیل میرفت تا این موضوع را دنبال کند همانطور که دیدیم روی سنگ مزارش نوشته است این جا مدفن کسی است که میخواست اسرائیلمعاون اداره کل آموزش و پرورش قزوین: یادواره شهدای دانشآموز فرصت کسب مهارتهای زندگی است
معاون اداره کل آموزش و پرورش قزوین یادواره شهدای دانشآموز فرصت کسب مهارتهای زندگی استمعاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزش و پرورش قزوین با بیان اینکه شهدای دانشآموز حق بزرگی به گردن مردم دارند یادواره شهدای دانشآموز را فرصت مناسبی برای کسب مهارتهای زندگی دانست به گزارش خبرعارف: نباید در خانواده انقلاب بخاطر برخی سوء تفاهمها، فاصله بیافتد
عارف نباید در خانواده انقلاب بخاطر برخی سوء تفاهمها فاصله بیافتد رییس بنیاد امید ایرانیان با بیان اینکه دین اسلام بر اعتدال و میانه روی تاکید دارد تصریح کرد تفکرات تند و افراطی که اکنون در بخشهایی از جهان اسلام مشاهده میشود باعث آسیب به وحدت و همبستگی ملتهای مسلمان میشوخاطرات نفیسه روشن از پشت صحنه «فرات»
خاطرات نفیسه روشن از پشت صحنه فرات تاریخ انتشار شنبه 10 آبان 1393 ساعت 18 01 | شماره خبر 1703617979425928651 تعداد بازدید 0 پ پ مجموعه مستند پشت فرات که با نگاهی به پشت صحنه و خاطرات تولید برترین مجموعههای تلویزیونی ویژه ماه محرم در شبکه مستند تولید شده است شنبه این هفآموزش مهارت زندگی به نوجوانان
آموزش مهارت زندگی به نوجوانان مهارت های اجتماعی شامل مهارت در تشخیص خصوصیات گروه مهارت در ارتباط با دیگری مهارت در گوش دادن مهارت در همدردی و مهارت در ارتباط غیرکلامی و مهارت در تشخیص احساسات خویش است به این مطلب امتیاز دهید امام صادق - عليه السّلام - فرمود كاسني شفاي هزار دزندگی نامهی حضرت علی اکبر (ع)
زندگی نامهی حضرت علی اکبر ع مقبره حضرت علي اكبر عليه السلام در كربلاي معلي پايين پاي اباعبدالله الحسين عليه السلام است و در سلام زيارت عاشورا منظور از وعلي علي ابن الحسين آقا علي اكبر عليه السلام مي باشد به این مطلب امتیاز دهید امام صادق - عليه السّلام - فرمود كاسني شفاي هطلاق بهخاطر فوتبال!
طلاق بهخاطر فوتبال یک هوادار الهلال عربستان تهدید کرد در صورتی که تیم محبوبش فاتح لیگ قهرمانان آسیا نشود همسرش را طلاق میدهد خبرگزاری فارس در شرایطی که از ساعت 21 به وقت تهران تیمهای الهلال و وسترن سیدنی استرالیا در ورزشگاه ریاض بر سر قهرمانی قاره آسیا میجنگند نتیجه ایناسرار زندگی مردی که 39 نفر را در برزیل به قتل رساند +عکس
اسرار زندگی مردی که 39 نفر را در برزیل به قتل رساند عکس این فرد نجات یافته گفت که فرد مهاجم به او گفته چرا به من نگاه می کنی چرا به چشم هایم زل زده ای برای این است که من زیبا هستم بگو که من زیبا هستم روکا 39 قربانی خود را که بیشتر زنان جوان بی خانمان بودند در طول مدت هفت مکشتن پسر 11 ساله با شلیک 33 گلوله/ جنایت هولناک پدر به خاطر درخواست طلاق همسرش
کشتن پسر 11 ساله با شلیک 33 گلوله جنایت هولناک پدر به خاطر درخواست طلاق همسرش پدری پس از اینکه فرزندانش را در اوج بی رحمی به قتل رساند خودش را کشت و یک خانواده را نابود کرد به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران دیوید مانی در روز جمعه 17اکتبر 2014 در فلوریدا آمریکا به سمت 3فشهرام محمودی ستاره والیبال در کنار پدر و مادرش
شهرام محمودی ستاره والیبال در کنار پدر و مادرش شهرام محمودی که پس از روزهای پرفشار مسابقات به استراحت مشغول است فرصت کرده و به شهر زادگاه پدری اش میانه سفر کرده تا صله رحم با فامیل انجام دهد شهرام محمودی که پس از روزهای پرفشار مسابقات به استراحت مشغول است فرصت کرده و به شعارف: نباید در خانواده انقلاب بخاطر برخی سوء تفاهم ها ، فاصله بیافتد
شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷ ۰۲ رییس بنیاد امید ایرانیان با بیان اینکه دین اسلام بر اعتدال و میانه روی تاکید دارد تصریح کرد تفکرات تند و افراطی که اکنون در بخشهایی از جهان اسلام مشاهده میشود باعث آسیب به وحدت و همبستگی ملتهای مسلمان میشود ظهور گروههای خشونت طلب همچون داعش به دپایان غم انگیز زندگی پیرمرد 80 ساله
پایان غم انگیز زندگی پیرمرد 80 ساله جسد یک مرد در رودخانه وسط بلوار ابوذر کشف شد صبح پنجشنبه مأموران آتشنشانی شهر تهران موفق شدند جسد یک مرد سالمند را از داخل رودخانه وسط بلوار ابوذر کشف کنند به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس حوادث جام نیوز یه نقل از ایران بازپرس ویژه قتتاج:به خاطر شورای تامین دربی را با یک هفته تاخیر برگزار میکنیم/اعتراض استقلال وارد نیست
تاج به خاطر شورای تامین دربی را با یک هفته تاخیر برگزار میکنیم اعتراض استقلال وارد نیسترئیس سازمان لیگ حرفهای فوتبال ایران گفت شورای تامین اجازه نمیدهد دربی در روزی غیر از جمعه برگزار شود و به همین دلیل این بازی را با یک هفته تاخیر انجام میدهیم به گزارش خبرگزاری فارس امروز-
حوادث
پربازدیدترینها